دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 85 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خواندن و مطالعه
در 85 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
میزان مطالعه و گرایش به خواندن و مطالعه از مهمترین شاخصهای رشد و توسعه است. بدون شک رشد و توسعه یک کشور در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مرهون گسترش خواندن، مطالعه، نشر کتاب و برنامهریزی آموزشی میباشد. جامعهای که در آن خواندن و مطالعه حائزاهمیت است جامعهای توسعه یافته است. تمام کشورهای توسعه یافته به خواندن و مطالعه اهمیت فراوان میدهند و در پی یافتن روشهایی برای علاقمند کردن افراد جامعه خود به کتابخوانی از هرنوع آن میباشند. توجه به مدلهای خواندن و اینکه چگونه میتوان بهتر خواند، و همچنین توجه به شیوهها و روشهای صحیح مطالعه عواملی است که این کشورها در پژوهشهای خود مورد توجه قرار میدهند و در پی دستیابی به آنها هستند.
اسمیت[1] (1974) براین باور است که خواندن پایه مشترک موفقیت در تمام زمینههای تحصیلی است. خواندن دریافت عقاید، تجربیات، و مفاهیم است، فعالیتی است که به فرد اجازه میدهد تا دانش وسیعی را به دست آورد، این کیفیات کارکردی، خواندن را محور همه سطوح یادگیری قرار میدهد. به طوری که خواندن محور فعالیتهای تحصیلی و به صورت ابزار موفقیت در سایر زمینههای درسی درمیآید.خواندن دربرگیرنده مجموعهای از مهارتها است که بازشناسی لغات نوشته شده، تعیین معنای لغات و عبارات و هماهنگ ساختن این معنا با موضوع کلی متن را شامل میشود. این کار مستلزم فرایندهایی است که در سطوح مختلف بازنمایی از قبیل حروف، کلمات، عبارات، جملات و واحدهای بزرگتر عمل میکنند. مشکلات خواندن، نوعا" شامل عدم توانایی در بازشناسی یا درک نوشتهها هستند. در این میان، بازشناسی، فرایند بنیادیتری محسوب میگردد، چرا که بیش از آنکه کلمهای را درک کنیم باید آن را تشخیص دهیم (یعقوبی، 1383، به نقل از داکرل و مک شین، 1993، ترجمه، احمدی و اسدی، 1376).
عمل خواندن در نگاه اول ساده به نظر میرسد. واژهها دارای معنا هستند. بنابراین خواندن ترجمان مستقیم نمادها به فکرکردن یا گفتار است اما در واقع خواندن به این سادگی هم نیست. خواندن در اصل، فرایند شگفتآوری است که در آن فعالیتهای شناختی زیادی باید به طور همزمان عمل نماید. فرایندی که خواندن نامیده میشود دقیقا" چیست؟ برخی از مولفان براین عقیدهاند که خواندن یک فرایند رمزگشایی است و کودکان زمانی توانایی خواندن را کسب میکنند که پیوند میان نمادهای نوشتاری و اصوات گفتاری را یاد گرفته باشند. به گفته هریس[2] و سایپی[3] (1975) خواندن تفسیر معنادار نمادهای کلامی نوشته و یا چاپ شده است. و باریر[4] (1988) نیز مطالعه و خواندن را به عنوان فرایند تفکر، ارزشیابی، داوری، تصویرسازی ذهنی، استدلال و حل مسئله تعریف کرده است. بر طبق نظر والاس و مک لامین[5] (1979) خواندن عبارت است از ارتباط کلی فرد با اطلاعات نمادی. اطلاعاتی که با علایم و نشانهها القا میگردد و معمولا" جنبه ادراک و فهم بصری یادگیری اطلاق شده و دارای هفت گام شامل تشخیص، جذب، درک کلی یا درک درونی، درک خارجی یا درک نهایی، نگهداری، یادآوری و ارتباط با یادگیری میباشد. خواندن فرایندی است شناختی که در آن دیدگاههای خواننده و فرایند خواندن ارتباط زیادی با مطلبی که میبایستی یادگرفته شود پیدا میکند (گلاور، برونینگ، 1375). فریار و رخشان (1376) بیان میکند که خواندن عبارت است از تبدیل نمادهای نوشتاری به نمادهای صوتی معادل آنها. اما مولفان دیگر معتقدند که خواندن چیزی بیش از یک فرایند رمزگشایی است و اعتقاد دارند که خواندن به معنای کسب مفهوم از یک متن است. خواندن اغلب مهارتی عادی در نظر گرفته میشود، ولی در واقع فرایندی پیچیده و عالی است که اجزای بسیار متفاوتی را دربرمیگیرد.رفتار پیچیدهای که خواندن نام دارد به گونهای نگریسته میشود که از چندین رفتار یا مهارت مجزا و قابل تفکیک تشکیل شده است. به طورکلی میتوان اکثر مهارتهای خواندن را در طبقه مهارتهای تحلیل کلمه، مهارتهای درک مطلب جای داد. خواندن پیچیدهترین و درعین حال ارزشمندترین کنش ذهنی است و زیربنای یادگیری تحصیلی و سایر مراحل زندگی است (یعقوبی،1383). مهارت در خواندن یکی از مهمترین نیازهای یادگیری دانشآموزان درزندگی امروز است. توانایی درک مطلب، تفسیر و استنتاج از متون درسی و غیردرسی، دانشآموزان را با افکار و اطلاعات جدیدی آشنا میسازد تا راه بهتر اندیشیدن و بهتر زیستن را بیاموزند. به عبارت دیگر سواد خواندن به معنای عام و جامع آن وسیلهای است که میتوان از طریق آن به ذخایر بیانتهای تجربه بشری دست یافت. خواندن مهارتی است پذیرا و رمزگشا که خواننده با آن، پیام نویسنده را دریافته و رمزگشایی میکند. نویسنده با تقویت و گسترش جهانبینی خود از اطلاعات موجود، پیام خود را میآفریند و خواننده با ذکاوت، با کوشش بیدریغ خود به دریافت و کشف آن نائل میشود.گاهی اوقات، به غلط، خواندن را عملی منفعل و بیتحرک مینامند، زیرا پیامها را بدان معنا که یک گوینده و یا نویسنده خلق میکند، نمیرساند. با وجود این نمیتوان به سادگی پردازش فعال ذهن، این ساختکار پیچیده اندام انسان را برای ایجاد ارتباطی که حاصل میشود، فراموش کرد (خاوری، 1383). ...
...
[1]. Esmit
[2] . Harris
[3] . Sipay
[4]. Baryr
[5] . WallaceandMacLamin
...
برای رسیدن به هر هدفی،عبور از مراحلی که وجود هر یک از آنها در کنار سایر مراحل معنا مییابد و امکان رسیدن به مقصود را فراهم میسازد، ضروری است. حفظ ترتیب مراحل الزامی است فرد مجاز به جابجایی یا حذف برخی از مراحل نیست. مراحل نظام مطالعه برتر در سه بخش پیوسته و ناگسستنی انجام میگیرد: الف) بخش پیش مطالعه؛ ب) بخش حین مطالعه؛ ج) بخش پس از مطالعه. هر یک از بخشهای این نظام مطالعه، مراحلی را دربردارد که مکمل یکدیگر بوده و بخشی از برنامه حرکت به سوی کسب بیشترین بازدهی را برعهده دارد. در زیر به تشریح روش SQ3R و همچین سایر روشها پرداخته شده است(دشتبان، 1380؛ به نقل از سیف، 1379).
1-7-2 روش SQ3R: روش SQ3R یک روش خواندن اطلاعات دانشگاهی از قبیل کتابهای درسی،مکالمات، مطالعههای تحقیقاتی یا جزوات است که میتواند درک دانشجویان از مطلب را افزایش دهد و توانایی آنها را در یادآوری مطالب بیشتر کند. در روش SQ3R لازم است دانشجو در فرایند خواندن فعالانه درگیر شود. خواندن کتابهای درسی کار سختی است، اما روش SQ3R میتواند باعث شود سختی کار کمتر و شاید حتی قدری جالبتر شود. SQ3R مخفف پنج کلمهای است که امروزه در اکثر دانشگاههای جهان شناخته شده است، دانشجو باید براساس همین مراحلی که تنظیم شده است برای مطالعه برتر تمرین کند. پژوهشها حاکی از آن است که روش SQ3R روش بسیار مفیدی است و مسلما" کارآمدتر از روش روخوانی ساده مطلب است (توماس و رابینسون، 1982). در این روش به خود پس دادن مطالب، نقش بسیار مهمی دارد. اختصاص بخش عمده زمان مطالعه به یادآوری فعال مطالب بهتر از آن است که تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخوانی مطالب کند (گیتس، 1917). بررسیها موید این نکتهاند که اثربخشی خواندن چکیده فصل بیش از مطالعه سراسرفصل است (دیدر و اندرسون، 1980). خواندن چکیده پیش از خواندن مطالب، چشماندازی کلی از فصل فراهم میکند که خواننده را در سازماندهی مطالب در حین خواندن مطالب فصل یاری میدهد. این روش پس از چند هفته تلاش و تمرین مصمم، عادی میشود، اما این بار خواندن با ذهنی فعال انجام میگیرد (دشتبان، 1380؛ به نقل از سیف، 1379). ...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تیز هوش
در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
معانی هوش در فرهنگ های مختلف به شکل گوناگونی وجود دارد اما به گونه کلی می توان هوش را از دیدگاه وکسلر[2] چنین تعریف کرد: هوش مجموعه یا کل قابلیت فرد برای فعالیت هدفمند، تفکر منطقی و برخورد کار آمد با محیظ است . یکی از قدیمی ترین تعریف ها از هوش توسظ بنیه و سیمون مطرح شده است به عقیده آنها هوش یک قوه ی ذهنی بنیادی است که تغییر یا فقدان آن بیشترین اهمیت را در زندگی عملی آدمی دارد این قوه ی ذهنی همان قضاوت است که گاه تحت عنوان عقل سلیم، عقل عملی، ابتکار و توانایی انطباق با شرایط یاد می شود. درست قضاوت کردن، درست درک کردن، درست استدلال کردن، فعالیت های بنیادی این هوش است( اتکینسون واتکینسون[3] ،1990،براهنی،1386 ).
یکی از تعاریفی که بسیار مورد استفاده قرار گرفته، تعاریفی است که در سال 1985 توسط وکسلر مطرح شده است. او هوش را یک مفهوم کلی تلقی کرد که شامل توانایی های فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط است. وی عقیده داشت هوش کلی را نمی توان با توانایی هوشمندانه معادل دانست. باید آن را به عنوان جلوه ای آشکار شخصیت به طور کلی تلقی کرد.
پیاژه[4] هوش را فعالیتی می داند که از شخصیت سر می زند و دائماً در حال تغییر است. وی تعاریف موجود را برای هوش نمی پذیرد و می گوید من هوش را نه بر اساس ملاک ایستا، آن چنان که دیگران تعریف کرده اند، بلکه از جهتی که هوش را در تکامل خود سیر می کند تعریف می کنم. من هوش را به صورتی از تعادل یابی تعریف می کنم که تمام ساخت های شناختی به سوی آن هدایت می شود به عبارتی، هوش نتیجهی تاثیر دائمی ومتقابل فرد با محیط است که اگر این رابطه به صورت متعادل صورت گیرد،موجب توانایی سازگاری فرد با محیط و پیشرفت هوشی می شود(پیاژه به نقل از سیف، 1390).
در تعریف استیس[5] هوش یعنی دررفتار انطباقی فرد که معمولاً دارای عنصری از حل مساله است و توسط فرآیندهای عملی و عملیات شناختی هدایت می شود(سیف، 1390) .
تیز هوشی عبارت است از مهارتها یا تولیدات فرد که دارای ویژگیهای برتری ، نادر بودن، اثبات پذیری وارزشمندی باشد(استرنبرگ[7] ،زانگ [8]،1949،امیری مجد،1385).
کودکان تیزهوش وبا استعداد کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد صلاحیت دار واهل فن به دلیل استعدادهای برجسته خود قادر به عملکردهای عالی هستند. این کودکان به خدمات وبرنامه های آموزشی متفاوتی ورای آنچه معمولاً از طریق برنامهعادی مدرسه ارائه می شود نیازمندند تا به مسئولیتشان نسبت به خود وجامعه واقف شوند(گالاگر[9] ،1997،مهدی زاده،صافی،1387).
1- Intelligenece
2- Wechsler
3- Atkinson
1- Piaget
2- Estes
3- Gifted child
4- Stenberg
5- Zhang
6-Gallagher
...
رحیمیان بوگر، محمدی فر، نجفی ودهشیری(1392) ،در پژوهشی با عنوان تأثیر مهارتهای زندگی بر سلامت روان دانشجویان دانشگاه سمنان دریافتند که آموزش مهارتهای زندگی به طور معناداری سلامت عمومی دانشجویان گروه آزمایش را بهبود بخشیده است و باعث کاهش معنادارعلائم نشانههای بدنی، اضطراب وبی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. همسو با نتایج به دست آمدهی این پژوهش علی مدد، زهرا(1392) ،در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان نوجونان پرداخت ویافته ها نشان دادند که آموزش مهارتها درنشانه های جسمانی وکارکرد اجتماعی وکاهش نمره های اضطراب و افسردگی نوجوانان تأثیر معناداری داردو در ارتقای سطح سلامت روان تأثیر گذار است.در همین راستا شاویسی زاد(1391)، در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی برسلامت روان فرزندان شاهد وایثارگرپرداخت .یافته ها نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی به طور معنی داری موجب کاهش شکایت جسمانی، علائم افسردگی و اضطراب و موجب افزایش سلامت روان گروه آزمایش شده است.
آبکنار،عاشوری،پورمحمدرضای تجریشی(1391)، در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های شناختی، رفتاری، هیجانی و انگیزشی دانش آموزان با اختلال ریاضی به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های شناختی، رفتاری، هیجانی و انگیزشی دانش آموزان با اختلال ریاضی اثر معنی داری داشت. با توجه به این که تقویت این مهارت ها منجر به خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان می شود، برنامه ریزی جهت آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان با اختلال ریاضی اهمیت ویژه ای دارد. ...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
مبانی نظری و پیشینه ویژگی های جمعیت شناختی
در 9 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف
به ویژگیهای کلی هر فرد مانند جنسیت، تحصیلات، سن، تجربه کاری، الگوی نقش، نظام آموزشی و جایگاه اجتماعی وی در جامعه خود گفته می شود (پورداریانی، 1382).
مهمترین ویژگی های جمعیت شناختی
تجربه کاری
کارکنان سازمان در شغل یا صنعتی که کار خود را در آن آغاز می کنند، در بسیاری موارد دارای تجربه قبلی هستند. تجربه کاری قبلی در مسیر خاصی از فعالیت اقتصادی، همبستگی مثبتی با موفقیت دارد. همبستگی زیاد بین میزان موفقیت و تجربه قبلی نباید شگفت آور باشد.
از این رو، اکثریت کارکنان خواه موفق، خواه ناموفق که در صنعت خود، دارای تجربه قبلی بوده اند. توانایی آن را دارند که کارها را بهتر از رئیس و کارفرمای خود انجام دهند.
