ترجمه گوشت گاو در رژیم غذایی آمریکا

3918 کلمه کشاورزی صنایع محیط زیست ترجمه انگلیسی به فارسی، دانشگاه، پژوهش مقاله انگلیسی به همراه مقاله فارسی در قالب آفیس قابل ویرایش به همراه ترجمه شکل و جدول هر 250 کلمه 1 صفحه میباشد منظور از 250 کلمه تعداد کلمات در متن انگلیسی هست و تعداد صفحات بر اساس آن نوشته شده است قیمت این ترجمه در بازار به ازا هر صفحه 3000 تا 5000 تومان میبشد ت
دسته بندی پژوهش ها
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16
ترجمه گوشت گاو در رژیم غذایی آمریکا

فروشنده فایل

کد کاربری 19093
کاربر

نمونه ترجمه

گوشت گاو در رژیم غذایی آمریکا

آمریکایی­ها یک ملت خورنده گوشت گاو می­باشند. در هر سال یک فرد به طور متوسط ​​در این کشور 67.5 پوند گوشت گاو و گوساله مصرف می­کند. هر سال ما گوشت گاو را بیش از ترکیب مرغ تازه، گوشت خوک و غذاهای دریایی می­خریم. در واقع، گوشت گاو حدود 6 درصد از کل فروش سوپرمارکت را دربرمی­گیرد (شکل 3-1). در طول چند سال گذشته، مصرف گوشت گاو در فروش سوپرمارکت و هم وعده­های غذایی در رستوران­های تجاری افزایش داشته است. علاوه بر این به مقدار زیادی از گوشت گاو مصرف شده در ایالات متحده، تقریبا یک میلیون تن گوشت گاو هم در هر سال صادر می­شود که نشان دهنده ارزشی معادل 2.5 میلیارد $ می­باشد.

Americans are a nation of beef eaters. Each year the average person in this country consumes 67.5 pounds of beef and veal. Each year we buy more beef than fresh poultry, pork, and seafood combined. In fact, beef accounts for about 6 percent of all supermarket sales (Figure 3–1). Over the past few years, the consumption of beef has been increasing both in supermarket sales and as meals in commercial restaurants. In addition to the large amount of beef consumed in the United States, almost a million metric tons of beef are exported each year, which represents a value of nearly $2.5 billion.


مقاله توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا و چشم انداز آینده

مقاله توافقنامه امنیتیعراق و آمریکا و چشم انداز آینده
دسته بندی پژوهش
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 21 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 37
مقاله توافقنامه امنیتیعراق و آمریکا و چشم انداز آینده

فروشنده فایل

کد کاربری 25341
کاربر

توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا پیامدها چشم انداز آینده

قسمتهایی از متن:

مقدمه :

خصوصیت امریکایی ها قانون شکنی و بی توجهی به حقوق و معاهدات بین المللی است. هر چند قانون شکنی امریکایی‌ها به منزله شکست عراق در توافقنامه نیست، لکن نوعی بی‌اعتمادی همواره بر فضای عراق و توافقنامه حاکم است و امریکا در ایجاد بهانه های جدید برای بر هم زدن قواعد و تعقیب هدفهای سلطه جویانه مشکلی ندارد.

چکیده :

پس از پایان جنگ سرد وفروپاشی ترکیب بندی قدرت در سطح بین المللی ، ایالات متحده همواره در پی کسب جایگاه برتر و القای قدرت هژمونی خود بوده است اتخاذ استراتژی‌خاورمیانه بزگ وطرح دمکراتیزه کردن ساختار های سیاسی در این منطقه ، به ویژه اقدامات وراهبرد های سخت ونرم این کشور در عراق موید این واقعیت است.

...

ماده بیست و دوم : بازداشت‌ها

1- نیروهای آمریکایی حق بازداشت هیچ شخص یا دستگیری هیچ فردی را ندارند به اسثتنای دستگیری عضوی از نیروهای نظامی و غیرنظامی آمریکایی و هر گونه عملیات بازداشت باید بر اساس توافقنامه مذکور باید با استناد به اصل احترام قوانین عراق و بر اساس ماده چهارم توافقنامه و قوانین بین‌المللی ، صورت گیرد.

5- نیروهای آمریکایی حق جست‌وجو و بازرسی منازل و املاک و دارایی‌های عراقی‌ها را جز با حکم قضایی این کشور ندارند جز در مواردی که عملیات نظامی در چارچوب ماده چهارم در حال انجام است و هر گونه عملیات آنها باید با هماهنگی مقامات عراقی ذیربط صورت گیرد.

