دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
هویت و نحوهی شکلگیری آن مورد علاقه بسیاری از حوزههای علمی، از جمله روانشناسی است. هویت همواره مورد توجه روانشناسان تحولینگر بوده است. شاید یکی از دلایل آن نقش موثر هویت بر عملکرد فرد در حوزههای مختلف ازجمله روابط فردی، روابط اجتماعی و سلامت اجتماعی نیز جز این عوامل است. اولین بار این واژه توسط فروید به طور ضمنی و بنام هویت دورنی در زمینهی روانی – اجتماعی به کار رفته است منظور وی از بیان آن، آمادگی عمومی فرد برای زندگی و رهایی از تعصبات است. هویت حس تفاوت قائل شدن خود از دیگران است به کمک هویت است که فرد به مفهومی از خود میرسد در صورتی که این مفهوم با واقعیت اجتماعی وی در تضاد باشد موجب به خطر افتادن سلامت روانی و اجتماعی و هم چنین باعث ایجاد مشکلات رفتاری میشود و چه بسا سلامت جسمی را نیز تهدید کند. در فصل اول در باب تعریف هویت و سبکهای آن صحبت شد در این بخش به دیدگاه چند تن از صاحبنظران این حیطه خواهیم پرداخت.
اریکسون
از سال 1950 که اقای اریکسون اثر مربوط به هویت ، را منتشر ساخت، هویت به طور فراوان در موضوعات تجربی و نظری مطرح شدنظریۀ اریکسون در مورد هویت، پیشینهی پژوهشی قابل توجهی را در زمینه تحول هویت به وجودآورد که بیشترین آنها بر هویت شخصی متمرکزند (شوارتز، زامبونگا، ویسکریچ و ونگ، 2010).« وی نخستین روانتحلیلگری بود که دربارهی تشکیل هویت در نوجوانی به طور جدی تحقیق کرد.رویکرد او بر اساس رویکرد بیولوژیکی فروید است که بر اساس جهتگیری روانی – جنسی به رشد شخصیت بود. ولی با تفاوتهای مهمی از آن فاصله میگیرد. اریکسون از روانپویایی کلاسیک و تمرکز آن روی، اید و سائقهای لیپیدویی رشد فراتر رفت و روی ایگو و ظرفیتهای انطباقی آن در محیط تاکید کرد. اریکسون نه تنها تصویر خوش بینانهتری از تواناییهای انسان، طراحی کرد بلکه روانتحلیلگری را از آسیبشناسی به کارکردهای سالم تغییر داد. سرانجام اریکسون تشخیص داد که رشد شخصیت در نوجوانی پایان نمیپذیرد و در سراسر زندگی ادامه مییابد. او اظهار کرد اولین احساس من، تنها از طریق تاثیر متقابل به همراه اعتماد، با یک تصویر والدینی در دوران نوزادی شکل میگیرد. تشکیل هویت نخستین بار در طول نوجوانی انجام نمیشود بلکه نسبتا از طریق مراحل ابتداییتر رشد، توسعه پیدا میکند و ادامه مییابد تا در سراسر زندگی تغییر پیدا کند و شکل تازهای به خود بگیرد» (کروگر،2004؛ به نقل بدراقی، 1389: 27و28).
اریکسون معتقد است شکلگیری هویت فرایندی پویا و سازش است که در تمام عمر با تغیرات در میزان اکتشاف ارزشها، باورها و تعهد همراه فرد خواهد بود (مکدریک، 2011).در این نظریه، هویت تجربهی حسی هوشیار، پیوسته، قابل تغییر و تبدیل در برابر تغییرات محیط اجتماعی است که برخاسته از تعامل فرد با واقعیت اجتماعی است تشکیل و حفظ احساس قوی از هویت، اهمیت دارد و عدم وجود آن از نخستین عوامل تعیینکنندهی آسیبروانی و ناسازگاری است. اریکسون در هشت مرحله روانی – اجتماعی که مطرح میکند تکلیف ویژهای جهت فائق آمدن بر بحران ( تصمیم هوشیارانه در مواجه با تکالیف رشدی) هر مرحله نام میبرد که به منظور فراهم نمودن رشد مثبت باید به طور مناسبی حل شود. بحران هر مرحله از طریق ترکیب شدنِ سطح رشد فیزیولوژیک فرد با انتطارات جامعه، متناسب با دوره سنی، مشخص میشود (کالسنر،1995).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
« سلامت بنیادیترین عنوانی است که حیات انسان به آن استوار است. سلامت به عنوان مفهوم اساسی در زندگی انسان، از بدو پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است. انسان برای رسیدن به آن، همهی امکانات و نیروهای خود را بسیج کرده است. اما هر گاه سخنی از آن به میان آمده بیشتر بُعد جسمانی آن به ذهن میآید. در چند دههی اخیر بُعد روانی آن نیز مطرح شده است و بُعداجتماعی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سازمان جهانی در راستای تامین سلامت روانی، جسمانی و اجتماعی اعضاء جامعه بر این نکته تاکید دارد که هیج کدام از ابعاد سلامتی بر دیگر ابعاد آن برتری ندارد، رشد و تعالی جامعه در گرو تندرستی آن جامعه است و شناسایی عوامل تعینکننده و مرتبط با آن در جهت سیاستگذاری و برنامهریزی در سطوح خرد و کلان جامعه از دیدگاه سه بُعد جسمی، روانی و اجتماعی از مسائل هر کشوری محسوب میشود» (مرندی، 1385: 20). منشور اوتاوا علاوه برشمردن سلامت به عنوان حق انسانی، پیششرطهایی جهت تحقق سلامت نیز ارائه داده است. پذیرش این شرطها روابطی محکم میان شرایط اقتصادی و اجتماعی، محیط فیزیکی، شیوههای زندگی فردی و سلامت را به وجود میآورد (سجادی و صدرالسادات، 1384).
« سلامت به عنوان بخشی از سرمایهی منابع انسانی هر جامعه محسوب میشود. از دیدگاه فردی عامل سلامت جزء پیش نیازها و شرایط اصلی اشتغال به کار و فعالیت اقتصادی و اجتماعی انسانها در تمام جوامع محسوب میگردد که بدون اتکا به آن دستیابی به امکانات رفاهی و مادی غیر ممکن است یا دست کم به سختی ممکن است. از جنبههای سلامت روانی و اجتماعی، عامل سلامت در عاملهایی مانند میزان همسویی افراد با جامعه و یا میزان درکی که افراد از جامعه خود دارند، کیفیت نیروی کار یک جامعه راتعین میکند» (اسکمبر، 1386: 187). سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامتی انسان نقش مهمی در تعادل زندگی اجتماعی هر انسان دارد و پوشش فراگیر آن در جامعه میتواند موجبات توسعه اجتماعی را فراهم کند (وزارت بهداشت، 1386 ).
l
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 245 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مبانی نظری وپیشینه تحقیق در مان با نوروفیدبک
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
روشهای درمانگری کلی ،بخصوص رویآوردهای روانپویشی و انساننگری – هستینگری، شناختنگری به طور گسترده در قلمرو اضطراب اجتماعی به کار رفتهاند و به نتایجی درخور توجه، دست یافتهاند. در این پژوهش پژوهشگر به دنبال بررسی اثر بخشی روشهای نوروفیدبک و حضور ذهن به عنوان روشهای نوین در حوزهی روانشناسی میباشد.
نوروفیدبک
استفاده از بیوفیدبک، تاریخچهای طولانیتر از نوروفیدبک دارد. بیوفیدبک،وسیلهای الکترونیکی است که به افراد کمک میکند که بر روی جسم و ذهن خود کنترل و آگاهی داشته باشند. بیوفیدبک، ابزاری است که درجه حرارت پوست، فعالیت جریان خون مغز، فشار خون، ضربان قلب و تنفس را ارزیابی میکند. تحقیقات نشان میدهد که بکار بردن بیوفیدبک در ترکیب با درمانهای رفتاری دیگر برای اختلالات روان پزشکی مؤثرتر میباشد. بیوفیدبک توسط پزشکها، روانشناسها و مشاوران استفاده میشود (دموس، 2005).
درمان بیوفیدبک برای کنترل بدن و سلامتی ذهنی توسط افراد استفاده میشود حتی دستگاه زنگ و تشکچه سادهای که از قدیم برای درمان شب ادراریهای کودکان بهکار میرود، بیوفیدبک است. اما نوروفیدبک به معنای امروزیش مدیون تحقیقهای دکتر باری استرمان محقق دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس در دهه 60 میلادی است او میخواست بفهمد که وقتی ما خوابیدهایم، در مغزمان چه میگذرد. او طبق روال همه تحقیقهای عصبشناختی، از حیوانات شروع کرد. گربههای آزمایشگاه دکتر استرمان، هم وقتی که خواب بودند و هم مواقعی از بیداریشان، EEGهای پایینتری را نشان میدادند (دموس، 2005؛ ایگنر، گریزلیر، 2004؛ مان و همکاران،1992).