2الگوی نقش
خانواده و دوستان نیز به عنوان الگوی نقش برای بهره ور شدن موثر می باشند. حداقل ۴۰ درصد کارکنان موفق در خانواده های خود، تجربیات بهره وری را مشاهده نمودهاند. البته مشاهده موفقیت اشخاص دیگر نیز، کارکنان را متمایل به پذیرش مخاطره بهره وری می نماید (اصلانی، 1390). ...
...
پژوهش های انجام شده در داخل کشور
درباره رابطه بین خلاقیت و بهره وری ،تحقیقات کمتری انجام شده است.بر این اساس سعی کردهایم تا پژوهش های انجام گرفته را مورد بررسی قرار داده و از نتایج تجربی آن ها استفاده نماییم.
حسن زاده و همکارانش در (1390) طی مطالعات خود دریافتند که بین متغیرهای جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت تاهل و سابقه کاری و بهره وری کارکنان رابطه معناداری وجود ندارد.
سبزی علی آبادی (1388) در تحقیقی با عنوان اولویت بندی عوامل سازمانی مؤثر در ارتقای بهره وری نیروی انسانی در صنایع کوچک، نتایج زیر را به دست آوردند: کیفیت زندگی کاری، توانمند سازی کارکنان، و نظام انگیزشی به عنوان عوامل سازمانی مؤثر بر ارتقای بهره وری نیروی انسانی در نظر گرفته می شود.
در همین سال و در پژوهشی دیگر که توسط رحمتی اندامی و اسفندیاری (1388)، صورت گرفت؛ نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان داد که خلاقیت یکی از عوامل مؤثر بر بهره وری وظایف سازمانی کارکنان بوده و از جمله عوامل مهم جهت ارتقاء کمی و کیفی سطح تولیدات سازمان می باشد. ...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مبانی نظری و پیشینه احساس تنهایی (فصل دو)
در 27صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
احساس تنهایی:
رشد اجتماعی در بردارنده ارتباط سالم و منطبق با موقعیت در افراد است. تعلیم و تربیت، اگر به دنبال پرورش انسانهای رشد یافته باشد که هست؛ ناچار باید مسأله رشد اجتماعی را به عنوان یکی از زمینههای فعالیت خود، مورد ملاحظه قرار دهد. در کنار رشد در سایر مهارتهای تحصیلی پرداختن به جنبههای اجتماعی زندگی و کسب آمادگیهای لازم برای برقرای رابطهای سالم با دیگران، یکی از چالشهای فراروی نوجوانان و جوانان در حال پرورش و نیز به دنبال آن از وظایف دست اندرکاران تعلیم و تربیت است(حسینچاری و خیر، 1381). بررسی دقیق و موشکافانه روابط بین فردی برای اولین بار، توسط سالیوان (1953؛ به نقل از حسینچاری و خیر، 1381) در قالب روابط بینفردی جایگاه خود را در مباحث روانشناسی به دست آورد. سالیوان بر لزوم برقراری رابطه با دیگران، به دلیل ریشه داشتن آن در نیازهای اساسی انسانی تاکید میکند و بیکفایتی در ارضای نیاز به صمیمیت دیگران یا صمیمیت بین فردی را تحت عنوان تنهایی مطرح میکند. این احساس بیکفایتی، تجربهای ناخوشایند و عمیق است و میتواند ناشی از عدم ارضای نیاز ذاتی به تماس فیزیکی باشد. نیاز به تماس فیزیکی، برخی احتیاجات (عضلانی- ناحیهای) کودک را بر آورده میسازد.
یکی از متغیرهایی که اخیراً پژوهشهای زیادی را به خود اختصاص داده است، احساس تنهایی است. تنهایی یکی از تجارب معمول دوره جوانی و نوجوانی است (بارگ[1]و همکاران،1993؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390). تمایل به صمیمیت بین فردی با هر انسانی از زمان تولد تا مرگ وجود دارد و هیچ انسانی نیست که به خاطر از دست دادن آن مورد تهدید قرار نگیرد. انسان با نیاز به ارتباط و صمیمیت متولد میشود (فرام[2]، 1959؛ به نقل از هینریش و گالون[3]، 2006). ماهیت انسان به طور طبیعی اجتماعی است. از نظر بامیستر و لیری[4] (1995) نیاز به تعلق داشتن در انسان یک انگیزه اساسی را شکل میدهد و باعث افکار، هیجانات و رفتارهای بین فردی مثبت، پایدار و مهم است.
تعریف احساس تنهایی:
به نظر سالیوان (1953؛ به نقل از حسینچاری و خیر، 1381)، نیاز به برقراری ارتباط در بزرگسالی به شکل نیاز به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی بروز می کند و عدم ارضای آن، منجر به احساس تنهایی میشود. اوج نیاز به هم نوع در قالب احتیاج به محبت دیگران و تبادل محبت به منظور برقراری روابط دوستی صمیمانه یا در بالاترین سطح آن، نیاز به عشق نسبت به فردی دیگر متجلی میشود. ریشه تنهایی به نظر او، در عدم ارضای یکی از این نیازها، در مراحل مختلف است و همه آن ها میتوانند در قالب نیاز اساسی به تماس و صمیمیت بررسی شوند.
فرام رایکمن (1959؛ حجت، 1989؛ به نقل از حسینچاری و خیر، 1381)، ضمن ارایه شواهدی در تأیید نظریه سالیوان، خاطر نشان میکند که همه انسانها از تنها شدن هراس دارند و آستانه احساس تنهایی را متأثر از تاریخچه رشدی افراد میداند. به نظر وی، فقدان مستمر تماس فیزیکی در دوران کودکی، ممکن است به ناراحتیهای جسمانی و نیز عاطفی، اعم از احساس تنهایی منجر شود.
احساس تنهایی زمانی به وجود میآید که تماس و رابطه فرد با دیگران کاذب باشد؛ به نحوی که تجربه عاطفی مشترکی برای این رابطه دوجانبه فرد با دیگران متصور نباشد و انسان در فرایند تماس با دیگران، فاقد یک ارتباط حقیقی و صمیمانه باشد (ونهالست، کالی مستر، لواکس، اسکولت، انگلس و همکاران[5]، 2012).
گاتمن (1977؛ به نقل از حسینچاری و خیر، 1381) انزوای اجتماعی را معادل تنهایی به کار برده است. پرلمن و پپلائو (1982؛ به نقل از حسینچاری و خیر، 1381) تنهایی را بر حسب تفاوت و شکاف مابین سطح مطلوب و سطح موجود روابط اجتماعی افراد، با در نظر گرفتن جنبههای کمی و کیفی آن، تعریف کرده اند. به نظر آنها، مبنای احساس تنهایی، فاصله و شکاف بین آرمانهای فرد (آن چه میخواهد) و دستاوردهای او (آن چه به دست آورده است) در روابط و صمیمیتهای بین فردی است. هر چه این فاصله بیشتر باشد احساس تنهایی بیشتر است.
پارک هورست و هوپمیر[6] (1999) نیز تنهایی را به عنوان احساس ناراحتی از انزوا تعریف کردهاند. تنهایی در کودکان، نشان دهندۀ نارسایی و ضعف ارتباطهای بین فردی با همسالان است که به نارضایتی از روابط اجتماعی با دیگر کودکان منجر میشود (دان، دان و بیدوزا[7]، 2007).
میشلا[8] و همکاران (1982؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390) تنهایی را احساس ناخوشایندی میدانند که در نتیجۀ کاستی در شبکۀ روابط اجتماعی فرد به صورت کمی و کیفی و عدم دسترسی به روابط نزدیک و مطلوب با دیگران به وجود می آید. گزارشها حاکی از آن است که بیش از 66 درصد از دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی از تنهایی به عنوان مشکلی مهم یاد کرده اند (کلب و همکاران، 1995؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390).
احساس تنهایی، براساس بسیاری از تعاریف، تجربهای آزارنده و پریشان کننده است (پارلمن[9]، 1983؛ ویس[10]،1987؛ به نقل از جوکار و سلیمی،1390) که مشکلات روانشناختی و جسمانی، شدیدی را به دنبال دارد (دیتوماسو و اسپینر[11]،1997؛ به نقل از جوکار و سلیمی،1390).
«تنهایی»، حالتی ناراحت کننده است و زمانی به وجود میآید که بین روابط بین فردی، که فرد تمایل دارد آن را داشته باشد و روابطی که وی در حال حاضر دارد، فاصله وجود داشته باشد (پپلو و پرلمن[12]، 1982). این تعریف بر خصوصیت عاطفی احساس تنهایی تأکید میکند. تنهایی یک تجربه عاطفی ناراحت کننده است، اما بر عنصر شناختی نیز تأکید دارد. به این صورت که «تنهایی» ناشی از این ادراک است که ارتباطات اجتماعی فرد برخی از انتظارات او را برآورده نمیکند.
[1] . Barge
[2] . Fromm, E.
[3] . Heinrich, L. M.; & Gullone , E.
[4] . Baumeister, R . F.; & Leary, M. R .
[5] . Vanhalst, Klimastra, Luyckx, Scholte, Engels et al.
[6] . Parkhuurst, J.T., & Hopmeyer, A.
[7] . Dunn, J.C., Dunn, J.G., & Bayduza, A.
[8] . Michela
[9] . Perlman, D.
[10] . Weiss, R. S.
[11] . DiTommaso, E. , & Spinner, B.
[12] . Peplau, L. A.; & Perlman, D.
...
ویژگیهای افراد دارای احساس تنهایی:
...
) پیشینه مطالعاتی
الف) تحقیقات انجام شده در داخل کشور
فرشید فر، عطایی و فرازی (1392) در پژوهشی تحت عنوان بررسی نگرش، کاربرد و تاثیر تلفن همراه و پیام کوتاه در نوجوانان در نمونهای با تعداد 500 نفر دانش آموز سال سوم راهنمایی که به صورت طبقهای تصادفی انتخاب شدند به این نتایج دست یافتند که استفاده از تلفن همراه در زمینه غفلت دانشآموزان دختر و پسر از کارهای روزمره، تاثیر معناداری دارد. پسران بیشتر از دختران گرایش به استفاده از تلفن همراه در رابطه با موضوعات جنسی دارند. استفاده از تلفن همراه در میان دختران بیشتر از پسران باعث افزایش استرس و تنش می شود. نوجوانان بر این باورند تلفن همراه ابزاری است که با آن از طرف والدین کنترل میشوند و در این زمینه کنترل پسران نسبت به دختران بیشتر گزارش شده است. در نتیجه وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان به حدی است که اکثراً به غیر از مواقع خالی شدن شارژ (در پسران) و مزاحمت تلفنی (در دختران) تلفن همراه خویش را خاموش نمیکردند. انگیزه نوجوانان در استفاده از تلفن همراه به سطح سرگرمی، وقت گذرانی و تماس تلفنی با جنس مخالف تنزل پیدا کرده و نیز هیچ اهمیتی به محتوای پیام های ارسالی و دریافتی در هیچ مقطعی داده نمی شود.
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
در 33صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
منشأ مفهوم تابآوری از پژوهشهای روانشناختی اولیه در مورد کودکانی به دست آمد که به موقعیتهای ناخوشایند زندگی آسیبناپذیر بودند. بهمرورزمان کلمه «آسیبناپذیر» بهوسیله تابآوری جایگزین شد و زمینه جدیدی از نظریه و تحقیق به وجود آمد. مفهوم تابآوری از دهه 1800 آشکار شد و تاکنون نیز ادامه دارد (جکسون، فیرتکو و ادنبورق[1]، 2007).
تحقیق سلیگمن[2] (1990) «روی درماندگی آموختهشده[3]» معلوم کرد که افراد میتوانند برای منفعل بودن و ناامیدی از حل مسائل، هنگامیکه فعالیتهای آنان طبق انتظار پیش نمیرود و به پاداش نمیانجامد، شرطی شوند. سپس سلیگمن دریافت که افراد وقتی به این باور میرسند که تلاشهایشان میتواند با موفقیت همراه باشد، خوشبینی نیز آموخته میشود و این مفهوم تابآوری را برای ما روشن میکند.
تابآوری به فرآیند پویایی انطباق مثبت با تجربههای آسیبزای زندگی اطلاق میشود (لاتار وچیچتی،2000) که «مقاومت در برابر استرس» (گارمزی، 1985)، یا «رشد پس ضربهای» (شاو، جوزف و لینلی[4]، 2005؛ سنول-دوراک و آیواسیک، 2010) هم نامیده شده است. پس تابآوری، پدیدهای بیشتر از زنده ماندن در مقابل استرسها و تلخیهای زندگی است (بونانو[5]،2004). بنا به تعریفی از اولسون و همکاران (2003) تابآوری به انطباق موفقی گفته میشود که در مصائب ناتوان ساز آشکار میشود. این تعریف بیانگر این است که تابآوری مستلزم این است که فرد بین عوامل مشکلساز و مثبت محافظتکننده تعامل برقرار کند. آریهارت[6] (2005) بیان داشت که ماهیت تابآوری توانایی برای برگشت از استرس بهطور مؤثر و به دست آوردن عملکرد خوب باوجود مشکل است. ازنظر والش[7] (2006)، تابآوری شامل تعامل بین عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی است که اغلب تأثیر چالشهای استرسزای زندگی را تعدیل میکند. کروگر و پرینسلو[8] (2008) اظهار کردند که تابآوری سازهای پیچیده است و توسط محققان بهصورت فرآیند رشدی پویا، آمادگی یا ظرفیت یا پیامد مثبت حفظشده، تعریفشده است. تابآوری به یکی از مفاهیم مهم در تحقیقات و نظریههای سلامت روانی در دهههای گذشته تبدیلشده است. درحالیکه بعضی افراد بهطور طبیعی تاب آور هستند برخی دیگر برای داشتن آن باید تلاش کنند (گریفیت[9]،2007). گرچه تعاریف زیادی از تابآوری ارائهشده است اما بهطورکلی واژه تابآوری به عوامل و فرآیندهایی اطلاق میشود که خط سیر رشد را از رفتارهای مشکلزا و آسیب روانشناختی قطع کرده و باوجود مشکلات و شرایط ناگوار به پیامدهای سازگارانه منتهی میکند.
برخی از ویژگیهای مرتبط با تابآوری را میتوان یاد داد و تقویت نمود. با یک جمعبندی کلی میتوان تابآوری را شامل این موارد دانست: حفظ آرامش در هنگام رویارویی با فشار، انعطافپذیری در مقابل موانع، حفظ خوشبینی و احساسات مثبت در دشواریها، اجتناب از راهبردهای فرسایشی. علاوه بر آن افراد تاب آور بهطور عادی قادر به تفکر خلاقانه و منعطف درباره حل مشکلات میباشند و هر وقت نیاز باشد از افراد دیگر کمک میگیرند و به دیگران هم در مواقع بحرانی کمک میکنند. این افراد دارای درجاتی از سلامتی و استقلال هستند. آنها به تواناییهایشان برای تغییر محیط باور دارند (بوگار و هولس- کیلاکی[10]، 2006).
