پروژه و تحقیق-هوش هیجانی چیست

این پروژه در مورد هوش هیجانی در روانشناسی می باشددر قالب ورد و با 110 صفحه قابل ویرایش می باشد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 297 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 110
پروژه و تحقیق-هوش هیجانی چیست

فروشنده فایل

کد کاربری 3177
کاربر

مطالعات نشان می دهد ، تعداد زیادی از افراد دارای هوش عقلانی و شناختی بالا نتوانسته اند در زمینه شغلی ، زندگی زناشویی ، ایجاد روابط با دیگران و حتی زمینه های تحصیلی موفق باشند. پس از آن نظر دانشمندان از جمله پیتر سالوی و جان مایر به توانمندیهای دیگری جلب شد که بیشتر از جنس هیجانات بودند تا شناختها. این توانمندی که از این پس هوش هیجانی نامیده می شود به توانایی های آموخته شده ای اشاره دارد که به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات خود را درک کرده و کنترل نماییم تا به نفع ما کار کنند نه بر علیه ما. گاه از خود می پرسیم ، چگونه می توان در کارکنان ایجاد انگیزه کرد؟ یا تحت چه شرایطی می توان دراعضا یک مجموعه کاری یا سازمان، شور و اشتیاق برای بهتر کار کردن را افزایش داد؟ چگونه می توان اعتماد کرد و اعتماد را جلب کرد؟ امید به آینده را چگونه بالا ببریم؟ اضطراب را با چه روشی کاهش دهیم؟ و سوالاتی از این قبیل.با نگاهی به عبارات انگیزه ، شور و اشتیاق ، اعتماد ، امید،‌اضطراب و لغات مشابه آن متوجه می شوم ، در باره مقولاتی از جنس هیجانات یا عواطف فکر می کنم نه مولفه های شناختی و عقلانی. یا بهتر بگویم ، به جای صحبت از IQ از ظرفیت دیگری به نام EQ یا چیزی که امروزه هوش هیجانی (Emotional Intelligence = EI) نامیده می شود بحث می کنیم.
هوش هیجانی از پنج مهارت تشکیل شده : ۱ مهارت خود آگاهی: شناخت احساسات و هیجانات خود به طور آنی و عمیق و استفاده از آن برای راهنمایی در تصمیم گیری های مناسب.۲ مهارت خود نظم دهی:توانایی مهار و مدیریت هیجانات و حفظ آرامش برای کمک به تصمیم گیری و بهره گیری از توانمندیهای شناختی به نحو مناسب. هماهنگی با هیجاناتمان به نحوی که به جای اختلال در کارها ، در تسهیل آن به ما یاری رساند. ۳ مهارت خود انگیختگی: استفاده از عمیقترین علایق خود برای حرکت دادن و هدایت به سمت اهداف تا کمک کند پیش قدم شده و در جهت تکامل و پیشرفت تلاش کنیم ، نه اینکه منتظر مانده تا یک واقعه یا شخص باعث ایجاد انگیزه و حرکت در ما گردد.۴ مهارت همدلی:درک آنچه افراد احساس می کنند ، توانایی در نظر گرفتن دیدگاه های دیگران و توسعه حسن تفاهم و هماهنگی با انسان های گوناگون به منظور ارتقای کار گروهی بویژه در محیط کاری و سازمانی
۵ مهارت های اجتماعی:در روابط با دیگران ، به خوبی کنار آمدن با عواطف خود و دیگران. فهم دقیق موقعیتها و شبکه های اجتماعی. مهارت خوب گوش کردن، و خوب ابراز وجود کردن ، حل تضادها و تعارض ها و استفاده از این مهارتها برای متقاعد سازی ، رهبری و مدیریت.

هوش هیجانی یعنی صداقت، یعنی آگاهی نسبت به احساسات خودمان و دیگران. دکتر دانیل

گلدمن در کتابش به نام کارکردن با هوش هیجانی می‌گوید «هوش هیجانی مشتمل بر پنج

قابلیت است که سه قابلیت آن در رابطه با تعامل فرد با خودش (درون‌فردی) و دو قابلیت

دیگر در رابطه با نحوه ِ برخورد فرد با دیگران (برون‌فردی) است».

این پنج قابلیت عبارتند از:

  • خودآگاهی: هوش هیجانی با خودآگاهی آغاز می‌شود که ارتباط نزدیکی با ارزش‌ها،

نقاط قوت و ضعف شما دارد تا بتوانید هم‌زمان از طریق روش مناسب و سازنده احساسات

خود را ابراز کنید.

  • خودگردانی (مدیریت برخورد): خودگردانی عامل اصلی در پذیرش مسوولیت اعمالی‌ست

که انجام می‌دهیم. مدیریت بر احساس خودتان باعث می‌شود وقتی با هیجانی روبرو

می‌شوید با انتخابی منطقی و دلایل کافی رفتاری صحیح در پیش گیرید.

  • خودانگیزشی: تشویق و ترغیب افراد به تلاش بیشتر و مقاومت در مقابل افکار

مایوس‌کننده است. بر اساس نظریه ِ دانیل گلدمن، مجریان و کارگزاران برتر بر موانع

موجود غلبه کرده و می‌توانند بر محیط و شرایط موجود تاثیرگذار باشند.

  • همدلی: توجه به احساسات دیگران. هم‌دلی فرد را وادار می‌کند که دنیا را از

دریچه ِ چشم دیگران ببیند. به طور خلاصه، هم‌دلی نیازمند درک، شناخت و پاسخ مناسب

به هیجان‌های دیگران است.

  • روابط موثر: این‌ قابلیت، مجموعه‌ای از چهار مهارت هوش هیجانی ذکرشده است که

به فرد کمک می‌کند به طور دائم و مستمر و به طور مثبت با دیگران ازتباط برقرار کند.

روابط موثر، موجب اجماع و توافق عمومی شده و از اهداف گروه‌ها حمایت می‌کند.

هوش هیجانی می‌تواند در شرکت‌های مختلف موجب موفقیت‌های کاری شود.

من از این نظریه دفاع می‌کنم که هوش هیجانی منافع فردی زیادی در بر دارد، شامل

موفقیت در مسیرهای شغلی، تقویت روابط فردی، افزایش خوش‌بینی، اعتماد به نفس و

سلامتی.

هوش هیجانی ضمن کاهش فشار روانی (استرس)، محیطی به وجود می‌آورد که به حفظ سلامت

جسمی و تندرستی بهتر کمک می‌کند، به‌خصوص روی مفهوم دستیابی به سلامت جسمی و

تندرستی بهتر تاکید می‌کنم.

وقتی دچار فشار روانی می‌شویم این احساسات از سمت کمر حرکت و تا دست‌ها امتداد

می‌یابد و آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

افرادی که به دلیل فشار روانی برای مشاوره مراجعه می‌کردند افرادی ناامید بوده که

دست از همه ِ احساسات خود کشیده بودند، حالتی خمیده داشته و برای پاسخ دادن به هر

سوالی فقط شانه‌های خود را بالا می‌انداختند. هوش هیجانی می‌تواند مزایای شغلی فراوانی از قبیل بهبود ارتباطات و کاهش تعارضات در

محیط کار به دنبال داشته باشد. با برقراری ارتباط می‌توانید اعتماد افراد را به دست

آورید. در محیط کار، اول نیازمند اعتمادسازی هستید.

تاثیر رفتار و حرکات، به مراتب بیشتر از ادای کلمات است. بیش از 65 درصد ارتباطات

را علایم تن‌گفتاری (زبان بدن) تشکیل می‌دهد. ارسال پیام‌ها صرفا در قالب کلمات

صورت نمی‌گیرد بلکه می‌تواند به وسیله ِ حرکات بدن نیز ارسال شود، لذا هوش هیجانی

کمک می‌کند تا پیام‌ها را بهتر مدیریت کنید.

هوش هیجانی در محیط کار می‌تواند به عنوان یک مزیت تلقی شود. ارتقاء شغلی هر فرد

بستگی به مهارت‌های هوش هیجانی دارد. بنابراین هوش شناختی (IQ) نمی‌تواند

پیش‌بینی‌کننده ِ خوبی برای موفقیت‌های شغلی فرد باشد.

هوش شناختی می‌تواند فرد را تا دم درب موفقیت ببرد ولی این هوش هیجانی‌ست که از

ابتدا می‌تواند از شما یک مجری و کارگزار برتر بسازد.

به هنگام استخدام کارکنان به مهارت‌های فنی آنان نیازمند هستید اما موضوع به

همین‌جا ختم نمی‌شود، چون اگر این افراد دارای بهترین مهارت‌های فنی هم باشند ولی

عنان خود را به دست روزگار بسپارند و کنترلی بر هیجان‌های خود نداشته باشند در

انجام وظایف حتما شکست می‌خورند.

داشتن مهارت‌های فنی برای انجام کار مهم هستند، مشاغلی مانند حسابداری، هتل‌داری،

امور اداری و تحقیق و پژوهش نیازمند مهارت‌های خاصی هستند، اما باید بدانیم برای

انجام وظایف به انسان نیاز داریم و مهم است که بپذیریم همه ِ ما دارای هیجان‌هایی

هستیم.

بنابراین هوش هیجانی عامل مهمی در تحقق اهداف تجاری‌ست و موجب افزایش بهره‌وری،

کاهش اتلاف زمان و غیبت‌های ناشی از بیماری کارکنان می‌شود.

هوش هیجانی موجب افزایش چرخه ِ نوآوری میان کارکنانی می‌شود که ایده‌های جدید را

مطرح می‌کنند، بهبود می‌بخشند و یا در نهایت اجرا می‌کنند.

وقتی به دنبال دلیل غیبت دانشجویان در آزمایشگاه بودم، متوجه شدم دانشجویان به این

دلیل از کار در آزمایشگاه خودداری می‌کردند که اساتید از هوش هیجانی پائین‌تری نسبت

به دانشجویان برخوردار بودند.