همزمان با این تحقیقات یک پروژه ناسا هم به استرمان سپرده شد. سفارشدهنده این پروژه میخواست بداند که چرا کارکنان ناسا وقتی در معرض سوختهای موشکی قرار میگیرند دچار استفراغ، سردرد، توهم و تشنج میشوند؟ دکتر استرمان، هم گربههای آزمایشگاهش و هم گربههای دیگر را در معرض این سوختها قرار داد. نتیجه شگفتانگیز بود؛ گربههایی که در آزمایش قبلی توانسته بودند EEG خودشان را کنترل کنند، از گربههای معمولی کمتر دچار استفراغ، حملات تشنجی و نشانههای دیگر میشدند (ایگنر، گریزلیر، 2004).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
مبانی نظری وپیشینه تحقیق کیفیت زندگی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
آغاز بحث کیفیت زندگی به زمان ارسطو (384- 322 قبل از میلاد ) بر می گردد. ارسطو به ویژه درکتاب اخلاق نیکو ماخس به موضوع سعادت انسانی و اینکه سعادت چیست، متشکل از چه فعالیت هایی است و چگونه میتوان سعادتمند شد، می پردازد. رویکرد آکادمیک به کیفیت زندگی از سال 1920 میلادی یعنی زمانی که پیگو در کتاب اقتصاد و رفاه به این موضوع پرداخت، سیر تازه ای پیدا کرد. از دهه 1930 محققان به ارزیابی کیفیت زندگی در مناطق مختلف جهان پرداختند و بعلت گستردگی، تدریجاً در سایر علوم مانند روان شناسی، اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی و پزشکی بصورت یک موضوع میان رشته ای مورد توجه قرار گرفت ولی حدود 40 سال قبل برای اولین بار کیفیت زندگی در رابطه با وضعیت سلامت مطالعه و گزارش شد(احمدی،1389).
تعاریف کیفیت زندگی
تعریف سازمان جهانی بهداشت(1996) از " کیفیت زندگی" چنین است: ارزیابی و ادراک افراد از وضعیت زندگی خویش، تحت تأثیر نظام فرهنگی و ارزشی موقعیتی که در آن زندگی میکنند و در واقع اهداف، انتظارات، معیارها و خواسته های فرد به میزان وسیعی بر وضعیت جسمانی، روانی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و اعتقادات او تاثیر گذار است.
سِلا(1994)، نیز کیفیت زندگی را به صورت رضایت فرد از مجموع جنبه های زندگی از جمله جنبه های روانی، اجتماعی؛اقتصادی، فرهنگی ، معنوی و جنسی تعریف کرده اند.
دونالد(2001) کیفیت زندگی را اصطلاحی توصیفی عنوان میکند که به سلامت و ارتقاء عاطفی، اجتماعی و جسمی افراد و توانایی آنها برای انجام وظایف روزمره اشاره دارد.
کیفیت زندگی عبارت است از برداشت هر شخص از وضعیت سلامت خود و میزان رضایت او از این وضع(کینگ ،2006). همچنین کیفیت زندگی به عنوان احساس فرد از سلامت ، رضایت یا عدم رضایت از زندگی، سرور و شادمانی یا ناخشنودی و نظایر آن تعریف شده است(دالکی،1972).
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 77 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری تعارضات زناشویی (فصل دو)
در48صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
تعارضات زناشویی
حل تعارضات زناشویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است. اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعارضات قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم. شناسایی تعارضات همسران در زندگی مشترک متأسفانه برخی افراد سر هر موضوع و یا اتفاقی که از طرف فرد مقابلشان صورت می گیرد، پیشداوری و یا قضاوت زود هنگام میکنند که در زندگی آنها تأثیر منفی میگذارد. همه ما در زندگی کم و بیش شاهد مشاجره بین پدر و مادر بوده ایم و یا خود به عنوان والدین گاهی با همسرمان مشاجره کرده ایم. حتماً شنیده اید که قدیمی ها می گفتند دعوا، نمک زندگی است. شاید منظور آن ها این بوده است که هیچ زندگی بدون دعوا نمی شود. اما موضوع این است که اگر این دعواها یا تعارضات در زندگی مشترک حل نشود، دیگر نه نمک زندگی بلکه سمی مهلک خواهد بود که اساس آن را به خطر خواهد انداخت. از این رو حل این تعارضات که مایه اصلی اختلاف در زندگی مشترک است، هم و غم مشاوران و کارشناسان خانواده می باشد و هرچه در این زمینه تلاش شود باز کم است. خوشبختانه با پیشرفت علم مشاوره و آشنایی نسبی مردم با مشاوره ها، استفاده از تکنیک های مختلف برای حل مشکلات زناشویی رواج پیدا کرده است. کتاب های زیادی در این زمینه چاپ می شود و الگوهای مختلفی برای کمک به زوج ها ارائه می شود.
برونفن برنر[1](1994) در نظریه نظام های بوم شناختی پاسخ های اعضای خانواده را درپیوند با هم می داند. او شخص را به صورتی در نظر می گیرد که در یک نظام پیچیده از روابط رشد می کند، به طوری که چندین سطح از محیط اطراف بر او اثر می گذارند. در این الگوتعاملات رفتاری میان همسران ، یکی از عوامل تأثیر گذار بر رشد روانی کودکان به شمار می رود. تعارض بین والدین ، یکی از مشکلاتی است که کودکان سراسر دنیا با آن مواجهه هستند وتقریباً همه کودکان حدی از تعارض بین والدین را تجربه و آن را به عنوان منبع تنیدگی معرفی می کنند(کامینگز،کوروس وپاپ[2]،2007). زمانی که رابطه زناشویی والدین صمیمی باشد ، فرزندان خود را بیشتر تشویق وتحسین می کنند و کمتر از آنها ایراد می گیرند و یا آنها را سرزنش می کنند . در مقابل، وقتی که زندگی زناشویی تنش زا وخصمانه است، والدین به احتمال بیشتری به فرزندان ابراز خشم ، انتقاد وتنبیه می کنند(ارل وبورمن[3] ،1995 ؛هاروادو کانگر[4] ،1997). تعارض زناشویی، با تأثیر بر روحیات وخلق وخوی کودک موجب تنش ومشکلات رفتاری وعاطفی برای کودکان است وهم با اثرگذاری بر رضایت از زندگی زناشویی پدر ومادر ، به صورت غیر مستقیم موجب اختلال در تعامل والد– کودک و فرزند پروری خواهد بود. چنانچه زن وشوهر نتوانند یک الگوی ارتباطی سالم را در تعاملات خود بکار گیرند ، روابط آنها در تعامل با دیگر اعضای خانواده نیز دچار بحران می شود(فورز[5] ،1998). براساس مطالعه برنان[6] (1990)، در کنشهای متقابل تعارضات خانوادگی، به طور معمول چند الگوی رفتاری مختلف نظیر مقابله منفی ومقابله منفی توأم با خشنوت بروز می کند.
مطالعات نشان داده اند کودکانی که پدر و مادر آنها مرتب با یکدیگر در تعارض هستند اغلب مشکلات رفتاری جدی نظیر عدم اطاعت ، پرخاشگری ، اضطراب وگوشه گیری (امری[7] ،1999،دیویس وکامینگز،1994،کاتز وگاتمن[8] ،1993) و اختلال در کنش های شناختی ، اجتماعی( مانند احساس بی کفایتی)، افت تحصیلی، روانشناختی ومسایل بهداشتی( الیس وگاربر[9] ،2000، دیویس وکامینگز،1994، ماتیسون فورنس[10] ،1995) دارند. حتی کودکان نوپا به عواطف منفی وخصمانه در خانه با اضطراب ، اندوه آشکار وخشم پاسخ می دهند ، چه آنها که خود درگیر این مسائل باشند یا نباشند(کامینگز، زان وکسلر ورادک یارو[11] ،1981؛ کامینگز ، کوروس وپاپ ،2007 ) نشان دادند که کشمکش های زناشویی به عنوان یک عامل استرس زا می تواند با کاهش احساس ایمنی هیجانی کودک به مشکلات سازگاری او بی انجامد.
سطح بالای تعارض والدین احساس امنیت وایمنی را در کودکان دچار اشکال می کند . این کودکان مرتب دچار این بیم هستند که ثبات فضای خانواده بر هم خورد ومورد خشم والدین قرار گیرند. با مشاهده تعارض ودرگیری های شدید والدین این کودکان روش اداره کردن عواطف منفی را یاد نخواهند گرفت ورفتار والدین الگویی برای برون ریزی عواطف منفی وپرخاشگری خواهد بود( کمپل[12] ،2001).
ازدیدگاه دیگری ارتباط بین تعارضات زناشویی ومشکلات کودکان یک ارتباط دو سویه است بدین صورت که کودکان دشوار که رفتار انعطف ناپذیر ، بهانه گیر وسختی دارند خود موجب بالا رفتن تعارض برای والدین خواهند بود و تعارض های والدین هم رفتار کودک را تشدید می کند . والدین در برابر کودکان سخت بیشتر احساس بی کفایتی دارند و مایل هستند بهتر بتوانند رفتارهای انضباطی اعمال کنند وگاهی این عمل منجر به بالا رفتن درگیری بین خود آنها می شود (کمپل ،2001).
بنا به نظریه سیستمی، سطح اضطراب جاری، شیوه های برخورد با اضطراب، و شدت استرسورهای جاری، یا وقایع التهاب زا، که تشدید کننده اضطراب و فرآیندهای آن در سیستم خانواده گسترده است، عوامل اصلی تعیین کننده زمان، شدت و تداوم تعارض زناشویی است (ثنایی، 1378ب). باید توجه داشت که همیشه احتمال برخورد و اصطحکاک در سیستم وجود دارد، لذا این سیستم باید خود را برای ایجاد تغییرات بافتی مورد نیاز آماده کند (مینوچین و فیمشن، ترجمه بهاری و سیا، 1381). به عبارت دیگر، وجود یا عدم تعارض نیست که کیفیت ازدواج را تعیین می کند، بلکه چگونگی مقابله با شرایط تعارضی است که کیفیت رابطه را تعیین می کند (وود، 1997).