جدول 1-2 عوامل تأثیرگذار بر تابآوری
عامل/عوامل مؤثر |
رابطه با تابآوری |
سال |
شهر/کشور |
تعداد |
عنوان مقاله |
خودکارآمدی، عزت نفس بالا، حس امیدواری و کنترل فردی |
مثبت |
1985 |
بریتانیا |
مروری |
تابآوری در مواجهشدن با مصیبتها و سختیها |
محیط حمایتی خانواده |
مثبت |
1979 |
سنگاپور |
مروری |
عوامل حمایتی در پاسخدهی کودکان به استرس و شرایط نامساعد |
ویژگیهای فردی، حمایت خانوادگی و تعامل مثبت والدین با فرزندان |
مثبت |
2004 |
پنسیلوانیا |
مروری |
رفتارهای خطرناک و تابآوری در میان نوجوانانی که بهطور جسمی مورد سوءاستفاده قرارگرفتهاند. |
عامل/عوامل مؤثر |
رابطه با تابآوری |
سال |
شهر/کشور |
تعداد |
عنوان مقاله |
خلاقیت و استفاده از راهبردهای فراشناختی |
مثبت |
1389 |
شوشتر |
386 |
رابطه راهبردهای فراشناختی و خلاقیت با تابآوری در دانشجویان |
سرسختی |
مثبت |
1387 |
اردبیل |
100 |
بررسی ارتباط بین سرسختی روانشناختی و خود تابآوری با فرسودگی شغلی |
استفاده از مهارتهای مقابلهای |
مثبت |
1388 |
تهران |
27 |
اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تابآوری در افراد وابسته به مواد |
مذهب و معنویت |
مثبت |
1390 |
کرمانشاه |
100 |
بررسی رابطه سلامت روان و هوش معنوی با تابآوری در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه |
با توجه به جدول 1-2، صفات فردی مثل سرسختی (نریمانی و مسلم، 1387)، خلاقیت و استفاده از راهبردهای فراشناختی (بشارت و عباس پوردوپلانی، 1389)، استفاده از مهارتهای مقابلهای (جعفری، اسکندری، سهرابی و دلاور، 1388) و مذهب و معنویت (حمید، کیخسروانی، بابامیری و دهقانی، 1390) در تابآوری مؤثر است. همچنین ازنظر روتر[11] (1985) خودکارآمدی، عزتنفس بالا، حس امیدواری، کنترل فردی، مهارتهای حل مسئله باعث مقابله موفق با سختیها میشود. درحالیکه حس درماندگی، احتمال اینکه یک بدبختی به بدبختی دیگری بیانجامد را افزایش میدهد. در تحقیقی دیگر روتر (1979) دریافت که محیط خانواده یک عامل حمایتی و منسجم است که بر تابآوری تأثیرگذار است. پرکینز و جونز[12] (2004) علاوه بر حمایت خانواده سه عامل دیگر را مطرح کردند: 1- ویژگیهای فردی 2- تعامل مثبت والدین با فرزندان 3- عوامل فرا خانوادگی مثل ارتباط مثبت با افرادی در خارج از محیط خانواده، فعالیتهای فوقبرنامه و جو مناسب مدرسه که باعث میشود نوجوانان در برابر بروز برخی رفتارهای پرخطر مقاومت کنند. درمجموع افراد تاب آور از سه منبع حمایتهای اجتماعی و شخصی، تواناییهای درونی و فردی، مهارتهای شخصی و حل مسئله برخوردارند.
...
اکبری، زهرا. وفایی، طیبه و خسروی، صدر اله. (1389). بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی و میزان تابآوری همسران جانبازان. طب جانباز،3،10، 17-12.
آقا یوسفی، علیرضا و شریف، نسیم. (1389). بررسی همبستگی بین بهزیستی روانی و حس انسجام در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی - واحد تهران مرکز. پژوهنده، 15، 6، 279-273.
بشارت، محمدعلی. (1387). رابطه نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی و درماندگی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی. پژوهشهای نوین روانشناسی (روانشناسی دانشگاه تبریز)، 3، 10، 40-17.
بشارت، محمدعلی. صالحی، مریم. شاهمحمدی، خدیجه. نادعلی، حسین و زبردست، عذرا. (1387). رابطه تابآوری و سختکوشی با موفقیت ورزشی و سلامت روانی در ورزشکاران. روانشناسی معاصر،3، 2، 49-38.
بشارت، محمد و عباس پوردوپلانی، طاهره. (1389). رابطه راهبردهای فراشناختی و خلاقیت با تابآوری در دانشجویان. روانشناسی اجتماعی (یافتههای نو در روانشناسی)، 5، 14، 124-111.
بهادری خسروشاهی، جعفر و هاشمی نصرتآباد، تورج. (1390). رابطه امیدواری و تابآوری با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان. اندیشه و رفتار (روانشناسی کاربردی)، 6، 22،50 -41.
به پژوه، احمد و رمضانی، فریدون. (1384). بررسی رضایت زناشویی والدین کودکان کمتوان ذهنی و کودکان عادی. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز،22، 4(پیاپی 45)، 81 -72.
ثنایی، باقر. (1378). مثلث سازی و مثلثهای پاتولوژیک در مشاوره خانواده. مجموعه مقالات همایش سراسر مشاوره، تهران: سازمان بهزیستی.
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
پیشینه و مبانی نظری اختلالات رفتاری در کودکان (فصل دو)
در 38صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
اختلالات رفتاری
اختلالات رفتاری، گروهی از رفتارها هستند که بیمار به وسیله آنها به طور مکرّر حقوق اساسی دیگران را نقض میکند و یا قواعد اجتماعی را زیر پا میگذارد. این اختلال در دوران کودکی یا نوجوانی شکل میگیرد و در پسران بیشتر از دختران شایع است. این نوع اختلالات روانپزشکی نه تنها خود فرد، بلکه خانواده و جامعه را نیز دچار مشکل می کند(برادفورد[1]، 2002). اختلالات رفتاری در جوامع مختلف شیوع نسبتا یکسانی دارد(ماتیسن[2] و همکاران، 2007).
بسیاری از کودکانی که اختلالات رفتاری دارند وقتی به دوران بزرگسالی رسیدند، اختلال آنها تا حدود زیاد و یا به طور کلی برطرف می شود. لیکن در تعدادی از موارد اختلال در بزرگسالی نیز ادامه می یابد.(گرشنگ و ویلسن[3]، 2003). بسیاری از رفتارهای مرتبط با اختلالات رفتاری ظاهری شبیه نافرمانیها و سرکشیهای معمولی دوران کودکی دارند امّا بسیار شدیدتر و جدیتر هستند. بیمارانی که دچار اختلال رفتاری هستند نوعاً نسبت به سلامت و خوشی دیگران بیتوجهند. حس همدردی در آنها پایین است و غالباً رفتارهای دیگران را برای خود تهدیدآمیز و خصمانه تلقی میکنند. در نتیجه، غالباً واکنش پرخاشگرانهای به این تهدیدهای خیالی نشان میدهند و رفتارهای خود را اینگونه توجیه مینمایند.
برخی از این بیماران ممکن است اعتماد به نفس ضعیفی داشته باشند در حالی که برخی دیگر ممکن است ارزش بیش از حدّی برای خود قایل باشند. این بیماران غالباً بیرحم و سنگ دل اند و احساس گناه اندکی میکنند و حتی هنگامی که ظاهراً خطای خود را میپذیرند، بیشتر ترفندی است برای جلوگیری از تنبیه شدن.
رفتار پرخطر و بیپروا، مشخصه غالب بیمارانی است که دچار اختلال رفتاری هستند. آنها ممکن است در سنین پایین به رفتارهای جنسی، سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و استعمال مواد مخدر روی آورند و باعث مشکلات قانونی گردند. در بسیاری موارد، بیمارانی که اختلال رفتاری دارند دارای ضریب هوشی کمتر از سطح میانگین و عملکرد تحصیلی پایینی هستند. افکار مربوط به خودکشی یا اقدام برای خودکشی نیز دربین آنان دیده میشود.
پژوهشهای اخیر نشان میدهد که برخی کودکانی که دچار اختلال رفتاری بودهاند پس از رسیدن به دوران بزرگسالی، افرادی متعادل، سالم و موفق و با عملکرد اجتماعی عادی شدهاند. هر چند، برخی از آنها ممکن است این اختلال را در بزرگسالی نیز حفظ کرده و یا دچار اختلالات دیگری نظیر اختلال شخصیت جامعهستیزی و سوء مصرف مواد گردند(تلی اوغلو، 2013).
کودکان با مادران افسرده بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات رفتاری اضطرابی هستند(ولر [4]و همکاران، 2000). در دهه های اخیر هر چند وضعیت اقتصادی کلی در جوامع بهبود یافته است، لیکن اختلالات رفتاری کودکان کمتر نشده است(اسکات[5]، 2010).
در بروز این اختلالات فرضیه های متعددی ابراز شده، که هیچ یک توجیه کننده نمی باشد(بروک[6] و همکاران، 2003). و هر یک وجهی از رفتارهای ناهنجار کودکان و نوجوانان را بررسی می کند(روزن ویگ[7] و همکاران، 2008؛ دناتلی[8] و همکاران، 2010؛ کیس [9]و همکاران، 2008).
از سوی دیگر در همبستگی اختلالات روانپزشکی مادران و اختلالات هیجانی و رفتاری فرزندان به عامل ژنتیک و تغییرات نوروبیولوژیک نیز اشاره شده است (رادائو و ون دل هیوول ائا[10]، 2010؛ سیور و وینشتاین[11]؛ 2009؛ استنلی و سیور[12]، 2010).
اختلالات رفتاری دارای چهار نوع عمده میباشند:
بسیاری از رفتارهای مرتبط با اختلالات رفتاری ظاهری شبیه نافرمانیها و سرکشیهای معمولی دوران کودکی دارند امّا بسیار شدیدتر و جدّیتر هستند. بیماران ممکن است نسبت به دیگران رفتار پرخاشگرانه یا قلدرمآبانه داشته باشند و با آنها وارد دعوا و زد و خورد شوند. این بیماران ممکن است تمایل به دروغگویی، غیبت از کلاسهای درس، فرار از خانه یا سوء مصرف مواد داشته باشند. رفتارهای پرخطر و بیپروا از مشخصههای بیمارانی است که دچار اختلال رفتاری هستند(سیف نراقی و نادری، 1380).
برخی عوامل در ایجاد اختلال رفتاری نقش برجستهای دارند. این عوامل شامل تعارضات در محیط خانوادگی کودک از جمله بهرهکشی، بیتوجهی، مشکلات زناشویی والدین و اعتیاد آنها میباشد. اگر پزشک کودک به اختلال رفتاری مشکوک شود احتمالاً او را به یک متخصص سلامت روان معرفی میکند. متخصص، به مشاهده رفتار کودک میپردازد. به علاوه، آزمونهای استاندارد یا سایر ابزارهای ارزیابی روانی ممکن است مورد استفاده قرار گیرد تا تشخیص اختلال رفتاری قطعی گردد.
پژوهشهای جدید نشان میدهند که یک رویکرد چند وجهی شامل روان درمانی غالباً موثرترین روش برای درمان اختلالات رفتاری است. اکثر بیمارانی که اختلال رفتاری دارند وقتی به دوران بزرگسالی میرسند مشکلشان برطرف میگردد امّا تعدادی از بیماران مشکلشان در دوران بزرگسالی نیز ادامه مییابد و به اختلال شخصیت جامعهستیزی تبدیل میشود(همان منبع).
نکته مهم در تعاریف اختلالات رفتاری، تعریفی از رفتار و بهنجاری و نابهنجاری آن است. منظور از رفتار بهگونهای که در روانشناسی تعریف شده آن دسته از حالات، عادات، اعمال و گفتار است که همواره قابلمشاهده، اندازهگیری، ارزیابی و بررسی و پیشبینی باشد.
اماتمیز مفهوم نابهنجار از بهنجار کار دشواری است اگرچه ملاکهای متعددی برای این تمییز مطرح شده، ولی کافی نیستند. در واقع میتوان گفت که بهنجاری و نابهنجاری روی یک پیوستار قرار دارند و همین امر است که تمایز روشن بین این دو مقوله را دشوار میسازد. نابهنجاری، همان بهنجاری است اما دچار افراط یا تفریط شده است. با وجود مسائل مطرحشده، معیارهایی وجود دارد که اگرچه ناکافی هستند ولی به این تمایز کمک میکنند. یکی از ملاکها این است که آیا رفتار باعث درد و رنج میشود یا خیر. معمولا رفتار نابهنجار باعث ناشادی افراد میشود. ملاک دیگر این است که بررسی شود یک رفتار تا چه حد ناسازگارانه است، به این معنا که آیا این رفتار با بهروزی فرد و جامعه تداخل میکند یا خیر. ملاک سوم، بررسی این وضعیت است که آیا رفتار بر اساس زمان و مکان قابل توجیه عقلانی است یا خیر. ملاک چهارم، بررسی میزان کنترلی است که فرد بر رفتارش دارد. معمولا رفتارهای نابهنجار در کنترل و احاطه فرد قرار ندارند. ملاک بررسی این موضوع این است که آیا رفتار حاضر، از جمله رفتارهایی است که با قراردادهای اجتماعی(هنجار اجتماعی) در تضاد است و این رفتار توسط گروه اقلیت یا اکثریت مورد توجه است یا نه. رفتارهایی که با ارزشهای جامعه تطابق ندارند و توسط اقلیتی از جامعه بروز میکنند، میتوانند نابهنجار تلقی شوند(سیف نراقی و نادری، 1380)..
همچنین در تعریف اختلال رفتاری باید به میزان، شدت، طول مدت، سن و موقعیتی که رفتار در آن بروز میکند توجه داشت.
● میزان: به این نکته که رفتار در یک دوره زمانی چقدر رخ میدهد، اشاره دارد. گاهی بیشتر کودکان بدون اجازه از جای خود بلند میشوند، کتککاری میکنند اما کودکی که هر روز نزاع میکند یا هر دو دقیقه از جایش برمیخیزد، میزان بالا و غیرعادی از اینگونه رفتارها را نشان میدهد.
●شدت: به نیرومندی یا بزرگی رفتار اشاره دارد. برای مثال چنانچه کودکی به خاطر ناکام شدن در رسیدن به هدف با مشت بر روی میز بزند، ممکن است ضربهای که به میز میزند به گونهای باشد که سر و صدای زیادی ایجاد کند و یا اینکه به قدری شدید باشد که به دست یا میز آسیب وارد کند. مورد اول پاسخی عادی در نظر گرفته میشود، اما مورد دوم رفتار شدیدتر به عنوان واکنشی غیرعادی تلقی میگردد.
[1]Bradford R
[2]Mattison RE
[3]Gershng BS, Baer L, Wilson K
[4]Weller EB
[5]Scott S
[6]Brook DW
[7]Rosenzweig JM
[8]Donatelli JL
[9]Keyes M
[10]Radaue J, Van Den Heuvel OA
[11]Siever LJ, Weinstein LN
[12]Stanley B, Siever LJ
...