به صراحت می‌گویم هوش هیجانی نوعی رفتار یا انتخابی در زمینه ِ کسب‌وکار است. ما

باید برای گسترش فرهنگ کاری بر مبنای هوش هیجانی که بسیار فراگیر است تلاش کنیم.

در ارتباط با دیگران در محیط کار یا خانواده مهم نیست چه جملاتی می‌گویید بلکه مهم،

چگونه گفتن آن جمله است. هوش هیجانی در محیط کار کمک می‌کند تا بهتر بتوانیم

احساسات خودمان را ابراز کنیم و مکنونات قلبی‌مان را در قالب کلمات بهتر ادا کنیم

تا برای دیگران قابل فهم‌تر باشد.

در خاتمه این جمله را از دانیل گلدمن نقل می‌کنم که "در زندگی هیچ چیز بزرگی تا

کنون به دست نیامده است مگر آن‌که پشت آن قدرت هیجان نهفته باشد".

هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی (به انگلیسی: Emotional intelligence | EI) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود است. به عبارت دیگر، شخصی که EI بالایی دارد، سه مؤلفه هیجان‌ها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می‌کند: مؤلفه شناختی، مؤلفهٔفیزیولوژیکی و مؤلفه رفتاری. متونِ علم مدیریت بر این باورند که رهبران و مدیران، با هوش‌های هیجانیِ بالاتر، توان بیشتری برای هدایتِ سازمانِ تحت کنترل‌شان دارند. یافته‌های جدید نشان می‌دهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفه شناسی بالایی هستند، اما فاقدِ هوش هیجانی و اجتماعی اند، در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیف تری دارند. از مقالاتِ پژوهشی برخی دانشمندان این اینگونه بر می‌آید که، کسانی که از هوش هیجانی برخوردارند می‌توانند عواطف خود و دیگران را کنترل کرده، بینِ پیامدهای مثبت و منفی عواطف تمایز گذارند و از اطلاعاتِ عاطفی برای راهنمایی فرایندِ تفکر و اقدامات شخصی استفاده کنند. هوش هیجانی، اصطلاحِ فراگیری است که مجموعه گسترده‌ای از مهارت‌ها و خصوصیات فردی را دربرگرفته و به طور معمول به آن دسته مهارت‌های درون فردی و بین فردی گفته می‌شود که فراتر از دایره مشخصی از دانش‌های پیشین، چون بهرهٔ هوشی و مهارت‌های فنی یا حرفه‌ای است.

ارسطو می‌گوید:

عصبانی شدن آسان است؛ همه می‌توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب آسان نیست

پیشینه و تعریف


مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش رقابتی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق هوش رقابتی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 1078 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 44
مبانی نظری وپیشینه تحقیق هوش رقابتی

فروشنده فایل

کد کاربری 25211
کاربر

مبانی نظری وپیشینه تحقیق هوش رقابتی

جزئیات:

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

هوش رقابتی

تاریخچه

هوشمندی رقابتی مفهوم جدیدی نیست. شرکتها همیشه سعی داشته اند بدانند که رقبای آنها چه می کنند. این مفهوم از دهه 1980 جای خود را در محافل آکادمیک باز کرد. برخی از نویسندگان ادعا کرده‌اند مایکل پورتر(1980) محقق معروف مدیریت استراتژیک، با معرفی نیروهای پنج گانه رقابتی و استراتژیهای ژنریک، مفهوم هوشمندی رقابتی را خلق کرده است. پورتر در ایجاد انجمن متخصصان هوشمندسازی رقابتی سال 1986 پیشگام بوده و نخستین شماره مجله هوشمندی رقابتی را در سال 1990 منتشر ساخته است(پیروت و دیگران،2002،58-747 ).

بعضی کشورها، نظیر فرانسه، ژاپن، سوئد و ایالات متحده در استفاده از سیستم‌های هوشمند رقابتی پیشرفتهای قابل ملاحظه ای داشته اند. در این کشورها، هوشمندی رقابتی جایگاه خود را به عنوان یک عامل مهم در کسب مزیت رقابتی پیدا کرده است(گوست مولتی،2004 ).

حتی دانشگاه لوند در سوئد نخستین دانشگاهی است که در رشته هوشمندی رقابتی مقطع دکترا را دایر کرده است. به هر حال هوشمندی رقابتی از جمله مفاهیمی است که به سرعت رشد کرده و جامعه متخصصان هوشمندی رقابتی، در هر سال 40 درصد رشد داشته است(کالوف، 1996،4). همچنین شرکتهای مشهور بسیاری، مانند: جنرال الکتریک، موتورولا، مایکروسافت، اچ پی، آی بی ام، ای تی اند تی، اینتل، تری ام، زیراکس، مرچ، کوکاکولا و کرایسلر همگی از سیستم‌های هوشمند رقابتی استفاده می‌کنند( شرماک، 1995، 40 ).

MIS و سیستم های اطلاعات مدیریت با این همه در دهه ی 1980 بود که سیستم های هوش کسب و کار پدیدار شدند تا امکان استفاده از اطلاعات پیرامونی با اثربخشی بیشینه فراهم شود.

اما از اوایل دهه 90 میلادی با تکمیل رویکرد های رنگارنگی از نظام های مدیریتی، موضوع هوش رقابتی به عنوان بخش اعظم هوش سازمانی در مجامع علمی فراگیر شد. در این دوران پژوهشگران رویکردهای گوناگونی را برای اندازه گیری هوش رقابتی و اثرهای آن در سازمان طرح ریزی نمودند و بکار گرفتند. اما از اوایل دهه 90 میلادی به عنوان بخش جدایی ناپذیر از ادبیات کسب و کار بین پژوهشگران و در مجامع علمی فراگیر شد. برآورد می شود از نظر حجمی بیش از 85 درصد هوش سازمانی را هوش رقابتی تشکیل می دهد و تا کنون اندیشه اندیشمندان بسیاری در دانشگاه های سراسر جهان به پردازش هوش رقابتی معطوف گردیده است (مارین و پولتر ،2004،80-165).

2-2-2- تعریف هوش سازمانی

«هوش سازمانی عبارت است از به کارگیری توان فکری سازمان برای دستیابی به رسالت و مأموریت در محیط رقابتی» (آلبرچ،2010).

بر اساس نظر برخی ازصاحب نظرانِ هوشمندی سازمانی، می توان هوشمندی سازمانی را شامل جنبه های نرم هوشمندی و جنبه های سخت هوشمندی در نظر گرفت. بعد نرم هوشمندی بر فرایندهای هوشمندی منابع انسانی در سازمان شامل ایجاد شرایطی برای بهره گیری از هوش عاطفی (هیجانی) به وسیله کارکنان در سازمان و همچنین تقویت هوش فرهنگی در کارکنان به منظور انطباق با شرایط فرهنگی متنوع و محیط های کاریِ چندگانة فرهنگی است. همچنین بعد سخت هوشمندی سازمانی بر فرایند هوشمند کردن سازمان از جنبه ساختاری با به کارگیری ساختارهای سازمانی فناوری محور و ویژة موقت و همچنین فرایند هوشمندی مبتنی بر فناوری سازمان از طریق پایش مستمر فناوری ها و به کارگیری فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در سازمان و فرایندهای اساسی و محوری سازمان، تمرکز دارد. بر اساس نظر آنها، هوشمندی ساختاری شامل دو شاخص تمرکز بر فناوری اطلاعات و تمرکز بر گرو ه های خودگردان می شود. همچنین هوشمندی انسانی بر اساس دو شاخص شامل مهار ت های فردی و مهارت های اجتماعی مورد سنجش قرار می گیرد(پوتاس،ارستین و کوچاک،2010).


مبانی و پیشینه نظری انواع هوش (هوش عقلانی، هوش هیجانی، هوش معنوی، هوش بدنی)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش انواع هوش (فصل دوم)
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 8
فرمت فایل docx
حجم فایل 153 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 65
مبانی و پیشینه نظری انواع هوش (هوش عقلانی، هوش هیجانی، هوش معنوی، هوش بدنی)

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری انواع هوش (هوش عقلانی، هوش هیجانی، هوش معنوی، هوش بدنی)

در 65 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پشینه

مفاهیم هوش

هوش

پس از گذشت سال ها از سلطه بهره هوشی(IQ)، برجوانب مختلف زندگی، اکنون از اهمیت آن به عنوان تنها عامل موفقیت کاسته شده است. هر چند که مفهوم هوش ممکن است در نزد افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، با این حال وقتی صحبت از هوش به میان می آید، بلافاصله نوعی توانایی ذهنی درباره انسان تداعی می شود. اگر چه در میان تعدادی از دانش آموزان، تفاوت های فراوانی یافت می شود، اما وقتی صحبت از موفقیت بعضی از آنان و عدم پیشرفت تعدادی دیگر به میان می آید، مهم ترین چیزی که به ذهن می رسد تفاوت هوشی آنان است حال آن که در گذشته این تفاوت تماماً به بهره هوشی نسبت داده می شد و فردی موفّق قلمداد می گردید که دارای بهره هوشی بالایی می بود. اکنون بهره هوشی بالا به تنهایی ارزش قلمداد نمی شود؛ چرا که تنها 20 % از موفقیت را در بر می گیرد حال آن که 80/. از موفقیت به هوش هیجانی و هوش معنوی نسبت داده شده است. بنابراین، امروزه روانشناسان توجه ویژه ای به این قابلیت و نقش آن در زندگی نموده اند و هر روز اهمیت و نقش آن به عنوان عاملی تأثیر گذار بر موفقییت در جوانب مختلف زندگی افزوده می شود (گلمن 1998).

امروزه همگی ما بر این باوریم که میزان توانایی ذهنی فرد یعنی آن چه که ما به عنوان هوش می شناسیم و مقدار آن را توسط تست های هوش می سنجیم. البته باید توجه داشت که هیچ تضمینی برای موفقیت و خوشبختی فرد وجود ندارد. تا چند سال اخیر روانشناسان پاسخ روشنی برای این سئوال که چه عاملی می تواند تاحد زیادی موفقیت و خوشبختی فرد را پیش بینی کند، نداشتند. پس از تحقیقات زیاد معلوم شد که توانایی احساسی فرد، نه تنها مهم تر از توانایی ذهنی او است، بلکه نقش بسزایی نیز در موفقیت، کار، روابط با دیگران و حتی سلامت جسمی فرد دارد )گلمن، 1998).