[1] - Bronfenbrenner
[2] - Kouros & Popp
[3] - Erel & Burman
[4] - Harold & Conger
[5] - Fawerz
[6] - Bernon
[7] - Emery
[8] - Katz & Gattman
[9] - Ellis & Garber
[10] - Mattison & Forness
[11] - Radke- Yarrow
[12] - Campbell...
...
-11-2 پژوهش های خارجی
در دهه های 80 و90 محققین موضوع رضایت زناشویی را با تأکید بیشتر بر جنبه هایی از تعاملات زناشویی که کمتر محسوس وقابل مشاهده است ادامه دادند ( شامل تفسیررفتارهای متقابل، هیجانات تجربه شده ، پاسخ های فیزیولوژیکی به تعاملات). همچنین الگوهای کلی تعاملات زوجین وابعاد اجتماعی آنان نادیده گرفته شده بود و به خشنوت های زناشویی توجه بیشتری شد( برادبری ودیگران،2000).
تحقیقاتی که بر روی تغییرات فیزیولوژیک مربوط به روابط زناشویی انجام شده اهمیت زیادی دارد . این یافته ها نشان می دهد که تغییرات فیزیولوژیک با بروز عواطف ارتباط مستقیم دارند، تامسون وگیلبرت[1] (1998) دریافتند که همزمانی وتشابه در سیستم فیزیولوژیک در بین زوج های رضایتمند بیش از زوج های ناراضی است . بعضی مطالعات که درباره ی اثرات فرزندان بر رضایت زناشویی انجام شده مشخص کرده اند که فرزندان تأثیرات متناقضی بر کیفیت روابط زوجین می گذارند( وایت و لیلارد[2] ،1991).
بعضی مطالعات اولیه درباره زوجین هر دو شاغل نشان داده اند که تغییر ساختار خانواده به وسیله شاغل شدن هر دو عضو به تعارض بیشتر وشادی کمترو مبهم شدن نقشهای جنسیتی[3] منجر می شود( اکسلسون[4] ،1963).
مطالعات انجام شده نشان می دهد که صمیمیت وگفتگو برای اکثر روابط یکی از مهمترین منابع رضایت یا عدم رضایت محسوب می شود، معمولاً زوجهای پریشان مهارت های ارتباطی کمتری را نسبت به زوجهای غیر پریشان نشان می دهند ودید خوبی نسبت به ارتباطشان ندارند (بری وجوری لس،1995).
پژوهش نشان داده است زنانی که انتظار دارند توسط همسرانشان طرد شوند رفتارهای را انجام می دهندکه پیش بینی می کنند احساسات منفی را در همسرانشان به وجود می آورند(مک نالتی و کارنی، 2004).
انواع تعارضات کاری وخانوادگی وجود دارد . آنها شامل تنیدگی شغلی ، بارکاری زیاد ، تعارض نقش ونیز مشکلات مربوط به مراقبت از کودک ، نگهداری از بزرگسالان ومسائل مربوط به تعادل بین شغل ، خانواده ونیازهای شخصی می باشد . در نهایت فشارهای روانی دارای کیفیت واگیر است و به جنبه های دیگر زندگی فرد نیز سرایت می کند(بری وجوری لس،1995).
گرین هاوس وهمکاران (1989) تعارض های مبتنی بر زمان و رفشار روانی را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که زنان ومردان سطوح مشابهی از تعارض ها ی مبتنی بر فشار روانی را به شیوه های مختلف تجربه می کنند برنامه های کاری برای مردان و نه برای زنان با تعارض های مبتنی بر فشار روانی همراه هستند . زنان سطوح بالای از تعارض کار ، خانواده را هنگامی که به شدت درگیر کار خود هستند تجربه می کنند و تجربه این تعارض به مراتب کمتر خواهد بود ، هنگامی که همسران برجستگی های بارزی از خود درکارشان نشان می دهند. این برای مردان برعکس خواهد بود. تعارض های کار وخانواده برای مردان به اشتغالات حرفه ای آنان ارتباط ندارد در حالی که در درگیری های شغلی کاملاً با تعارض های کاری و خانوادگی مرتبط است .
[1]- Thomsen & Gilbert
[2] - Waite & Liilard
[3] - Gender rols
[4] - Axelson
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعهد سازمانی
در 29صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
مبانی نظری متغیر
تعهد سازمانی
تعهد عبارت است از به گردن گرفتن کاری ، به عهده گرفتن ، نگاه داشتن ، عهد بستن ، پیمان بستن می باشد( سامرز، 1987).
فرهنگ وبستر[1] تعهد را این گونه تعریف کرده است .
1- عمل به تعهد شدن به یک مسئولیت و یا یک باور
2- عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع
3- تقبل یا به عهده گرفتن کاری
4- حالیت یا وضعیت اجبار یا الزام عاطفی به انجام کاری
تعهد سازمانی یک عامل اساسی در توسعه و حفظ سخت کوشی و فداکاری در میان کارکنان محسوب می گردد. زمانی که انگیزه ی بالا برای موفقیت لازم بوده و کارکنان از دانش شغلی لازم برخوردارند، وابستگی شدید به کار و سخت کوشی بسیار باارزش ومهم می باشد. بنابراین یکی ازویژگیهای سازمان های موفق برخورداری از نیروی انسانی فوق العاده سخت کوش و فداکار است (ساروقی ، 1375).
سختکوشی ، فداکاری و تعلق نشان دهنده ی تعهد فردی است . همچنین تعهد سازمانی شامل پیوستگی روحی به سازمان ، احساس تعلق شغلی ، وفاداری و اعتقاد به ارزشهای سازمان می باشد. مطالعات ( اوچی در سال 1971 ) نشان می دهد که مکانیزم اساسی کنترل و افزایش بهره وری در شرکت های ژاپنی ،تعهد به ارزشهای سازمانی است . همچنین بسیاری از سازمانها با استفاده از نظام پرورش تعهدفکری و تعهد سازمانی توانسته اند به مزیت های رقابتی دست بیابند و تحولات چشمگیری در سازمان خود ایجاد نمایند (ساروقی ، 1375).نیروی انسانی در هر سطحی به عنوان یک بار خلاق ، پرمایه وکاردان به شمار می آید و کارکنان با تلاش مستمر روش های نوین و بهتری را یافته و نتیجتاً عملکرد بهتری راخواهند داشت . ارزشهای فرهنگی که مهم ترین عامل محسوب می شود در ابتدا باید منجر به افزایش تعهد مدیران و رهبران سازمان ها گردد. آنها باید خودشان نسبت به ماموریت ها و هدف های مهم سازمان متعهد ، و نگهبان و حافظ این تصویر مهم باشند و آنگاه بتوانند این ارزش مهم را در کل سازمان گسترش دهند ؛ زیرا ارزش های فرهنگی به وسیله ی آنها شکل گرفته و گسترش می یابند (سامرز، 1987).این وظیفه با توجه به اهمیت انسان ها در رویارویی با تغییرات محیطی از مهمترین نقشهای مدیران در سازمان ها به شمار می روند ، زیرا یکی از موضوعات مهم بهبود و بهسازی سازمان ها ، تغییر در ارزش ها و نگرشها کارکنان و ایجاد الگوهای رفتاری مناسب ومطلوب و در واقع اداره ارزش های فرهنگی است( سامرز، 1987).
تعهد سازمانی مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی به شیوه های متفاوت تعریف شده است . معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان در نظر می گیرند . براساس این شیوه ، فردی که به شدت متعهد است ، هویت خود را از سازمان می گیرد در سازمان مشارکت دارد و با آن در می آمیزد واز عضویت در آن لذت می برد(ساروقی ،1375).
منابع موجود در مورد تعهد سازمانی دو دیدگاه کلی درباره این مفهوم ارائه می کند: یک دیدگاه، تعهد سازمانی را امری نگرشی یا عاطفی می داند. بر اساس این دیدگاه، تعهد سازمانی عبارتست از «دلبستگی و علاقۀ قوی به سازمان و تعیین هویت با آن » که از نظر مفهومی دست کم سه عامل می توان برای آن در نظر گرفت: 1- پذیرش و اعتقاد قوی به اهداف و ارزشهای سازمان، 2- تمایل به تلاش زیاد برای تحقق اهداف سازمان، 3- تمایل شدید به باقی ماندن و عضویت در سازمان دومین دیدگاه ، تعهد سازمانی را امری رفتاری تلقی می کند . این نوع تعهد که «تعهد حسابگرانه[2]» نامیده میشود بر مبنای کارهای نظری بکر[3] و هومنز[4] استوار است .در این دیدگاه ، افراد به دلیل مزایا و منافعی که دارند و سرمایهگذاری هایی که در سازمان کردهاند به سازمان دلبسته می شوند و به عضویت خود در سازمان ادامه میدهند (کشاورز، 1387) .