منابع فارسی
آدامز، م (1379). روانشناسی کودک محروم از پدر، ترجمه خسرو باقری و محمد عطاران، چاپ دوم، انتشارات موسسه منادی تربیت
آنتونی موریاتی: روانشناسی ساتانیسم (شیطان پرستی) :مترجم: مهدی گنجی ویراستار: دکتر حمزه گنجی ناشر: نشر ساوالان.
اتکینسون، ریتا ال و همکاران، متن کامل زمینه ی روانشناسی هیلگارد. ترجمه ی محمد تقی براهنی و همکاران، تهران، انتشارات رشد، 1385.
احمد پور، محمد، 1388، بررسی رابطه بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی مدیران شعب بانک سپه، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، دانشکده مدیریت.
احمدی،محمدی (1380). بررسی اثربخشی آموزش های حل مساله بر برخی از ویژگی های شخصیتی نوجوانان تحت پوشش مراکز شبانه روزی استان تهران،پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشگاه علامه طباطبایی
ﺍﺧﺘـﯿﺎﺭی، ﺡ .، ﺻـﻔﺎﯾﯽ، ﻩ .، ﺍﺳـﻤﺎﻋﯿﻠﯽ ﺟﺎوﯾـﺪ، ﻍ .، ﻋﺎﻃﻒ وﺣﯿﺪ، ﻡ.، و ﻋﺪﺍﻟﺘﯽ، ﻩ. (1386). ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺭوﺍﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎی ﻓﺎﺭﺳﯽ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺁﯾﺰﻧﮏ، ﺑﺎﺭﺕ، ﺩﯾﮑﻤﻦ و
اختیاری، حامد و همکاران. تکانشگری و ابزارهای گوناگون ارزیابی آن. بازبینی دیدگاهها و بررسی های انجام شده (1387). مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال چهاردهم، شماره 3، 247-257.
اﺧﺘﻴﺎری، ﺣﺎﻣﺪ؛ رﺿﻮان ﻓﺮد، ﻣﻬﺮﻧﺎز و ﻣﻜﺮی، آذرﺧﺶ. (1387). ﺗﻜﺎﻧﺸﮕﺮی و اﺑﺰارﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ارزﻳﺎﺑﻲ آن: ﺑﺎزﺑﻴﻨﻲ دﻳﺪﮔﺎه ﻫﺎ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎی اﻧﺠﺎ م ﺷﺪه. ﻣﺠﻠﻪ رواﻧﭙﺰﺷﻜﻲ و رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ اﻳﺮان. ﺷﻤﺎره .3
اختیاری، حامد؛ صفایی، هومن؛ اسماعیلی جاوید، غلامرضا؛ عاطف وحید، محمدکاظم؛ عدالتی، هانیه؛ مکری، آذرخش (1387). روایی و پایایی نسخه های فارسی پرسشنامه های آیزنک، بارت،دیکمن و زاکرمن در تعیین رفتارهای مخاطره جویانه و تکانشگری. مجله رواپزشکی و روان شناسی بالینی ایران،سال چهاردهم،شماره سوم،326-336.
افروز، غلامعلى، و صالح، علیرضا (1387).استرس در محیط هاى شغلى و روش هاى مقابله. تهران: دانشگاه الزهرا .
اکوچیان، شهلا، رو حافزا، حمیدرضا، حس نزاده، اکبر، و محمدشریفى، حمیده (1388). ارتباط حمایت اجتماعی با راهبردهای مقابله با استرس در پرستاران بخش روانپزشکی. مجله دانشگاه علوم پزشکى گیلان، دوره18، شماره69، 41-46.
بابایی، ناصر (1391).نگرشی بر پدیده بی سرپرستی ومشکلات فرزندان دور از خانواده .روزنامه اطلاعات.
بساک نژاد، سودابه؛ هومن، فرزانه؛ قاسمی نژاد، محمد علی (1391). رابطه بین سبک های مقابله اجتنابی شناختی رفتاری و اختلال خوردن در دانشجویان، مجله اصول بهداشت روانی، سال چهاردهم، شماره 55، صفحه 278-285.
بشارت (1386). رابطه بین ابعاد شخصیت و سبک های مقابله با استرس. روانشناسی دانشگاه تبریز، پاییز1386.شماره7،30-54.
بیرامی، منصور؛ بخشی پور رودسری، عباس، فخاری، علی و خاکپور، زهرا (1390).مقایسه ی تکانشگری و خرده مقیاس های آن در بیماران مبتلا به اختلالات خوردن، وسواس و گروه بهنجار.تحقیقات علوم رفتاری، دوره9، شماره5، ویژه نامه اختلالات روان تنی 1390،365- 372.
پارسامنش، فریبا؛ برجعلی، احمد و منصوبی فر، محسن(1390). اثربخشی برنامه آموزش مهارت مدیریت استرس بر کیفیت زندگی زنان شاغل. فصلنامه تازه های روانشناسی صنعتی/سازمانی. سال دوم، شماره 7، تابستان 1390، 43- 52....
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 100 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه ارزیابی عملکرد
در 55صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
ارزیابی عملکرد
مقدمه
سازمان ها باید از طریق کارکنان به اهداف گروهی برسند، لذا نحوه ی انجام کار کارکنان در تحقق اهداف موثر می باشد. در نتیجه، بازبینی و شناسایی نحوهی انجام کار نیروی انسانی و توسعه ی برنامه های لازم برای بهبود عملکرد، یک قسمت مهم از فعالیت های مدیریت سازمان است. این مهم از طریق فرآیند ارزیابی عملکرد نیروی انسانی صورت می گیرد.(زارعی متین، 1379، ص 151) ارزیابی عملکرد، یکی از رویکردهای مهم مدیران برای دستیابی به موفقیت است تغییرات سریع محیطی، تشدید فضای رقابتی، افزایش روز افزون انتظارات جامعه و... نیاز به مدیریت ارزیابی عملکرد را اجتناب ناپذیر کرده است.( ید اللهی فارسی، 1384ف ص13)
2-2- عملکرد
از عملکرد تعاریف مختلفی ارائه شده است، َآنچه در تمامی این تعاریف مشترک است، نحوه ی انجام وظایف و مسئولیت های محوله می باشد. در بعضی تعاریف عملکرد نیروی انسانی را بهره وری اطلاق کرده انداما باید توجه داشت عملکرد در ورای مفهوم خروجی یا ساده قرار دارد و عبارت است از مجموع رفتارهای در ارتباط با شغل که افراد از خود نشانی می دهند.(گریقین،1380، ص132)
توافق کلی وجود دارد که مفهوم عملکرد، به طریقی با فرآیند استراتژی سازمانی در ارتباط می باشد، اما در مورد معنی دقیق آن، آشفتگی و سردرگمی وجود دارد. دیکشنری آکسفورد، عملکرد را به دو روش تعریف می کند؛
1- فرآیند یا طریقه عمل کردن
2- یک اقدام یا موفقیت قابل توجه و مهم
دنیای کلمات، این مفاهیم عملکرد، احتمالاً هم به معنی روشی که کسب و کار اداره می شود و هم به معنی یک پیامد موفقیت آمیز، درک می شود. مدیران باید هر دو تفسیر را در نظر بگیرند، زیرا هم فرآیند ها و هم نتایج، موفقیت سازمان را تحت تأثیر قرار می دهند.(lngram , 1996 , p5)
بر اساس نظر Walker و Stottt، می توان عملکرد را به وسیله سه فاکتور زیر، مشخص نمود:
1- توانایی
2- محیط کاری
3- انگیزش
این ارتباط در نمودار2-1 نشان داده شده است.(Bamber el al , 2001 , P124)
(محیط *انگیزش* توانایی)= تابع عملکرد (Ability*motivation*Work environment)Performance = f |
نمودار2-1: ابعاد عملکرد بر اساس نظر Walker و Stott
(Bamber el al , 2001 , P124)
بر اساس نظر صاحب نظران دیگر، می توان متغیرهای دیگری را به این معادله وارد کرد. طبق نظر هرسی و بلانچارد می توان عملکرد را تابعی از عوامل، توانایی و آمادگی، وضوح با درک نقش، حمایت سازمانی، انگیزش با تمایل، بازخورد عملکرد، اعتبار، سازگاری محیطی دانست، که در نمودار2-2 نشان داده شده است. (رضائیان، 1386، ص 419):
( سازگاری محیطی * اعتبار* بازخورد* انگیزش* حمایت* شناخت* توانایی) = تابع عملکرد (A*W*U*S*E*F*V)Performance = f |
نودار 2-2: ابعاد عملکرد از نظر هرسی و بلا نچارد
(رضائیان، 1386، ص 419)
هرسی[1] و گلداسمیت، مدل ACHIEVE را به منظور مدیریت عملکرد و اثر بخش طرح ریزی کردند و هفت متغیر عملکرد رابه شرح ذیل در نظر گرفتند:
1- توانایی[2]
اصطلاح توانایی به دانش و مهارت های پیروان گفته می شود( البته توانایی در به انجام رساندن توفیق آمیز یک تککلیف). لازم است به یاد داشته باشیم که شایستگی افراد عمومیت ندارد. از اجرای کلیدی اینها هستند؛ دانش مربوط به تکلیف (کارآموزی رسمی و غیررسمی که کامل کردن تکلیف را تسهیل می بخشد)، تجربه ی مربوط به تکلیف (تجربه ی کاری قبلی که به تکمیل توفیق آمیز تکلیف کمک می کند) و قابلیت های مربوط به تکلیف(توانایی بالقوه و یا صفات ممیزه ای که اتمام توفیق آمیز کار را تقویت می کند). در تحلیل عملکرد باید پرسیده شود: آیا این شخص دانش و مهارت های لازم را برای تکمیل کردن توفیق آمیز این تکلیف دارد، یا خیر 9(بلانچارد و هرسی، 1378، صص425-424)
2- انگیزه[3]
این یک واقعیت است که برخی از افراد نسبت به دیگران تلاش بیشتری می کنند. نتیجه این می شود که در سازمان، این گونه افراد نسبت به همکاران هوشمند و با ذکاوت خود عملکرد بهتری ارائه نمایند. بدین دلیل عملکرد فرد در سازمان تنها به توانایی وی بستگی ندارد، بلکه انگیزش هم در این فرآیند نقشی مهم ایفا می کند. در موقع انگیزش تمایل به انجام کار است و درگرو توانایی فرد، تا بدان وسیله نوعی نیاز تأمین گردد.(رابینز، 1386، ص72)
3- محیط[4] (تناسب محیطی)
عملکرد صرفاً به کنش خصایصی که در فرد است مربوط نیست، بلکه به سازمان و محیط نیز مربوط می شود. حتی با وجود داشتن حداکثر انگیزش و همه ی مهارت های لازم، ممکن است افراد اثر بخش نباشند. مگر آنکه حمایت و هدایت سازمانی مورد نیاز خود را دریافت دارند و کارشان با نیازهای سازمان و محیط آنها سازش داشته باشد.( بلانچارد و هرسی، 1378، ص 423)
عناصر کلیبدی عوامل محیطی عبارتند از: رقابت، تغییر شرایط بازار، آئین نامه های دولتی و... دقت به این مسأله بسیار مهم است، که اگر مشکل محیطی از قدرت اختیار پیروان خارج باشد دیگر نباید در مورد عملکرد به آنان پاداش داد و با تنبیهشان کرد.(حقیقی، 1380، ص 187)
4- اعتبار[5]
مدیران باید بتوانند تصمیماتی را که بر شغل و کار مردم تأثیر می گذارند با دلیل و مدرک و توجیه لازم همراه کنند. در تحلیل عملکرد، مدیران باید به طور مستمر در مورد اعتبار فعالیت های پرسنل نظیر تحلیل شغل، تقاضای استخدام، ارزیابی، کارآموزشی، ترفیع و اخراج، بررسی لازم را به عمل آورند.(بلانچارد و هرسی، 1378، ص 424)
5- ارزیابی[6]
ارزیابی به بازخورد روزانه عملکرد و مرورهای گاه به گاه گفته می شود. روند بازخورد مناسب به پیرو اجازه می دهد که پیوسته از چند وچون انجام کار مطلع باشد. زیرا دلیل بسیاری از مشکلات عملکرد، نبودن آموزش لازم و بازخورد عملکرد است.(حقیقی، 1380، ص 187)
6- وضوح[7] (درک نقش)
به درک و پذیرش نحوه ی کار، حل و چگونگی انجام آن گفته می شود. برای آنکه پیروان درکی کامل از مشکل داشته باشد، باید مقاصد و اهداف عمده، نحوه ی رسیدن به این مقاصد و اهداف و اولولیت های اهداف و مقاصد ( چه هدفهایی در چه زمانی بیشترین اهمیت را دارند.) بر ایشان کاملاً صریح و واضح باشند.(بلانچارد و هراسی، 1378، ص 425).
[1]-Hersey
[2]-Ability
[3]-Incentive
[4]-Environment
[5]-Validity
...
-26-2-4-در تحقیقی که در قالب رسالهی دکتری تحت عنوان «محک و بررسی هوش فرهنگی و هوش عاطفی در بهبود مهارت های رهبری تحول آفرین[1] جهانی» توسط Maria V در سال 2007 انجام گرفته است، محقق به بررسی ارتباط هوش عاطفی و هوش فرهنگی با رهبری تحول آفرین پرداخته است و به این نتایج رسیده است:
الف: بین مهارتهای بُعد فردی (خودآگاهی و خود مدیریتی ) هوش عاطفی و مهارت های بُعد فردی رهبری تحول آفرین (رهبری کاریزماتیک و انگیزش و توانایی نفوذ ) ارتباط وجود دارد.
ب: بین مهارتهای بعد فردی (هوش فرهنگی انگیزشی) هوش فرهنگی و مهارت های بعد فردی رهبری تحول آفرین (رهبری کاربرماتیک و انگیزش و توانایی نفوذ) ارتباط وجود دارد.
ج: بین مهارت های بعد فردی (هوش فرهنگی رفتاری) هوش فرهنگی و مهارت های بعد فردی رهبری تحول آفرین (الهام) ارتباط وجود دارد.
2-26-2-5- در تحقیقی که در قالب رساله ی دکتری تحت عنوان « روابط بین هوش اجتماعی هوش عاطفی و هوش فرهنگی و افشاء فرهنگی»توسط Kem Anne C در سال 2007 انجام گرفته است، محقق سه نوع هوش فرهنگی، هوش اجتماعی و هوش عاطفی پرداخته و این مسأله را بررسی کرده است که چگونه آنها ساختارها و زیر مجموعه هایی مجزا و مرتبط از هوش اجتماعی است و به نتایج ذیل دست یافته است:
الف: هوش فرهنگی و هوش عاطفی و هو ش اجتماعی، ساختارهایی متفاوت و مجزا هستند.
ب: ساختار هوش عاطفی یک زیر مجموعه از هوش اجتماعی را در بر می گیرد.
ج: ساختار هوش فرهنگی یک زیر مجموعه از هوش اجتماعی را در بر می گیرد.
[1]-Transformational Leadership
....