تعریف هوش

در تعریف واژه هوش اتفاق نظر میان روانشناسان وجود ندارد. تعریف دقیق هوش بسیار دشوار و اغلب مورد نزاع متخصصان است. امروزه، روانشناسان معتقدند که هوش، مجموعه توانایی های یک فرد محسوب می شود که توسط آن، فرد چیزی را می فهمد و به طور منطقی می اندیشد و رفتار می کند. با این حال عناصری از هوش وجود دارد که مورد توافق غالب پژوهشگران است. گیج و برلاینر ( 1992 ) ، این عناصر را به سه دسته زیر تقسیم نموده اند:

1- توانایی پرداختن به امور انتزاعی: افراد با هوش با امور انتزاعی (اندیشه ها، نمادها و مفاهیم) سر و کار دارند تا ابزارهای مکانیکی، فعالیت های حسی و عینی).

2- توانایی حل کردن مسایل: توانایی پرداختن به موقعیت های جدید، نه فقط دادن پاسخ های از قبل آموخته شده به موقعیت های آشنا.

3- توانایی یادگیری: به ویژه توانایی یادگیری انتزاعیات از جمله انتزاعیات موجود در کلمات و سایر نمادهاو نیز توانایی استفاده از آن ها (سیف، 1380).

به عبارتی هوش را می توان توانایی شخص برای تفکر و عملکرد منطقی و معقول تعریف کرد. در اکثر آزمون های هوش، پس از پانزده سالگی پیشرفتی در میزان هوش مشاهده نمی شود، اما سنی که رشد هوش متوقف می گردد بستگی به نوع آزمون مورد استفاده دارد. در اوایل دوران بزرگسالی هوش ثابت به نظرمی رسد، اما نزول حقیقی دارد که نخستین بار در حدود سی و پنج سالگی کشف می گردد و پس از آن کاهش می یابد ولی به طور مستمر مشاهده می شود (پورافکاری، 1380).

برای تعریف هوش کوشش های زیادی به عمل آمده است. یکی از قدیمی ترین تعریف ها توسط بینه و سیمون ( 1916 ) ، به این صورت مطرح شده است: قضاوت و به عبارت دیگر، عقل سلیم، شعور عملی، ابتکار، استعداد انطباق خود با موقعیت های مختلف، به خوبی قضاوت کردن، به خوبی درک کردن، به خوبی استدلال کردن؛ این ها فعالیت های اساسی هوش به شمار می روند.

در زندگی روزمره اغلب با افرادی برخورد می کنیم که با وجود یکسان بودن در هوش شناختی، در موفقیت، کار، تحصیل، محیط خانواده و قدرت رهبری با یکدیگر تفاوت دارند. محققان نشان داده اند که بهره هوشی به تنهایی نمی تواند تضمین کافی برای کسب سلامتی، تحصیل، و رضایت فرد باشد بلکه عامل مؤثر دیگری تحت عنوان هوش هیجانی می بایست مورد توجه و بررسی قرار گیرد.

انواع هوش

مسأله هوش به عنوان یک ویژگی اساسی که تفاوت فردی را در بین انسان ها موجب می شود از ابتدای تاریخ مکتوب زندگی انسان مورد توجه بوده است. اما از آغاز مطالعه هوش غالبا بر جنبه های شناختی آن نظیر حافظه، حل مسأله و تفکر تأکید شده، در حالی که امروزه نه تنها جنبه های غیر شناختی هوش یعنی توانایی عاطفی، هیجانی، شخصی و اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد بلکه در پیش بینی توانایی فرد برای موفقیت و سازگاری در زندگی نیز مورد اهمیت واقع شده است(ونگ و لاو،2003).

در حوزه روانشناسی و علوم رفتاری معمولاً باور بر این است که هوش موجودیتی منفرد است که به ارث می رسد و انسان ها مانند لوح سفیدی هستند که هر چیزی را در صورتی که به شیوه ای مناسب ارایه شود، می توان به آن ها آموزش داد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که عکس این مسأله صادق است و هوش های چندگانه وجود دارد که کاملاً از یکدیگر مستقل هستند. در میان تحقیقاتی که انواع مختلف هوش را کشف کرده اند، هوارد گاردنر (1993)، پیشقدم کار بر روی هوش های چندگانه بود . ...

...

2-3. بررسی پیشینه ی مطالعاتی:

2-3-1. پژوهش های انجام شده پیرامون رابطه بین مؤلفه ها در خارج از کشور

·در تحقیق باقری، اکبری زاده و حاتمی. (2011)، به این نتیجه دست یافتند که استفاده از هوش معنوی افراد را قادر می سازد برای حل مشکلات و مسائل با دیدی معنوی اقدام کنند و به حقیقت سریع تر برسند و احساس شادکامی کنند، خلاق تر و خودکارامدتر شوند و می توانند در حل مشکلاتشان تصمیمات بهتری بگیرند.

·برگر و کارابینک(2010)، در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که بین خودتنظیمی، راهبردهای یادگیری و انگیزش، رابطه معنی داری وجود دارد. به این معنا که کاربرد موفقیت آمیز راهبردهای خودتنظیمی مثل تکرار و سازماندهی، منجر به بالا رفتن باورهای خودکارامدی می شود و بنابراین درگیری دانش آموزان در یادگیری دروس افزایش می یابد.

· بنا به نظر اکسان(2009)، بهبود مهارت های خودتنظیمی باعث درگیری انگیزشی دانش آموزان می شود. این مهارت ها به یادگیرندگان کمک می کند که انتخاب مناسبی داشته باشند و اضطراب کمتری را متحمل شوند. بنابراین، یادگیرندگان نیاز دارند که بدانند آن ها چه طور یاد بگیرند و یادگیری چه طور تحقق می یابد.

· آزیدیو(2009)، راهبرد های خودتنظیمی در دانش آموزان را به دانشجویان دانشگاه گسترش داد. نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش استفاده از راهبرد های خودتنظیمی می تواند افزایش درگیری شناختی و انگیزشی و حل مسئله را در پی داشته باشد و می تواند منجر به موفقیت و پیشرفت در اهداف یادگیری شود.

·استفاده از راهبردهای یادگیری خود -تنظیمی ، از جمله عوامل تعیین کننده در موفقیت تحصیلی محسوب می شود و با بررسی آن می توان عملکرد تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمود. پیش بینی عملکرد تحصیلی، یکی از موضوع های محوری مورد علاقة روان شناسی تربیتی است (فارنهام ، چامورو - پریمیوزیک و مک دوگ2003 ؛ بوساتو و همکاران، ۲۰۰۰).

· به اعتقاد زمیرمن و همکاران(1996)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، روش های مشخصی هستند که هدف آن ها دستیابی به دانش و مهارت می باشد. این راهبردها، دیدگاه نسبتاً جدیدی برای یادگیری و پیشرفت تحصیلی هستند؛ زیرا به این نکته توجه نموده اند که چگونه دانش آموزان شخصاً فرآیند یادگیری خود را فعال کرده؛ تغییر می دهند و تنظیم می نمایند.

·برخی پزوهشگران تمرکز خود را بر یادگیری خودتنظیمی قرار داده و سعی کرده اند روابط بین یادگیری خودتنظیمی، مؤلفه های انگیزشی و پیشرفت تحصیلی را تبیین کنند. برای مثال هانسفورد (1995)، رابطه ی بین مفهوم خود، مرکز کنترل ادراک شده، یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی را در دانشجویان رشته های تکنولوژی آموزشی و روان شناسی تربیتی در دانشگاه تکنولوژی تگزاس مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد که ارتباط کم تا متوسطی بین مفهوم خود، مرکز کنترل ادراک شده، یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد.

· نتایج پژوهش پینتریچ و دی گروت(1990)، نشان داد که خودتنظیمی، خودکارامدی و اضطراب بهترین پیش بین های عملکرد تحصیلی هستند. در نظریه پینتریچ دانشجویانی که از راهبردهای خودتنظیمی بیشتری استفاده می کنند، همزمان با تدریس معلم یا هنگام مطالعه، سعی می کنند با معنی دارکردن اطلاعات، ایجاد ارتباط منطقی با اطلاعات قبل، مهار چگونگی این فرایند و ایجاد محیط یادگیری مناسب، مطالب را یاد بگیرند و عملکرد تحصیلی خود را بالا ببرند(فاطهی، 2010). ...

...


مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی در مدیریت رفتار سازمانی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی در مدیریت رفتار سازمانی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 4
فرمت فایل docx
حجم فایل 40 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی در مدیریت رفتار سازمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی در مدیریت رفتار سازمانی

در 32 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

هوش چیست؟

استنبرگ[1] و کافمن[2] (1998) در مقاله ای با عنوان توانایی‏های انسان[3] در خصوص مطالعه هوش اظهار می‏کنند :

« عجیب این است که توافق در مورد جواب‏ها بیش از توافق درباره این است که واقعا جواب‏ها به چه پاسخ می‏دهند. مثلا بحثی نیست که در آزمونهای متعارف هوش، نمره متوسط اعضاء گروه‏های خاص نژادی و قومی متفاوت است. اما این تفاوت چه چیزی را نشان می‏دهد؟ به چه سوالی جواب می‏دهد؟ به این سوال که آیا بین گروه‏ها تفاوت هوش وجود دارد ؟ آیا آزمون‏ها برای اعضای گروه‏های مختلف سوگیری دارند؟ آیا گروه‏های مختلف فرصت‏های متفاوت آموزشی داشته‌اند؟ یا اینکه آیا گروه‏های مختلف در یک زیر مجموعه محدود، مهارت‏هایی که تشکیل دهنده بخش کوچکی از هوش هستند تفاوت دارند ؟ یا شاید سوال‏های دیگر؟برای فهم توانایی‏ها و هوش انسان، باید پرسش‏ها را هم به اندازه پاسخ‏ها در نظر گرفت».