برخی محققان عقیده دارند این دو نوع نگرش تاثیری متقابل بر یکدیگر دارند و قابل تبدیل به یکدیگرند و برخی شکل های تعهد منجر به برخی شکلهای دیگر میشود که این نتیجه گیری با یافته های آلنو میر[5] سازگاری دارد. میر و آلن در مطالعاتی که از سال 1984 تا کنون انجام دادهاند با تفکیک دو بعد نگرشی و رفتاری تعهد، برای هر یک از ابعاد تعهد سازمانی تعاریف متفاوتی ارائه کردهاند . آنها تعهد عاطفی و هنجاری را با بعد نگرشی و تعهد مستمر را با بعد رفتاری تعهد مطابقت دادهاند. از نظر آنها تعهد عاطفی عبارت است از وابستگی عاطفی به سازمان ، ابراز هویت با سازمان و عجین بودن با سازمان؛ تعهد هنجاری عبارت است از احساس التزام و دین به سازمان متوجه فرد میشود . آنها معتقدند که نقطۀ مشترک ابعاد سه گانه تعهد سازمانی پیوند بین فرد و سازمان و در نتیجه کاهش ترک سازمان است (اردستانی ، 1387) .
[1] - Webster Merriam
[2]Accountant commitment pattern of
[3]Becker
[4]Humans
[5]Alen&Mir...
...
پیشینه پژوهش
2-4-1- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ندال و کت (1991) در پژوهشی که در بین کارمندان دانشگاه انجام دادند. یک مدلی از تعهد شغلی که ارتباطات چند متغیری میان تعهد سازمانی، برجستگی شغلی، پیوند گروهی در کار، درگیری شغلی و اخلاق کار مشخص می کرد ارائه دادند یکی از نتایج که از این تحقیق بدست آمد این بود که رابطه معنا داری بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد.
ساکزو همکارانش (1996) در تحقیقی که صورت گرفت رابطه بین اخلاق کار نگرش های شغلی و تمایل به ترک شغل را در بین کارکنان سازمانهای خدماتی مورد بررسی قرار گرفت، یافته ها نشان داد، که اعتقاد قویتر به اخلاق کار به طور مستقیم با رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه دارد، و بطور غیر مستقیم با تمایل کمتر به ترک شغل رابطه دارد.
درویش یوسف (2000) در تحقیقی که انجام داد رابطه بین اخلاق کار و تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت نمونه 474 نفری از کارکنان 30 سازمان در 5 ناحیه امارات متحده عربی در این تحقیق به کار گرفته شد نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه متعادل بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد و همین نتایج تجزیه و تحلیل مسیر نشان داد که اخلاق کار در در ابعاد مختلف تعهد سازمانی (عاطفی، هنجاری مستمر) تأثیر مثبت و مستقیم دارد...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعهد سازمانی
در 29صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
مبانی نظری متغیر
تعهد سازمانی
تعهد عبارت است از به گردن گرفتن کاری ، به عهده گرفتن ، نگاه داشتن ، عهد بستن ، پیمان بستن می باشد( سامرز، 1987).
فرهنگ وبستر[1] تعهد را این گونه تعریف کرده است .
1- عمل به تعهد شدن به یک مسئولیت و یا یک باور
2- عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع
3- تقبل یا به عهده گرفتن کاری
4- حالیت یا وضعیت اجبار یا الزام عاطفی به انجام کاری
تعهد سازمانی یک عامل اساسی در توسعه و حفظ سخت کوشی و فداکاری در میان کارکنان محسوب می گردد. زمانی که انگیزه ی بالا برای موفقیت لازم بوده و کارکنان از دانش شغلی لازم برخوردارند، وابستگی شدید به کار و سخت کوشی بسیار باارزش ومهم می باشد. بنابراین یکی ازویژگیهای سازمان های موفق برخورداری از نیروی انسانی فوق العاده سخت کوش و فداکار است (ساروقی ، 1375).
سختکوشی ، فداکاری و تعلق نشان دهنده ی تعهد فردی است . همچنین تعهد سازمانی شامل پیوستگی روحی به سازمان ، احساس تعلق شغلی ، وفاداری و اعتقاد به ارزشهای سازمان می باشد. مطالعات ( اوچی در سال 1971 ) نشان می دهد که مکانیزم اساسی کنترل و افزایش بهره وری در شرکت های ژاپنی ،تعهد به ارزشهای سازمانی است . همچنین بسیاری از سازمانها با استفاده از نظام پرورش تعهدفکری و تعهد سازمانی توانسته اند به مزیت های رقابتی دست بیابند و تحولات چشمگیری در سازمان خود ایجاد نمایند (ساروقی ، 1375).نیروی انسانی در هر سطحی به عنوان یک بار خلاق ، پرمایه وکاردان به شمار می آید و کارکنان با تلاش مستمر روش های نوین و بهتری را یافته و نتیجتاً عملکرد بهتری راخواهند داشت . ارزشهای فرهنگی که مهم ترین عامل محسوب می شود در ابتدا باید منجر به افزایش تعهد مدیران و رهبران سازمان ها گردد. آنها باید خودشان نسبت به ماموریت ها و هدف های مهم سازمان متعهد ، و نگهبان و حافظ این تصویر مهم باشند و آنگاه بتوانند این ارزش مهم را در کل سازمان گسترش دهند ؛ زیرا ارزش های فرهنگی به وسیله ی آنها شکل گرفته و گسترش می یابند (سامرز، 1987).این وظیفه با توجه به اهمیت انسان ها در رویارویی با تغییرات محیطی از مهمترین نقشهای مدیران در سازمان ها به شمار می روند ، زیرا یکی از موضوعات مهم بهبود و بهسازی سازمان ها ، تغییر در ارزش ها و نگرشها کارکنان و ایجاد الگوهای رفتاری مناسب ومطلوب و در واقع اداره ارزش های فرهنگی است( سامرز، 1987).
تعهد سازمانی مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی به شیوه های متفاوت تعریف شده است . معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان در نظر می گیرند . براساس این شیوه ، فردی که به شدت متعهد است ، هویت خود را از سازمان می گیرد در سازمان مشارکت دارد و با آن در می آمیزد واز عضویت در آن لذت می برد(ساروقی ،1375).
منابع موجود در مورد تعهد سازمانی دو دیدگاه کلی درباره این مفهوم ارائه می کند: یک دیدگاه، تعهد سازمانی را امری نگرشی یا عاطفی می داند. بر اساس این دیدگاه، تعهد سازمانی عبارتست از «دلبستگی و علاقۀ قوی به سازمان و تعیین هویت با آن » که از نظر مفهومی دست کم سه عامل می توان برای آن در نظر گرفت: 1- پذیرش و اعتقاد قوی به اهداف و ارزشهای سازمان، 2- تمایل به تلاش زیاد برای تحقق اهداف سازمان، 3- تمایل شدید به باقی ماندن و عضویت در سازمان دومین دیدگاه ، تعهد سازمانی را امری رفتاری تلقی می کند . این نوع تعهد که «تعهد حسابگرانه[2]» نامیده میشود بر مبنای کارهای نظری بکر[3] و هومنز[4] استوار است .در این دیدگاه ، افراد به دلیل مزایا و منافعی که دارند و سرمایهگذاری هایی که در سازمان کردهاند به سازمان دلبسته می شوند و به عضویت خود در سازمان ادامه میدهند (کشاورز، 1387) .
برخی محققان عقیده دارند این دو نوع نگرش تاثیری متقابل بر یکدیگر دارند و قابل تبدیل به یکدیگرند و برخی شکل های تعهد منجر به برخی شکلهای دیگر میشود که این نتیجه گیری با یافته های آلنو میر[5] سازگاری دارد. میر و آلن در مطالعاتی که از سال 1984 تا کنون انجام دادهاند با تفکیک دو بعد نگرشی و رفتاری تعهد، برای هر یک از ابعاد تعهد سازمانی تعاریف متفاوتی ارائه کردهاند . آنها تعهد عاطفی و هنجاری را با بعد نگرشی و تعهد مستمر را با بعد رفتاری تعهد مطابقت دادهاند. از نظر آنها تعهد عاطفی عبارت است از وابستگی عاطفی به سازمان ، ابراز هویت با سازمان و عجین بودن با سازمان؛ تعهد هنجاری عبارت است از احساس التزام و دین به سازمان متوجه فرد میشود . آنها معتقدند که نقطۀ مشترک ابعاد سه گانه تعهد سازمانی پیوند بین فرد و سازمان و در نتیجه کاهش ترک سازمان است (اردستانی ، 1387) .
[1] - Webster Merriam
[2]Accountant commitment pattern of
[3]Becker
[4]Humans
[5]Alen&Mir...
...
پیشینه پژوهش
2-4-1- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ندال و کت (1991) در پژوهشی که در بین کارمندان دانشگاه انجام دادند. یک مدلی از تعهد شغلی که ارتباطات چند متغیری میان تعهد سازمانی، برجستگی شغلی، پیوند گروهی در کار، درگیری شغلی و اخلاق کار مشخص می کرد ارائه دادند یکی از نتایج که از این تحقیق بدست آمد این بود که رابطه معنا داری بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد.
ساکزو همکارانش (1996) در تحقیقی که صورت گرفت رابطه بین اخلاق کار نگرش های شغلی و تمایل به ترک شغل را در بین کارکنان سازمانهای خدماتی مورد بررسی قرار گرفت، یافته ها نشان داد، که اعتقاد قویتر به اخلاق کار به طور مستقیم با رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه دارد، و بطور غیر مستقیم با تمایل کمتر به ترک شغل رابطه دارد.