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 54 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری استرس(فصل دو)
در 54صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مفهوم استرس
استرس را یکی از جنبه های طبیعی و اجتناب ناپذیر زندگی انسان معاصر خوانده اند که به اشکال مختلف تعریف شده است (هوخلی[1]، 1983). برخی آن را در یک کلمه به فشار روانی یا تنیدگی تعریف کرده و گروهی آن را پاسخ فیزیولوژیک انسان به محرک های محیطی تهدید کننده دانسته اند(لی داکس[2]، 1986).این موضوع که استرس ماهیتی جسمانی، شناختی یا عاطفی دارد، از دیرباز مورد بحث اندیشمندان بوده است. شناخت گرایان به عنوان رویکرد غالب در روانشناسی عصر حاضر، جسم، ذهن و احساس را اجزاء تفکیک ناپذیر وجود آدمی می داند که هر یک از آن ها متشکل از اجزایی متعدد و بهم تنیده هستند و در شبکه ای متعامل، رفتار را شکل می دهند(لازاروس[3]، 1999).
استرس یکی از پدیده های رایج زندگی امروزی است. شهرنشینی، مهاجرت، صنعتی شدن، پیچیدگی جوامع و سازمان ها و ... مردم را با استرس زیادی مواجه ساخته است. به گونه ای که شواهد نشان می دهد نزدیک 80 درصد مشکل ها امروزه ریشه در استرس دارد. استرس به طور اعم و استرس های تحصیلی به طور اخص از عوامل مؤثر بر میزان عملکرد تحصیلی و سلامت افراد است(امین یزدی و صالحی فدردی،1387).
هانس سلیه[4](1980)، استرس را پاسخ نامشخص بدن به هر گونه تقاضا نامیده ا ست . گروهی از صاحب نظران، استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده اند. استرس، می تواند نیروها را تحلیل ببرد و فعالیت ها و تلاش ها را تحت تاثیر قرار دهد(نظامی،1386). وقتی که عامل استرس زا، زندگی انسان را تحت تاثیر قرار دهد، حالت هیجانی و تفکر فیزیولوژیکی ما ازسطح بهنجار و متعادل خود خارج شده، فعالیت شناختی، آسیب پذیر می گردد و مشکلات رفتاری به صورت احساس اضطراب و افسردگی فرا خوانده می شود(ریو[5]،1992).
روان شناسان، استرس را انتظار انطباق، مقابله و سازگاری از سوی ارگانیسم تعریف کرده اند(راتوس[6]،2007).استرس شدید و بلند مدت نظیر تغییرات زندگی (هارکنیس و لوتر[7]، 2001)، می تواند توانایی سازگاری فرد را تحت تاثیر قرار دهد، موجب افسردگی شود و ضمن آسیب به بدن، لذت زندگی را از بین ببرد (کی کولت- گلاسر[8]،2002).
2-2-2. مراحل ایجاد استرس و چگونگی تأثیرآن:
در بدن تمامی موجودات زنده نظام هشداردهنده پیچیده ای وجود دارد که موجب انگیختگی جاندار می گردد و او را آماده می نماید تا با خطرهای احتمالی بیرونی مقابله نماید. این واگنش جاندار به خطرهای قریب الوقوع، بقای جانور در محیط زندگی را تضمین می کند. به عبارت دیگر نوعی واکنش است که تکامل به جاندار اهدا کرده است تا خود را از خطرهای پیرامون خود حفظ نماید. در واقع همه موجودات زنده اعم از انسان و حیوان در محیطی زندگی می کنند که این خطرها را تجربه می کنند(قربانی،1382).
انسان اولیه در برخورد با تهدیدهای بیرونی همگام با تغییرهای بدنی و روانی فعالیتی را انجام می داد که از لحاظ بدنی در موقعیت خطر باید انجام دهد، او دو واکنش ستیز یا گریز[9] را انجام می داد. اما این نوع واکنش ها برای انسان امروزی غیرممکن است، پس امروزه انسان ها در برابر واکنش های طبیعی یک رفتار غیرطبیعی را انجام می دهند، این رفتار غیرطبیعی آسیب های متفاوتی را ایجاد می کند و در آخر سلامتی و بقای فرد را به خطر می اندازد. آسیب هایی که در درازمدت و یا کوتاه مدت از استرس ناشی می شوند در اکثر مواقع مزمن و ناتوان کننده می باشند(قربانی،1382).
به طور کلی استرس یا فشارعصبی پاسخی هیجانی، رفتاری و شناختی است که به عامل استرس زا داده می شود. عامل استرس زا می تواند بیرونی یا درونی باشد. استرس از دو طریق عمده در سلامتی نقش دارد، معمولاً استرس های کوتاه مدت نیز اگر شدید باشند می توانند موجب آسیب و اختلال روانی گردند، ولی این فشارها معمولاً چندان شدید نیستند و پس از مدتی شرایط عادی می گردد، اما چنانچه استرس طولانی گردد موجب آسیب زایی بر سلامت فرد می گردد(قربانی،1382).
بنابراین، استرس نه تنها ممکن است از ناکامی های مربوط به رسیدن به هدف ها و احساس تعارض ناشی شود، بلکه ممکن است مربوط به رویدادهای مختلف یا رفتار کردن به طرق خاصی باشد که از داخل یا خارج بر فرد تحمیل می شود(آزاد،1385). همیشه استرس با نشانه هایی همراه است که معمولاً آسیب زا هستند برخی از این علائم استرس عبارتند از: اختلال های گوارشی، مشکل های قلبی- عروقی، کاهش مقاومت بدنی در مقابل بیماری ها، مشکل حافظه و یادگیری(افت تحصیلی)، پرخاشگری و تحریک پذیری، بی قراری و اضطراب و احساس خستگی مفرط. این واکنش ها در محیط آموزشی می تواند علاوه بر کاهش یادگیری و افت تحصیلی فرد موجب تأثیر منفی بر سایرین(همکلاسی ها) داشته باشد و استرس محیط یا کلاس را بالا ببرد(قربانی،1382).
2-2-3. آسیب پذیری در مقابل استرس:
استرس بر روی افراد مختلف تأثیرات متفاوتی دارد. برخی از افراد یک مسأله را استرس آمیز تلقی کرده، در حالی که برای عده ای دیگر ممکن است اسن مسأله استرس آمیز نباشد(قربانی،1382). چندین پژوهش نشان داده اند که احتمالاً استرس از دو راه با سالخوردگی مرتبط می شود. اول این که جسم مسن، حتی در بهترین شرایط سلامتی، استرس را به خوبی بدن افراد جوان تحمل نمی کند، دوم این که استرس می تواند روند الخوردگی را تسریع نماید. سالپولسکی[10] (1986)، یکی از آثار مهم درازمدت استرس را مورد بررسی قرار دادند. شواهد نشان داد که یکی از علل ضعف حافظه ی توأم با سالخوردگی ناشی از زوال مربوط به تحلیل ساختار هیپوکامپ مغز است که بر اثر استرس به وجود می آید(کارلسون[11]،1992).
البته باید به این نکته توجه داشت که استرس و میزان آسیب پذیری با یکدیگر رابطه دارند. در صورتی که فشار روانی زیاد باشد، آسیب پذیری کم هم ممکن است فرد را دچار آسیب نماید و بر عکس وقتی فشار کم و آسیب پذیری زیاد باشد، احتمال بروز رفتار ناسازگارانه زیاد است و آسیب پذیری و ایجاد صدمه هم زیاد می شود. یکی از عواملی که موجب می گردد سالخوردگان از آسیب پذیری بیشتری در مقابل استرس برخوردار باشند، میزان بالای آسیب پذیری این گروه در مقابل فشار روانی است، افراد سالخورده از نظر ساختار بدنی و شناختی مقاومت کم تری را در مقابل تغییرها و استرس ها نشان می دهند.
2-2-4. استرس از دیدگاه نظریات:
در نظریه ی اجتماعی- شناختی[12] چنین بیان می گردد که توانایی انسان برای برقراری ارتباط با محیط و ایجاد تغییر در آن، کارکرد ارتباط تعاملی بین عاطفه، شناخت و رفتار است(بندورا،1986). بندورا اظهار می دارد که انسان از یک خودنظامی[13] برخوردار است که او را قادر می سازد تا تفکرات، احساسات و رفتارهای خود را مورد سنجش و کنترل قرار دهد. این خودنظامی، متشکل از ساختارهای شناختی و عاطفی است و توانایی هایی چون الگوسازی و یادگیری از دیگران، طرح ریزی راهبردهای رویارویی با موقعیت های مختلف، انعطاف پذیری و خودنظم دهی رفتار را دارد و علاوه بر این اجزاء ساختاری، از مکانیسم هایی برخوردار است که کارکردهایی چون دریافت، ادراک، تنظیم و ارزشیابی رفتار و موقعیت را میسر می سازد(بندورا،1978).
از دید بندورا، خودنظامی، نقش میانجی را بین اطلاعات حاصل از رویدادهای محیطی و کنش های فرد ایفا می کند و به همین دلیل، از یک سو متأثر از محیط و از سوی دیگر مؤثر بر آن است(بندورا،1989). بنابراین، درجاتی از برانگیختگی هیجانی که هنگام رویارویی با رویدادهای استرس زا به وسیله ی فرد تجربه می شود، تنها متکی بر ویژگی های عینی این رویدادها نیست، بلکه تفکر منبعث از خودنظامی، نقش مؤثرتری در این برانگیختگی بر عهده دارد(بندورا،1989).
شواهد حاصل از برخی پژوهش ها نشان می دهد که باورهای افراد در خصوص مزان کنترلی که می توانند بر موقعیت های فشارزا اعمال نمایند و نیز احساس خودکفایتی آنان برای فائق آمدن بر مشکلات و رویدادهای آزاردهنده، بر میزان برانگیختگی هیجانی و عملکردهای فردی در موقعیت های مذکور تأثیرگذار است. این یافته ها نشانگر آن است که در هنگام رویارویی با وقایع آزاردهنده و استرس زا، افرادی که از خود ادراکی مثبت تری برخوردارند و سطوح بالاتری از باورهای کنترل و خودکفایتب را نشان می دهند، برانگیختگی هیجانی کم تری را تجربه می کنند و به دنبال آن عملکرد آنان در تکالیف شناختی، کم تر دچار تخریب و رکود می گردد(میلر[14]،1979 و 1980).
در نظریه ی شناختی- هیجانی بیان می گردد که استرس زا بودن رویدادها، پدیده ای اساساً شخصی است و کارکرد تعامل فرد با محیط و ارزیابی او زا وقایع بالقوه تهدیدکننده و چالش برانگیز است(لازاروس،1977). بنابراین در رویکرد فوق، فرض بر آن است که استرس در صورتی ایجاد می شود که شخص موقعیتی را چالش برانگیز و طاقت فرسا ارزیابی کند یا منابع کافی را برای سازگاری با این موقعیت در اختیار نداشته باشد(لازاروس،1991). بدین ترتیب، ذهن به عنوان میانجی پاسخ عاطفی و واقعه محیطی عمل می کند و تفسیر فرد از نوع و شدت رویداد محیطی، تعیین کننده واکنش های عاطفی و هیجانی مربوط به آن است(لازاروس،1995). لذا همسو با دیدگاه فوق، استرس را تقاضای جسم و ذهن برای بهره گیری از ظرفیت های سازگارانه یا مقابله ای تعریف کرده اند(فونتانا و ابوسری[15]،1993). تقاضایی که اگر دیر زمانی فراتر از قدرت پاسخ دهی این ظرفیت ها استمرار یابد، منجر به فرسودگی جسمی و روانی می شود و فعالیت طبیعی فرد را در جنبه های مختلف زندگی دچار اختلال می کند(فونتانا،1989).
2-2-5. مراحل پاسخ به استرس از دیدگاه هانس سلیه:
هانس سلیه (1986)، اعلام کرد که اغلب اثرهای زیان بار استرس ناشی از ترشح طولانی مدت گلوکوکورتیکوئیدها[16] است. این آسیب ها شامل صدمه به بافت های عضلانی، بیماری قند استروئیدی، نازایی، توقف رشد و فشارخون بالا و هم چنین کاهش مقاومت دستگاه ایمنی بدن می باشند. حتی کودکانی که تحت استرس مداوم قرار می گیرند، رشد مناسبی ندارند. استرس التیام زخم های بدن را دشوار می سازد و به احتمال قوی فرد را در برابر عفونت ها و سرطان آسیب پذیر می سازد(قربانی،1382).
بنا بر نظر سلیه پاسخ به استرس سه مرحله را طی می کند، این واکنش ها به نام نشانگان انطباق عمومی نامیده شد. در هنگام مواجه با هر رویداد استرس زا بسته به عمق استرس یکی یا دو یا هر3 مرحله آن طی می گردد.
2-2-5-1. مرحله ی اول- اعلام خطر[17]:
این مرحله در اصل پاسخ ناگهانی یا اضطراری سیستم بدن به عامل ایجاد فشار است. با توجه به موقعیت استرس آور دستگاه سمپاتیک شروع به فعالیت می کند. ضربان قلب افزایش یافته، فشار خون بالا می رود و بدن آماده می گردد تا با صرف انرژی زیادتری با عامل ایجاد کننده استرس مبارزه کند(قربانی،1382).
2-2-5-2. مرحله دوم- مقاومت[18]:
با ادامه ی ااسترس مقابله با آن وارد مرحله دوم می گردد، در این مرحله ارگانیسم خود را با عامل استرس زا منطبق می کند و با صرف انرژی زیادتر از حد معمول با عامل استرس مبارزه می کند. معمولاً بدن با واکنش خود سعی می کند تا عامل استرس زا را برطرف نماید. کورتیزول و دیگر مواد مشابه کورتیکوییدی ترشح می گردند و بدن را با موقعیت سازش می دهند. این دوره برای بدن دوره بسیار دشواری است چونبدن بیش از اندازه انرژی و ذخایر زیستی را مصرف می کند(قربانی،1382).
2-2-5-3. مرحله سوم- فرسودگی[19]:
اگر مرحله ی مقاومت طولانی گردد و فشار همچنان ادامه پیدا کند، صرف انرژی بیش از اندازه خواهد بود، در این هنگام عمل کورتیزل موجب می گردد سیستم ایمنی بدن تضعیف شده و فرد نسبت به ابتلاء به بیماری های گوناگون مستعد گردد. در نهایت بدن انرژی لازم را برای مبارزه با عامل استرس زا از دست می دهد(قربانی،1382).
2-2-6. ارزیابی استرس، راهبردهای رویارویی و سازگاری روان شناختی
استرس بخشی از زندگی روزمره است. استرس حالت یا فرآیندی روانشناختی است که در هنگام وقوعش فرد با حوادثی مواجه می شود که آن ها را نسبت به بهزیستی جسمی و روانشناختی تهدیدآمیز ادراک می کند. استرس از تعامل فرد با محیط نشأت می گیرد و زمانی رخ می دهد که بین فشارهای موقعیتی (واقعی یا ادراک شده)و منابعی که در اختیار فرد است ناهماهنگی(واقعی یا ادراک شده) وجود داشته باشد. حوادث محیطی که مضر یا تهدیدآمیز ادراک می شوند استرس آور هستند؛ واکنش های فیزیولوژیکی و روانشناختی به آن ها پاسخ های استرس هستند. برای اجتناب از تجربه استرس نیاز به راهبردهای رویارویی مؤثر برای غلبه بر استرس ورها است(بورن و روسو[20]،1998).
