دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
من استانی که برای تحقیق انتخاب کرده ام استان خوزستان است استانی که اجداد من از سالهای بسیار دور در یکی از شهرهای آن (ابتدا در شوشتر که یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران و مرکز خوزستان در آن سالها بوده) و بعداً شهر اهواز که تاکنون نیز مرکز آن استان می باشد و من هم در این شهر به دنیا آمده ام . استان خوزستان یکی از استانهای پهناور و دارای جلگه های حاصلخیز و رودخانه های پرآب و معادن عظیم نفت و گاز می باشد .
کلمه خوز به معنی شکر است و خوزستان به معنی شکرستان است چون در قدیم خوزستان مرکز نیشکرکاری و تهیه شکر بوده است . استان خوزستان به این نام نامیده شده است . استان خوزستان در زمانها قدیم مرکزی برای علم و دانش و تربیت علما بوده و دانشگاه جندی شاپور یکی از آن مراکز بوده است . که دانشگاه جندی شاپور فعلی از آن نام گرفته است .
شهر اهواز که اکنون مرکز استان خوزستان است تا قبل از سلطنت رضاخان شهری کوچک به نام ناصری ودارای جمعیتی اندک بوده و پس از آنکه مرکز استان قرار گرفت و جمعیت آن روبه فزونی گذاشت .
رودخانه کارون از وسط شهر از شمال به جنوب در حرکت است و شهر را به دو قسمت تقسیم می کند . اولین مدرسه ابتدایی که در این شهر تاسیس گردید حدود سالهای 1303 و 1304 بوده که با سعی و کوشش جد من و آوردن معلم از شیراز با مخارج ایشان بوجود آمد و چون در آن زمان شیخی به نام شیخ چاسب بر استان خوزستان حکم روایی می نمود این مدرسه به نام چاسبیه نامیده شد .
مشخصات جغرافیایی و انسانی شهرهای خوزستان
استان خوزستان با مساحتی بالغ بر 282/67 کیلومترمربع پنجمین استان از لحاظ وسعت می باشد که در جنوب غربی ایران قرار دارد . استان خوزستان از شمال به استان لرستان و از شمال شرقی به استان چهار محال بختیاری و کهکیلویه و بویراحمد و از جنوب به خلیج فارس و از مغرب به کشور عراق محدود است .
سابقه تاریخی خوزستان
یکی از قدیمی ترین تمدن های بشری در شش هزار سال پیش در شوش پدید آمد . هزار سال بعد دولت مقتدر عیلام در شوش پایه گذاری شد و این دولت در سه هزار سال پیش از میلاد مسیح توسط آشوریان در هم شکسته شد . خوزستان در دوره هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان نه تنها بر عظمت اش افزوده گشت بلکه شهرهایی نیز در آن ایجاد گردید . خوزستان در دوران بعد از اسلام نیز آباد بود و تا انقراض حکومت صفویه به چنگ افغان ها افتاد . در دوران نادر و کریم خان زند خوزستان دوره فترت را گذراند . در دوره قاجاریه به وسیله محمد علی میرزا پسر فتح علیشاه ضمیمه کرمانشان شد .
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
خرده اقلیم (میکروکلیمایت)
به قسمتی از یک اقلیم گفته میشود که دارای شرایط آب و هوایی کاملاً یکسانی میباشد. در مناطقی که با خرده اقلیم مواجه هستیم عموماً عوارض جغرافیایی وجود ندارند. در ضمن واضح است که همیشه مساحت خرده اقلیم کوچکتر از منطقه اقلیمی میباشد.
نکته: گاهی اوقات در شهرهای بزرگ چند خرده اقلیم وجود دارد.
اشعههای منعکس شده از ساختمانها به آسمان
قسمتی از اشعههای تابیده شده از خورشید توسط سطوح مختلف ساختمانها منعکس میشوند که این مسأله نقش بسزایی را در دفع حرارت از ساختمان به عهده دارد. بدین معنی که میتوان مثلاً در مناطق گرم و خشک جدارههای خارجی بنا را از مصالح با رنگ و روشن و به صورت صاف و صیقلی انتخاب کرد تا حرارت کمتری به ساختمان منتقل شود.
اشعههای منعکس شده از زمین با طول موج بلند
سطح کره زمین از مصالح گوناگون تشکیل شده است که رفتار هر یک از این سطوح در برابر تابش پرتوهای خورشیدی متفاوت است. برخی از این مصالح اکثر پرتوهای دریافتی را منعکس میکنند و برخی دیگر اکثر این پرتوها را به خود جذب میکنند و باعث بالا رفتن دمای خود میشوند.
رطوبت
یکی از عوامل اقلیمی که در نوع اقلیم هر منطقه نقش مهمی دارد میزان رطوبت در هوای آن منطقه میباشد. رطوبت موجود در هوا با توجه به خاصیت آب که ظرفیت گرمایی ویژه بالایی دارد میتواند در کاهش یا افزایش دمای محیط، اختلاف دمای کم یا زیاد بین شب و روز و کلاً شرایط آسایش انسان بسیار مؤثر باشد.
اساساً آب به سه حالت در طبیعت دیده میشود (جامد، مایع و گاز). منظور از رطوبت میزان بخار آب موجود در هوا میباشد. جالب توجه است که بخار آب بخشش بسیار کوچکی از کل هوا (آتمسفر) میباشد (حدوداً 2 درصد). اما از لحاظ تأثیرگذاری در شرایط آب و هوایی تأثیر بسیار قابل توجهی دارد. زیرا رطوبت موجود در هوا در میزان تابش اشعه خورشیدی و تشعشع زمینی بسیار مؤثر است. اگر میزان رطوبت در هوا بالا باشد، بخشی از تابش اشعههای خورشیدی منعکس شده و به منطقه مورد نظر نمیرسند.
همانطور که گفته شد در مبحث اقلیم و هواشناسی آنچه حائز اهمیت است مبادلات انرژی گرمایی در مواقع تغییر حالت آب میباشد. بدین صورت که مثلاً وقتی آب در حال تبخیر شدن است نیاز به انرژی گرمایی دارد. این انرژی را از محیط اطراف کسب میکند که این امر در اقلیم گرم و خشک بسیار اهمیت دارد. زیرا آب گرمای محیط اطراف و همچنین سطح بدن انسان را گرفته و تبخیر میشود که موجبات خنک شدن محیط و بدن انسان را فراهم میکند.
اکثر رطوبت موجود در هوا در لایههای نزدیک به زمین میباشد و با افزایش ارتفاع، میزان بخار آب موجود در هوا به شدت افت میکند. بالاخص از ارتفاع 5000 متر به بالا کاهش میزان رطوبت بسیار سریع و چشمگیر میباشد. در اکثر نقاط کره زمین میزان رطوبت تقریباً ثابت است که از سطح دریاها و اقیانوسها بخار شده و در سطح کره زمین پخش میشود که با فرآیند بارندگی دوباره به دریاها و اقیانوسها برمیگردد. این چرخه طی فصول مختلف تکرار میشود.
تقلیل دادن شدت بار
1- با استفاده از بادشکنها (بوته و گیاه، دیوارهای ضخیم آجری، کاشت درختان بلند با رعایت فواصل معلوم در نزدیکی بناها) میتوان از وزش مستقیم باد به ساختمان تا حدودی جلوگیری نمود.
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 97 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
حیات وحش ایران
سرزمین عزیز ما ایران از معدود کشورهایی است که به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص خود دارای زیستگاههای متنوع و به واسته آن گونه های مختلف گیاهی و جانوری می باشد. وجود رشته کوههای سر به فلک کشیده البرز و زاگرس جنگلهای سرسبز و پر طراوت شمال ، اکوسیستم پر رمز و راز فلات مرکزی ایران ، جنگلهای شگفت آور حرا ، تالاب های متعدد و همه و همه باعث گردیده است که این مرز و بوم به عنوان یکی از منحصر به فردترین کشورهای دنیا لقب گیرد.
همچنین رویش پیش از 8000 گونه گیاهی ، متجاوز از 500 گونه پرنده ، افزون بر 160 گونه پستاندار (شامل بزرگترین و کوچکترین پستاندار دنیا) ، حدود 220 گونه خزنده و دوزیست و ... بر جذابیت طبیعت ایران می افزاید. آشنایی با این مواهب الهی و استفاده از جلوه های پرشکوه وحیرت انگیز آن میسر نمی گردد مگر با دیدن وعلاقه مند شدن به آن.
ما شما را به تماشای این زیبائیها دعوت می کنیم:
نظر کارشناسان در مورد حیات وحش ایران
دکترناصر کرمی
هنگامی که جانداری را می کشید، در دل با او بگویید: همان نیرویی که تو را می کشد، مرا هم خواهد کشت و من هم خورده خواهم شد، زیرا همان قانونی که تو را به دست من گرفتار کرد، مرا هم به دست تواناتری گرفتار می کند. خون تو و خون من نیستند مگر شیره ای که در رگ های درخت آسمان جاری است. *
جانداران ایران، اما عمدتا از این روی به دیاری دیگر رخت برنبستند که کسی می خواست به قصد خوردن بکشدشان. روزگار دیگر شده بود و جای امنی نمانده بود، برای هیچ جانداری. جاده ها، دیرک های برق، اتاقک های سیمانی، ماشین های حفاری و ... حتی راه یافتند تا ستیغ های برفگیر که نیم فرسخ ارتفاع شان بود. کسب لقمه نانی برای اینهمه دهان باز منتهای آرزوی همه شد و فراموش کردند که این دهان های باز همیشه نمی تواند از گوشت و پوست خویش تغذیه کند. کوبیدند و کندند و پیش رفتند، بی بیم آنکه بی برگ و باری ابدی سرزمینی بزرگ بهای گزافی است برای چند صباحی دیگر سیر شدن چند نفری دیگر.