ماده بیست و سوم : اجرای توافقنامه

اجرای این توافقنامه و حل و فصل اختلاف نظرهای احتمالی ناشی از تفسیر آن، از طریق شوراهای زیر امکان پذیر است:

1- کمیته وزارتی مشترک که از اعضای آن از اشخاصی در سطح وزیر که دو طرف مشخص می کنند تشکیل می شود و مسؤولیت تعامل با مسائل مهم مندرج در توافقنامه را که برای اجرا نیاز به تفسیر دارد، برعهده دارد.

2- کمیته وزارتی مشترک، کمیته‌ای مشترک متشکل از نمایندگان دو طرف تشکیل می‌دهد و ریاست آن نیز به طور مشترک است و این کمیته مسؤولیت بررسی و تصمیم‌گیری در تمامی مسائل مربوبط به توافقنامه را برعهده دارد اما دخالتی در اختیارات مربوط به کمیته مشترک هماهنگی های نظامی ندارد.

3- کمیته های فرعی در زمینه‌های مختلف که از سوی کمیته مشترک برای پیگیری مسائل مربوط به تفسیر و اجرای توافقنامه تشکیل می‌شود.

...


دلیل پیشرفت آمریکا(آمریکا چگونه آمریکا شد)

آمریکا همواره مورد توجه ایرانیان بوده است؛ چه آن زمان که سرزمین رویایی بسیاری بود، چه آن زمان که اهریمنی شد که خون جوانان از چنگش می چکید و سفارتش تسخیر شد و چه اکنون که ایران و آمریکا پای میز مذاکره هسته ای نشسته اند و به توافق چشم دوخته اند. آمریکا همواره مورد توجه ایرانیان بوده است؛ چه آن زمان که سرزمین رویایی بسیاری بود، چه آن زمان که اهریمنی شد که خون جوانان از چنگش می چکید و سفارتش تسخیر شد و چه اکنون که ایران و آمریکا پای میز مذاکره هسته ای نشسته اند و به توافق چشم دوخته اند. اما این توجه فقط مختص ایرانیان نیست بلکه خیلی پیش تر از توجه ایرانیان، آمریکا از همان آغاز کشف شدن، مردم دنیا را- از دور و نزدیک و از هر آیین و مذهبی- همچون مغناطیسی به سوی خود می کشیده است. ابتدا اسکاندیناوی ها آمدند، بعد دریانوردی ایتالیایی که از طرف اسپانیا ماموریت یافته بود و بعد ایتالیایی دیگری که در خدمت انگلیسی ها بود و بعد اسپانیایی ها، پرتغالی ها، فرانسوی ها و… هر یک گوشه ای از آمریکا را کشف کردند و پرچم خود را در آن برافراشتند و مدعی مالکیت آن شدند و سپس بازگشتند و از دیده های خود راست و دروغ، داستان ها نقل کردند. مردم، این داستان ها را شنیدند و باور کردند و به راه افتادند و ظرف سیصد سال، میلیون ها نفر در آرزوی زندگی ای بهتر و برخوردارتر رهسپار آمریکا شدند. لئو هیوبرمن در «ما مردم…» داستان شکل گیری آمریکا را روایت کرده، داستان این که چگونه آمریکا پایه های اقتصادی خود را بر نیروی کار مهاجران اروپایی و برده های آفریقایی بنا کرد و سرگذشت مهاجران و ساکنان این سرزمین تا دوران معاصر. نویسنده، کتاب را با شرح وضعیت و چگونگی مهاجرت های اولیه به این سرزمین- که حدودا از قرن هفدهم میلادی آغاز شده است- همچنین انگیزه های مهاجرت و وضعیت آمریکا و سرگذشت مهاجرین پی می گیرد، سپس تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و رویدادهای تاریخی و جنگ های داخلی این کشور را به تفصیل شرح می دهد. این کتاب داستان کاملی است از وضعیت اجتماعی و شرایط مهاجرین اولیه در ۳۰۰ سال گذشته تا شرایط اقتصادی آمریکایی ها پس از بحران اقتصادی دهه ۱۹۳۰ و حضور آمریکا در جنگ جهانی دوم. هیو برمن در ابتدا به این پرسش می پردازد که با وجود خطر طوفان و خطر کشتی شکستگی و اجبار به خوردن غذاهای گندیده و تحمل بیماری، هلاکت و فلاکت و محنت سفر، چرا هزاران هزاران همه این سختی را به جان می خریدند و راهی آمریکا می شدند و در پاسخ می نویسد: «بیشتر مهاجران از گرسنگی می گریختند. در پی نان بیشتر و بهتر، ترک خانه می گفتند، زیرا آمریکا نوید