[1] -Hockley, R
[2] -Le Doux, J
[3] -Lazarus, R
[4] -Hans Selye
[5] - Reeve
[6] - Rathus
[7] - Harkness & Luther
[8] - Kicoit. Glaser
[9] -Fight or Flight
[10] -Salpusky
[11] -Carlson
[12] -Social- Cognitive theory
[13] -Self- System
[14] -Miller, S. M.
[15] -Fontana
[16] -Glucocorticoid
[17] -Alarm
[18] -Resistance
[19] -Exhaustion
[20] -Bourne, L. & Russo, N
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری استرس شغلی (فصل دو)
در 43صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
استرس شغلی
نتیجه طولانی مدت از استرس، فرسودگی شغلی و به دنبال آن فرسودگی هیجانی می باشد که به عنوان یک سندرم، نتیجه استرس شغلی مزمن و طولانی با تحلیل نگرشی، عاطفی و جسمی تعریف می شود .
اثر استرس شغلی و فرسودگی بویژه برای کسی که در خدمات اجتماعی فعالیت می کند خطرناکتر است . یک سری استرسورها در محیط کار وجود دارد که به شرح زیر می باشد:
الف – نیازها یا انتظارات مربوط به ایفای نقش :
تراکم نقش، تعارض نقش، ابهام نقش، ارتباطات رسمی و غیر رسمی در بین مجموعه نقش اعضا ، قرار داد روانی که توسط کارمندان قابل درک باشد .
ب – نیازهای شغلی و ویژگی های کاری :
برنامه هفتگی کار، مهارتهای دارای کاربرد بالا و پایین، متغیر تراکم کاری، محل کار، مسئولیت برای افراد و چیز ها، مسافرت در رابطه با شغل، ویژگی های شغلی که ذاتا هیجان آور است .
ج – ویژگی ها و شرایط سازمانی :
وسعت شرکت، امنیت شغلی، ساعات کار ( هم کل کار روزانه و هم زمان کار روزانه ) ، مدت کار، ساختار سازمانی، ( شرایط شغل در سلسله مراتب ) ، سیستم ارتباطی ( شرایط شغل و نظام شغلی ) ، سیاستها و فرایند های ستادی، روش مدیریت ، ارزیابی و کنترل و نظام پاداش، برنامه های آموزشی، جو سازمانی، فرصت پیشرفت.
د – نیازها و شرایط بیرونی سازمان :
رفتن به محل کار یا برگشت از محل کار، قوانین دولتی، پیشرفت های فنی و علمی، محل جغرافیایی سازمان (جعفر پور ، 1376 )
امروزه دیگر مسلم شده است که در دنیای عصر تغییر و دگرگونی استرس یا فشار عصبی از مسایل بسیار حاد در سازمان های امروزی است که سلامت جسمی و روانی نیروی کار را به خطر انداخته و هزینه سنگینی را به سازمان ها وارد ساخته است، فشار عصبی در سازمان هم چون آفتی فعالیت ها را تحلیل داده و از بین می برد. گروهی از صاحب نظران رفتار سازمانی، استرس ناشی از شغل را بیماری شایع قرن نام گذاری کرده اند شاید هم به راستی دوران ما عصر استرس ها است که درآن انسان بیش از هر زمان دیگر در معرض عوامل استرس زا قرار گرفته و مسایل و مشکلات زیادی از هر سو او را احاطه کرده است.
بخش عمده مردمان هر جامعه را جمعیت شاغل تشکیل می دهد. صنعتی شدن کشورهای در حال توسعه و خودکار شدن فرآیندهای صنعتی در کشورهای توسعه یافته، به تغییرات سریعی در محیط روانی ـ اجتماعی سازمان ها و واکنش های کارکنان انجامیده است. تجربه استرس روانی ـ اجتماعی در محیط کار ، با برخی مسایل سلامت از قبیل اختلال های رفتاری و بیماری های روان ـ تنی پیوند دارد.
در دهه اخیر موضوع استرس و آثار آن در سازمان یکی ازمباحث اصلی مدیریت رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است و فشار عصبی در سازمان هم چون آفتی فعالیت ها را تحلیل داده و از بین می برد. توجه به محیط های شغلی و شرایط کارکنان امری است که موجب بالا بردن کیفیت کار، حفظ سلامت و بهداشت کارکنان و جهت بهره جویی بیشتر و بهتر از طول مدت سنوات کاری مورد توجه قرار گرفته است.
استرس در محیط کار هزینه های فزآینده پزشکی را به دنبال دارد. تخمین مخارج بیماری های مربوط به استرس تقریباً 45 میلیارد دلار در سال است که همین مسئله استرس ها را برای سازمان ها در مقایسه با سوانح بسیار هزینه ساز می کند. به ازای هر کارگری که براثر حوادث مربوط به شغل کشته می شود حداقل 50 نفر از بیماری قلبی ناشی از استرس رنج می برند.تخمین آثار مضر کارمند یا سرپرستی که رفتار متاثر از شرایط استرس زا دارد روی کارگران و همکاران بسیار دشوار است. شخصی که تحت شرایط استرس زا عمل می کند می تواند منشا ایجاد اضطراب و نگرانی برای دیگران شود.
پژوهش های متعددی در ارتباط با استرس شغلی انجام گرفته است. این پژوهش ها علل، نشانگان، و پیامدهای استرس شغلی و همچنین مداخلات طراحی شده برای کاهش آثار استرس بر افراد را مورد آزمون قرار داده اند. علاوه بر این هیچ توافقی درباره تعریف استرس و چگونگی مفهوم سازی آن وجود ندارد. برای مثال، همه الزامات شغل برای افراد نامطلوب نیستند. اگر چنین بود، رفتار مرجح افراد عدم فعالیت می گردید، همان گونه که می دانیم چنین نیست. افراد درجستجوی فعالیت می باشند و این فعالیت ها شامل آن نوع فعالیت هایی است که توانایی های ارزشمند آن را به کار بگیرد. با این وجود، بعضی فعالیت ها یا موقعیت ها سبب ایجاد آثار نامطلوبی چون تنش های عاطفی، نشانگان جسمانی مثل اختلال های خواب، و کاهش درعملکرد شغلی می گردد.(سلیه[1]،1976). استرس خوب از استرس بد را با اشاره ترتیبی به فشار روانی مثبت و فشار روانی منفی متمایز می سازد.
واکنش های متفاوت افراد نسبت به استرس، ارزیابی عینی از شرایط را مشکل می سازد. به رغم تغییرات روانشناختی قابل اندازه گیری که سبب استرس می شوند، رابطه میان احساس استرس که فرد گزارش می کند و اطلاعات روانشناختی که از طریق ارزیابی حاصل می شود آشکار نیست.
غیرمحتمل است که افراد بتوانند از پیامدهای استرس در شغلشان پرهیز کنند. این مهم نیست که افراد چه کاری انجام می دهند، کجا کار می کنند و یا در چه سطحی کار می کنند، استرس احتمالا کیفیت زندگی شغلی افراد را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
2-8 ) تعریف استرس[2]
استرس یک مفهوم چند بعدی است و ممکن است بر زبان و دیدگاه های سازمانی تعریف شود.از لحاظ زبان، در اصل از کلمه لاتین مشتق شده است که Stringere می باشد و اشاره دارد به محکم کشیده شدن برای توصیف سختی ها و رنج (کارترایت[3] و کوپر[4]،1997). این حالت اغلب زمانی اتفاق می افتد که روح و جسم فرد با هم مطابقت ندارند و یا نمی توانند به تقاضاها و قیود و یا فرصت های شغلی اش رسیدگی کند. (یوگوجی[5] ،آیسلی[6]، 2009). ممکن است دو نوع مهم استرس ایجاد شود: استرس خوب[7] و استرس بد[8] یا پریشانی(فوری[9] و همکاران،2003).
استرس خوب اغلب اوقات بوسیله افرادی که در حد متوسط وسطوح پایین استرس را تجربه می کنند ایجاد می شود و استرس بالا بوسیله افرادی که سطوح بالای استرس را تجربه کرده اند ایجاد می شود.
افرادی که استرس خوب را تجربه کرده اند قادر به برآوردن خواسته های کار خواهند بود و این ممکن است
[1] -selye
[2] -Stress
[3] -Cartwright
[4] -Cooper
[5] -Isele
[6] -eustress
[7] -distress
[8] -Fever
[9] -Bhgat...
منابع فارسی:
کتاب:
ابذری، مهدی. سرایداریان، حمید (1376). مدیریت رفتار سازمانی (سازمان، مدیریت و فشار روانی) نگرش کاربردی- اصفهان: انتشارات ارکان.
استوار، ج. تنیدگی یا استرس بیماری جدید تمدن. ترجمه پری رخ دادستان، تهران، چاپ اول، انتشارات رشد، 1377، 56-157.
چمران، محمد هادی (1379). ارزیابی مشاغل تهران: دانشگاه صنعتی شریف، موسسه انتشارات علمی
حسن زاده، روح ا...1387،«استرس شغلی»،انتشارات: مرکز تحقیقات فرهنگیان.
خدادادی، مهدی. دولتیار باستانی، رضا. 1386، «استرس شغلی راه های پیشگیری و مقابله»، انتشارات: مدبّر
سارافینو، ادوادپ. 1384،«روانشناسی سلامت»،مترجم: الهه میرزایی، انتشارات رشد، چاپ اول.
ساعتچی، محمود. کامکاری، کامبیر. عسکریان، مهناز. آزمونهای روانشناختی. نشر ویرایش.
شفیع آبادی، عبدا ... (1381). راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفه ای و نظریه های انتخاب شغل، تهران: انتشارات رشد.
علوی، امین ا... ،1372، «فشارهای عصبی و روانی در سازمان،(استرس)»،فصلنامه مدیریت دولتی شماره 20، انتشارات : مرکز مدیریت دولتی.
فخیمی، فرزاد (1381). فشار عصبی و تعارض در سازمان ها و راهها.
گلدار، دیوید (1374). مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره، ترجمه سیمین حسینیان، چاپ اول، تهران: انتشارات آگاه. 1374: صفحات 27-25.
گودرزی، اکرم؛ گمینیان، وجیهه. (اصول و مبانی و نظریه های جو و فرهنگ سازمانی). انتشارات جهاد دانشگاهی، (1381).
مقیمی،سید محمد،1380،«سازمان و مدیریت رویکردی پژوهشی»،انتشارات: ترمه
مقیمی، سید محمد نقی (1377). کتاب سازمان و مدیریت رویکردی پژوهش: تهران: نشر ترجمه.
هرسی، پاول؛ بلانچارد، کنت اچ؛ کبیری قاسم. "مدیریت رفتار سازمانی استفاده از منابع انسانی". چاپ پنجم، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1375.
هرسی، پاول و بلانچارد، کنت اچ (1373). مدیریت رفتار سازمانی، استفاده از منابع انسانی، ترجمه قاسم کبیری. تهران: جهاد دانشگاهی. (تاریخ انتشار به زبان اصلی 1988)....
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری اضطراب(فصل دو)
در 26صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
اضطراب
اهمیت اضطراب در زندگی عصر حاضر را نویسندگانی چون کاموس[1] که دوران ما را قرن ترس نامیده است و ادون در شعر خود تحت عنوان عصر اضطراب، به خوبی مطرح کرده است. اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی نظیر نگرانی، دلشوره، وحشت و ترس بیان میشود و با درجات مختلفی بروز میکند، بنابراین اضطراب نوعی ترس و ناراحتی بیدلیل است، نشانه بسیاری از اختلالات روانشناختی محسوب میشود که اغلب با رفتارهای دفاعی مانند فرار از یک موقعیت ناخوشایند یا انجام یک عمل طبق نظم و آیین معین کاهش مییابد. لانگ (1374) معتقد است که اضطراب یک سازهی فرضی است و ترکیبی از تظاهرات جسمانی و روانی را به دنبال دارد که قابل انتساب به خطرات واقعی نیستند و به صورت دورهای یا مستمر بروز میکند. اضطراب اثرات خاصی بر شناخت میگذارد و بر طبق DSM-IV، اضطراب باعث انحراف تفکر و توجه فرد از کاری که انجام میدهد، میشود. اضطراب، هسته هیجانات است ولی با این حال زیادی آن باعث مشکل میشود. اضطراب یک ساختار یکپارچه نیست. دو نوع متمایز اضطراب، تحریک اضطراب و هراس اضطراب در ارتباط با الگوهای متفاوتی از فعالیت مغز وجود دارد. هراس و ترس اضطراب به صورت نگرانی و نشخوار کلامی دیده میشود و نگرانی به صورت افکاری در مورد سلامت جسمی، توانایی در محل کار و طور کلی جهان میباشد و همچنین علائم فیزیکی شامل بیقراری، خستگی و تنش عضلانی را به همراه دارد. علائم تحریک اضطراب شامل تپش ضربان قلب، عرق کردن، سرگیجه، تنش تنفس و احساس خستگی میباشد (اسچینویس[2]، 2013).
اضطراب باعث اختلال در عملکرد اجتماعی، روانی، مشکل افراطی حالت عاطفه منفی میشود. نبود لذت و گوش به زنگی در اضطراب قابل مشاهده است. قسمت چپ و راست فرونتال و تمپورال راست در اضطراب نقش دارند و EEG نشان میدهد که در فرونتال راست اضطراب بیشتر به چشم میخورد. مدل ظرفیت-برانگیختگی، کاهش و افزایشی اضطراب در قسمت فرونتال را توضیح میدهد (ریموند، وامی، پارکینسون، گریزلیر، 2005)
اختلال اضطراب اجتماعی
ملاکهای تشخیص:
الف- ترس آشکار و مستمر از یک یا چند موقعیت اجتماعی یا عملکردی که شخص در معرض دید اشخاص ناآشنا یا احتمالاً در معرض توجه دیگران قرار میگیرد. فرد از این واهمه دارد که کاری انجام خواهد داد که موجب تحقیر یا شرمندگی او خواهد شد. در کودکان باید شواهدی از توانایی برای برقراری روابط اجتماعی متناسب با سن، با افراد آشنا وجود داشته باشد.
ب- قرار گرفتن در معرض موقعیتهای اجتماعی ترسآور تقریباً همیشه به اضطراب منجر میشود، ممکن است به شکل حمله وحشتزدگی وابسته به موقعیت یا با زمینه موقعیتی ظاهر شود.
ج- شخص میداند که ترس مفرط یا غیرمنطقی است.
د- شخص میداند از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی ترسآور اجتناب کرده یا آنها را با اضطراب یا پریشانی شدید تحمل میکند.
ه- اجتناب، اضطراب انتظاری یا پریشانی در موقعیت اجتماعی یا عملکردی به طور قابل ملاحظهای با مخالفتهای عادی، کارکرد شغلی، یا فعالیتها یا روابط اجتماعی تداخل میکند، یا پریشانی آشکاری درباره ابتلاء به هراس وجود دارد.