با توجه به اظهارات اشترنبرگ، هوش هیجانی از جمله مفاهیمی است که در راستای همین نگرانی‏ها و محدود سازی‏ها متولد شده است. لذا پیش از رسیدن به لحظه و شرایط پدیدآیی این مفهوم لازم است مختصری درباره هوش بیان شود.

از زمان پیدایش آزمون هوشی بینه ـ سیمون[4] در سال 1905 به منظور متمایز کردن کودکان عقب مانده ذهنی از کودکان عادی، مفهوم هوش به عنوان عمده ترین مشخصه متمایز کننده افراد عادی و عقب مانده و پیش بینی پیشرفت تحصیلی افراد مطرح شد. از این نظر هوش در مقابل هیجان قرار گرفت. روان شناسانی که هوش را مطالعه کرده اند، تفکر منطقی را در مقابل تجارب هیجانی قرار دادند(وودورث[5]، 1920، به نقل از سالوی و مایر، 1990). تعریف هوش در دوره‏های متعدد تغییرات زیادی را از سر گذرانیده است، برای مثال دکارت(به نقل از سالوی و مایر، 1990)هوش را توانایی قضاوت درست از غلط می‏دانست.امروزه تعاریف هوش دقیق تر و منسجم تر شده است ؛ شاید یکی از تعاریف نسبتا کامل تعریف وکسلر[6] است که هوش را ظرفیت کلی افراد برای عمل به صورت هدفدار، تفکر عاقلانه و بررسی موثر محیط می‏داند(به نقل از سالوی و مایر، 1990). وکسلر بین توانایی‏های عقلی و رفتار هوشمندانه یا هوش عمومی تمایز قایل شد.او بر خلاف نظریه پردازان قبلی هوش، تاکید کرد که هوش عمومی همان توانایی‏های عقلی نیست، بلکه اندازه‌گیری آن باید کل شخصیت یک فرد را مدنظر قرار داد.

البته استفاده وکسلراز مفهوم شخصیت با آن چیزی که امروزه روان شناسان شخصیت به کار می‏برند،متفاوت بود.وکسلر این واژه را برای یک مفهوم کلی که شامل توانایی‏های شناختی، رگه‏های شخصیتی،رفتارهای هیجانی و نگرش‏ها می‏باشد، به کار برده است (لردنگلو، 2008).

وکسلر (1975، به نقل از کافمن، 2000) به عوامل عیر اخلاقی که رفتارهای هوشمندانه یک فرد را تسهیل می‏کنند، همچون، پشتکار، کنجکاوی، علاقه، انگیزه و وظیفه شناسی و یا موجب بازداری آنها می‏شوند همچون اضطراب، ناامنی و تحریک پذیری توجه نمود و سعی کرد که این عوامل را در مفهوم هوش عمومی خود بگنجاند. بنابراین وکسلر نیز به نقص آزمون‏های هوشی قبلی در نادیده گرفتن عوامل هیجانی و انگیزیشی در برآورد هوش پی برد و بین توانایی‏های عقلی و عملکرد عاقلانه تمایز قائل شد.

وکسلر (1975، به نقل از کافمن، 2000) بدون استفاده از وازه هوش هیجانی سعی کرد جنبه‏هایی توانایی‏هایی را که امروزه جزئی از مفهوم هوش هیجانی می‏دانید در آزمون خود بگنجاند و آن را هوش عمومی بنامد. او چس از طراحی آزمون خود بر این اساس، در تحلیل عوامل متوجه شد که آزمون فقط 60 درصد از واریانس نهایی را پوشش می‏دهد. او 40 درصد باقی مانده را به عوامل تاثیر گذار غیر عقلانی هوش نسبت داد و تلاش 30 ساله اش برای یافتن این عوامل بی نتیجه ماند. ....

....


1.Sternberg

2.Kaufman

3. Human abilities

1. Binet -Simon

2. Wood worth

3. Wechsler

....

2-8-9- هوش هیجانی و کاربردهای سازمانی

در پاسخ به این سوال که علت نارضایتی شغلی چیست، یکی از پاسخ‏ها برخود شخص متمرز است. در راستای تاثیر شخص بر نارضایتی شغلی، از جمله مولفه‏هایی که مورد بررسی قرار گرفته هوش هیجانی است (کاروسو و ولف[1]، 2001).

آموزش‏های مبتنی بر هوش هیجانی در حوزه سازمان اخیرا جایگاه ویژه ای یافته اند و البته این آموزش‏ها در حوزه مدیران برجسته تر می‏باشند (قربانی، 1384).

به نظر می‏رسد نقش هوش هیجانی در محیط کار، نقش مهمی باشد. با این وجود هنوز این حوزه چالش‏های فراوانی پیش رو دارد. نخست اینکه رویکرد واحدی در این خصوص وجود ندارد. دوم اینکه این احتمال وجود دارد که رابطه بین هوش هیجانی و میزان بازدهی در محیط کار، پیچیده‌تر از آن چیزی باشد که تا به حال تصور می‏شود (همان منبع).

2-8-10- هوش هیجانی و کاربرد آن

هوش هیجانی از مجموعه ای از مهارت‏های گوناگون ساخته شده است که بیشتر آنها را می‏توان از طریق آموزش و یادگیری در دیگران ایجاد نمود و یا پرورش داد (مایر و سالوی، 1997). بنابراین شگفتی آور نخواهد بود اگر ادعا کنیم که می‏توان سازماها را به عنوان یکی از مراکز و پایگاه‏های پرورش هوش هیجانی در نظر گرفت. گلمن (1995) معتقد است سازمانها مکان‏های اجتماعی هستند که قادرند نقص‏ها و کاستی‏های کارمندان ن را در حوزه هیجان ها، رقابت‏ها و تعامل‏های اجتماعی اصلاح و ترمیم نمایند. یادگیری مهارت‏های هیجانی از خانه شروع می‏شود و افراد با یک مجموعه تواناییی و قدرت وارد مکانهای بزرگتر می‏شوند. از همین رو سازمانها با چالش‏هایی در مورد آموزش و اصلاح مهارت‏های هیجانی روبرو می‏باشند. ...

...


1. wolf

...


فلسفه هوش مصنوعی

این تحقیق در مورد فلسفه هوش مصنوعی در 35 صفحه و در قالب ورد می باشد
دسته بندی کامپیوتر و IT
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 281 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
فلسفه هوش مصنوعی

فروشنده فایل

کد کاربری 3177
کاربر

فلسفه هوش مصنوعی

هوش مصنوعی یا هوش ماشینی (به انگلیسی: Artificial Intelligence) هوش مصنوعی به هوشی که یک ماشین در شرایط مختلف از خود نشان می‌دهد، گفته می‌شود. به عبارت دیگر هوش مصنوعی به سیستم‌هایی گفته می‌شود که می‌توانند واکنش‌هایی مشابه رفتارهای هوشمند انسانی از جمله درک شرایط پیچیده، شبیه‌سازی فرایندهای تفکری و شیوه‌های استدلالی انسانی و پاسخ موفق به آنها، یادگیری و توانایی کسب دانش و استدلال برای حل مسایل را داشته باشند. بیشتر نوشته‌ها و مقاله‌های مربوط به هوش مصنوعی، آن را به عنوان «دانش شناخت و طراحی عامل‌های هوشمند

تعریف کرده‌اند.

هوش مصنوعی را باید عرصهٔ پهناور تلاقی و ملاقات بسیاری از دانش‌ها، علوم، و فنون قدیم و جدید دانست. ریشه‌ها و ایده‌های اصلی آن را باید در فلسفه،زبان‌شناسی، ریاضیات، روان‌شناسی، عصب‌شناسی، فیزیولوژی، تئوری کنترل، احتمالات و بهینه‌سازی جستجو کرد و کاربردهای گوناگون و فراوانی در علوم رایانه، علوم مهندسی، علوم زیست‌شناسی و پزشکی، علوم اجتماعی و بسیاری از علوم دیگر دارد.

از زبان‌های برنامه‌نویسی هوش مصنوعی می‌توان به لیسپ، پرولوگ، کلیپس و ویپی اکسپرت اشاره کرد.

یک «عامل هوشمند» سیستمی است که با شناخت محیط اطراف خود، شانس موفقیت خود را پس از تحلیل و بررسی افزایش می‌دهد.[۳] جان مکارتی که واژه هوش مصنوعی را در سال ۱۹۵۶۶ استفاده نمود، آن را «دانش و مهندسی ساخت ماشین‌های هوشمند» تعریف کرده‌است.

هوش مصنوعی در علم پزشکی امروزه به دلیل گسترش دانش و پیچیده‌تر شدن فرایند تصمیم‌گیری، استفاده از سیستم‌های اطلاعاتی به خصوص سیستم‌های هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری، اهمیت بیشتری یافته است. هوش مصنوعی گسترش دانش در حوزهٔ پزشکی و پیچیدگی تصمیمات مرتبط با تشخیص و درمان - به عبارتی حیات انسان - توجه متخصصین را به استفاده از سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری در امور پزشکی جلب نموده است. به همین دلیل، استفاده از انواع مختلف سیستم‌های هوشمند در پزشکی رو به افزایش است، به گونه‌ای که امروزه تأثیر انواع سیستم‌های هوشمند در پزشکی مورد مطالعه قرار گرفته است.

تاریخچه

نمونه‌ای از مدل شبکه عصبی مصنوعی در مغز انسان

هوش مصنوعی توسط فلاسفه و ریاضی‌دانانی نظیر جرج بول که اقدام به ارائهٔ قوانین و نظریه‌هایی در مورد منطق نمودند، مطرح شده بود. با اختراع رایانه‌های الکترونیکی در سال ۱۹۴۳۳، هوش مصنوعی، دانشمندان آن زمان را به چالشی بزرگ فراخواند. دراین شرایط، چنین به‌نظر می‌رسید که این فناوری قادر به شبیه‌سازی رفتارهای هوشمندانه خواهد بود.