این تفنگ ها نبودند که در کمتر از 3 دهه بیش از 90 درصد آهوان ایران را از پای درافکندند، آنها را گریز اجتناب ناپذیر به صخره سارهای دوردست از پای درآورد. صخره هایی که امن تر بود از آن جهت که دیرتر پای انسان به آن می رسید، اما در آنها گرسنگی و تشنگی هر جنبنده ای را از پای درمی آورد. جاده ها را کشیدند و هرگز نگفتند که ساکنان بی زبان این زیستبوم به کجا خواهند رفت. شهرک ها را گستراندند تا هرجا که کف دستی زمین بود و هرگز نیندیشیدند که ساکنان قبلی چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد، ساکنان جدید چه طرفی خواهند برد از زیستن در سرزمین بی زاد و زیست؟
* * *
بر اساس آمار سرشماری حیات وحش که پیش از این در مجلات حیات وحش و سفر منتشر شده است، درفاصله دو سرشماری سالهای 1356 و 1380 حدود 90 درصد از شمار حیات وحش در ایران کاسته شده است. این آمار تکان دهنده حکایت از آن دارد که روند شتابناک قهقرای طبیعت در ایران که از ابتدای قرن حاضر آغاز شده است، طی 3 دهه گذشته نه تنها کاهش نیافته، بلکه ابعاد گسترده تری نیز پیدا کرده است. این روند تا کجا تداوم خواهد یافت؟ سرنوشت طبیعت ایران و زیستمندان بی پناه آن چه خواهد شد؟
برای یکی از گونه های حیات وحش ایران، یوزپلنگ آسیایی، با بودجه برنامه محیط زیست سازمان ملل، دفتر و دستک گسترده ای راه افتاده است تا از انقراض قریب الوقوع آن جلوگیری کنند. چند وقت پیش کارشناسی به نام جورج.بی.شالر از طرف سازمان ملل به ایران آمد تا از وضعیت پروژه حفاظت از یوز ایرانی گزارشی تهیه کند. دو فراز قابل توجه گزارش او، یکی این است که در ایران اساسا کارشناسی که بتواند رد یوز را شناسایی کرده و به تعقیب او بپردازد، وجود ندارد و دیگر اینکه ... اساسا در ایران اراده جدی برای حفظ یوز دیده نمی شود. وقتی که این اراده حتی برای حیوانی که پروژه بسیار متمول! و حامی بسیار قدرتمندی همچون سازمان ملل را در کنار خود دارد، به چشم نمی خورد، چه انتظاری داریم برای حفاظت از گونه های دیگری که جز خدای خود پناهی ندارند؟ چرا باید وضعیت حفاظت از زیستگاه های طبیعی در ایران حتی از بسیاری کشورهای آفریقایی و آسیایی بدتر باشد؟
* * *
همه صفحات ایرانشهر امروز اختصاص دارد به بررسی وضعیت حیات وحش در ایران. همکاران ما در این باره با گروهی از کارشناسان صاحبنام به گفت وگو نشسته و گزارش هایی نیز از آخرین وضعیت شماری از گونه های خاص جانوری تهیه کرده اند. اینهمه، فقط برای اینکه یادآور شویم هرکدام چقدر سهم داریم در رنگ باختگی روزافزون برگ و بار این سرزمین.
جبران خلیل جبران
کتاب پیامبر و دیوانه
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 237 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
معرفی اجمالی شهرستان:
بررسی موقعیت شهرستان در استان:
شهرستان چناران در شمال استان خراسان واقع شده است. این شهرستان محل عبور جاده اصلی تهران به مشهد ( راه آسیایی ) می باشد . شهرستان چناران از شمال به درگز و ازشرق و جنوب شرق به مشهد و از جنوب به نیشابوراز غرب و شمال غرب با قوچان همسایه است .
این شهرستان در شمال استان خراسان واقع در طول جغرافیایی 29، 58 تا 39 ، 59 و عرض جغرافیایی 16 و 36 تا 37 و 52 می باشد . شهرستان چناران طبق آخرین تقسیمات در سال 1378، دارای بخش های گلبهار، مرکزی و 6 دهستان درزآب ، بیزگر، گلمکان، بخش مرکزی ، بقمچ ، رادکان و چناران است و دارای 272 آبادی دارای سکنه می باشد . نقشه شماره 1 تا 2 موقعیت اداری سیاسی شهرستان چناران را نشان می دهد .
جمعیت :
براساس آمار 1375 مرکز آمارایران ، این شهرستان دارای 107270 نفر جمعیت است از این تعداد جمعیت 53119 نفر(6/49 درصد) مردان و 52021 نفر(1/50 درصد) را زنان به خود اختصاص داده اند . همچنین دراین سال 4/69 درصد جمعیت در نقاط روستایی و 9/29 درصد آن در نقاط شهری سکونت داشته اند. جمعیت غیرساکن5/0 درصد کل جمعیت شهرستان را شامل می شوند جمعیت این شهرستان از 62522 نفر در سال 1325 به 107470 نفر در سال 1375 افزایش داشته است.
براین اساس متوسط نرخ رشد 30 سال اخیر 7/1 درصد محاسبه شده است.با توجه به تعداد جمعیت و وسعت شهرستان در سال 1375، تراکم نسبی جمعیت 7/27 نفر درکیلومتر مربع محاسبه گردیده است و از مجموع 62215 نفر جمعیت 6 ساله و بیشتر در سال 1375 ، 26937 نفر با سواد بوده اند .
رودها :
شهرستان چناران در بخش علیای حوضه کشف رود واقع شده است و رودخانه کشف رود در بین رشته کوههای هزارمسجد و بینالود و در امتداد شمال غرب به جنوب شرق در میان دشت مشهد – مشهد در جریان است . مهمترین جریانات سطحی شهرستان چناران شامل ، رودخانه فریزی ، رادکان، اخلمد و گلمکان می باشد .
کوهها :
ناهمواریهای شهرستان شامل موارد زیر می باشند.
الف ) رشته کوه کپه داغ ، این رشته کوه در شمال چناران در جهت شمال غربی ، جنوب شرقی واقع شده است قسمت قدامی آن اشراف بر دشت چناران دارد .
ب) رشته کوه هزار مسجد
ج) ناحیه پیشکوههای بینالود
د) رشته کوه بینالود: امتداد این رشته کوه از شمال غربی به جنوب شرقی است و دشت های مشهد و نیشابور را از هم جدا می کند .
مراتع :
شهرستان چناران بنابر آمارسال 1375 مرکز آمار ایران دارای 195750 هکتار مرتع می باشد. در این شهرستان مراتع از نوع خیلی خوب وجود ندارد .
مراتع از نوع خوب با وسعت 3131، هکتار 7/1 در صد از سطح مراتع را شامل می شوند. مراتع از نوع خوب متوسط شهرستان 50750 هکتاراست که 9/25 درصد از مراتع را تشکیل می دهند.مراتع از نوع فقیربا 106064 هکتار و خیلی فقیر 35625 هکتار به ترتیب 2/52 و 4/18 درصد از سطح مراتع را به خود اختصاص می دهند.
بدین ترتیب می بینیم که بیشترین درصد را مراتع فقیر به خود اختصاص می دهند . با توجه به میزان بارندگی سالیانه 2/149 میلی متر می توان با عملیات احیاء مراتع و توجه به آبخیزداری ، کیفیت مراتع شهرستان را ارتقاء داد .
راهای ارتباطی :
طول راههای حوزه استحفاظی شهرستان چناران 6/124 کیلومتر می باشد. ازاین میزان 9/185 کیلومتر آن آسفالته و 7/528 کیلومتر آن شخصی می باشد . همچنین دراین شهرستان از طول راههای ذکر شده 5/627 کیلومتر آن راه روستایی 1/39 کیلومتر آن راه اصلی ، 14 کیلومتر راه فرعی و 22 کیلومتر راه دسترسی می باشد . در این شهرستان ، راه ارتباطی از نوع آزاد وجود ندارد .1/39 کیلومتر راه اصلی شهرستان تماماً 4 خطه می باشد .
از کل راههای شهرستان 110 کیلومتر آن آسفالت گرم و 5/44 کیاومتر آسفات سرد است . در این شهرستان 127 کیلومتر راه شوسه بدون ابنیه و 92 کیلومتر راه با ابنیه می باشد .
پوشش گیاهی :
پوشش گیاهی شهرستان چناران را می توان به 3 دسته تقسیم نمود .
الف ) پوشش گیاهی مناطق مرتفع :
این ناحیه تقریباً از ارتفاع 2500 متر به بالا را دربرمی گیرد. عمده ترین گونه های گیاهی عبارتند از کلاه پرچین و چربک ( که جزء گیاهان بالشتکی هستند و از نقطه نظر تغذیه به دامها رتبه پایین دارند و فقط از لحاظ پوشش در مرتع و جلوگیری از فرسایش خاک حائز اهمیت هستند).
ب ) پوشش گیاهی آبراهه ها :
شامل گونه های گز و پروسیکا
ج) پوشش گیاهی در ارتفاعات پایین :
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
جهت یابی
یافتن جهتهای جغرافیایی را جهتیابی گویند. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده باشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و ... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا GPS میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست
جهتهای اصلی و فرعی
جهتهای جغرافیایی، که شمال با رنگ قرمز مشخص شده
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راستمان مشرق (شرق، باختر)، سمت چپمان مغرب (غرب، خاور) و پشت سرمان جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهی جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهی شب اند. برخی روشها هم در همهی مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
روشهای جهتیابی در روز
جهتیابی با سمت خورشید
1- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.