و- ترس یا اجتناب، ناشی از اثرات فیزیولوژیایی مستقیم مواد یا یک بیماری جسمانی نیست و بر حسب یک اختلال روانی دیگر توجیه بهتری ندارد.
ز- اگر یک بیماری جسمانی یا یک اختلال روانی دیگر وجود دارد، ترس موجود در ملاک تشخیص الف مرتبط با آن نیست، برای نمونه، این ترس ناشی از لکنت زبان، رعشه در بیماری پارکینسون، یا رفتار غذا خوردن (غذا خوردن غیرعادی) در بیاشتهایی عصبی یا پرخوری نیست. ویژگی اصلی اضطراب اجتماعی ترس آشکار و مستمر از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی است که ممکن است موجب شرمندگی شوند. شخصی مبتلا به هراس اجتماعی به طور معمول از موقعیتهای ترسآور اجتناب میکند، به ندرت، شخص خود را به تحمل موقعیت اجتماعی یا عملکردی مجبور میکند، اما اگر با این موقعیتها روبهرو شود اضطراب شدیدی احساس خواهد کرد. ممکن است یک دور معیوب اضطراب انتظاری منتج به درک توأم با ترس و نشانههای اضطراب در موقعیتهای ترسآور وجود داشته باشد، که به عملکرد ضعیف واقعی یا فرضی در موقعیتهای ترسآور منجر شده، که آن هم موجب شرمندگی و اضطراب انتظاری فزاینده در مورد موقعیتهای ترسآور میشود و بر همین روال ادامه مییابد. ترس یا اجتناب باید به میزان قابل ملاحظهای با فعالیت عادی، کارکرد شغلی یا تحصیلی یا فعالیتها یا روابط اجتماعی شخصی تداخل نماید یا شخص باید پریشانی آشکاری را درباره ابتلا به هراس داشته باشد (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، 2000).
2-3-1 شاخص
تعمیم یافته: وقتی ترسها با اکثر موقعیتهای اجتماعی مربوط هستند (مانند آغاز کردن یا ادامه دادن گفتگوها) از این شاخص میتوان استفاده کرد: افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی تعمیمیافته معمولاً از موقعیتهای عملکرد در جمع و هم موقعیتهای روابط اجتماعی میترسند. چون مبتلایان به هراس اجتماعی اغلب گستره کامل ترسهای اجتماعیشان را به طور خود انگیخته گزارش نمیکنند. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی تعمیم یافته بیشتر احتمال دارد که کاستیهایی را در عملکرد تمام موقعیتهای اجتماعی داشته یاشد (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، 2000).
2-3-2 ویژگیها و اختلالهای همراه
ویژگی توصیفی همراه اضطراب اجتماعی عبارتند از حساسیت مفرط به انتقاد، ارزیابی منفی یا طرد شدن، اشکال در ابراز خود، عزت نفس پایین یا احساس حقارت، مبتلایان به اضطراب اجتماعی اغلب از ارزیابی غیرمستقیم از جانب دیگران، مانند اجرای یک آزمون میترسند.آنها ممکن است مهارتهای اجتماعی ضعیف (مانند تماس چشمی ضعیف) یا نشانههای قابل مشاهده اضطراب داشته باشند. افراد دچار اضطراب اجتماعی اغلب در مدرسه در اثر اضطراب امتحان یا اجتناب از حضور در کلاس پیشرفت نشان نمیدهند. آنها به دلیل اضطراب یا اجتناب از صحبت کردن در گروهها، در ملأعام یا با مراجع قدرت و همکاران ممکن است در کارشان پیشرفت نکنند. این اشخاص اغلب در شبکههای حمایت اجتماعی اندکی دارند و کمتر ازدواج میکنند. در مورد شدیدتر ممکن است از مدرسه اخراج شوند، بیکار بمانند و به دلیل اشکال در انجام مصاحبه استخدامی در جستجوی کار برنیایند، دوستانی نداشته باشند یا به روابط ناپایدار دل ببندند، از قرار ملاقات عشقی کاملاً اجتناب میکنند، یا به زندگی با والدین خود ادامه دهند. علاوه بر این، اضطراب اجتماعی ممکن است با اندیشهپردازی خودکشیگرایانه ارتباط داشته باشد، به ویژه وقتی که با اختلالهای دیگری همراه باشد. اضطراب اجتماعی ممکن است با اضطرابی، خلقی، مرتبط با مواد و پرخوری عصبی همراه باشد و معمولاً مقدم بر این اختلالها میباشد (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، 2000).
2-3-3 یافتههای آزمایشگاهی
تاکنون هیچ آزمون آزمایشگاهی که بتواند اضطراب اجتماعی را تشخیص دهد یافت نشده است و شواهد کافی نیز برای حمایت از کاربرد هر نوع آزمون آزمایشگاهی (مانند تزریق لاکتات، استنشاق دی اکسید کربن) به منظور تشخیص از سایر اختلالهای اضطرابی در دست نیست (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، 2000).
[1]. Kumus
[2]. Schonovice...
...
منابع فارسی:
- آقاباقری، حامد. محمدخانی، پروانه. عمرانی، سمیرا. فرهمند، وحید. (1391)، اثربخشی گروه درمانیشناختی مبتنی بر حضورذهن برافزایش ذهنی و امید بیماران ام اس. فصلنامه روانشناسی بالینی، 4 (1): 31-23.
- امیدی، عبداله؛ محمدخانی، پروانه. (1387)، آموزش حضور ذهن به عنوان یک مداخله بالینی: مروری، مفهومی و تجربی. فصلنامه سلامت روان، 1 (1): 14-9.
- امیدی، عبداله؛ محمدخانی، پروانه؛ دولتشاهی، بهروز؛ پورشهباز، عباس. (1388)، اثربخشی درمان ترکیبی حضورذهن مبتنی بردرمان شناختی و درمان رفتاری - شناختی برکاهش تعمیمپذیری بیش از حد حافظه روانپزشکی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی. فصلنامه تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی اصفهان، 14 (2): 117-107.
- اناری، آسیه؛ شفیعیتبار، مهدیه؛ پوراعتماد، حمیدرضا. (1390)، مقایسه اختلال اضطراب اجتماعی وکمرویی درمردان معتاد و غیرمعتاد. فصلنامه اعتیادپژوهی، 5 (17): 20-7.
- بروند، فرانک. (1377)، فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی. (مترجمان: مهشید یاسایی و فرزانه طاهری)، تهران: انتشارات قیام.
- پورافکاری، نصرت اله. (1373). فرهنگ جامع روانشناسی- روانپزشکی، جلد دوم، تهران: چاپ نوبهار.
- قلیزاده، زلیخا؛ بابا پور خیرالدین، جلیل؛ رستمی، رضا؛ بیرامی، منصور؛ پورشریفی، حمید. (1389). اثربخشی نورفیدبک بر عملکردهای شناختی. پایان نامه دکترای اعصاب شناختی. دانشگاه تبریز.
- عبداللهی، نرمین؛ قلی زاده، زلیخا؛ آراسته، مدبر. (1392). اثربخشی درمان ترکیبیشناسی رفتاری و دارو در مقایسه با درمان ترکیبی نوروفیدبک و دارو در کاهش علائم اضطرابی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه کردستان.
- کنرلی، هلن. (1384). اختلالات اضطرابی. (مترجم: سیروس مبینی). تهران: انتشارات رشد.
- گلپور چمرکوهی، رضا؛ محمدامینی، زهرا. (1391). اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر حضورذهن بر بهبود ذهن آگاهی و افزایش ابراز وجود در دانشآموزان مبتلا به اضطراب امتحان، مجله روانشناسی مدرسه پاییز 1391. 1 (3): 100-82 .
- معانی، ایرج. (1370). اضطراب، تهران: چاپ پژمان.
- وثوقیفرد، فاطمه؛ علیزاده زارعی، مهدی؛ نظری، محمدعلی؛ کمالی، محمد. (1392). تأثیر نوروفیدبک و نوروفیدبک به همراه کاردرمانی مبتنی بر توانبخشی شناختی بر عملکردهای اجرایی کودکان اوتیستیک. مجله علمی پژوهشی توانبخشی نوین، مجله علمی –پژوهشی توانبخشی نوین، 7 (2): 35-28...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 84 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری اضطراب اجتماعی (فصل دو)
در 46صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اختلال اضطراب اجتماعی
تعریف اختلال اضطراب اجتماعی
در تعریفی که رینگولد و همکاران (2003) ازاضطراب اجتماعی داشتهاند، آمده است که اضطراب یا فوبیای اجتماعی به ترس آشکار و مستمر از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی اشاره دارد و از این باور فرد ناشی میشود که او در این موقعیتها به طرز خجالتآور یا تحقیرآمیزی عمل خواهد کرد و همچنین در موقعیتهای اجتماعی یاعملکردی ترسآور،افراد مبتلا به این اختلال نگران این موضوع هستند که مبادا افراد دیگر آنها را به عنوان افرادی مضطرب، ناتوان،آشفته و گیج قلمداد کنند. علاوه بر این،آنها ممکن است به دلیل نگرانی در مورد اینکه دیگران متوجه، لرزش در صدایشان خواهند شد از صحبت در جمع بترسند یا ممکن است در زمان گفتگو با دیگران به دلیل ترس از آشکار شدن ناتوانی در بیان ضعفشان اضطراب شدیدی احساس کنند.
بر طبق چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و اختلالات روانی تهیه شده توسط انجمن روان پزشکی آمریکا ( 2002) اضطراب اجتماعی، ترس شدید از ارزیابی منفی همراه با رفتاراجتنابی شخص از موقعیت های اجتماعی تعریف شده است.
فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط بادیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معمول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب میورزد (امالی،1373).
اضطراب اجتماعی دارای دو خرده مقیاس به قرار زیر است:
اجتناب و پریشانی اجتماعی: یعنی دوری گزینی از جمع و کنارهگیری از مردم و داشتن احساس منفی در ارتباطهای اجتماعی (مشاک، 1385).
ترس از ارزیابی منفی: ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت یا عملکرداجتماعی که در آن شخص با افراد ناآشنا مواجه است یا ممکن است موضوع کنجکاوی آن ها قرار بگیرد (کاپلان؛سادوک،1994؛ ترجمه پورافکاری،1376).
فوبی اجتماعی به دو نوع منتشر و غیرمنتشر تقسیم میشود، در نوع منتشر فرد تقریباً از تمام موقعیتهای اجتماعی میترسد و در نوع غیرمنتشر شامل ترس از یک یا تعداد کمی از موقعیتهای اجتماعی است(انجمن روانپزشکی آمریکا،2000). از دیگر ویژگیهای افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی میتوان به 1- تعیین استانداردهای افراطی برای عملکرد اجتماعی 2- ارزیابی منفی از عملکردشان در موقعیتهای اجتماعی 3- توجه به اشتباهاتی که در تعامل اجتماعی مرتکب شده اند 4- و نادیده گرفتن عملکردهای مناسب خود 5- اشتغال ذهنی درباره اینکه دیگران چگونه آنان راارزیابی می کنند 6-در افراد زیر 18 سال نشانهها باید به مدت حداقل 6 ماه قبل از تشخیص اضطراب اجتماعی دوام داشته باشد (کلارک و ولز[1]، 1995).
ملاکهای تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی براساس DSM-IV-TR:
الف-ترس آشکار و مستمر از یک یا چند موقعیت اجتماعی یاعملکردی که شخص در معرض دید اشخاص ناآشنا یا احتمالاً در معرض توجه دیگران قرار میگیرد. فرد از این واهمه دارد که کاری انجام خواهدداد (یانشانه های اضطراب را ظاهر خواهد کرد)که موجب تحقیر یا شرمندگی او خواهد شد. در کودکان، باید شواهدی از توانایی برای برقراری روابط اجتماعی متناسب با سن با افرادآشنا وجود داشته باشد و اضطراب باید در محیطهای همراه با همسالان، نه اینکه تنها در تعامل با بزرگسالان روی دهد (سادوک؛ سادوک،1387).
ب-قرار گرفتن در معرض موقعیتهای اجتماعی ترسآور تقریباً همیشه به اضطراب منجر میشود که ممکن است به شکل حمله هراس وابسته به موقعیت یا با زمینه موقعیتی ظاهر شود. توجه: در کودکان اضطراب ممکن است به شکل گریه کردن، قشقرق، سفت کردن اندامها، یا کناره گیری یا بیزاری از موقعیتهای اجتماعی که در آن افراد نا آشنا حضور دارند ابراز شود (همان منبع).
ج-شخص میداند که ترسش مفرط یا غیرمنطقی است. توجه: در کودکان این ویژگی ممکن است وجود نداشته باشد (همان منبع)
د-شخص از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی ترس آور اجتناب کرده یا آنها را با اضطراب یا پریشانی شدید تحمل میکند (همان منبع).
ه-اجتناب،اضطراب انتظاری یا پریشانی که در موقعیت اجتماعی یا عملکردی به طور قابل ملاحظهای با فعالیتهای عادی، کارکرد شغلی (تحصیلی) یا فعالیتها یا روابط اجتماعی تداخل میکند یا پریشانی آشکاری درباره ابتلا به هراس وجوددارد (همان منبع).
[1] - Clark, D., & Wells...
...
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
خواجه و همکاران (1390) در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و جوروانی-اجتماعی کلاس با خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان راهنمایی به این نتیجه دست یافتند که اثر همزمان اضطراب و جوروانی-اجتماعی در پیشبینی خودکارآمدی نشان داد که مؤلفه رقابت در مقیاس جو روانی اجتماعی پیشبینیکننده منفی و معنادار خودکارآمدی تحصیلی است و همچنین مؤلفه اصطلاک و انظباط، به صورت مثبت و معنادار بعد استعداد در خودکارآمدی تحصیلی را پیشبینی می کند. همچنین، مؤلفه انظباط به صورت مثبت و معنادار بعد بافت در خودکارآمدی تحصیلی را پیشبینی می کند. از بین ابعاد اضطراب بعد اجتناب از موقعیت جدید، میتواند بعد بافت را به صورت مثبت پیشبینی کند. در پیشبینی بعد تلاش توسط ابعاد دو متغیر اضطراب و جو مشخص شد انظباط در جو روانی اجتماعی و بعد اجتناب از موقعیت جدید در متغیر اضطراب به صورت منفی تلاش را پیش بینی می کند.
بختیارپور و همکاران(1390) در پژوهشی تحت عنوان ارتباط سوگیری توجه و خودکارآمدی عمومی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان زن به این نتیجه دست یافتند که سوگیری توجه(کانون توجه تمرکز بر خود) رابطه مثبت معنادار، خودکارآمدی عمومی رابطه منفی معنادار با اضطراب اجتماعی دارند. و سوگیری (کانون توجه بیرونی) با اضطراب اجتماعی رابطه معناداری ندارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان از رابطه معنادار چندگانه بین متغیرهای پژوهش دارد و از میان متغیرهای پیش بین بین خودکارآمدی عمومی و سوگیری توجه(کانون توجه تمرکز بر خود) به ترتیب پیشبینی کننده برای اضطراب اجتماعی میباشند.