درویش یوسف (2000) در تحقیقی که انجام داد رابطه بین اخلاق کار و تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت نمونه 474 نفری از کارکنان 30 سازمان در 5 ناحیه امارات متحده عربی در این تحقیق به کار گرفته شد نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه متعادل بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد و همین نتایج تجزیه و تحلیل مسیر نشان داد که اخلاق کار در در ابعاد مختلف تعهد سازمانی (عاطفی، هنجاری مستمر) تأثیر مثبت و مستقیم دارد...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری تفکر انتقادی (فصل دو)
در 32صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
تعریف تفکر انتقادی:
مربیان بزرگ تفکر را مبنا و اساس تعلیم و تربیت قرار میدهند و رشد قوهی تفکر را هدف عمدهی مؤسسات تربیتی تلقی میکنند. ( شریعتمداری، 1382). آغاز تفکر هنگامی است که انسان با سؤال، مسأله یا موقعیت نامعینی روبهرو میشود. تفکر زیربنا و اساس تربیت و محور اساسی علم و فلسفه است ( سلیمانپور، 1383). تفکر دارای شیوههای گوناگونی است که یکی از آنها، «تفکر انتقادی[1]» است.
یونیسف (2003) در آخرین تقسیمبندی خود، مهارت تصمیمگیری و تفکر انتقادی را یکی از مهارتهای زندگی برشمرده است. در جهان امروز هر انسانی برای درست زیستن نیازمند فراگیری درست فکر کردن میباشد. تفکر انتقادی در واقع به نقد و تحلیل کشیدن تأثیرات رسانهها و همسالان، تحلیل نگرشها، ارزشها، هنجارهای اجتماعی و اعتقادات و عوامل تأثیرگذار بر آنها و شناسایی اطلاعات مرتبط و منابع اطلاعاتی است. (کردنوقایی و پاشا شریفی ، 1384).
مایرز[2]، تفکر انتقادی را شناسایی استدلالهای غلط، پرهیز از تناقضات و مفروضات اظهار شده و اظهار نشده در بحثهای دیگران، نداشتن هیجان عاطفی هنگام روبهرو شدن با مسأله یا تعادل تعریف کردهاند. (یعقوبی و معروفی، 1389). لیپمن[3]، تفکر انتقادی را شامل تجدیدنظر و بازسازی و بررسی دقیق افکار میداند و همچنین، تفکر انتقادی را تفکری ماهرانه و مسؤلیتپذیری میداند که قضاوت صحیح را تسهیل میسازد؛ چون بر ملاکها تأکید دارد، خودتصحیح کننده است و به موضوعها حساس است. ( همان). از این رو میتوان گفت، پرورش شیوههای متفاوت تفکر، به ویژه تفکر انتقادی، یکی از اهداف اساسی نظام تعلیم و تربیت محسوب میشود.
ماهیت تفکر انتقادی
ماهیت تفکر انتقادی چیست؟ علیرغم اجماع متخصصین و دانشمندان دربارهی اهمیت توجه به تفکر انتقادی و پرورش آن، دربارهی تعریف و ماهیت تفکر انتقادی، آراء متنوعی ارائه شده است. ( وَسیک[4]، 2009؛ جانسن[5]، 2007؛ به نقل از جاویدی و عبدلی، 1389). یکی از علل آن است که تفکر انتقادی مفهومی پیچیده است و دارای فعالیت و فرآیند ذهنی پیچیدهای نیز میباشد. بنابراین، توصیف و اندازهگیری آن به راحتی امکانپذیر نیست (اطهری و همکاران، 1388) و دلیل دیگر این که، هر محقق با توجه به فهم فردی و نیازهای پژوهش خویش به تعریف آن پرداخته است. ( باتینه و الازی[6]، 2009؛ به نقل از جاویدی و عبدلی، 1389). مثلاً انجمن تفکر انتقادی به نقل از اسنایدر[7] (2008) تفکر انتقادی را فرایند نظم دادن فکورانه، مفهومسازی فعالانه و ماهرانه، کاربست، تحلیل، ترکیب، و ارزیابی اطلاعات جمعآوری شده، یا تولید شده به وسیله مشاهده، تجربه، تأمل، استدلال یا ارتباطات به عنوان راهنما برای نظر و عمل تعریف کرده است. (همان).
بر طبق دیدگاه هالپرن[8] (2007) تفکر انتقادی استفاده از مهارتهای شناختی است که احتمال نتایج مطلوب را افزایش میدهد، و از آن برای توصیف تفکری که هدفمند، دلیلمند، و – مبتنی بر هدایت- است، استفاده میشود در این جا هدف، شامل حل مسأله، استنتاج، فرمولبندی، برآورد احتمالات، و تصمیمگیری میباشد. برادلی[9] تفکر انتقادی را مجموعهای از مهارتهای شناختی مثل شناسایی مباحث محوری و مفرضات، ارزیابی رویداد، و استنباط نتیجه تعریف میکند. ( همان).
با وجود اختلاف نظرهای موجود در این تعریفها، همپوشانیهای زیادی نیز وجود دارند که عبارتند از: بصیرت، عقلانیت، تفکر تأملی، دلیلجویی، شناسایی مفروضات زیربنایی، حل مسأله، تصمیمگیری، خلاقیت، استنباط و ارزیابی.
اهمیت برخورداری از تفکر انتقادی
برخی از صاحبنظران مهمترین دلایل برخورداری دانشجویان از تفکر انتقادی را، موارد زیر دانستهاند:
مجهز ساختن دانشجویان به مهارتهای تفکر انتقادی باعث میشود که آنها به این موضوع آگاه شوند که اکتشافات و پیشرفتهای علمی، به تنهایی نمیتواند جامعه را هدایت کند، بلکه این جامعه و افراد آن هستند که باید اکتشافات و پیشرفتهای علمی را به بهترین وجه کنترل و هدایت کنند.
[1].Critical Thinking
[2].Mayerz
[3].Lipman
[4].Vacek
[5].Jonesen
[6].Bataineh, Alazzi
[7].Snyder
[8].Halpern
[9].Brodly...
...
-43-پیشینه پژوهش
پژوهشگر با بررسیهای که انجام داد به پژوهشی مرتبط با موضوع پژوهش برخورد ننمود بیشتر پژوهشها در زمینه تأثیر نمایش خلاق بر مشکلات رفتاری کودکان بود. با وجود نبود پژوهشهای مناسب پژوهشگر در این قسمت پژوهشهای که شاید مرتبط با موضوع این پژوهش باشد ارائه میدهد:
2-4-1-پژوهشهای داخلی:
-یاری (1392) بررسی تأثیر روش آموزش مبتنی بر نمایش خلاق بر کاهش مشکل رفتار پرخاشگری دانشآموزان پسر مقطع پنجم ابتدایی.
معلمان و والدین گزارش کردند که روش آموزشی مبتنی بر نمایش خلاق نشانههای پرخاشگری را در کودکان کاهش میدهد. 1-روش آموزش مبتنی بر نمایش خلاق بر کاهش میزان رفتار پرخاشگری جسمانی دانشآموزان در سطح ( sig=0/00 ) مؤثر است. 2- روش آموزش مبتنی بر نمایش خلاق بر کاهش میزان رفتار پرخاشگری رابطهای دانشآموزان در سطح ( sig=0/00 ) مؤثر است. 3- روش آموزش مبتنی بر نمایش خلاق بر کاهش میزان رفتار پرخاشگری واکنشی کلامی- پیش فعالی دانشآموزان در سطح (sig=0/001) مؤثر است. نتیجهگیری: این نتایج قابلیت کاربرد نمایش خلاق و ساختار آن را در آموزش کودکان و حل مشکلات آنها نشان میدهد.
-فؤادالدینی (1391) تأثیر نمایش درمانی مبتنی بر مهارت اجتماعی رفتار سازگارانه دختران کمتوان ذهنی با هوشبهر 70-55 در دامنه سنی 30-14 سال.
تحلیل دادهها نشان داد که نمرات رفتارهای سازگارانه قبل و بعد از مداخله اختلاف معنیداری داشته و تغییرات مثبت بودهاند. (002/0 = P) نتیجهگیری: نمایش درمانی در نمونه مورد مطالعه موجب بهبود رفتار سازگارانه آنان گردید.
-جعفری (1391). تأثیر نمایش خلاق بر میزان مهارتهای اجتماعی کودکان.
نتایج پژوهش نشان داد که کارگاه نمایش خلاق بر تقویت مهارتهای اجتماعی کودکان ( سازههای همدلی، جرأتورزی و کارگروهی) تأثیر مثبت دارد. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد: کارگاه نمایش خلاق بر مهارتهای همدلی و جرأتورزی کودکان دختر و پسر تأثیر متفاوت داشته، ولی تفاوت مشاهده شده بر مهارت کارگروهی آنان معنادار نیست...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری تنظیم شناختی هیجان
در 42 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
مبانی نظری تنظیم شناختی هیجان
پژوهشهای تجربی در مورد تنظیم شناختی با مطالعات روان تحلیل گران در مورد مکانیزم های دفاعی آغاز گردید و با مطالعه در مورد عوامل موثر بر توانایی فرد در کنار آمدن با موقعیت های تنش زا توسعه یافت و امروزه این دسته از پژوهشها با مطالعه توانایی افراد در تنظیم هیجانات خود به صورت شناختی ادامه یافته است. تنظیم هیجان به استراتژی هایی اشاره دارد که در جهت کاهش[1]، ادامه[2] یا افزایش[3] هیجان استفاده میشوند (گروس[4]،2007). در تعریفی دیگر تنظیم شناختی هیجان عبارت است از فرایندهای درونی و بیرونی درگیر در راهاندازی، ادامه دادن و تنظیم رخدادها، تنش ها و بیان احساسات. مطالعه تنظیم هیجان به فرایند های درونی که در جهت تنظیم هیجانات درگیر هستند مثل فرایند های شناختی هیجان، اداره کردن واکنش های روان شناختی و همچنین تأثیرات بیرونی مثل والدین و سایر اشخاصی که در الگوسازی هیجانات نقش دارند مربوط میگردد (موریس، سیلک، استینبرگ، آکوین، کیز[5]، 2007). میتوان اصطلاح تنظیم شناختی هیجان را مترادف با اصطلاح سازگاری شناختی[6] به کاربرد. این دو مفهوم به طور کلی به راه های شناختی اشاره دارند که افراد برای مدیریت هیجانات و عواطف خود به کار میگیرند. بدون شک چنین راه ها و فرایندهای شناختی میتوانند در تنظیم هیجانات افراد نقش مهمی ایفا کنند و باعث گردند تا افراد به هنگام تجربه رخداد های تهدید کننده و یا پس از آن، بر هیجانات خود کنترل داشته باشند (فانی،1388).