تنها جایی که خورشید همیشه دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، استواست.
2- در نیمکرهی شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهی اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی در موقعیت جغرافیایی شما، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایهی شاخص به حداقل خود در روز میرسد، و پس از آن دوباره افزایش مییابد؛ همان زمان اذان ظهر.
برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوانید به روزنامهها مراجعه کنید یا منتظر صدای اذان ظهر باشید. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
3- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با سایهی چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای نسبتاً صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده است.
روش اول: نوک(انتهای) سایهی شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهی شاخص (که تغییر مکان داده است) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطهی علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهی دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطهی اول و پای راستمان را روی نقطهی دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهی خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیمکره شمالی سایهها ساعتگرد میچرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایهی شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهی شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهی شاخص هماندازهی پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطهی دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهی پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهی همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند.
با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهی شاخص به حداقل اندازهی خود میرسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).
جهتیابی با ساعت عقربهدار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربهای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه میداریم که عقربهی ساعتشمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِزاویهای که عقربهی ساعتشمار با عدد ۱۲ ساعت میسازد (زاویهی کوچکتر، نه بزرگتر)، جهت جنوب را نشان میدهد. یعنی مثلاً اگر چوبکبریتی را [به طور افقی] در نیمهی راه میان عقربهی ساعتشمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفتهاست.
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
جهان
برای کسی که دو هزار سال پیش، از سطح زمین به خورشید، ماه و آنچه که در آسمان وجود دارد. نگریسته، آسمان همانطور به نظر رسیده که امروز هست، اما زمین به همان صورت نمانده است. ناظری که از فضا به زمین نگاه می کرد علایم کمی از حیات را مشاهده می نمود، تنها یک تلسکوپ قوی می توانست شهرها و اماکن مسکونی پراکنده و متفرق را نمایان سازد. لذا نیم کره شب تاریک و مرده به نظر می رسیده است. اما اکنون اگر کسی بر روی ماه قرار گیرد و تنها از دوربین چشمی استفاده نماید، قادر خواهد بود تا شهرهای بزرگ کرة زمین را تشخیص دهد.
هنگامی که شب فرا می رسد نور در تاریکی شب می درخشد. ماهواره ها به دور کره زمین می چرخند و سفینه ها در اعماق فضا پرواز می کنند. امروزه اگر چه به نظر می رسد که آسمان تغییر نکرده باشد، لیکن نگارش ما به آسمان تغییر کرده است. اختراع تلسکوپ باعث شده تا ستارگان و سیارات نقلیه فضایی، عصر جدیدی از اکتشافات را برای ما باز کرده اند. با بازگشت سی سال از آغاز عصر فضا نسبت به گذشته چیزهای بیشتری درباره منظومه شمسی آموخته ایم.
منظومه شمسی
ما (سیاره زمین)، بر روی سطحی زندگی می کنیم که در حال گردش است. هشت سیاره دیگر که چهار تای آنها بزرگتر و چهار کره دیگر کوچکتر از ما هستند، با ما می چرخند. همگی به علت وجود یک نیروی جاذبه، بر روی مدار خود به دور خورشید (ستاره ما) حرکت می نمایند.
در حدود 4600 میلیون سال از فعالیت منظومه شمسی می گذرد و عمر جهان هستی احتمالاً چهار برابر این زمان است. کهکشانی که راه شیری نامیده می شود(یعنی جائی که خورشید ما قرار دارد) عمرش در ازای عمر جهان هستی است. ستارگان داخل آن به دلیل پیر شدن می میرند و ستارگان جدید متولد می شوند. خورشید در مقایسه با برخی ستارگان جوانتر است. ستارگان همگی در درون ابر بزرگی از گاز و گوگرد و غبار تشکیل یافته اند. خورشید نیز به اندازه ای بزرگ و داغ است که شروع به درخشش نموده است. سیاراتی که بسیار کوچکتر از خورشید هستند آن قدر داغ نشده اند که درخشش نمایند. نور آنان نیز ناشی از انعکاس نور خورشید می باشد.
نه سیاره اصلی منظومه شمسی که به ترتیب از خورشید دور می شوند، در تصویر نشان داده شده است چهار سیاره نزدیک خورشید (عطارد، زهره، زمین و مریخ)، سیارات کوچکی هستند که سطح آنها پوشیده از صخره و سنگ است و به عنوان سیارات خاکی شناخته شده اند. به چهار سیاره بزرگ (یعنی مشتری، زحل، اورانوس و نپتون) می رسیم که از گازهای مایع و یخ زده تشکیل شده اند. به جز نپتون که قمر آن را به سختی می توان دید سه سیاره دیگر دارای اقمار زیادی هستند و همینطور اجسام کوچک بی شماری در اطراف آنان در حال گردش می باشند. پلوتوی کوچک فقط یک قمر دارد. اندازه سیارات به مقیاس صحیح ترسیم شده است اما بسیار نزدیک به هم قرار
گرفته اند.
بعضی از ستاره شناسان بر این باورند که جهان در حدود 000/12 پیش آغاز شده است. تمام مواردی که اکنون اشیای در حال حیات، یعنی سیارات و ستارگان را تشکیل می دهد بر اثر انفجار بزرگی پدید آمده اند و سپس به صورت کهکشانها متراکم گشته اند.
هر سیاره هم زمان با چرخشی به دور خورشید به دور محور خود نیز می چرخند. اورانوس و پولوتو (که در نگاره نشان داده نشده اند) به روی پهلوی خود می چرخند. اندازه سیارات به مقیاس واقعی ترسیم نشده است.
خورشید
منبع انرژی خورشید در نزدیکی مرکز آن نهفته است و اگر ما می توانستیم درون خورشید را ببینیم ممکن بود که خورشید این گونه به نظر برسد 9/0 جرم خورشید از هیدروژن تشکیل یافته که یک عنصر بسیار فراوان در جهان می باشد. در داخل هسته داغ خورشید هیدروژن تبدیل به هلیم می شود. انرژی ناشی از این واکنش لایه های بالایی ستاره را گرم می کند و این انرژی از سطح متلاطم خورشید به داخل فضا فوران می نماید.
سطح خورشید در اثر حرارتی برابر 000/6 درجه سانتیگراد در حال غلیان و تلاطم است. یعنی درجه حرارتی که از هر کوره ای نیز داغتر است. مقادیری از هیدروژن سوزان که به نام پرامیننس (گازهای متصاعد از خورشید) شناخته شده اند با سرعتی معادل صدها کیلومتر در ثانیه به فضا پرتاب می شوند.
خسوف و کسوف
تمام سیارات و قمرها هنگامی که در برابر نور خورشید واقع می شوند در پشت آنها سایه ای تشکیل می شود که این سایه به فضا می افتد. در اطراف این سایه تاریک (گرفت کلی)، روشنتر وجود دارد که گرفت جزیی نامیده
می شود. گرفت جزئی جایی است که نور خورشید در آنجا به طور جزیی تاریک شده است. هنگامی که ماه دقیقاً بین زمین و خورشید واقع می شود و سایه اش بر سطح زمین می افتد یک خورشید گرفتگی (کسوف) اتفاق می افتد. برای آنکه یک خورشید گرفتگی کامل دیده شود ناظر باید در منطقه گرفت کلی قرار گیرد.
در خورشید گرفتگی (کسوف) کامل، روشنی خیره کننده رخشانده توسط ماه مخفی شده و تاج خورشید قابل رویت خواهد بود. یک خورشید گرفتگی کامل هیچگاه بیش از 5/7 دقیقه طول نخواهد کشید.
گازهای متصاعد از خورشید به سمت بالا فوران می کنند. این زبانه ای از هیدروژن است که 000/50 درجه سانتی گراد و یا بیشتر حرارت دارد، که می تواند زمین بلعیده و نابود کند فورانی که در این تصویر نشان داده شده فقط به مدت شش دقیقه طول کشیده است.
فهرست مطالب
عنوان······························ صفحه
منظومه شمسی································
خورشید····································
عطارد سیاره سوزان ························
زهره، سیاره ای پوشیده از ابر··············
زمین······································
ماه·······································
مریخ پوشیده از گرد و غبار·················
مشتری······································
زحل ······································
سیارات بیرونی·····························
سنگهای فضایی······························
فضای خارجی································
ستارگان و سحابیها·························
کهکشان مارپیچ·····························
کشف فضا···································
موشک ها···································
ماهواره ها································
مسابقه به سوی ماه ········
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
اکوسیستم جنگل های دریایی
«جنگل های مانگرو» در جهان
چکیده
جنگ های دریایی جنگل هایی هستند که در سواحل مناطق استوایی و نیمه استوایی قرار دارند و اکوسیستمی جذاب را پدید می آورند. این جنگلها در جهان به نام عمومی «مانگرو» و به نام علمی «اوسینا مارینا»شناخته می شود و در ایران به «جنگلهای حرا» معروف است. مانگرو به اکوسیستمی اطلاق می شود که از زمین های مرطوب حد واسط مناطق جزر و مدی دریا همراه با مجموعه هایی از گیاهان بی نظیر و جانوران خاص که در مناطق ساحلی و کنار تالابی اکوسیستم تکثیر پیدا می کنند تشکیل شده است. از آنجا که جنگل حرا در جزیره قشم و سواحل جنوبی استان هرمزگان از وسیع ترین نمونه های آن در دنیاست از اهمیت خاصی برای ایرانیان و دانشمندان سایر ملتها برخوردار است.