با وجود مخالفت گروهی از متفکّرین با هوش مصنوعی که با تردید به کارآمدی آن می‌نگریستند تنها پس از چهار دهه، شاهد تولد ماشینهای شطرنج باز و دیگرسامانه‌های هوشمند در صنایع گوناگون شدیم.

نام هوش مصنوعی در سال ۱۹۶۵ میلادی به عنوان یک دانش جدید ابداع گردید. البته فعالیت در این زمینه از سال ۱۹۶۰ میلادی شروع شد. (مرجع۱) بیشتر کارهای پژوهشی اولیه در هوش مصنوعی بر روی انجام ماشینی بازی‌ها و نیز اثبات قضیه‌های ریاضی با کمک رایانه‌ها بود. در آغاز چنین به نظر می‌آمد که رایانه‌ها قادر خواهند بود چنین فعالیت‌هایی را تنها با بهره گرفتن از تعداد بسیار زیادی کشف و جستجو برای مسیرهای حل مسئله و سپس انتخاب بهترین روش برای حل آن‌ها به انجام رسانند.

اصطلاح هوش مصنوعی برای اولین بار توسط جان مکارتی (که از آن به‌عنوان پدر علم و دانش تولید ماشین‌های هوشمند یاد می‌شود) استفاده شد. وی مخترع یکی از زبان‌های برنامه‌نویسی هوش مصنوعی به نام لیسپ (به انگلیسی: lisp) است. با این عنوان می‌توان به هویت رفتارهای هوشمندانه یک ابزار مصنوعی پی برد. (ساختهٔ دست بشر، غیرطبیعی، مصنوعی) حال آنکه هوش مصنوعی به عنوان یک اصطلاح عمومی پذیرفته شده که شامل محاسبات هوشمندانه و ترکیبی (مرکب از مواد مصنوعی) است.

از اصطلاح "Strong and Weak AI" می‌توان تا حدودی برای معرفی رده‌بندی سیستم‌ها استفاده کرد.

کاربردها

کاربردهای هوش مصنوعی چنان گسترده و فراگیر شده‌اند که بسیاری از این کاربردها دیگر با نام هوش مصنوعی شناخته نمی‌شوند و نام تخصصی خود را دارند. تأثیر هوش مصنوعی را اکنون می‌توان در همه جهات و نقاط زندگی مردم دید. آیفونی که قادر به تشخیص اعضای خانه است یا تلویزیونی که نور صفحه نمایش دلخواه را با تعداد افراد تنظیم می‌کند، همه و همه کاربردهای هوش مصنوعی هستند.

کاربردهای عملی آن دسته از کاربردهای هوش مصنوعی هستند که عملیات خاصی را انجام داده و عمل یا تأثیر آن به وضوح توسط کاربر احساس خواهد شد. برای مثال جست و جوی خودکار گوگل که از الگوریتم‌ها و متدهای پیچیده هوش مصنوعی استفاده می‌کند، پس از انجام یک عملیات پرهزینه و البته سریع نتایج مرتبط را به شما نشان خواهد داد. ماشین‌هایی که قادر هستند خودشان را کنترل کنند. ربات‌های پرنده و یا قایق‌های هوشمند نمونه‌ای بارز و موفق از این نوع کاربردها هستند.

نیاز به تحلیل و استخراج الگو از داده‌های ترافیک شهری، دریافتی کارکنان و جابه جایی پول در یک بانک برای جلوگیری از اختلاس یک عملیات نیست و تأثیر یا خود عمل به وضوح توسط کاربر لمس نخواهد شد؛ اما در مقابل یک تحلیل هوشمند و خودکار است که کاربرد تحلیلی هوش مصنوعی به حساب می‌آید.

آزمون تورینگ

آزمون تورینگ[۴] آزمونی است که توسط آلن تورینگ در سال ۱۹۵۰ در نوشته‌ای به نام «محاسبات ماشینی و هوشمندی» مطرح شد. در این آزمون شرایطی فراهم می‌شود که شخصی با ماشینی تعامل برقرار کند و پرسش‌های کافی برای بررسی اقدامات هوشمندانهٔ ماشین، از آن بپرسد. چنانچه در پایان آزمایش نتواند تشخیص دهد که با انسان و یا با ماشین در تعامل بوده است، آزمون با موفقیت انجام شده است. تا کنون هیچ ماشینی از این آزمون با موفقیت بیرون نیامده است. کوشش این آزمون برای تشخیص درستی هوشمندی یک سیستم است که سعی در شبیه‌سازی انسان دارد.

تعریف و طبیعت هوش مصنوعی

هنوز تعریف دقیقی برای هوش مصنوعی که مورد توافق دانشمندان این علم باشد ارائه نشده‌است و این به هیچ وجه مایهٔ تعجب نیست. چرا که مقولهٔ مادر و اساسی‌تر از آن، یعنی خود هوش هم هنوز بطور همه‌جانبه و فراگیر تن به تعریف نداده‌است. در واقع می‌توان نسل‌هایی از دانشمندان را سراغ گرفت که تمام دوران زندگی خود را صرف مطالعه و تلاش در راه یافتن جوابی به این سؤال عمده نموده‌اند که: هوش چیست؟

اما اکثر تعریف‌هایی که در این زمینه ارایه شده‌اند بر پایه یکی از ۴ باور زیر قرار می‌گیرند:

    1. سیستم‌هایی که به طور منطقی فکر می‌کنند
    2. سیستم‌هایی که به طور منطقی عمل می‌کنند
    3. سیستم‌هایی که مانند انسان فکر می‌کنند
    4. سیستم‌هایی که مانند انسان عمل می‌کنند

شاید بتوان هوش مصنوعی را این گونه توصیف کرد: «هوش مصنوعی عبارت است از مطالعه این که چگونه کامپیوترها را می‌توان وادار به کارهایی کرد که در حال حاضر انسان‌ها آنها را صحیح یا بهتر انجام می‌دهند» هوش مصنوعی به هوشی که یک ماشین از خود نشان می‌دهد و یا به دانشی در کامپیوتر که سعی در ایجاد آن دارد گفته می‌شود. بیشتر نوشته‌ها و مقاله‌های مربوط به هوش مصنوعی آن را «دانش شناخت و طراحی عامل‌های هوشمند» تعریف کرده‌اند. یک عامل هوشمند، سیستمی است که با شناخت محیط اطراف خود، شانس موفقیت خود را بالا می‌برد.

اینکه هوش مصنوعی چیست و چه تعریفی می‌توان از آن بیان نمود؟ مبحثی است که تاکنون دانشمندان به یک تعریف جامع در آن نرسیده‌اند و هریک تعریفی را ارائه نموده‌اند که در زیر نمونه‌ای از این تعاریف آمده‌است.

    • هنر ایجاد ماشینهایی که وظایفی را انجام می‌دهند که انجام آنها توسط انسانها نیاز به هوش دارد (کورزویل- ۱۹۹۰)
    • مطالعهٔ استعدادهای ذهنی از طیق مدل‌های محاسباتی (کارنیاک و مک درموت - ۱۹۸۵)
    • مطالعهٔ اینکه چگونه کامپیوترها را قادر به انجام اعمالی کنیم که در حال حاضر، انسان آن اعمال را بهتر انجام می‌دهد. (ریچ و نایت -۱۹۹۱)
    • خودکارسازی فعالیت‌هایی که ما آنها را به تفکر انسانی نسبت می‌دهیم. فعالیت‌هایی مثل تصمیم‌گیری، حل مسئله، یادگیری و … (بلمن -۱۹۷۸)
    • تلاشی نو و مهیج برای اینکه کامپیوترها را قادر به فکر کردن کنیم. ماشین‌هایی با فکر و حس تشخیص واقعی (هاگلند-۱۹۸۵)
    • یک زمینهٔ تخصصی که به دنبال توضیح و شبیه‌سازی رفتار هوشمندانه بوسیله فرایندهای کامپیوتری است. (شالکوف -۱۹۹۰)
    • مطالعه محاسباتی که درک، استدلال و عمل کردن را توسط ماشین‌ها را ممکن می‌سازد. (وینستون - ۱۹۹۲)
    • توانایی دست یافتن به کارایی در حد انسان در همهٔ امور شناختی توسط رایانه (آلن تورینگ – ۱۹۵۰)
    • هوش مصنوعی دانش و مهندسی ساخت ماشین‌های هوشمند و به خصوص برنامه‌های رایانه‌ای هوشمند است. هوش مصنوعی با وظیفه مشابه استفاده از کامپیوترها برای فهم چگونگی هوش انسان مرتبط است، اما مجبور نیست خودش را به روش‌هایی محدود کند که بیولوژیکی باشند. (جان مک کارتی – ۱۹۸۰)
    • هوش مصنوعی علم طراحی سیستم‌هایی رایانه‌ای ویا الکترونیکی است که تلاش می‌نماید تا رفتار انسان گونه را بازسازی نماید." به عبارت دیگر: هوش مصنوعی علم و مهندسی ایجاد ماشین‌هایی با هوش با به کارگیری از کامپیوتر و الگوگیری از درک هوش انسانی و یا حیوانی و نهایتاً دستیابی به مکانیزم هوش مصنوعی در سطح هوش انسانی می‌باشد. (مسعود مولوی-۲۰۰۶)

هوشمندی مفهومی نسبی دارد و نمی‌توان محدوده صحیحی را برای ارائه تعریف از آن مشخص نمود. رفتاری که از نظر یک فرد هوشمند به نظر می‌رسد؛ ممکن است برای یک فرد دیگر اینگونه به نظر نرسد. اما در مجموع خصوصیات زیر قابلیت‌های ضروری برای هوشمندی است:

    • پاسخ به موقعیت‌های از قبل تعریف نشده با انعطاف بسیار بالا و بر اساس بانک دانش
    • معنا دادن به پیام‌های نادرست یا مبهم
    • درک تمایزها و شباهت‌ها
    • تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه‌گیری
    • توانمندی آموختن و یادگرفتن
    • برقراری ارتباط دوطرفه