استراتژی های تنظیم هیجان بر رشد شخصیتی، هیجانی، شناختی و اجتماعی دلالت دارند. وقتی این عوامل تحت تأثیر قرار بگیرند در رشد و نگهداری اختلالات هیجانی نقش برجستهای ایفا میکنند. در حقیقت مفهوم تنظیم هیجان بسیار گسترده است و حوزه وسیعی از فرایند های هشیار و ناهشیار روانشناختی، رفتاری و شناختی را در بر میگیرد (گروس،2007)
به عنوان مثال بعضی ازاستراتژی ها در سطح شناختی (از طریق فکر کردن) اجرا میشوند، درحالی که دیگر استراتژی ها مداخلات رفتاری را از (طریق انجام کارها) درگیر میکنند، بسیاری از استراتژی ها به ترکیب سطح شناختی و سطح رفتاری بستگی دارد (پارکینسون وتوتردل[7]،1999). همچنین مشخص شده است که افراد در استفاده از استراتژی های تنظیم هیجان باهم متفاوت هستند و همین تفاوتهای فردی، نتایج خاص عاطفی، شناختی و اجتماعی در بر دارد. به علاوه کنترل عواطف و هیجانات در برقراری، تداوم وسلامت روابط اجتماعی افراد نقش مهمی ایفا میکند (حسین چاری و فداکار،1384). بنابراین واضح است که مهارتهای تنظیم شناختی هیجان، به صورت صحیح و کارآمد، میتواند مقدمهای برای سایر موفقیتها در زندگی به شمار آید. لذا در ادامه، به راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و چگونگی عملکرد این استراتژی پرداخته شده است.
2-1-2-1- راهبردهای تنظیم شناختی هیجان
افراد به هنگام تجربه رخداد های تهدید کننده یا تنشزای زندگی، قبل از انجام هر کاری، به لحاظ شناختی از راهبرد هایی برای تنظیم هیجانات خود استفاده میکنند (گارنفسکی،کرایج،اسپین هاون[8]،2001). این راهبردهای مهم و برجسته شامل پذیرش،تمرکز مجدد مثبت،تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مثبت، به منظری دیگر نگاه کردن، خود را مقصر دانستن، نشخوار فکری، فاجعهآمیز کردن و دیگران را مقصر دانستن میباشند. توضیح مختصر هر کدام از این راهبردها همراه با ذکر نمونهای رفتار از هر کدام، در ادامه آمده است.
تفکر درباره پذیرفتن یا کنارهگیری و نوع نگاه کلی فرد در مورد آنچه که تجربه کرده است را تحت عنوان پذیرش[9] مطرح میکنند. به عنوان مثال این اندیشه که به این فکر میکنم که از این بدتر هم میتوانست اتفاق بیفتد، بیانگر استفاده از راهبرد پذیرش است.
[1] .Reduce
[2] .Maintain
[3] .Increase
[4] .Gross
[5] .Morris,Silk,Stienberg,Aucoin,Keyes
[6] .Cognitive adjustment
[7].Parkinson&Totterdell
[8]. Granefski,Kraaij,Spinhoven
...
منابع فارسی
ابوالقاسمی، عباس. اله قلی لو، کلثوم، (1389). راهبردهای تنظیم هیجان در سو مصرف کنندگان مواد دارای واکنش پذیری بالا و پایین. مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان، دوره بیستم شماره 77، صفحات 15-22.
اختیاری، حامد. بهزادی، آرین. جنتی، علی. مکری، آذرخش (1383) کدام یک تأثیر منفی بیشتری بر ما می گذارد؟ دفعات باخت یا مقادیر آن: بررسی استراتژی تصمیم گیری مخاطره آمیز به وسیله نسخه های متفاوت از آزمون قمار ایووا. تازه های علوم شناختی، سال ششم، شماره 3 و 4 ،17-25.
اختیاری، حامد. مهرناز، رضوان فرد و آذرخش مکری. (1387) تکانشگری و ابزارهای گوناگون ارزیابی آن: بازبینی دیدگاه ها و بررسی های انجام شده. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار) پاییز 1387; 14-3 (پیاپی 54) ویژه نامه اعتیاد:247-257.
انجمن حمایت از حقوق کودکان. بررسی میزان اعمال خشونت از طرف والدین بر کودکان. دسترسی در http://www.DPP,irib.ir.
بشارت، محمدعلی. (1386). تاب آوری، آسیب پذیری و سلامت روانی. مجله علوم روانشناختی، دوره ششم، شماره24.
بقایی، مژده. خلعتبری،جواد، (1388). اثر بخشی برنامه آموزش مدیریت خشم بر کنترل و خودنظم دهی خشم و تکانشگری مادران دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر رشت. دو فصل نامه دانشکده های پرستاری و مامایی استان گیلان، سال 20 ، شماره 63 ، بهار و تابستان 89 صفحات 1-9.
بیرامی، منصور. موحدی ، یزدان. (1392). مقایسه تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران. دوره بیست و سوم، شماره 109، بهمن 1392، صفحات 156-163.
بیگدلی، ایمان الله؛ نجفی، محمود و رستمی، مریم (1392). رابطه ی سبک های دلبستگی، تنظیم هیجان و تاب آوری با بهزیستی روانی در دانشجویان علوم پزشکی. مجله ی ایرانی آموزش در علوم پزشکی، شماره ی سیزدهم.ص 9.
پور افضل، فاطمه؛ سید فاطمی، نعیمه؛ اینانلو، مهرنوش و حقانی، حمید. (1392). بررسی همبستگی استرس درک شده با تاب آوری در دانشجویان کارشناسی پرستاری. مجله ی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه تهران (حیات) ، دوره نوزدهم، شماره 1، صص 41-52.
جوکار بهرام. (1386). هوش عاطفی، هوش شناختی، تاب آوری و رضایت از زندگی. دو فصلنامه روانشناسی معاصر، شماره4: 3-12.
حسنی، جعفر. میرآقایی، علی محمد. (1391). رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با ایده پردازی خودکشی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی مشهد.
حسین چاری، مسعود و فداکار، مهدی (1384). بررسی تاثیر دانشگاه بر مهارت های ارتباطی بر اساس مقایسه ی دانش آموزان و دانشجویان، دانشور رفتار، سال دوازدهم- شماره ی 15، صص 21-31.
حسینی قمی، طاهره و سلیمی بجستانی، حسین (1391). اثر بخشی آموزش تاب آوری بر استرس مادران دارای فرزندان مبتلا به سرطان در بیمارستان امام خمینی تهران. فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی سلامت، شماره 4.
سامانی، سیامک، جوکار، بهرام؛ صحراگرد، نرگس. (1386). تاب آوری، سلامت روان و رضایت از زندگی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال سیزدهم، شماره 3، 295-290.
شفیع زاده، رقیه (1391). رابطه ی تاب آوری با پنج عامل بزرگ شخصیت. مجله ی دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، سال سیزدهم، شماره 3 ...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش جهت گیری مذهبی (فصل دو)
در 23صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
جهت گیری مذهبی
طی سالیان طولانی برخی اندیشمندان مذهب را عامل عقبماندگی جوامع تلقی میکردند، اما در گذر زمان مشخص شد که نه تنها مذهب الهی عامل عقبماندگی نیست بلکه میتواند عامل پیشرفت جوامع نیز باشد. در این زمینه و با این ادعا این پرسش مطرح میشود که آیا مذهب میتواند بهعنوان یک عامل محرک مانند سرمایه فیزیکی بر توسعه و حتی تولید, توزیع و مصرف اثر مثبت داشته باشد؟ در اینجا سعی شده است مذهب از بعد اثرگذاری بر این عوامل و پدیدهها به عنوان سرمایه مذهبی تعریف شود. در اینجا یادآور میشویم که منظور ما از مذهب، انحرافهای ایجاد شده در بعضی مقاطع زمانی برای بهرهبرداری سیاسی, استحکام حکومت و یا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوجگیری حکومت عباسیان و پس از آن عثمانیها و یا صفویان و چرخش مسیر تبلیغات آموزههای مذهبی به سمت حفظ منافع حاکمان نیست, بلکه مذهبی واقعی و خالص که همراه آموزههای پیشبرنده در جامعه مطرح است.