در این مقاله در قسمت اول به معرفی اکوسیستم جنگل های دریازی و ویژگی های جنگلهای مانگرو در جهان و در قسمت دوم به معرفی خصوصیات جنگلهای حرا، نواحی پراکنش آنها و چگونگی رشد و تکثیر و سازگاری با شوری آب دریا و موارد استفاده و اهمیت و اثرات زیست محیطی این جنگلها پرداخته شده است.
واژه های کلیدی: اکوسیستم، جنگل های دریایی حاره، مانگرو، اوسینا مارینا، خور، تالاب.
مقدمه
جنگل های دریایی چهره ای از سیمای طبیعی استوایی و نزدیک استوا هستند که از چند دهه گذشته مورد توجه مجامع زیست محیطی جهان قرار گرفته اند.
جنگل های دریایی که جنگلهای مانگرو ( Mangrove ) نامیده می شوند، اکوسیستم کاملا ویژه ای هستند که اجتماعات گیاهی و جانوری آنها در ارتباط با شرایط خاص شکل می گیرد. این اکوسیستم در زمره غنی ترین و حاصلخیزترین اکوسیستم های دنیا به حساب می آید، چرا که از اکسیژن مناسب که از رودخانه ها به آن وارد می شود و از مواد معدنی غنی که در دریاها به وفور یافت می شود برخوردارند. اما مسئله اصلی شوری بالای آب و خاک در این مناطق است که این اکوسیستم به طور اعجاب انگیزی با آن تطابق یافته است.
در سال های اخیر، با تخریب جهانی «جنگلهای استوایی» توجه فزاینده ای به «اکوسیستم درخت زارهای دریایی» که در معرض تهدید یا نابودی هستند صورت پذیرفت. بطوری که این اکوسیستم را بسیاری از متخصصین به عنوان زیست گاهی برای شمار مختلفی از گونه دهای آبزی و حیوانات وابسته به آن دانسته اند. بسیاری از این گونه ها ارزش تجاری دارند. همچنین این اکوسیستم را عامل تعیین کننده ای در پایداری سواحل در مقابل فرسایش امواج سهمگین دریایی می دانند و نقش بارز آن را در تامین چوب و علوفه انکار نمی کنند و نیز وجود آن را در سیستم کاهش انیدریک کربنیک کره زمین بی تاثیر نمی دانند.
مانگرو به اکوسیستمی اطلاق می شود که از زمین های مرطوب حدواسط مناطق جزر و مدی دریا همراه به مجموعه هایی از گیاهان بی نظیر و جانوران خاص که در مناطق ساحلی و کنار تالابی اکوسیستم تکثیر پیدا می کنند تشکیل شده است.
مجموعۀ درخت زارهای دریایی را در نوار باریکی از پناهگاههای ساحلی، بین کمترین و بیشترین حد از سطح آب دریا که با تغییرات جزر و مد سواحل مناطق گرم و حاره ای در میان «خورها» و « تالاب های ساحلی» و زوایای مناسب در مصب رودخانه ها رویش دارند می توان دید. این جنگل های «غرق آبی» با موقعیت ویژه خود به جنگل های جزر و مدی یا جنگل های باتلاقی نیز موسوم هستند که نام عمومی دیگر آن « جنگلهای مانگرو» است.
در گذشته محیط های جنگلی مانگرو به عنوان سرزمین های خشن و بی فایده در نظر می آمد و به شیوه های مختلف تخریب می شد به طوری که گسترۀ جهان به میزان 80 درصد از جنگل های دریازی به دلیل راه سازی، دفن غیر بهداشتی ضایعات یا استفاده بیش از حد از سرشاخه های درختان و قطع یکپارچه آن برای استخراج هیزم و تهیه ذغال و ایجاد سیستم های کشت آبی تخریب شد و رو به نابودی نهاد.
به کمک استقرار یک سیستم مدیریت زیست محیطی موثر می توان شرایط متنوع طبیعی این اکوسیستم جذاب را با ملحوظ داشتن شرایط حفاظتی به استنادارزش های ژنتیکی بسیارش سامان داده و از آن حفاظت نمود. برای اطمینان از چگونگی حفاظت، شناخت ارزش های این سیستم در مقیاس جهانی و محلی امری مهم است. این شناخت برای طیف وسیعی از مناطق ساحلی که از ذخایر طبیعی ویژه ای برخوردارند صادق است. به هر حال در این نگرش می بایست علایق مردم محلی به حساب آید تا با برنامه ریزی کاشت گونه های جنگلی و سیستم مناسب بهره برداری در هم آمیخته شود. به علاوه، ترویج بیشتر پژوهش های پایه در ارتباط با این اکوسیستم ضروری است زیرا مسئولیت حفظ میراث های طبیعی بر دوش نسل کونی است تا سهمی برای نسل آینده باقی بماند.
ویژگی های جنگل های مانگرو
وجه تسمیه: مانگرو واژه ای از هند غربی و مشتق شده از لغت پرتغالی Mango به معنای انبه و لغت انگلیسی Rove به معنای بیشه است که به درختان و درختچه هایی اطلاق می شود که در سواحل دریاها و اقیانوسها قرار دارند و در آبهای مناطق استوایی و نیمه استوایی اجتماعاتی را شامل می شوند که پراکندگی آنها محدود به مناطق جزر و مدی می شود.
ویژگی های گیاهی:
مانگروها از هالوفیتهای نهاندانه باتلاقی 2 هستند. شامل گیاهانی تک لپه و دولپه اند واز نظر طبقه بندی دارای شباهت یکسان نیستند. مانگروها شامل 8 تیره و 12 جنس و حدودا 80 گونه مختلف اند و پراکندگی آنها محدود به جنوب شرقی اسیاست (حدود 65 گونه).
عوامل موثر در پراکنش مانگروها
عواملی از قبیل شرایط آب و هوایی و جزر و مد و بافت و ساختمان خاک و شوری آب فاکتورهایی هستند که رویشگاه و پراکنش مانگروها را محدود و مشخص می سازند.
1- درجه حرارت: این گیاهان محدود به نواحی گرم که میانگین درجه حرارت هوا از 19 درجه سانتیگراد بیسشتر است هستند. مناطقی که میانگین حرارت ماهانه آنها کمتر از 19 درجه سانتیگراد باشد در خارج از محدوده اکولوژیکی قرار می گیرند. این گیاهان تحمل نوسانات زیاد حرارت تا (10 درجه) را حتی در رویشگاههای طبیعی خود ندارندو در این شرایط رشد و توسعه آنها رضایت بخش نیست. به طور کلی در مکانی که مانگرو می روید آب همیشه گرم است.
2- موجهای شدید کرانه و فعالیتهای جزر و مدی: چون مانگرو به مکانهای آرام مثل خورها و دلتاها نیاز دارد، موجهای شدید باعث محدود شدن توسعه مانگروها می شوند. امواج شدید نهالها را از بین می برند و رسوبات نرم را فرسوده می کنند. به علت فرآیندهایی که در خاک و بستر رویشگاه رخ می دهد بهترین پراکنش مانگروها را مربوط به مناطقی با بالاترین مد و پایین ترین جزر دانسته اند.
3- رسوبات دانه ریز: نهالهای این گیاهان در خاکهایی که دارای بافت نرم شامل سیلت، رس و مواد آلی باشد به خوبی رشد می کند و خاکهای آتشفشانی محل رویش مانگرو را حاصلخیز می سازد ( اگرچه رسوبات کوارتزی و گرانیتی خاکهای فقیری هستند) به هرحال اجتماع گیاهان مانگرو سبب تشکیل خاکهایی با عناصر بسیار ظریف و ریز با بافت سنگین می شود که با مواد الی و ترکیبات بسیار غنی سولفوره همراه است. منشا ترکیبات سولفوره را می توان نتایج فرایندهای زیر دانست.
الف) احیای کربنات کلسیم آب در یا در مجاورت ماده آلی
ب) تحت تاثیر تثبیت انتخابی این سولفات در ریشه گیاهان و احیای آن در بافت گیاه در اثر متابولیسم درختان
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
جنگل
مقدمه
جنگل ، هدیه خدایی و نخستین دوست بشر به شمار میرود. هیچیک از پدیدههای طبیعت به اندازه جنگل در زندگی آدمیان نقش اساسی و سازنده ندارند. انسان آغازین تنها در پناه جنگل توانست به حیات و تولید نسل خود ادامه دهد، او نیازمندیهای روزانه خود را از جنگل بدست میآورد. بدین سان احترام به درختان و احساس دوستی نسبت به آنها پدیدهای است که منشا بسیار دیرین در پندار انسانها دارد و افسانههای کهن اقوام و ملل مختلف جهان ، سرشار از اساطیر گیاهی است.
جنگل در سرزمین کهن ایران
در ادبیات سرزمین ما ، سرو کاشمر شهرت بسیار دارد و مردم معتقد بودند که زرتشت پیامبر آن را با دست خود کاشته است. در بسیاری از متون کهن راجع به این سرو مطالب فراوان نگاشته شده، از جمله در تاریخ بیهقی و معجمالبلدان از علاقه ایرانیان به سرو کهن کاشمر سخنان بسیاری به میان آمده است. ابوریحان بیرونی هر یک از برج های شمسی را منتسب به درختان معینی دانسته، مثل حمل (فروردین) ، هرکشتی که آب نیاید و آنکه تخم ندارد، ثور (اردیبهشت) ، درختان بلند و میوههای شیرین.