به فرض اینکه تعاریف بالا را از هوشمندی بپذیریم، موارد زیر فهرستی است از وظایفی که از یک سیستم هوشمند انتظار می‌رود و تقریباً اکثر دانشمندان هوش مصنوعی بر آن توافق نظر دارند به شرح زیر است:

    • تولید گفتار
    • تشخیص و درک گفتار (پردازش زبان طبیعی انسان)
    • دستور پذیری و قابلیت انجام اعمال فیزیکی در محیط طبیعی و مجازی
    • استنتاج و استدلال
    • تشخیص الگو و بازشناسی الگو برای پاسخ گویی به مسائل بر اساس دانش قبلی
    • شمایلی گرافیکی و یا فیزیکی جهت ابراز احساسات و عکس العمل‌های ظریف
    • سرعت عکس العمل بالا
فلسفه هوش مصنوعی

نوشتار اصلی: فلسفه هوش مصنوعی

بطور کلی ماهیت وجودی هوش به مفهوم جمع‌آوری اطلاعات، استقراء و تحلیل تجربیات به منظور رسیدن به دانش و یا ارایه تصمیم است. در واقع هوش به مفهوم به کارگیری تجربه به منظور حل مسائل دریافت شده تلقی می‌شود. هوش مصنوعی علم و مهندسی ایجاد ماشین‌هایی هوشمند با به کارگیری از کامپیوتر و الگوگیری از درک هوش انسانی و یا حیوانی و نهایتاً دستیابی به مکانیزم هوش مصنوعی در سطح هوش انسانی است.

در مقایسهٔ هوش مصنوعی با هوش انسانی می‌توان گفت که انسان قادر به مشاهده و تجزیه و تحلیل مسایل در جهت قضاوت و اخذ تصمیم است در حالی که هوش مصنوعی مبتنی بر قوانین و رویه‌هایی از قبل تعبیه شده بر روی کامپیوتر است. در نتیجه علی‌رغم وجود کامپیوترهای بسیار کارا و قوی در عصر حاضر ما هنوز قادر به پیاده کردن هوشی نزدیک به هوش انسان در ایجاد هوش‌های مصنوعی نبوده‌ایم.

بطور کلّی، هوش مصنوعی را می‌توان از زوایای متفاوتی مورد بررسی و مطالعه قرار داد. مابین هوش مصنوعی به عنوان یک هدف، هوش مصنوعی به عنوان یک رشتهٔ تحصیلی دانشگاهی، و یا هوش مصنوعی به عنوان مجموعهٔ فنون و راه کارهایی که توسط مراکز علمی مختلف و صنایع گوناگون تنظیم و توسعه یافته‌است باید تفاوت قائل بود.

اتاق چینی

اتاق چینی بحثی است که توسط جان سیرل در ۱۹۸۰ مطرح شد در این راستا که یک ماشین نمادگرا هرگز نمی‌تواند دارای ویژگی‌هایی مانند مغز و یا فهمیدن باشد. صرف نظر از اینکه چقدر از خود هوشمندی نشان دهد.

مدیریت پیچیدگی

ایجاد و ابداع فنون و تکنیک‌های لازم برای مدیریت پیچیدگی را باید به عنوان هستهٔ بنیادین تلاش‌های علمی و پژوهشی گذشته، حال و آینده در تمامی زمینه‌های علوم رایانه و به ویژه در هوش مصنوعی معرفی کرد. شیوه‌ها و تکنیک‌های هوش مصنوعی در واقع، برای حل آن دسته از مسائل به وجود آمده‌است که به طور سهل و آسان توسط برنامه‌نویسی تابعی یا شیوه‌های ریاضی قابل حلّ نبوده‌اند.

در بسیاری از موارد، با پوشانیدن و پنهان ساختن جزئیّات فاقد اهمیت است که بر پیچیدگی فائق می‌آییم و می‌توانیم بر روی بخش‌هایی از مسئله متمرکز شویم که مهم‌تر است. تلاش اصلی در واقع، ایجاد و دستیابی به لایه‌ها و ترازهای بالاتر از هوشمندی انتزاع را نشانه می‌رود تا آنجا که سرانجام، برنامه‌های کامپیوتری درست در همان سطحی کار خواهند کرد که خود انسان‌ها رسیده‌اند.

به یاری پژوهش‌های گستردهٔ دانشمندان علوم مرتبط، هوش مصنوعی تاکنون راه بسیاری پیموده‌است. در این راستا، تحقیقاتی که بر روی توانایی آموختن زبان‌ها انجام گرفت و همچنین درک عمیق از احساسات، دانشمندان را در پیشبرد این دانش کمک زیادی کرده‌است. یکی از اهداف متخصصین، تولید ماشینهایی است که دارای احساسات بوده و دست کم نسبت به وجود خود و احساسات خود آگاه باشند. این ماشین باید توانایی تعمیم تجربیات قدیمی خود در شرایط مشابه جدید را داشته و به این ترتیب اقدام به گسترش دامنه دانش و تجربیاتش کند.

برای نمونه ربات هوشمندی که بتواند اعضای بدن خود را به حرکت درآورد، نسبت به این حرکت خود آگاه بوده و با آزمون و خطا، دامنه حرکت خود را گسترش می‌دهد و با هر حرکت موفقیت آمیز یا اشتباه، دامنه تجربیات خود را وسعت بخشیده و سر انجام راه رفته و یا حتی می‌دود و یا به روشی برای جابجا شدن دست می‌یابد که سازندگانش برای او متصور نبوده‌اند.

هر چند نمونه بالا ممکن است کمی آرمانی به نظر برسد، ولی به هیچ عنوان دور از دسترس نیست. دانشمندان عموماً برای تولید چنین ماشینهایی از وجود مدلهای زنده‌ای که در طبیعت وجود به ویژه آدم


مبانی نظری و پیشینه پژوهش تیز هوش

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تیز هوش
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 6
فرمت فایل doc
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تیز هوش

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تیز هوش

در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعریف هوش[1]

معانی هوش در فرهنگ های مختلف به شکل گوناگونی وجود دارد اما به گونه کلی می توان هوش را از دیدگاه وکسلر[2] چنین تعریف کرد: هوش مجموعه یا کل قابلیت فرد برای فعالیت هدفمند، تفکر منطقی و برخورد کار آمد با محیظ است . یکی از قدیمی ترین تعریف ها از هوش توسظ بنیه و سیمون مطرح شده است به عقیده آنها هوش یک قوه ی ذهنی بنیادی است که تغییر یا فقدان آن بیشترین اهمیت را در زندگی عملی آدمی دارد این قوه ی ذهنی همان قضاوت است که گاه تحت عنوان عقل سلیم، عقل عملی، ابتکار و توانایی انطباق با شرایط یاد می شود. درست قضاوت کردن، درست درک کردن، درست استدلال کردن، فعالیت های بنیادی این هوش است( اتکینسون واتکینسون[3] ،1990،براهنی،1386 ).

یکی از تعاریفی که بسیار مورد استفاده قرار گرفته، تعاریفی است که در سال 1985 توسط وکسلر مطرح شده است. او هوش را یک مفهوم کلی تلقی کرد که شامل توانایی های فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط است. وی عقیده داشت هوش کلی را نمی توان با توانایی هوشمندانه معادل دانست. باید آن را به عنوان جلوه ای آشکار شخصیت به طور کلی تلقی کرد.

پیاژه[4] هوش را فعالیتی می داند که از شخصیت سر می زند و دائماً در حال تغییر است. وی تعاریف موجود را برای هوش نمی پذیرد و می گوید من هوش را نه بر اساس ملاک ایستا، آن چنان که دیگران تعریف کرده اند، بلکه از جهتی که هوش را در تکامل خود سیر می کند تعریف می کنم. من هوش را به صورتی از تعادل یابی تعریف می کنم که تمام ساخت های شناختی به سوی آن هدایت می شود به عبارتی، هوش نتیجه‌ی تاثیر دائمی ومتقابل فرد با محیط است که اگر این رابطه به صورت متعادل صورت گیرد،موجب توانایی سازگاری فرد با محیط و پیشرفت هوشی می شود(پیاژه به نقل از سیف، 1390).

در تعریف استیس[5] هوش یعنی دررفتار انطباقی فرد که معمولاً دارای عنصری از حل مساله است و توسط فرآیندهای عملی و عملیات شناختی هدایت می شود(سیف، 1390) .

2-3-2-تعریف کودکان تیز هوش[6]

تیز هوشی عبارت است از مهارت‌ها یا تولیدات فرد که دارای ویژگیهای برتری ، نادر بودن، اثبات پذیری وارزشمندی باشد(استرنبرگ[7] ،زانگ [8]،1949،امیری مجد،1385).

کودکان تیزهوش وبا استعداد کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد صلاحیت دار واهل فن به دلیل استعدادهای برجسته خود قادر به عملکردهای عالی هستند. این کودکان به خدمات وبرنامه های آموزشی متفاوتی ورای آنچه معمولاً از طریق برنامهعادی مدرسه ارائه می شود نیازمندند تا به مسئولیتشان نسبت به خود وجامعه واقف شوند(گالاگر[9] ،1997،مهدی زاده،صافی،1387).



1- Intelligenece

2- Wechsler

3- Atkinson

1- Piaget

2- Estes

3- Gifted child

4- Stenberg

5- Zhang

6-Gallagher

...

2-4- پیشینه پژوهش‌

2-4-1 – پیشینه داخلی :

رحیمیان بوگر، محمدی فر، نجفی ودهشیری(1392) ،در پژوهشی با عنوان تأثیر مهارت‌های زندگی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه سمنان دریافتند که آموزش مهارت‌های زندگی به طور معناداری سلامت عمومی دانشجویان گروه آزمایش را بهبود بخشیده است و باعث کاهش معنادارعلائم نشانه‌های بدنی، اضطراب وبی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. همسو با نتایج به دست آمده‌ی این پژوهش علی مدد، زهرا(1392) ،در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان نوجونان پرداخت ویافته ها نشان دادند که آموزش مهارت‌ها درنشانه های جسمانی وکارکرد اجتماعی وکاهش نمره های اضطراب و افسردگی نوجوانان تأثیر معناداری داردو در ارتقای سطح سلامت روان تأثیر گذار است.در همین راستا شاویسی زاد(1391)، در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی برسلامت روان فرزندان شاهد وایثارگرپرداخت .یافته ها نشان دادند که آموزش مهارت‌های زندگی به طور معنی داری موجب کاهش شکایت جسمانی، علائم افسردگی و اضطراب و موجب افزایش سلامت روان گروه آزمایش شده است.