2-4-1- سرمایه مذهبی
در ابتدای این بحث این نکته را یادآور میشویم که منظور ما از مذهب, تحریفهای موجود در مذاهب و یا انحرافهای ایجاد شده در بعضی مقاطع زمانی برای بهرهبرداری سیاسی, استحکام حکومت و یا خام کردن مردم جامعه همچون دوران پس از اوجگیری حکومت عباسیان و پس از آن عثمانیها و یا صفویان و چرخش مسیر تبلیغات آموزههای مذهبی به سمت حفظ منافع حاکمان نیست, بلکه مذهبی که همراه آموزههای پیشبرنده در جامعه (مانند صدر اسلام و حتی چند قرن اول اسلام) مطرح است. بر این اساس سرمایه مذهبی به مجموعه نهادها, عملکردها، تجربهها، اعتقادات، باورها، ارزشها، دانش، قوانین و مقررات، نمادها و واقعیتهای محیطی فیزیکی و غیر فیزیکی و مانند آن در جامعه میگوییم که از وجود مذهب و ایمان مذهبی نشأت گرفته باشد. سرمایه مذهبی را به دو بخش سرمایه مذهبی فردی و سرمایه مذهبی اجتماعی تفکیک میکنیم. سرمایه مذهبی در این قالب تعریف و تشریح مناسبتری پیدا میکند. سرمایه مذهبی فردی: به مجموعه مذهب انتخابی و اعتقادات، باورها، دانش، تجربهها، ارزشها و عادتهای حاصل از ایمان مذهبی و یا درباره مذهب نزد فرد، سرمایه مذهبی فردی میگوییم. به عبارت دیگر به عناصر مذهبی شکلدهنده و ساختار بخش رفتارهای فرد، سرمایه مذهبی فردی میگوییم که این عناصر بهطور خلاصه عبارتاند از: کیفیت مذهب انتخابی فرد، اعتقادات، باورها، دانش، هنجارها، تجربهها و عادتهای مذهبی فردی. در اثرگذاری این سرمایه، نقش اساسی را عمق و گستردگی هریک از عناصر شکلدهنده آن ایفا میکنند که محور و پایه این عمق, ایمان مذهبی فرد است. پس از بیان سرمایه مذهبی اجتماعی به این موضوع اشاره میکنیم. سرمایه مذهبی اجتماعی: به مجموعه نهادها، عملکردها، قوانین و مقررات، ارزشها، اعتقادات، باورها، هنجارها، دانش، نمادها و سمبلهای برخواسته و شکلدهنده ساختار مذهبی جامعه، سرمایه مذهبی اجتماعی میگوییم. به عبارت دیگر میتوان گفت مجموعه عناصر شکلدهنده ساختار مذهبی هر جامعه, سرمایه مذهبی آن جامعه است که این عناصر عبارتاند از:
کیفیت مذهب حاکم در جامعه (اصول اعتقادی و قوت، دقت و صحت آن).
نهادهای مذهبی جامعه.
عملکردهای مذهبی نهادهای اجتماعی.
قوانین و مقررات مذهبی حاکم در جامعه.
اعتقادات، باورها، ارزشها و هنجارهای مذهبی جامعه.
دانش و مهارتهای مذهبی جامعه.
فضاها، نمادها و سمبلهای مذهبی جامعه.
و مانند اینها.
2-4-2- سرمایه مذهبی و ایمان
ایمان به منزله تصدیق قلبی با رسوخ در عمق وجود انسانها, باعث فراگیر شدن اثر مذهب و آموزههای آن در همه رفتارهای انسان میشود، از اینرو میتوان ایمان را مایه و نهاد اصلی سرمایه مذهبی فردی دانست. البته ایمان با اثرگذاری فزاینده بر سرمایه مذهبی فردی، ساختار سرمایه مذهبی اجتماعی را نیز شکل میدهد و آن را تقویت میکند. در باره اثرگذاری ایمان بر رفتارها, مباحث مفصلی وجود دارد و در این مقاله فرصت بحث آن نیست. (از جمله رجوع شود به عزتی، 1384) با این وجود بهطور خلاصه میتوان گفت وجود ایمان به خدا، جهان پس از مرگ، رسالت و هدایت الهی، معنویت و فرشتگان, موجب میشود ساختارهای اعتقادی، عاطفی و عملکردی افراد به شدت تحت تأثیر قرار گیرد و بر آن اساس رفتار افراد بهصورت مورد نظر مذهب شکل بگیرد. این شکلگیری ساختارهای رفتاری, تشکیل سرمایه است و حاصل, همان سرمایهای است که سرمایه مذهبی فردی مینامیم. با این وجود, این ساختارها میتواند بدون وجود ایمان نیز به صورت مذهبی شکل بگیرد. این شکلگیری میتواند بدون وجود ایمان فردی از طریق نهادهای اجتماعی, عادتها و هنجارهای فردی و اجتماعی و مانند آن شکل بگیرد. از اینرو اثر ایمان و سرمایه مذهبی دو اثر جداگانه است, اما این دو عامل بر یکدیگر مؤثر هستند. به همین صورت میتوان گفت ایمان از طریق شکلدهی سرمایه مذهبی فردی بر سرمایه مذهبی اجتماعی و ساختار بخشی آن اثر مبنایی و پایهای دارد، زیرا رفتارها، عملکردها، نهادها و مانند اینها در اجتماع توسط افراد شکل میگیرد. البته بسیاری از عناصر شکلدهنده ساختار سرمایه مذهبی اجتماعی, حاصل سرمایه مذهبی گذشتگان و ویژگیهای تاریخی و محیطی جوامع در گذشته و امروز است. با این وجود, اثرگذاری این ویژگیها نیز با تقویت ایمان مذهبی ـ که خود میتواند از ابعادی تحت تأثیر سرمایه مذهبی باشد ـ افزایش مییابد. (برای توضیح بیشتر درباره ایمان به عزتی, 1381 مراجعه کنید). اثرگذاری هریک از اینها به عمق نفوذ آنها در جامعه، گستردگی کمی و کیفی آنها، عملکرد و جایگاه صحیح و مناسب آنها نزد مردم، دقت, صحت و فایده معنوی آنها, مقبولیت آنها نزد افراد جامعه و نظیر آن بستگی دارد. مذهب یک عامل محرک و برانگیزاننده کیفیت و کمیت اعمال و رفتارها و نتایج آنها است...
...
-6-1- تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور
باتسون و همکارانش یافتههای 115 مطالعه در مورد همبستگی میان دینداری و بهداشت روانی را تجزیه و تحلیل کرده و دریافتهاند که 37 مورد از این مطالعات، نشاندهنده همبستگی مثبت میان دینداری و بهداشت روانی، و 47 مورد نشاندهنده ارتباط منفی است و 31 مورد نیز هیچگونه همبستگی نشان ندادهاند. این پژوهشگران، نتایج این مطالعات را به صورت جداگانه بر دینداری درونی و برونی تحلیل کردهاند. نتایج تحلیل 115 مطالعه باتسون و همکاران بر دینداری درونی و بیرونی نشان میدهد که جهتگیری مذهبی درونی، همبستگی مثبت با بهداشت روانی دارد، اما جهتگیری مذهبی برونی غالباً همبستگی منفی با بهداشت روانی دارد. (نیلمان[1]، 2012).
اثر مذاهب مختلف (اختلاف مذهبی) بر رفتارهای اقتصادی
برخی از دیدگاههای ارایه شده در این زمینه, نوع مذهب را بر رشد اقتصادی مؤثر دانستهاند. میتوان از اولین دیدگاههای ارایه شده در این زمینه به نظرات وبر اشاره کرد. از نظر وبر پروتستانیسم اعتقاداتی ارایه کرد که بر خلاف دیدگاه کاتولیک نه تنها به مال اندوزی جنبه قانونی میداد, بلکه آن را چنانچه صرف لذتهای زودگذر نشود به منزله مشیت الهی تلقی کرد و در کنار آن به صورتهای مختلف کسب ثروت را تأیید کرد. از اینرو سرمایهداری و توسعه اقتصادی حاصل از آن را نتیجه ایجاد و توسعه تفکر و مذهب پروتستانیسم در مقابل کاتولیک میداند (وبر[2], 1905، ترجمه 1958).
تاونی[3] (1926) تلاش کرد نشان دهد نظر وبر صحیح نیست. ساموئلسون[4] (1993) درباره نظرات او بررسی جامعتری انجام داد و نتیجه گرفت که بسیاری از نهادهای اشاره شده توسط وبر قبل از پروتستانیسم بهطور محدود وجود داشت. دلاکرو[5] (1995) نیز در ادامه این بررسیها به این نتیجه رسید که برخی مناطقی که وبر توسعه آنها را حاصل پروتستانیسم میداند، کاتولیک نشین بودهاند. تولیسون[6] (1992) نیز نظرات مشابهی را ارایه میکند.
در مقابل اینها روپر[7] (1963) در بررسی خود کالوینیسم را در توسعه تجاری مؤثر دانسته است. آلن[8] (1998) در بررسی خود, افزایش دستمزد (در یک زمان مشخص در اروپا) در شهرهای کاتولیک نشین (19%) را بیشتر از مناطق پروتستان نشین (4%) مییابد. مک کلری[9] (2002) نیز درپی اثبات دیدگاه وبر بین مذاهب پروتستان، کاتولیک، اسلام، هندو و بودایی است. گلاه[10] و ووریس[11] (1989)، هیت[12]، واترز[13] و واتسون[14] (1995), نیسبت[15] (1989) و پالدام[16] (1999) نیز نتایج مشابهی مبنی بر تفاوت اثر نگرشهای حاصل از مذاهب مختلف به رشد اقتصادی میگیرند.