جنگل چیست؟
جنگل به مجموعه درختانی اطلاق میشود که قطعهای از زمین را اشغال کرده باشد و دانشمندان علم جنگلبانی صفات و خصوصیات بارزی برای جنگل قائل هستند تا بتوان آنها را از سایر نباتات موجود و مورد استفاده بشر در روی زمین تمیز داد. سه بعد عمده صفات مشخصه جنگل عبارتند از:
زیست شناسی: از نظر زیست شناسی باید گفت که جنگل به مانند یک اجتماع نباتی است که در تحت عوامل محیط متعادل یا کم و پیش ثابتی قرار دارد.
اقتصادی: چوب که از محصولات اصلی جنگل است، وقتی درخت قطع شود، برخلاف املاک زراعی ، بهره و سرمایه یکدفعه بدست میآید. برای اینکه مقدار چوبی را که صد ساله در جنگل تولید میشود بتوان به حال ثابت نگهداشت، بیآنکه در آن کاهشی روی دهد، نظم اقتصادی باید به مرحله اجرا درآید و فقط در جنگلهایی که طبق اصول منظمی بهره برداری میشود، میتوان از سرمایه ، بهره سالیانه بدست آورد.
قضایی: چون جنگل خود بخود تشکیل یافته و بدون دخالت بشر تولید مثل کرده و به زندگی خود ادامه میدهد، مالکیت خصوصی در آن مصداق پیدا نمیکند و جزء ثروت عمومی هر کشوری به شمار میرود.
تلاش زاییده نیاز است.
احتیاج عمده درخت به نور است و آب و خوراک ، شاخههای زیرین درخت که مانند شاخههای فوقانی آن در معرض تابش آفتاب نیستند، تلاش بیشتری کرده و از شاخههای بالاتر تجاوز میکنند و خود را به آفتاب میرسانند، به همین دلیل شاخههای پایینتر روشنتر بوده و تاج درختان شکل مخروطی یا کروی به خود میگیرند. حال دو عدد بذر درخت را در نظر بگیرید که مجاور هم در یک موقع به زمین افتاده و شروع به روئیدن کنند، اگر این دو بذر هر دو از یک درخت بوده و نیروی آنها یکسان باشد، روئیدن آنها بهم برخورد میکند و بر یکدیگر سایه میاندازد و ناچار هر یک خود را به سمتی که نور کافی دریافت کنند، متوجه میسازد.
تاثیرات جنگل
اثر جنگل در آب و هوا
جنگل هوا را معتدل میکند، بر بارندگی میافزاید، از آسیب بادهای سخت میکاهد، هوای پیرامون خود را پاک و آن را برای تنفس مناسب میکند. جنگل از گرمای پیرامون خود میکاهد، زیرا اولا درخت برای تبخیر آب خود نیاز به حرارت دارد که آن را از هوای پیرامون خود میگیرد، دوم اینکه برگها و شاخههای درختان ، خاک جنگل را در برابر تابش مستقیم خورشید پناه میدهد و آن را سردتر نگه میدارد.
اثر جنگل در بارندگی
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
جمعیت چین
چین پرجمعیت ترین کشور جهان است.تاپایان سال 2002،جمعیت این کشور به 1 میلیارد و 284 میلیون و530 هزار نفر رسید(جمعیت مناطق اداری ویژه هنگ کنگ و ماکائو و استان تایوان حساب نشد) که یک پنجم جمعیت جهان است.پوشش جمعیت چین متوازن نیست.مناطق شرقی جمعیت بیشتری از مناطق غربی این کشور دارند.تراکم جمعیت مناطق ساحلی در شرق این کشور بیش از 400 نفر در هر کیلومتر مربع است و این رقم در مناطق مرکزی و فلات های غربی چین 200 نفر و 10 نفر در هر کیلومتر مربع است.میانگین عمر چینی ها 40/71 سال است(مردان 63/69 سال و زنان 33/73 سال) که 5 سال کمتر از میانگین جهانی و 7 سال بیشتر از میانگین کشورهای در حال توسعه و 5 سال کمتر از میانگین کشورهای پیشرفته است.
سال 2002 سرعت رشد جمعیت چین همچنان کاهش یافت.تا پایان همین سال جمعیت این کشور به 1 میلیارد و 284 میلیون و 530 هزار نفر رسید که از این میان جمعیت شهرنشین 502 میلیون و0 12 هزار نفر است و 1/39 در صد جمعیت کل را تشکیل می دهد.جمعیت روستانشین 582 میلیون و 410 هزار نفر است که 9/60 در صد مجموع جمعیت چین را تشکیل می دهند.جمعیت مردان 661 میلیون و 150 هزار نفر و زنان 623 میلیون و 380 هزار نفر هستند.جمعیت کمتر از 14 ساله 4/22 در صد،15 تا 64 ساله 3/70 در صد و بیش از 65 ساله 3/7 در صد جمعیت چین را تشکیل می دهند.در همین سال 16 میلیون و 470 هزار نفر بر جمعیت چین افزوده و 8 میلیون و 210 هزار نفر از جمعیت آن کاسته شد.
آیاچین میتواند اقتصاد اول دنیا شود؟
همواره میشنویم که چین را برنده بحران اقتصادی میدانند وتحلیلگران و کارشناسان اقتصادی از این مساله صحبت میکنند که این کشور توانسته استبحران اقتصادی دنیا را بدون تحمل آسیبی جدی پشت سر بگذارد.
برخی تحلیلگران دلیل این اثرپذیری اندک چین را تجربه رکود قبلیآسیا میدانند. آنها بر این باورند که این کشور تجربه رکود ۱۰ ساله قاره آسیا دردهه ۱۹۹۰ میلادی را داشته است و با ابزارها و سیاستهایی که براثر تجربه آن رکود دراختیار داشت توانست کمترین آسیب را در جریان رکود کنونی متحمل شود.
الن استیون یکی از تحلیلگران بخش آسیا در صندوق بینالمللی پولمیگوید: چین تجربه رکود ۱۰ ساله آسیا را دارد و این کمک بزرگی به سردمداراناقتصادی این کشور بود؛ ولی واقعیت این است که رکود کنونی شدیدترین رکود بعد از رکودبزرگ دهه ۱۹۳۰ میلادی است و قدرت تخریب آن بسیار بزرگتر از رکود آسیاست. بنابرایننمیتوان این نظریه را پذیرفت که اقتصاد چین از این بحران رهیده است.
بخصوص که این کشور اقتصادی صادرات محور دارد و رکود باعث از بینرفتن سهم بزرگی از درآمد صادراتی این کشور شده است. بدون شک اقتصاد این کشور نیزهمچون دیگر کشورها آسیبدیده است و تنها دلیلی که برای نمایان نشدن این آسیبهامیتوان ذکر کرد، تزریقهای بزرگ دولت به اقتصاد و استفاده از ابزارهای مختلف برایسرپوش گذاشتن بر ضعفهای ناشی از بحران است اما این تنها یک روی سکه است و در رویدیگر سکه تحلیلگران و اقتصاددانانی وجود دارند که با توجه به شواهد و مدارک خودتاکید میکنند اقتصاد چین در جریان بحران آسیب دیده است.
آنها بر این باورند آمارهای اقتصادی دولت چین یا مربوط بهتزریقهای میلیاردی و کمکهای بلاعوض دولت به سازمانهای مختلف است یا آمارهایی استکه بر اثر ادامه روند رشد قبلی به دست آمده است و از ابتدای سال ۲۰۱۰ میلادی کهتاثیر ضعفهای ناشی از رکود در اقتصاد این کشور نمایان شود، آمارها نیز روند نزولیبه خود میگیرند.
از طرف دیگر بانک جهانی در گزارش اخیر خود اعلام کرد بزرگیاقتصاد چین بیشتر از واقع نشان داده شده است. این مرکز در گزارش خود تاکید کرداقتصاد این کشور بسیار کوچکتر و آسیبپذیرتر از آن چیزی است که در آمارها نمایشداده میشود. این در حالی است که در گزارشهای قبلی این مرکز جهانی، همواره بربزرگی اقتصاد چین و رشد بالای آن تاکید شده بود و حتی برخی کشورهای جهان را به نشاندادن عکسالعمل در برابر این آمارها واداشته بود.
برخی معتقدند تسلط کشورهای بزرگ غربی از جمله آمریکا سبب شدهاست تا گزارشهای این مرکز نیز فارغ از مباحث علمی دارای جهتگیری سیاسی باشد؛ اماواقعیت این است که اقتصاد چین با وجود بزرگی ظاهری؛ پتانسیلهای زیادی برای توسعهندارد و نمیتوان انتظار داشت به یک قدرت هادی اقتصاد دنیا تبدیل شود. نیوزویک درگزارش اخیر خود چند سناریو در مورد اقتصاد چین ارائه کرده است.
البته برخی از این سناریوها به بررسی تاثیر ساختار سیاسی اینکشور روی اوضاع اقتصادی آن پرداخته است، ولی برخی دیگر از این سناریوها صرفا بهبررسی مسائل اقتصادی این کشور و تحولات آن طی سالهای قبل پرداخته است و به همیندلیل مطالعه آن میتواند جالب باشد.