آبکنار،عاشوری،پورمحمدرضای تجریشی(1391)، در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های شناختی، رفتاری، هیجانی و انگیزشی دانش آموزان با اختلال ریاضی به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های شناختی، رفتاری، هیجانی و انگیزشی دانش آموزان با اختلال ریاضی اثر معنی داری داشت. با توجه به این که تقویت این مهارت ها منجر به خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان می شود، برنامه ریزی جهت آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان با اختلال ریاضی اهمیت ویژه ای دارد. ...

...


مقاله تکنیک ها و زبان برنامه نویسی هوش مصنوعی

در این مقاله درباره تکنیک ها و زبان های برنامه نویسی هوش مصنوعی توضیح داده شده تعداد صفحات آن 34 می باشد و دارای فهرست است
دسته بندی هوش مصنوعی
بازدید ها 13
فرمت فایل doc
حجم فایل 124 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
مقاله تکنیک ها و زبان برنامه نویسی هوش مصنوعی

فروشنده فایل

کد کاربری 25253
کاربر

مقاله تکنیک ها و زبان برنامه نویسی هوش مصنوعی


این مقاله در 34 صفحه تهیه وتنظیم شده است .


فهرست :

مقدمه

زبان، شناخت و خلاصه پردازی

خلاصه پردازی طبقه بندی شده (سلسله مراتبی )

خصوصیات مطلوب یک زبان AI

پشتیبانی از محاسبات سمبولیک

انعطاف پذیر بودن کنترل:

پشتیبانی از روش های برنامه نویسی جستجویی

تعاریف مشخص و واضح

خلاصه ای دربارة LISP و PROLOG

PROLOG

LISP

- برنامه نویسی شیء گرا

محیط های هیبرید

زبانهای برنامه نویسی هوش مصنوعی

سایر روش های برنامه نویسی

مقدمه

ما در عصری زندگی می کنیم که جامعه شناسان آن را عصر انقلاب کامپیوتر نام نهاده اند و مانند هر انقلاب واقعی دیگر، انقلابی است گسترده و فراگیر و تأثیر پایداری برجامعه خواهد داشت. این انقلاب در اقتصاد امروز و نظم جامعه، به همان میزان انقلاب صنعتی در قرن 19 تأثیر دارداین تحولات قادر است الگوی فکری و فرم زندگی هر فرد را تغییر دهد. انقلاب کامپیوتر توان ذهنی ما را گسترش می دهد.

عملکرد اولیة برنامه نویسی هوش مصنوعی (AI) ایجاد ساختار کنترلی مورد لزوم برای محاسبه سمبولیک است خصوصیات این ساختارها به مقدار زیادی موجب تشخیص خصوصیاتی می شود که یک زبان کاربردی می بایستی فراهم کند.

در این مقدمه به یک سری خصوصیات مورد نظر برای زبان برنامه نویسی سمبولیک می پردازیم و زبانهای برنامه نویسی LISP و PROLOG را معرفی خواهیم کرد. این دو زبان علاوه بر این که از مهمترین زبانهای مورد استفاده در هوش مصنوعی هستند، خصوصیات semantic و syntactic آنها نیز باعث شده که آنها شیوه ها و راه حل های قوی برای حل مسئله ارئه کنند.

تأثیر قابل توجه این زبانها بر روی توسعه AI از جمله توانائی آنها به عنوان «ابزارهای فکر کردن» می باشد که از جمله نقاط قوت آنها در زبانهای برنامه نویسی می باشد. همان طور که هوش مصنوعی مراحل رشد خود را طی می کند زبانهای LISP و PROLOG بیشتر مطرح می شوند.

این زبانها کار خود را در محدودة توسعه و prototype سازی سیستم های AI در صنعت و دانشگاهها دنبال می کنند. اطلاعات در مورد این زبانها به عنوان بخشی از مهارت هر برنامه نویس AI می باشد ما به بررسی این دو زبان در هوش مصنوعی می پردازیم.


پرسشنامه هوش هیجانی

پرسشنامه هوش هیجانی
دسته بندی پرسشنامه
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 72 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18
پرسشنامه هوش هیجانی

فروشنده فایل

کد کاربری 25253
کاربر

پرسشنامه هوش هیجانی

مقدمه

سالهاست تصور می شد که هوش افراد (IQ)[1]، موفقیت آنان را در زندگی تعیین می کند. مدارس برای ثبت نام دانش آموزان در برنامه های مختلف و همچنین شرکت ها و کافرمایان برای انتخاب افراد، از آزمون IQ استفاده می کردند . ولی در ده سال اخیر، محققان دریافته اند که IQ تنها شاخص موفقیت افراد نیست. اکنون توجه به سمت هیجانی (EQ)[2] است که به عنوان شاخص دیگر موفقیت افراد محسوب می شود.

هوش هیجانی، نوع دیگر با هوش بودن است وشامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب در زندگی است. EQ توانایی کنترل حالت های اضطراب آور و کنترل واکنشهاست. این به معنی پرانگیزه و امیدوار بودن به کار و رسیدن به اهداف است. به طور کلی EQ ، یک مهارت اجتماعی است و شامل همکاری با سایرمردم، کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد می باشد.



Intelligence Quotient-[1]

Emotional Quotient-[2]



ویژگی پرسشنامه (بطور خلاصه) :
تعداد گویه ها :
تعداد مولفه :
روایی و پایایی : دارد
نحوه نمره گذاری : دارد
منبع : دارد
نوع فایل : ورد word وقابل ویرایش
تعداد صفحات : صفحه

ویژگی پرسشنامه (بطور خلاصه) :
تعداد گویه ها : 90
تعداد مولفه : 15
روایی و پایایی : دارد
نحوه نمره گذاری : دارد
منبع : دارد
نوع فایل : ورد word وقابل ویرایش
تعداد صفحات : 18 صفحه ( 6 صفحه پرسشنامه و 12 صفحه تفسیر و راهنمای اجرای ازمون )

مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش بازاریابی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش بازاریابی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 5
فرمت فایل docx
حجم فایل 111 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42
مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش بازاریابی

فروشنده فایل

کد کاربری 3349
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش بازاریابی

توضیحات: فصل دوم (پیشینه ی پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو

توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

مفهوم هوش به عنوان قسمتی از استراتژی بازاریابی با افزایش قدرت رقابتی شرکت و پردازش برنامه‌های استراتژیک آن، به مفاهیم بازاریابی اضافه شده است (جوهری و استفنز، 2006: 61).

هوش بازاریابی هنری است که سازمانهای مختلف به آن احتیاج دارند. دستیابی به هوش بازاریابی تنها با استفاده همزمان از علم و هنر میسر است. هوش نه تنها قابلیت فردی، بلکه قابلیتی سازمانی است که از محیط سازمان کسب می‌شود. هوش بازاریابی، آمیخته ای از سه مقوله فرد، سازمان و محیط(همان منبع).

تاکنون تعاریف مختلفی از هوش بازاریابی ارائه شده است؛ ازجمله آن، تعریف کاتلر از هوش بازاریابی است: اطلاعات هر روزه در مورد تغییرات در محیط بازاریابی که مدیران در آماده سازی و تطبیق برنامه های بازاریابی کمک می‌کند.(پری پوراس و همکاران، 2005)

آقای جافه(به عنوان کسی که بیشترین فعالیت را در این بحث انجام داده است) هوش بازاریابی را جمع‌آوری اطلاعات از محیط بیرون و مجموعه فعالیتهای درون شرکت می‌داند (سانگ و جف، 2009).

به نظر نویسندگان با توجه به مفهومی که در واژه هوش وجود دارد، هوش بازاریابی یک توانایی در فرد یا سازمان است که به مدیران ارشد برای دستیابی به استراتژی، برنامه، هدف و یا حتی چشم انداز سازمان کمک شایانی می‌کند، در واقع سیستم هوش بازاریابی مشخص می‌کند که چه نوع هوشی مورد نیاز است و آن را از محیط دریافت می‌کند و در اختیار سازمان قرار می‌دهد(تان و احمد، 1999)

در مقالات و کتب مختلف، هوش در سه حوزه مطرح می‌شود: هوش بازاریابی، هوش رقبا و هوش کسب و کار. باید دقت داشت که هوش بازاریابی چیزی فراتر از هوش رقبا و کسب و کار است؛ اما در بعضی از مطالعات این سه به صورت یک سیکل نشان داده می‌شود. این بدین معناست که این سه می‌توانند لازم و ملزوم یکدیگر باشند(رایت، 2006)

بسیاری از اطلاعات هوش رقبا، می‌تواند در هوش بازاریابی استفاده شود تا به عنوان یک ورودی برای آن، بتوان یک پروسه پویای طراحی بازار را تدوین کرد . بنابراین هوش بازاریابی می‌تواند شامل اطلاعات مربوط به محیط کلان، محیط بازار، مشتریان، رقبا و عملکرد گذشته یک سازمان درباره آمیخته بازاریابی باشد(بارتلت، گشال و کاتلر، 2001).