نان می داد. اروپا کهنه و فرتوت بود و آمریکا جوان. خاک اروپا قرن ها محصول داده بود و رمقی نداشت، حال آن که خاک آمریکا با نوک بیل و تیزی خیش آشنا نشده بود. در اروپا زمین در اختیار گروهی اندک و در انحصار مالکانی معدود بود و در آمریکا در دسترس همگان. در اروپا کار پیدا نمی شد و در آمریکا فراوان بود.» البته زمانی رسید که بیشتر زمین های بی صاحب آمریکا صاحب دار شد، اما سیل مهاجران همچنان ادامه داشت. آمریکا که در آغاز مزرعه ای بزرگ بود آرام آرام، به هیات کارگاهی عظیم درآمد و مهاجران دیگر نه از کشورهای شمالی و غربی اروپا مثل انگلستان و ایرلند و آلمان بلکه بیشتر از کشورهای جنوب و شرق اروپا مانند ایتالیا و روسیه و اتریش و لهستان می آمدند و دیگر نه به قصد تصاحب و کشت زمین های بی صاحب، بلکه به منظور کار در کارخانه ها و معادن به آمریکا می آمدند. مهاجران می آمدند، زمین و کار می یافتند و شکم شان سیر می شد و در نامه های شان شرح کامیابی ها و نیکبختی های خود را برای خویشان و دوستان در وطن مانده می نوشتند و این شرح های اغلب رنگین تر از واقع، کافی بود که در وطن ماندگان را به جلای وطن برانگیزد.
اگرچه نوید غذای بیشتر و بهتر و رفاه و مالکیت بسیاری را به آمریکا کشاند، اما بسیاری نیز به دلایل دیگری از جمله آزار اقلیت های مذهبی، رهسپار این سرزمین رویایی و آزاد شدند. اقلیت های مذهبی مورد آزار در کشورهای مختلف می شنیدند که در آمریکا کسی به دین و مذهب کسی کار ندارد و همه آزادند به هر آیینی که می خواهند بگروند و برای پیروان همه ادیان جا به قدر کفایت هست؛ پس رو به آمریکا نهادند. برخلاف این گروه، گروه دیگری بودند که به زور به آمریکا آورده می شدند. مهاجران اولیه به زودی دریافتند که بومیان آمریکا برای آن ها بردگان خوبی نخواهند بود، زیرا بسیار مغرورند و به زور تازیانه هم کار نمی کنند. این بود که روی به آفریقا نهادند و دانه و دام خود را آنجا گستردند و در قرن هیجدهم سالانه بیش از ۲۰ هزار برده سیاه از آفریقا به آمریکا آورده می شد و تجارت برده عملی بسیار سودآور شد.
آرام آرام ساختار طبقاتی آمریکا شکل گرفت و بالاتر از همه، فرماندارانی بودند که از طرف امپراتوری بریتانیا در هر یک از مهاجرنشین ها به حکم رانی گمارده می شدند تا مهاجران را در کار استعمار یاری کنند. بعد بازرگانان ثروتمند و مزرعه داران بودند که اهمیت کارشان کمتر از فرمانداران نبود. بعد از آن ها خرده مالکانی بودند که بزرگترین گروه را در مستعمرات تشکیل می دادند. پایین تر از آن ها خدمتکاران یا کارگران پیمانی بودند. اما بردگان سیاه در پایین ترین پله نردبان جامعه قرار داشتند و فرصت و امکانی برای بهبود وضع خود نمی یافتند. وقتی سیزده مستعمره بریتانیا در آمریکا، در چهارم ژوئیه ۱۷۷۶ به دنیا اعلام کردند که سیزده ایالت اند و از بریتانیای کبیر مستقل، دولت بریتانیا این استقلال را نپذیرفت و آن را غیرقانونی دانست و جنگ انقلاب آغاز شد. انقلاب آمریکا، جنگ ساده ای نبود. به اعتقاد هیو برمن جنگ در ۱۷۸۳ به پایان رسید، اما انقلاب ادامه یافت.
حاصل جنگ این بود که حکومت مردم ایالات متحده عوض شد، حال آن که نتیجه انقلاب دگرگونی نحوه همزیستی آن ها در کنار هم و تحول روابط اجتماعی آن ها بود که در نهایت به الغای برده داری در ۱۸۶۲ توسط آبراهام لینکلن منجر شد. ترجمه خوش خوان و سلیس «ما مردم…» یکی از مهم ترین امتیازهای این کتاب است که سروش حبیبی، مترجم نام آشنای رمان های مهم و کلاسیک آن را ترجمه و نشر چشمه منتشر کرده است. منبع :هفته نامه صدا – بیژن مومیوند