مطالعه وضعیت اقتصادی چین در سالهای گذشته نشان میدهد کهکاپیتالیسم یا سرمایهداری در این کشور با سرعت زیادی رشد کرده است. در سال ۱۹۹۰میلادی ۲۰ میلیون واحد کارآفرینی خصوصی در کشور چین وجود داشته است، در حالیکه سال۲۰۰۸میلادی شمار این واحدها به بیشتر از ۴۰ میلیون واحد افزایش یافته است. اما باتوجه به بحران اقتصادی دنیا و مشکلاتی که چین با آن مواجه شد انتظار میرود شماراین واحدها تا پایان سال ۲۰۰۹ میلادی به کمتر از ۳۸ میلیون واحد برسد.
صاحبنظران چینی عامل رشد اقتصادی چین در ۱۰ سال آینده را رشدسرمایههای ثابت در این کشور، رشد نرخ پسانداز و افزایش سرمایهگذاری خارجیمیداننددر این میان واحدهای تولیدی دولتی توانستند منابع مالی بیشتری برای توسعهفعالیت اقتصادی خود در اختیار داشته باشند. آنها این منابعمالی را با نرخ بهرهاندک دریافت کردند و همین مساله سبب شد تا اقتصاد چین حرکتی در خلاف جهت خصوصیسازیآغاز کند؛ حرکتی که در سال جاری در آمریکا هم آغاز شد و میتواند تمامی اصولاقتصادی را تغییر دهد.
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
جغرافیای شهری چیست؟
تاکنون درباره جغرافیای شهری تعاریف گوناگونی ارائه شده است.آنچه در زیر می آید تعاریف مورد پذیرش اغلب جغرافیدانان در دنیای علم است:
1)جغرافیای شهری بر نظام فضائی و موقع شهر تأکید دارد و مانند دیگر شاخه های علم جغرافیا ، علل پراکندگی مکانهای شهری ، تشابهات و تناقضات اجتماعی - اقتصادی میان آنها را با توجه به شرایط مکانی مطالعه می کند.
با توجه به تعریف مذکور،تحلیل و تأکید در جغرافیای شهری ،بر پایه این موارد صورت می گیرد:
الف)نظام داخلی شهرها و ماهیت الگوها ،بویژه کاربری زمین ها و حوزه های اجتماعی در شهرها؛
ب)بررسی روند این الگوها و شکل گیری آنها در طول زمان.
2)جغرافیای شهری درباره الگوهای فضائی پدیده های شهری از نظر پراکندگی فضائی و نیز تأثیر متقابل فضائی آنها مطالعه کرده ، همچنین روندها را در داخل شهرها بررسی میکند.این تعریف از جغرافیای شهری بیشتر"پوزیتیویستی"است و روشهای آماری و مدلها را به کار می گیرد.
3)جغرافیای شهری مطالعه جغرافیائی از نظر شهرنشینی و حوزه های شهری است.در واقع در جغرافیای شهری در یکطرف جغرافیای نظام یافته (سیستماتیک) و در طرف دیگر جغرافیای ناحیه ای قرار می گیرد.پایگاه جغرافیای شهری بین این دو شاخه اصلی علم جغرافیا است.
جنبه های فضائی توسعه شهری از دو دیدگاه بررسی میشود:
الف)درون شهری:در این قسمت شهر به منزلۀ یک پدیدۀ مجزّا و منفک در سیستم سکونتگاهی مطالعه می شود که مباحثی مثل:کیفیت کاربری زمین،مورفولوژی شهری و کارکرد شهر از آن جمله است.
ب)تأثیر متقابل فضائی یک حوزه شهری در حوزه دیگر شهری-روستائی:در اینجا تأثیرات مادرشهرهای جهانی در مادرشهرهای ملّی،ناحیه ای و تأثیرات شهر مسلّط بر دیگر شهرها و نواحی کشور و وابستگی فضائی (شهر،ناحیه) بررسی می شود.
در چهل سال گذشته،جغرافیای شهری ،مانند دیگر شاخه های علم جغرافیا در آغاز از مکتب پوزیتیویسم منطقی تأثیر پذیرفت و سیستمهای شهری و ساخت شهر و نظریه های مکانی را مورد تأکید قرار داد؛امّا در سالهای اخیر بویژه در دهۀ 1980 ،دو مکتب بیش از همه،جغرافیای شهری را تحت تأثیر قرار داده است:
*روند ممکن است مداومت و توالی منظم یک رویداد محسوب شود.در واقع مفهوم روند در جغرافیا، توالی عملکردها در طول زمان است که شامل تغییر در مکان و زمان خواهد بود.
1)مکتب ساخت گرائی:مکتب جغرافیای ساختاری، بیشتر بر شناخت عمیق نابرابری های اجتماعی-اقتصادی در شهرها تأکید می کند که در نتیجۀ آن،تخصیص فضائی منابع محدود در شهرها بوجود آمده است.به تعبیر عده ای از جغرافیدانان ، مکتب ساخت گرائی به سمت عدالت اجتماعی در شهرها پیش می رود.
2)مکتب رفتارگرائی:مکتب جغرافیای رفتاری،به تحلیل سازمان فضائی شهرها و رفتار فضائی در داخل این الگوی سازمانی توجه می کند. مفهوم پراکندگی فضائی در جغرافیای شهری،شکل گیری پدیده های شهری،در سطوح خطی،شبکه ای،سطحی و نظایر آن است که در آن تأثیر متقابل فضائی آمد و شد روزانه از محل کار به مرکز خرید،جابجائی محلّه مسکونی،مسکن در داخل شهرها و موضوعاتی از این قبیل بررسی می شود.(شکوئی،دیدگاهها،5-7)
تعریف شهر از دیدگاه جغرافیای شهری و علل وجودی شهرها:
برای جغرافیدانان ،شهر فضائی پویا،فضای رفت و آمد و حرکت انسانهاست و این فضا بایستی خود را با تکنیک دوران معاصر و وسائل نقلیه سازگار کند.
مورفولوژی بافت شهر بیانگر نقشه و طرح شهراست.این طرح بر حسب رشد منطقه شهری تابع تداوم و تسلسل و در عین حال تسلسلهاست.امّا شخصیّت شهر از قلب و بخش مرکزی مجتمع اولیه شهری نشأت می گیرد.بخشی که جغرافیدانان به آن هستۀ شهری می گویند و شکل یابی بناهای تاریخی آن سرآغاز تشکیل و معرف تاریخ شهر است.
در زبان فارسی کلمه شهر از لغت شار یا شارستان گرفته شده است و شهرستان همان شارستان است و آن عبارتست از بخشی از محل سکونت و تراکم انسانها که از هر جهت دارای اهمیّت بوده و در حقیقت هسته اصلی شهر را تشکیل می دهد.در این نقطه از شهر مراکز حساس سیاسی و اقتصادی از قبیل مراکز تصمیم گیری،اداری و نظامی شهر،بازار و در اطراف آن محلّات مسکونی قدیمی قرار دارند و معمولاً همراه با حصاری بلند و برج باروئی عظیم می باشد.
ساختمانهای عادی شهر و محلّات مسکونی جدیدتر،اغلب به شکل دایره وار نسبت به این مرکز گسترده شده اند و این همان ترکیبی است که در اغلب شهرهای فلات مرکزی ایران و ماورای مرزهای آن می توان مشاهده نمود.
در فرهنگ عرب به این مورد مُدن یا مدینه و در رم قدیم اورب گفته می شود.شهر در کل،نمونۀ جامعه است.اساساً یک کانون تجاری است.کانون تولید کارخانه ایست.همچنین کانون علم و فرهنگ است که دوشادوش تجارت و صنعت پیش می رود. در شهر افکار پیشرفت کرده و به سرعت متحوّل می شوند.
بدون شک هر متخصّص در امور شهری از شهر تعریفی دارد و بر حسب اینکه هدف اصلی و مورد استفاده از این تعریف چه باشد،باید تعریف مخصوصی را ملاک قرار داد.بهرحال از دیدگاه ما باید تعاریف و ضوابط شهر ارتباطی با فاکتورهای جغرافیائی داشته باشد که عبارتند از:تعریف آماری شهر "شاخصهای اجتماعی" متخصصان آمار نیاز دارند که شهر را تعریف نمایند و باید بدانند که نسبت و رابطه بین جمعیت متغیر روستانشین و شهرنشین در یک منطقه معین چیست؟بنابراین باید فرق عددی بین روستا و شهر را معین نمایید.
در حال حاضر در ایران برای تمایز شهر از روستا از نظر کمی (جمعیتی) رقم 10000 نفر را سقف تعیین قرار داده اند؛ولی این عدد بین المللی نیست و هر کشوری بنا به ضوابط ، سقف آماری مختلفی را در نظر می گیرند.
به عنوان مثال : در بلژیک و آمریکا عدد 2500 نفر ، در هلند 5000 نفر ، در ایرلند 1500 نفر ، در ترکیه ، آلمان و جمهوری چک 2000 نفر در کانادا یک مرکز سکونتی 1000 نفر و در ژاپن این معیار حدود 30000 نفر می باشد.علی رغم وجود معیارهای متعدد و مختلفی که برای تمایز شهر از روستا بکار می رود ولی در اغلب نقاط معیار کمی جمعیت وجود دارد.
مفاهیم و تعاریف گوناگون شهر از دیدگاه دانشمندان خارجی:
1)فریدریک ریشتفن:شهر اجتماعی از انسانها در مکان معینی است که مبانی حیات عادی در آن در درجه اول بر صنعت و تجارت استوار باشد.همان طور که مشاهده می شود این دانشمند به تراکم و تمرکز گروه زیادی از انسانها در مکان (شهر) و به خصوص ویژگی های اقتصادی آن ، که بیشتر بر صنعت و تجارت یعنی فعالیتهای بخشهای دوم و سوم اقتصاد (غیر زراعی)است تأکید نموده است.