در کنار این بررسیها بررسیهایی نیز انجام شده است که رابطه مذاهب مختلف با مصرف را بیان میکند. از جمله اولین دیدگاههای منسجم در این زمینه حاصل مطالعه هریشمن[17] (1983) است که رابطه بین پیروی از مذاهب پروتستان، کاتولیک و یهود را با برخی رفتارهای مصرفی شهروندان آمریکا بررسی کرد و این رابطه را مثبت دانست. سود[18] و ناسو[19] (1995) نیز این رابطه را بین پیروان مذهب ژاپنی و پروتستانهای امریکایی بررسی کرد و به این نتیجه رسید که رفتار مصرفی این دو گروه بهطور مشخص از یکدیگر متفاوت است. مایر[20] و شارپ[21] (1962)، گریلی[22] (1963)، گای[23] (1991)، پیلی[24] (1992)، گولدین[25] (1992) و لهرر[26] (2002) نیز این موضوعها را بررسی کرده و به نتیجه رسیدهاند که رفتار مصرفی پیروان مذاهب مختلف, متفاوت است.
[1] Neelman
[2]. Weber
[3]. Tawney
[4]. Samuelsson
[5]. Delacroix
[6]. Tolisson
[7]. Ropper
[8]. Allen
[9]. McCleary
[10]. Glah
[11]. Vorhies
[12]. Heath
[13]. Waters
[14]. Watson
[15]. NissBet
[16]. Paldam
[17]. Hirschman
[18]. Soood
[19]. Nasu
[20]. Maayer
[21]. Sharp
[22]. Garryly
[23]. Gay
[24]. Pyle
[25]. Goldin
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
پیشینه پژوش و مبانی نظری حمایت اجتماعی (فصل دو)
در 40صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
حمایت اجتماعی :
انسان از بدو تولد، تا آخرین لحظات زندگی اش برای تأمین نیازمندیهایش به راهنمایی و حمایت دیگران نیازمند است. کودک نخستین تجارب اجتماعی خود را در کانون خانواده کسب می کند . نحوه برخورد با او ، پذیرش ، دوست داشتن و مساعدت کودک ، وی را برای ایفای نقش های اجتماعی و بر طرف ساختن نیازهایش یاری می دهد . ارتباط و پیوند افراد خانواده در سلامت روانی جسمانی شخصتأثیر به سزایی دارد به گونه ای که الگوهای رفتاری و سنی را بنیان نهاده و موجبات امنیت خاطر و بهره گیری از عزت نفس بالا را فراهم می آورد.
حمایت اجتماعی از جمله موضوعاتی است که مورد علاقه ی بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است . برای نمونه کینگ[1] 1985 ، کسلر[2] و همکاران 1985 . اساس نظری این موضوع دیدگاه جرج کلی ( 1902 ) است که بر اهمیت پذیرش اجتماعی یا تأئید اجتماعی تأکید می کند و آن را در چگونگی مثبت یا منفی بودن خود پنداره افراد مؤثر می داند.
چندین مطالعه ی تحقیقاتی تأثیر منابع حمایتی چون مادر ، پدر و دوستان را بر عزت نفس و سلامت نوجوانان مورد تأئید قرار داده است (بیابانگرد،1382).
_تعریف حمایت اجتماعی:
حمایت اجتماعی عبارت است از ادراک فرد از اینکه مورد توجه و علاقه دیگران است. از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل و ناراحتی شود ، افراد مثل دوستان و همکاران به او یاری خواهند رساند. حمایت اجتماعی به احساس تعلق داشتن ، پذیرفته شدن ، مورد عشق و محبت قرار گرفتن اطلاق می شود . حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن بوجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این روابط است ( هاوس[3]،1985).
دیدگاههای نظری در مورد حمایت اجتماعی :
در ارتباط با حمایت اجتماعی نظریات گوناگونی وجود دارد که برخی از آنها به ارتباط دوران کودکی با اعضا خانواده در سالهای اولیه تولد تأکید دارد . عده ای دیگر به ارتباط فرد و تماسهای اجتماعی او با شبکه اجتماعی[4] در زندگی روزانه می پردازند و عده ای دیگر نیز هر دو ارتباط را در شکل گیری این مفهوم دخیل می دانند. در این جا به اختصار هر نظریه مورد بررسی قرار می گیرد.
- دیدگاه روان پویشی[5]:
در نظام روان تحلیل گری ، مادر برای کودک ، معرف حمایت ، ایمنی ، عشق و تغذیه است در اوان تولد کودک از درک اشیاء عاجز است و از وجود خودش و دنیای خودش آگاه نیست . تحریک مثبت ، گرما و غذا را احساس می کند ، ولی هنوز آنها را از سرچشمه شان که مادر است باز نمی شناسد. گرما همان مادر است ، غذا همان مادر است. به اصطلاح فروید ، این یکی از حالتهای حاصل از خودشیفتگی است. وقتی که کودک رشد می کند و پرورش می یابد کم کم یاد می گیرد که اشیاء را آن طور که هستند ، درک کند ، پی می برد که مادر به هنگام غذا دادن او را تحسین می کند. همه این دریافتها به صورت تجربه، متبلور و ترکیب می شود : مرا دوست دارند . دوستم دارند برای اینکه قشنگ و قابل تحسینم . دوستم دارند برای اینکه مادر هم به من نیازمند است. به طور کلی به خاطر آنچه هستم ، دوستم دارند . یا اگر دقیقتر بگوییم ، دوستم دارند برای اینکه وجود دارم . کودک احتیاج ندارد برای محبوب بودن کوششی بکند ، عشق مادر ی بدون قید و شرط است . عشق مادری موهبت است ، آرامش است ، احتیاجی به تحصیل ندارد ، احتیاجی به شایستگی ندارد ( فروم،1960، ترجمه تبریزی،1361).
_در نظام اریکسون در مرحله اول ( اعتماد در برابرعدم اعتماد ) :
کودک معمولاً نخستین ارتباط را با مادر برقرار می سازد . او باید بتواند در کنار مادر احساس ایمنی به دست آورد ، یعنی این احساس را که مادر دائماً برای ارضای نیازهای وی در کنارش قرار دارد مراقبتهای منظم و محبت آمیز برای ایجاد احساس اعتماد در کودک ضروری است . اولین ارتباط عاطفی ، اگر خوب برقرار شود برای کودک یک ایمنی است که اعتماد به دنیای بیرونی را میسر می سازد احساس ایمنی شرط هر نوع پیشرفت بعدی است. در مرحله سوم بر حسب نظریه اریکسون ، تقویت شدن از سوی همسالان ، والدین و تشویقهایی که کودک در اولین کوششهایش دریافت می کند می تواند به کودک در تشکیل تصویری مثبت از خود و همچنین ایجاد یک شخصیت مستحکم کمک کنند . در دوره نوجوانی ، اگر نوجوان در محیطی مناسب قرار گیرد، ورود وی به یک سطح رشد یافتگی معتدل و رضایت بخش تسهیل می گردد. او در برابر چندین تناوب قرار می گیرد و اگر مورد تشویقهای بجا قرار گیرد می تواند بزرگسالی مستقل با اغماض ، دیگر دوست و با اخلاق شود.(برک،2001،ترجمه سید محمدی،1384).
1- King
2-Kessler
3-House
1- social net work
2 psycho dynamic approoch...
...
4-2- پژوهش های خارجی :
1- نتایج پژوهش هاینونن (2000) در مورد تاثیر دارو درمانی بر ترک موفق معتادان به الکل در شهر لندن نشان می دهد که با افزایش دوره مصرف صحیح دارو درمانی در مراکز درمان اعتیاد به الکل موفقیت در ترک انها افزایش محسوسی داشته است.(هاینونن ٬ 2000 به نقل از شییر وهمکاران ٬ 1999).
2-ناپ1٬ شییر و ویلیامسون ٬2(2006 ) در تحقیقی که به بررسیمیزان تاثیر کمپهای ترک اعتیاد در ایالت فلوریدای امریکا (در کمپهای تابستانی سال 2005 و 2006) پرداخته اند، متوجه گردیدندکه آموزش روشهای ترک اعتیاد در افراد معتاد توانسته است بر مهارتهای زندگی انها به ویژه در زمینه کنترل وسوسه و ابراز وجود تاثیر بسزایی داشته باشد. (آلیسون3٬گوچارد4٬ فانگ وگیلیان5٬ 2003). همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش مهارتهای زندگی برای معتادان توانسته است کیفیت زندگی و سبک زندگی انها را بهبود بخشد.
3- ماتیوز و همکارانش(2000) در یک تحقیق میدانی که با هدف بررسی رابطه بین روشهای ترک اعتیاد به قرصهای روان گردان در دانش اموزان دختر دبیرستانی در شهر ونکوور کانادا انجام داده است به این نتیجه رسیده است که بین روش دارو درمانی و میزان موفقیت در ترک قرصهای روان گردان در بین آنها رابطه معنادار گزارش نموده است. علاوه بر این نتایج تحقیق ماتیوز و همکارانش نشان می دهد که هرچه میزان آگاهی از روش ترک اعتیاد به شیوه دارودرمانی در دانش اموزان بالاتر باشد بر میزان سرعت در ترک اعتیاد و موفقیت در این کار انها افزوده شده است.(هاینون٬ 2000 ؛ به نقل از ماتیوز6 و همکاران ٬ 2000)
1-Knapp
2-William son
3-Allison
4-Guichard
5-Fung
...