مبانی نظری و پیشینه هوش معنوی

مبانی نظری و پیشینه هوش معنوی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
مبانی نظری و پیشینه هوش معنوی

فروشنده فایل

کد کاربری 25298
کاربر

مبانی نظری و پیشینه هوش معنوی

در 28 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

هوش معنوی

هوش

هوش رفتار حل مسئلۀ سازگارانه­ای است که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت‌گیری شده است. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددی را که باعث تعارض درونی می‌شوند، کاهش می‌نهد. این مفهوم هوش، مبتنی بر گزاره­ای است که فرایند حرکت به‌سوی اهداف، انجام راهبردهایی را برای غلبه بر موانع و حل مسئله ضروری می­سازد. (ایمونز، 1999؛ استرنبرگ[1]، 1997؛ به نقل از: نازل، 2004)

گاردنر[2] هوش را مجموعه توانایی­هایی می­داند که برای حل مسئله و ایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می‌شوند، به کار می­رود. ازنظر وی انواع نه­گانه هوش عبارت‌اند از: هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی ـ ریاضی، فضایی، بدنی ـ حرکتی، هوش‌های فردی (که شامل هوش درون فردی و بین فردی می­شود)، هوش طبیعتی و هوش وجودی که شامل ظرفیت مطرح کردن سؤالات وجودی است. (آمرام[3]، 2005)

مفهوم تحلیلی غرب[4] از هوش، بیشتر شناختی است و شامل پردازش اطلاعات می‌شود؛ درحالی‌که رویکرد ترکیبی شرق[5] نسبت به هوش، مؤلفه­های گوناگون عملکرد و تجربه انسان، ازجمله شناخت، شهود و هیجان را در یک ارتباط کامل[6] (یکپارچه) در برمی‌گیرد. (نازل[7]، 2004)

درمجموع، هوش عموماً باعث سازگاری فرد با محیط می‌شود و روش­های مقابله با مسائل و مشکلات را در اختیار او قرار می‌نهد. همچنین توانایی شناخت مسئله، ارائه راه­حل پیشنهادی برای مسائل مختلف زندگی و کشف روش­های کارآمد حل مسائل از ویژگی­های افراد باهوش است.


[1]. Sternberg R.

[2]. Gardner H.

[3] Amram

[4]. Western analytic concept

[5]. Eastern synthetic aproach

[6]. Integrative relation

[7] Nasel

...

2-7 پیشینه پژوهش

2-7-1پژوهش‌های داخلی و خارجی

- مرعشی و همکاران در سال (1391) در پژوهشی که تحت عنوان «تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان‌شناختی، اضطراب وجودی و هوش معنوی، در دانشجویان دانشکده نفت اهواز» انجام دادند، نتایج تحلیل واریانس‌های چند متغیری بیان‌گر افزایش معنی‌دار تمام مؤلفه‌های بهزیستی روان‌شناختی (شامل پذیرش خود، هدف و جهت‌گیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، استقلال و خودمختاری و روابط مثبت با دیگران) و هوش معنوی و کاهش اضطراب وجودی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه است.

- کیومرثی و ابوالقاسمی (1389) در پژوهش نشان دادند که هوش معنوی باکیفیت زندگی در نمونه‌ای از بیماران که دارای سندرم روده تحریک‌پذیر بودند رابطه مثبت و معناداری دارد.

- غلامی، پاشا و سودانی (1388) در پژوهش خود که باهدف بررسی اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی برافزایش امید به زندگی و سلامت عمومی بیماران دختر نوجوان تالاسمی ماژور شهر اهواز انجام دادند. از بین 110 نفر بیمار 46 نفر که پایین‌ترین نمره در آزمون سلامت عمومی و پایین‌ترین نمره در آزمون امید به زندگی میلر را به دست آوردند را به‌صورت تصادفی در دو گروه 23 نفری گروه آزمایش و گواه جایگزین کردند؛ که گروه آزمایشی طی 10 جلسه یک‌ساعته فنون معنا درمانی آموزش داده شد که بعد از یک ماه آزمون پیگیری انجام داده شد که نشان داد آموزش معنا درمانی باعث افزایش امید به زندگی و سلامت عمومی بیماران تالاسمی‌شده است. ...

...


مبانی نظری هوش معنوی « پیشینه و فصل دوم پایان نامه »

مبانی نظری هوش معنوی « پیشینه و فصل دوم پایان نامه »
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
مبانی نظری هوش معنوی « پیشینه و فصل دوم پایان نامه »

فروشنده فایل

کد کاربری 25298
کاربر

مبانی و پیشینه نظری هوش معنوی

در 24 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

هوش معنوی

2-12- تاریخچه و تعاریف هوش معنوی

2-13- مقایسه هوش معنوی با هوش های دیگر

2-14- دیدگاه ها و نظریات هوش معنوی

2-15- معنویت در سازمان

2-16- هوش معنوی و محیط کار

2-17- مهم ترین کارکردهای هوش معنوی در محیط کار عبارتند از:

2-18- موانع رشد هوش معنوی

2-23- پیشینه پژوهشی تحقیق

منابع

منابع انگلیسی


هوش معنوی

امروزه اهمیت استفاده از افراد با ویژگی های خاص ذهنی و مهارتی بسیار پررنگ تر شده است. تلاش سازمان ها همیشه انتخاب و استخدام افراد موفق، باهوش، باپتانسیل ها و توانایی های بالاتر بوده است به همین دلیل هنگامی که مفهوم بهره هوشی (IQ) در اوایل قرن بیستم مطرح شد، نظر بسیاری را به خود جلب کرد. ولی در سازمان ها، بعضی از افرادی که بهره هوشی بالاتری داشتند، هنگام برقراری روابط اجتماعی با مشتریان یا هنگام کار گروهی با مشکل روبرو شدند در حالی که برخی از افرادی که بهره هوشی پایین تری داشتند نه فقط در چنین موقعیت هایی بهتر عمل کردند بلکه در زندگی و کسب و کار نیز بسیار موفق بودند. جستجوی محققین برای یافتن این برتری به ارائه هوش هیجانی (EQ) انجامید. هوش هیجانی کمک می کند افراد در روابط اجتماعی و خانوادگی خود موفق تر بوده و در هر موقعیتی بهترین رفتار و عکس العمل را داشته باشند اما هنوز ابهامات و فضاهای تکمیل نشده ای در مجموعه هوش انسانی وجود داشت رفتارهایی که بهره هوشی و هوش هیجانی قادر به پاسخگویی به آنها نبوده اند. لذا، سازمان های امروز به دنبال افرادی هستند که مهارتها و توانایی های فراتر از بهره هوشی و هوش هیجانی دارند، کسانی که کنجکاوی سیری ناپذیری دارند و همیشه به دنبال پاسخ پرسش های اساسی در زندگی خود هستند. کسانی که تغییرات آنها را نگران نمی­کند بلکه در هر تغییری به دنبال فرصت جدیدی می­گردند. نگرشی که امروزه در کنار بهره هوشی و هوش هیجانی مطرح شده است، مبحث هوش معنوی(SQ) است که در مورد کارکنان سازمان و در زمینه مدیریت و توسعه فردی مورد توجه قرار می گیرد(کامکار،1386).

آنچه در مجموعه هوش های انسانی قابل توجه است این است که هوش معنوی نه فقط تصویر هوش انسانی را کامل می­کند بلکه بهره هوشی و هوش هیجانی فرد را نیز مدیریت کرده و به وی کمک می کند تا بهترین استفاده را از بهره هوشی و هوش هیجانی خود داشته باشد. از این رو به نظر می رسد، در دنیای کسب و کار، سازمانی که نیروهای آن از هوش معنوی بالا برخوردارند، فضای مثبت و سازنده ای دارد­ ­ و علیرغم بحث هایی که در تبادل افکار و خواسته ها صورت می گیرد، ...

...

2-23- پیشینه پژوهشی تحقیق

اسپکتور[1] (2000) بیان می کند که تحقیقات زیادی در زمینه افراد درون گرا- برون گرا و شخصیت های شاد- افسرده انجام شده است و نشان می دهد افرادی که از نظر برون گرایی نمره بالا می گیرند و در محیط زندگی و کار از شادی بالایی برخوردار هستند، رضایت شغلی شان بالاست، نرخ غیبت آنها پایین است، نسبت به محیط کار بیشتر احساس وابستگی می کنند و در مقایسه با افراد درون گرا بیشتر تمایل به بروز رفتار شهروندی از خود دارند.

ریچارد هارمر[2] (2002) طی تحقیقی به بررسی ارتباط بین معنویت، هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی پرداخت. مطالعه شامل 60 کارمند استرالیایی با میانگین سن 20 تا 42 سال بود که پرسش نامه ها از طریق اینترنت تکمیل گردید. نتایج حاصل نشان دهنده همبستگی مثبت بین تمام متغیر ها می باشد . همچنین نتایج به وسیله آنالیز رگرسیون مجددا تجزیه و تحلیل شد و این مطالعه پیشنهاد می کند که عمق تجربیات معنوی کارکنان می تواند نقش واسطه ای در بروز تاثیرات هوش هیجانی کارمندان و تغییر پذیری در رفتارهای شهروندی سازمانی داشته باشد. ...

...


1- Spector

[2]- Richard Harmer


پرسشنامه هوش معنوی کازدین و همکاران 1986

پرسشنامه هوش معنوی کازدین و همکاران 1986
دسته بندی پرسشنامه
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 13 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 4
پرسشنامه هوش معنوی کازدین و همکاران 1986

فروشنده فایل

کد کاربری 25253
کاربر

پرسشنامه هوش معنوی کازدین و همکاران 1986

توضیح :
ویژگی پرسشنامه (بطور خلاصه) :
تعداد گویه ها :
تعداد مولفه :
روایی و پایایی :
نحوه نمره گذاری :
منبع :
نوع فایل : ورد word وقابل ویرایش
تعداد صفحات :
توضیح :
پرسشنامه 42 ماده ای هوش معنوی دارای 4 عامل می باشد . عامل اول دارای 12 ماده است . ماده هایی که روی عامل اول قرار گرفته اند به روشنی تفکرکلی واعتقاد افراد را نشان می دهند و ..............

ویژگی پرسشنامه (بطور خلاصه) :


تعداد گویه ها : 42
تعداد مولفه : 4
روایی و پایایی : دارد
نحوه نمره گذاری : دارد
منبع : دارد
نوع فایل : ورد word وقابل ویرایش
تعداد صفحات : 4 صفحه