2)ماکس سور:شهر الگوی کاملی از زندگی اجتماعی است ، اجتماعی که از سینه جوامع روستای قد کشیده است.
در این تعبیر توسعه اجتماعی که زمینه توسعه های فرهنگی و اقتصادی در محیط می باشد ، مورد تأکید قرار گرفته است.
3)ژان براون و پیردوفانتین:شهر جائی است که اکثریت مردم آن بیشتر وقت اداری خود را داخل قلمرو و تجمع و سکونت انسانی خود صرف می کنند.
تعریف و مفاهیم شهر از دیدگاه اساتید جغرافیای دانشگاه های کشور:
الف)مرحوم دکتر حسین شکوئی استاد برجسته دانشگاه تربیت مدرس که از متخصصان سابقه دار و شخصیت برجسته جغرافیای شهری در کشور بود ، تعاریف متعددی از شهر دارند ، از جمله:
1)شهر جائی است که بتواند به سهولت ، شغل و حرفه مورد نظر افراد را فراهم سازد.
2)شهر جائی است که محله های آن بتواند نیاز روزمره خانوارها را تأمین کند.
3)شهر جائی است که همه امکانات فرهنگی و وقت گذرانی را در خود جای دهد.
4)شهر جائی است که به انواع هنرها ارج نهد و گوشه هائی از تأسیسات شهری را به هنر پرورش استعدادهای هنری اختصاص دهد .
5)شهر جائی است که تاریخ و گذشته خود را با صمیمیت حفظ کند و اجازه ندهد که گوشه هائی از آن به عنوان نوسازی بی رحمانه به دست بولدوزرها سپرده شود.
ب) دکتر محمد حسن گنجی استاد ممتاز جغرافیای دانشگاه تهران: شهر و روستا را باید از ویژگی های اقتصادی و نوع معشیت آنها شناخت.روستا تنها فعالیت کشاورزی و جنبه خود مصرفی دارد در حالی که شهر یک نوع تحول اقتصادی و اجتماعی بشر در محیط به شمار می رود که از اقتصاد کشاورزی به دور و مبتنی بر صنعت و تجارت است.
ج) دکتر مصطفی مؤمنی استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی:شهر سکونتگاه مجتمعی است با تعداد و تراکم معین و متناسب جمعیت با بافت و ساختار کالبدی یکپارچه و به هم پیوسته ، اعم از : محلات ، کویها و یا مناطق مسکونی و فضاهای فرهنگی ، بازرگانی ، تولیدی ، اداری ، ارتباطی ، کشاورزی به کار اشتغال داشته و بر اثر تمرکز تولید و خدمات فرا محلی ، کانون سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اداری ، مواصلاتی و مراکز مبادلات اقتصادی و تأمین نیازهای حوزه جذب و نفوذ پیرامون خود نیز باشد.
د) دکتر محمد تقی رهنمائی استاد برجسته جغرافیای دانشگاه تهران:شهر مجموعه تجسم و تبلور فضای ایفای نقشهای اساسی انسانی در محیط جغرافیائی است که به تناسب امکانات، استعدادها ، بضاعت فرهنگی و ذوق و سلیقه های فردی نمود می یابد و شکل و توسعه می پذیرد.
هـ) دکتر یدا...فرید استاد عالیقدر جغرافیای دانشگاه تبریز:آن واحد جغرافیائی را شهر بنامیم که عدد جمعیت آن از 10000 نفر بگذرد و جمعیت غیر زراعی 15 سال به بالای آن از 50 درصد کل جمعیت فعال شهری کمتر نباشد.
(خمر ،62-64)
علل وجودی شهرها:
شهرها خاصیت مشترکی دارند که آن تمرکز زدائی افراد در فضا برای خواسته های مشترکشان است.بنابراین تفاوت خواسته های مشترک افراد در دورانهای گوناگون تاریخ باعث پیدایش نظریه های مختلف درباره دلائل به وجود آمدن شهر شده است.
یکی از خواسته های مشترک مذهب بوده است که باعث ایجاد شهرهای بسیاری شده است.در یونان و روم از اتحاد خانوارها ، اجتماعاتی به وجود آمده اند که در اصطلاح به آن "کوریا" می گفتند. به مرور ایام این اجتماعات وسعت می گرفت و بالاخره چندین کوریا با یکدیگر متحد می شدند و اجتماع بزرگتری را به نام "تریپوس"پدید می آورد.
تریپوسها می توانستند به شرط حفظ و احترام شعائر دینی یکدیگر با هم متحد شوند و اجتماع بزرگتری را تشکیل دهند.آغاز تأسیس شهر از آن روزی است که تریپوسها صورت گرفت.
در این مورد به نمودار شماره (یک) که طراحی گردیده است توجه شود.
نمودار شماره 1:
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
جغرافیای مهاجرت
جهانی شدن و مهاجرت
از دیدگاه اقتصادی، گروهی از کارشناسان و جامعه شناسان معتقدند که مهاجرت در حقیقت پاسخی است که به تأخیر روی داده در فرآیند توسعه کشورها داده می شود، زیرا اگر افراد زندگی مطمئنی در کشور خود داشته باشند، به سرزمین و کشور خود وابسته خواهند ماند و در همان محل زندگی خویش را تشکیل و ادامه خواهند داد. ولی اگر امیدی به اصلاح و بهبود شرایط زندگی خویش نداشته باشند، انگیزه کافی برای مهاجرت با هدف دستیابی به زندگی بهتر را خواهند داشت. هر اندازه دستمزدها و فرصت های شغلی بین کشورها یکسان نباشد، گرایش عمومی به مهاجرت افزایش خواهد یافت. مهاجرت را می توان راه حلی دانست که فرد یا خانواده برای گریز از شرایط نامطلوب زندگی می یابد
تحلیل تاریخی فرایند مهاجرت نشان می دهد که بین مهاجرت و توسعه در زمینه های گوناگون ارتباط وجود دارد. شکاف بین سطح زندگی افراد همواره عامل و انگیزه اصلی در پدید آمدن جریانهای مهاجرت نیست وانگهی همیشه این گروههای آسیب پذیر جامعه نیستند که مهاجرت می کنند. در قرن ۱۹ مهاجرتهایی که بین قاره ها صورت می گرفت در کشورهایی آغاز شد که انقلاب صنعتی در آنها پدید آمد نه در کشورهای فقیر اروپا. در دهه ۶۰ نیز مهاجرت های اروپایی نخست گریبانگیر مناطق توسعه یافته تر نظیر ایتالیا، اسپانیا و یونان شد.
در واقع آغاز فرآیند توسعه(اعم از ورود اقتصاد تجاری یا راهبرد ملی توسعه) توازن بین جمعیت و اقتصاد را بر هم زد و شرایط را برای جابه جایی کارگران فراهم آورد. به این ترتیب پیش بینی و آینده نگری افرادی را که تصور می کردند روزی به رفاه دست می یابند، تغییر داد و هزینه جابه جایی آنها را فراهم آورد. بنابراین بدون آن که سعی کنیم تأثیر سیاستهای مهاجرتی در کشورهای مهاجرپذیر را بر فرآیند مهاجرت کاهش بدهیم، تحلیل اقتصادی که مبتنی بر مشاهده فرآیند مهاجرت است، اهمیت واقعی نیروهای بازار بالاخص شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار در کشورهای مبدأ و مقصد را خاطرنشان می سازد. تحولات ساختاری و تعامل بین شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار، به خوبی ظهور جریان مهاجرت را توجیه می کند.
سؤالی که مطرح می شود این است که آیا مهارتها قادر به تسهیل شرایط توسعه در کشورهای مبدأ هستند؟ برخی از اقتصاددانان بر این باورند که مهاجرت را می توان فرآیند تخصیص اعتبار و منابع بین کشورهای مبد أ و مقصد دانست که هر یک امکانات مختلفی از قبیل نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، سرمایه و منابع طبیعی در اختیار دارند. از این رو منابع کسب درآمد در این کشورها متفاوت از یکدیگر خواهد بود. وانگهی مهاجرت در کشورهایی که با افزایش و انباشت نیروی کار مواجه هستند، باعث افزایش تولید حاشیه ای کسانی می شود که در آن کشور باقی مانده اند. در نتیجه انتقال دستمزد و حقوق مهاجران به افراد باقی مانده در کشور مبدأ، سطح زندگی این خانواده ها را بالا می برد. به عبارت دیگر مهاجرت عدم تعادل و توازن اقتصادی را که خود محصول آن است، کاهش می دهد و توسعه را در سطح بین المللی جابه جا می کند.
البته باید بین نتایج مثبت و کوتاه مدت مهاجرت بر سطح درآمد مهاجران و نتایج و پیامدهای مهاجرت بر جمعیت غیرمهاجر تمایز قایل شد. این مسئله نیز باید به گونه ای مشخص شود که آیا مهاجرت تأثیر قابل ملاحظه ای بر عوامل توسعه بالاخص انباشت سرمایه و رشد فن آوری دارد یا نه؟
به واقع تحلیل های ارائه شده، گواه وجود مکانیسم هایی است که با آغاز مهاجرت توازن را در بخش های مختلف اقتصادی بر هم می زند. به این ترتیب مهاجرت که بیشتر برای بهبود شرایط رفاهی مهاجران به کار می رود (که هدف اولیه مهاجران نیز به شمار می رود) تأثیر محدودی بر عوامل توسعه دارد.
به علاوه، انتقال سرمایه تأثیر دوگانه دارد: در کوتاه مدت، انتقال سرمایه موجب می شود بسیاری از اعضای خانواده مهاجران در کشور مبدأ به زندگی خود ادامه بدهند و در بلندمدت افرادی که تاکنون رغبتی به مهاجرت نداشتند و نیز خانواده های مهاجران قبلی نیز تصمیم به مهاجرت می گیرند. تاریخ مهاجرت ها گواه این مدعی است که هر گونه رابطه مثبت بین مهاجرت و توسعه مستلزم وجود برخی نهادها و بازاریابی(نظیر بازار کار، سرمایه و اعتبار) است که عموماً نیز وجود ندارند و فقدان آنها یکی از دلایل مهاجرت به خارج از کشور می باشد. وانگهی چنین رابطه ای مستلزم برخورداری از سیاستهای توسعه مناسبی است و امکان بهره وری مطلوب از انباشت سرمایه مهاجران را فراهم می آورد.
به این ترتیب مهاجرت بین المللی اروپاییان به کشورهای شمال آمریکا در کنار عواملی نظیر تجارت و جریان یافتن سرمایه ، عامل مهمی در همگرایی دستمزدهای واقعی بین ساکنان و مردم این دو قاره به شمار می رود. مهاجرتهای انجام گرفته از جانب کشورهای جنوب قاره اروپا به سمت کشورهای صنعتی اروپایی پس از جنگ جهانی دوم کاهش اختلاف درآمدها، مشارکت ویژه کشورها به همگرایی اقتصادی، آزادسازی تجاری و جریان یافتن سرمایه به دنبال داشت.
جهانی شدن و مهاجرت
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1502 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
فهرست شهرهای ایالات متحده آمریکا بر حسب ایالت در زیر آمده اند.
آرکانسا
لیتل راک
فیتویل
جونزبورو
آریزونا
فینیکس
توسان
یوما
فلگستف
میزا
گلندیل
شندلر
سکاتزدیل
آلاباما
مانتگمری
برمینگام
موبیل
آلاسکا
ژونو
انکوریج
فیربنکس
نوم
آیداهو
بویزی
آیووا
ایالت آیووا
دیموین
دونپورت
پرشیا
اوهایو
کلمبوس
تولیدو
سینسینتی
کلیولند
دیتون
اوکلاهما
اکلاهوما سیتی
تولسا
اوریگان
سیلم
پورتلند
ایلینوی
اسپرینگ فیلد
شیکاگو
ایندیانا
ایندیاناپولیس
فورت وین
پنسیلوانیا
هریسبورگ
پیتسبورگ
فیلادلفیا
تگزاس
دالاس
سنآنتونیو
فورت وورث
ال پاسو
سن مارکوس
ویکو
کورپوس کریستی
آماریلو
لاباک
لاریدو، تگزاس هیوستن
آرلینگتون
پلانو
ویچیتا فالز، تگزاس
براونزویل، تگزاس
تایلر، تگزاس
تکسارکنا، تگزاس
بومانت، تگزاس
جزیره پادره جنوبی
گلوستون، تگزاس
تنسی
نشویل
ممفیس
ناکسویل
چاتانوگا
جورجیا
آگوستا (جورجیا)
آتلانتا
داکوتای شمالی
بیزمارک
فارگو
داکوتای جنوبی
پییر
سو فالز
دلاویر
ویلمینگتون
دوور
رودآیلند
پراویدنس
فلوریدا
تالاهاسی
جکسون ویل
اورلندو
تمپا
میامی
سن پترزبورگ
کارولینای شمالی
رالی
شارلوت
اشویل
گرینزبورو
کارولینای جنوبی
کلمبیا
چارلستون
کالیفرنیا
آگورا هیلز
ساکرامنتو
لسآنجلس
سانتا روزا
سانتا آنا
سن دییگو
سن خوزه
سانفرانسیسکو
اوکلند
بورلی هیلز
فرسنو
آناهایم
بیکرزفیلد
ریورساید
ستاکتون
گلندیل
کانتیکات
هارتفورد
بریجپورت
کانزاس
توپکا
ویچیتا
کلرادو
آرورا
دنور
کلرادو سپرینگز
کنتاکی
فرانکفورت
لویی ویل
لکزینگتون
لوئیزیانا
باتونروژ
نیواورلئان
ماساچوست
بوستون
مونتانا
هلنا
بیلینگز
مریلند
آناپولیس
بالتیمور
میسیسیپی
جکسون
میسوری
کانزاس سیتی
سنت لوئیس
جفرسون سیتی
میشیگان
لنسینگ
دیترویت
مین
پورتلند
آگوستا
مینهسوتا
سینتپال
مینیاپولیس
نبراسکا
اوماها
لینکلن
نوادا
کارسون سیتی
لاس وگاس
رینو
هندرسون
نیوجرسی
ترنتون
نیوآرک
جرزی سیتی
نیومکزیکو
آلباکرکی
سانتا فه
راس ول
لاس کروچز
نیوهمپشایر
کنکورد
منچستر
نیویورک
نیویورک
آلبانی
روچستر
بوفالو
سیراکیوز
واشنگتن
سیاتل
سپوکین
الیمپیا
تاکوما
وایومینگ
شاین
ورمونت
مونپلیه
برلینگتون
ویرجینیا
ریچموند
ویرجینیا بیچ
آرلینگتون
بلکسبرگ
نورفوک
ویرجینیای غربی
چارلستون
ویسکانسین
مدیسون
میلواکی
هاوایی
هونولولو
آلاسکا
(به انگلیسی: Alaska) بزرگترین ایالت کشور ایالات متحده آمریکا است. که به واسطه معادن غنی و نیز نفت یکی از ثروتمند ترین ایالت های این کشور محسوب می شود. پایتخت آن ژونو، و شهرهای مهم آن فیربانکس، نوم، و انکوریج هستند. شمالی ترین شهر آلاسکا بَرو (Barrow) و جنوبی ترین شهر ایالت آلاسکا کودیاک (Kodiak) می باشد.
رشته کوه های طولانی، قله های بلند، یخچال های طبیعی، رودها، دریاچه ها و دیدنی های طبیعی بسیار، کرانه های اقیانوس آرام کوهستانی و متشکل از رشته کوه های طولانی است که بعضی از این قله ها کوه های آتشفشانی اند اصلی ترین مشخصات این سرزمین است.
۸۲% آلاسکاییان مسیحی (که از این میان ۶۸% پروتستان، ۸% ارتدوکس ،و ۷% کاتولیک هستند). ۱۷% باقی دین خاصی ندارند.
پول رایج دلار آمریکا است، و زمان رسمی آلاسکا، پاسیفیک تایم (135° West) میباشد.
جغرافیای طبیعی
مساحت آلاسکا در حدود ۱٬۵۹۳٬۴۳۸ کیلومتر مربع (کمی کمتر از ایران) می باشد که شامل جزایر الوشن که به بیش از ۱۵۰ جزیره کوچک و بزرگ تقسیم می شود.مرز میان کانادا و آلاسکا از اولین مرزهایی بود که به واسطه مرزبندی مداری شکل گرفت و از دیگر مرزهای این چنین میتوان به مرز مصر و لیبی اشاره کرد. کوه مک کینلی مرتفع ترین کوه قاره آمریکای شمالی که در سال ۱۹۱۳ فتح شد.
مردم آلاسکا
این ایالت شبه جزیره ایست در شمال غربی قاره ی آمریکا شمالی که با جزیره های بزرگ و کوچک که جمعیت آن طبق آمار سال ۲۰۰۵ بیش از ۶۶۰۰۰۰ نفر است. نام آلاسکا از قوم آلئوت (Aleut) گرفته شده است که مردم بومی کهن این سرزمین بوده اند که معنای "سرزمین وسیع" را دارد.
آلاسکا به همراه جزایر هاوایی دو تکه جدا از ایالت متحده آمریکاست که به ترتیب ایالات چهل و نهم و پنجاهم آن به شمار می روند.سفید پوست ها 75 درصد مردم آلاسکا را تشکیل می دهند.و بیش از 70 درصد در شهرها زندگی می کنند.اغلب مردم آلاسکا زندگی در خطوط ساحلی را گزیده اند.
شهر انکوریج
آلاسکا با محوطه یوکون و بریتیش کلمبیای کانادا در شرق، با خلیج آلاسکا در غرب، با اقیانوس آرام در جنوب، با دریای برینگ، تنگه برینگ و دریای چوکچی در غرب و با دریای بوفورت اقیانوس منجمد شمالی در شمال محدود شده است.سرزمین آلاسکا نزدیک ترین قسمت قاره آمریکا به آسیاست و تنگه برینگ با حدود 80 کیلومتر پهنا آن را از روسیه جدا می کند و بر طبق نظریه های باستان شناسی و مردم شناسی مردم بومی قاره آمریکا در عصر یخبندان قبل از ورود وایکینگ ها و گروه اعزامی اسپانیایی به رهبری کریستف کلمب از طریق آلاسکا به این قاره مهاجرت کرده اند.این قوم هنوز نیز در گوشه و کنار آمریکای شمالی و جنوبی قابل مشاهده هستند و به مردم بومی آمریکا(Native American) مشهور هستند از معروف ترین افراد بومی آمریکا که به قدرت و شهرت رسیدند میتوان به ایمیلیانو زاپاتا انقلابی مکزیکی اشاره کرد.
زبان رسمی انگلیسی است، و زبان های بومی نیز تا حدود کمی رایج هستند. نوع نژاد 67.7% سفید ، 15.6% بومی آلاسکایی ، 4.1% سیاه ، اسپانیولی 4.1% ، آسیایی 4%، و اسکیموها و آلئوت 3.6% جمعیت هستند.