خیر و همکاران(1387) در پژوهشی تحت عنوان اثر واسطهگری توجه متمرکز بر خود و خودکارآمدی اجتماعی بر ارتباط میان اضطراب اجتماعی و سوگیری داوری نشان دادند که اضطراب اجتماعی همبستگی معناداری با خودکارآمدی اجتماعی دارد.
مسعودنیا (1387) در تحقیقی به بررسی خودکارآمدی عمومی و فوبی اجتماعی پرداخت یافتهها اعتبار و توانایی مدل شناختی-اجتماعی بندورا را بعنوان یک مدل نظری در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی دانشجویان نشان داد. سازه خودکارآمدی بعنوان سازه اصلی در تئوری شناختی- اجتماعی بندورا به خوبی توانسته است تغییرات در فوبی اجتماعی دانشجویان را تبیین کند.
غلامی و همکاران (1386) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که باور خودکارآمدی در موقعیتهای اجتماعی باعث افزایش جرأت و کاهش میزان ناراحتی افراد به هنگام فعالیتهای اجتماعی شده و در نتیجه حساسیت آنها نسبت به دقیق شدن دیگران در عملکرد آنها را کاهش میدهد. جوحمایت کننده جلسات آموزش گروهی که در آن افرادی با مشکلات مشابه شرکت داشتند و نیز و نیز انجام تکنیکهایی مانند سخنرانی الگوهای میهمان و قانع سازی کلامی هم احتمالاً به تصحیح تصورات نادرست آزمودنیها در مورد میزان دقت دیگران در عملکرد آنها و نیز کاهش حساسیت آنها به این نوع مورد مشاهده قرار گرفتن کمک کرده است، در نتیجه هراس اجتماعی آزمودنیها کاهش پیدا کرده است...
...
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
پیشینه پژوهش و مبانی نظری اضطراب امتحان (فصل دو)
در 35صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اضطراب امتحان
ﺑﺮاﺳـﺎس ﺑـﺮآورد ﭘﮋوﻫﺸـﮕﺮان در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻣﻴﺰان ﺷﻴﻮع اﺿـﻄﺮاب اﻣﺘﺤـﺎن در داﻧـﺶ آﻣـﻮزان از 10 ﺗـﺎ 30 درﺻـﺪ ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ (ﻣﻚ رﻳﻨﻮﻟﺪز، ﻣﻮرﻳﺲ و ﻛﺮاچ وﻳـﻞ[1]، 1983). اﻳـﻦ ﺑـﺮآورد در اﻳـﺮان ﺑـﺮای داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺑﻴﺮﺳﺘﺎﻧﻲ 2/17 درﺻﺪ ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ (اﺑﻮاﻟﻘﺎﺳﻤﻲ، بیگی و نریمانی، 1381).
ﻫﻴﻞ[2] اشاره دارد که بر اساس برآورد پژوهشگران، ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻩ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺩﺑﻴﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ 15 ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻫﺎﻱ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ، ﺑﻪ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﭼﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ (خسروی و بیگدلی، 1387).
اضطراب
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدی اعتدالآمیز وجود دارد، و این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی میشود به گونهای که میتوان گفت «اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم». فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظهای مواجه کند. بنابراین اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مولفههای ساختار شخصیت وی را تشکیل میدهد و از این زاویه است که پارهای از اضطرابهای دوران کودکی و نوجوانی را میتوان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت به عبارتی دیگر میتوان گفت که اضطراب در پارهای از مواقع سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد میکند و بالعکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که حدی از اضطراب میتواند سازنده و مفید باشد و اغلب مردم باید تجربه کنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمیتوان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست و استیصال فرد تلقی کرد که فرد را از بخش عمدهای از امکاناتش محروم میکند و طیف گستردهای از اختلالهای اضطرابی را که از اختلالهای شناخته و بدن تا ترسهای غیرموجه و وحشتزدگیها گستردهاند، به وجود میآورند (دادستان، 1376).
بسیاری از اوقات ترس با اضطراب، به صورت یک جا در نظر گرفته میشود. حال آن که بین آن دو تفکیک وجود دارد، چنان که ترس بستگی به محرک شناخته شدهای دارد، در حالی که اضطراب، محرک ناشناخته و غیرمشخصی خواهد داشت. در مورد ترس، محرک تهدید کننده قابل ملاحظه و مشاهده است، ولی اضطراب به انتظار خطر بستگی دارد، آدمی از عامل، خطر میترسد ولی در اضطراب عامل ناشناخته است (عظیمی، 1370). ترس عبارت است از واکنش در مقابل یک خطر واقعی، ولی اضطراب عبارت است از واکنش در مقابل خطری که وجود ندارد (گنجی، 1376).
در تقسیمبندی کلی دو نوع اضطراب وجود دارد. اول، نوعی که به طور طبیعی به عنوان عکسالعمل در مقابل استرس یا خطر تجربه میشود. مثلاً شخصی بتواند تهدید علیه امنیت یا سلامتیاش را به درستی تشخیص دهد یا وقتی سارق مسلحی تهدیدش میکند، یا هنگامی که ترمز اتومبیل ببرد. در این هنگام شخص احساس لرزه و رعشه میکند، دهانش خشک میشود، کف دستها و پیشانیش عرق میکند، ضربان قلبش سریعتر شود، در معدهاش احساس سوزش کرده و عصبی میگردد، او اضطراب و ترس روحی را تجربه میکند. بیشتر مردم این چنین احساساتی را به هنگام خطر یا فشار داشتهاند. همچنین اگر کسی مکرراً در موقعیت میعنی مورد حمله قرار بگیرد یا ترسانیده شود، یاد میگیرد که هر زمان با آن موقعیت مواجه شود، هراسان گردد. این یک عکسالعمل دفاعی معمول است این اضطراب را که یک عکسالعمل طبیعی به استرس موجود در محیط خارجی فرد است برونزا[3] یا اضطراب تحریک شده مینامیم. عبارت فوق این عقیده را منعکس میکند، که فرد همیشه میتواند هنگام ظاهر شدن این نوع اضطراب منشأ قابل توجیهی بر آن تشخیص دهد ( شیهان، 1953).
نوع دیگری از اضطراب وجود دارد که اضطراب درونزا[4] نامیده میشود، اکنون شواهد جمعآوری شده نشان میدهد که نوع دوم اضطراب یک بسیاری است که به نظر میرسد قربانیان آن با یک آسیبپذیری ژنتیکی به آن زاده میشوند، این نوع معمول با علائمی از اضطراب شروع میشود که ناگهان و بدون هشدار و بیهیچ علت ظاهری، ضربه زننده هستند. گاهی به نظر میرسد که بخشهای متفاوتی از بدن از کنترل خارج میگردد. حتی ممکن است در غیاب هر نوع خطر یا استرس ظاهری قلب به سرعت بزند یا حالت سرگیجه، خفگی و تنگی نفس و یا احساس مورمور شدن ظاهر شود. ناگهانی بودن این علائم و این حقیقت که آنها بدون هشدار و بدون وجود استرس آشکار ظاهر میشوند، بیماری را از نوع دیگر اضطراب یعنی پاسخ طبیعی به تهدید جدا میکند در واقع اضطراب برونزا و درونزا کاملاً متفاوت هستند ( شیهان، 1953).
تعاریف اضطراب
اساساً اضطراب را نمیتوان در قلمرو آن چه تحت عنوان آزردگی مشخص میشود محدود کرد، چرا که احساس اضطراب نه تنها در بیماران افسرده، وسواسی و روان گسسته وجود دارد، بلکه در افراد بهنجار نیز به صورتهای مختلف، پدیدار میگردد. شاید به همین دلیل است که در مورد اضطراب نمیتوان تعریف مشخص و روشنی را ارائه داد، چرا که اضطراب در افراد مختلف به گونههای متفاوت بیان میشود. با توجه به موارد ذکر شده میتوان در زیر به تعاریفی در زمینه اضطراب پرداخت:
لافون[5] اضطراب را این چنین تعریف میکند: اضطراب یک انتظار به ستوه آورنده است و ممکن است در تنشی گسترده، موحش و اغلب بینام اتفاق میافتد، این حالت که به شکل احساس و تجربه کنونی است مانند هر اغتشاش هیجانی در سطح همبسته روانی و بدنی در فرد پدید میآید و ممکن است یک تهدید عینی و اضطرابآور داشته باشد. در واقع اضطراب به عنوان احساسی رنجآور است که با یک موقعیت ضربهآمیز کنونی یا به انتظار خطری که به شیئ نامعینی وابسته است تعریف میشود (دادستان، 1376).
- اضطراب یک حالت احساسی و هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن تولید حالت بیقراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط تناسب ندارد (معانی، 1370).
طبق دیدگاه روان شناسان اجتماعی اضطراب ترسی است که فرد در خانواده در دوران کودکی آن را تجربه میکند، در خود درونی می کند و به تدریج این ترس درونی را در جامعه های مختلف از خود نشان می دهد. اضطراب در زندگی عامل ویران کننده ای است که هم روی جسم و هم روی روان فرد تأثیر منفی می گذارد و او را از انجام هر کاری منع می کند (ورزنده، 1387).
فیزیولوژی اضطراب
دستگاه عصبی خودمختار[6] (ANS) و غدد درونریز[7] Eg نقش مهمی در اضطراب دارند. میتوان گفت دستگاه عصبی خود مختار واسطه دستگاه عصبی مرکزی[8] و غدد درون ریز است. دستگاه عصبی خودمختار در اکثر موارد موجب فعالیت غدد درون ریز میشود و غدد درونریز با پسخوراند[9]، فیزیولوژیک فعالیت عصبی را تعدیل می کند کنش دستگاه عصبی خود مختار این است که بدن را در محیط متغیر، ثابت نگه میدارد (پناهی شهری، 1372).
فعالیت دستگاه عصبی خود مختار و غدد درونریز موجب بروز علائمی میگردد که در تشخیص اضطراب دارای اهمیت زیادی میباشد. به هنگام بروز اضطراب بیقراری و تنش عضلانی مشهود است، فرد سریعتر سخن میگوید، راه میرود و این تنش شدید موجب هدر رفتن انرژی و بروز خستگی میشود که بسیار آن را به صورت فشار توضیح میدهد. احساس فشار در عضلات پیشانی و گیجگاهی موجب نوعی سردرد تنشی[10] میشود و فرد احساس میکند چیزی محکم دور سر او بسته شده است و معمولاً از این حالت درد در پیشانی شکایت میکند. لرزش اندام در بیماران اضطرابی به علت تنش عضلانی محسوستر است، به هنگام کارهای ارادی و تمرکز و دقت کاهش مییابد و موجب شکایتهای روانی بیمار میگردد و این تصور به فرد دست میدهد که مبادا قدرت فکری خود را از دست داده باشد، تظاهرات حرکتی در حالت اضطراب بسیار بارز است. اضطراب مزمن نیز معمولاً توأم با اختلالات روان تنی است (پناهی شهری، 1372).
سبب شناسی اضطراب
عواملی که سبب ایجاد و حالت اضطراب شخص میشوند و به دو دسته کلی تقسیم میشوند: گروه اول، آن دسته عواملی هستند که با اثرگذاری بر روی ساختمان بدن و جسم، موجب اضطراب می گردند
[1] McReynolds, Morris & Kratochwill
[2] Hill
[3] -Exogenous
[4] -Endogenous
[5] Lafon
[6] -Auto nomic neurous system
[7] -Endocrine Glands
[8] -Central neurous system
[9]-Feed back
[10] -Tension headache...
...
-3-1- پیشینهی داخلی
ارفع بلوچی و همکاران (1391)، در مطالعه ای با عنوان خودپنداره ی تحصیلی، بستری برای کاهش اضطراب امتحان نشان دادند بین خودپنداره ی تحصیلی و اضطراب امتحان دانشجویان همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین نشان دادند که بین دو گروه از دانشجویانِ دختر و پسر تفاوت آماری معنی داری در خودپنداره تحصیلی، و اضطراب امتحان وجود ندارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ترکیب متغیرهای انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی می تواند به خوبی اضطراب امتحان را پیش بینی کنند.
ﻧﺘﺎﻳﺞ پژوهش ﺧﺪﻳﻮی و وﻛﻴﻠﻲ ﻣﻔﺎﺧﺮی، (1390)، ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ در داﻧﺶآﻣﻮزان دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎدار و ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺑﻴﻦ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و اﻧﮕﻴﺰه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ و ﻣﻨﺒﻊ ﻛﻨﺘﺮل و ﺧﻮدﭘﻨﺪاره وﺟﻮد دارد. ﺑﻄﻮرﻳﻜﻪ ﻫﺮ ﻗﺪر ﻓﺮد از اﻧﮕﻴﺰه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺑﺎﻻﺗﺮی ﺑﺮﺧـﻮردار ﺑﺎﺷﺪ و ﻣﻨﺒﻊ ﻛﻨﺘﺮل او دروﻧﻲﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ و از ﺧﻮدﭘﻨﺪاره ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﺪ از ﭘﻴـﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤـﺼﻴﻠﻲ ﺑـﺎﻻﺗﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. در ﺟﻬﺖ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ، اﺑﺘـﺪا ﺧﻮدﭘﻨـﺪاره و ﺳـﭙﺲ اﻧﮕﻴـﺰه و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻣﻨﺒﻊ ﻛﻨﺘﺮل دارای اﻫﻤﻴﺖ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
گوروئی، خیر و هاشمی، (1390) در پژوهشی که با عنوان بررسی رابطهی بین کمال گرایی و خودپنداره تحصیلی با توجه به نقش واسطهای اهمال کاری تحصیلی دانشجویان انجام دادند، نشان دادند که در بین متغیرهای پژوهش (کمال گرایی، خودپنداره تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی)رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
ابوالقاسمی و همکاران (1390)، به وسیله ﺗﺤﻠﻴﻞ وارﻳﺎﻧﺲ ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐﻴﺮی ﻧﺸﺎن دادند ﻛﻪ ﻫـﺮ دو روش ﺷـﻨﺎﺧﺘﻲ- رﻓﺘـﺎری و ﻣﻬـﺎرتﻫـﺎی ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻫﻴﺠـﺎن، در ﻛـﺎﻫﺶ اﺿـﻄﺮاب اﻣﺘﺤـﺎن و اﻓـﺰاﻳﺶ ﺧﻮدﻛﺎرآﻣـﺪی و ﺳـﺎزﮔﺎری ﺗﺤﺼـﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻌﻨﻲداری ﻣﺆﺛﺮ ﺑـﻮدهاند. اﻳـﻦ ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﺗﻠﻮﻳﺤـﺎت ﻣﻬﻤـﻲ در زﻣﻴﻨـﻪ آﻣـﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ- رﻓﺘﺎری و ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻫﻴﺠﺎنﻫﺎ در ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از اﺿﻄﺮاب اﻣﺘﺤﺎن و ارﺗﻘﺎء ﺳﻼﻣﺖ روان داﻧﺶآﻣﻮزان دارد.
فانی و خلیفه (1388)، در پژوهشی نشان دادند که ﺑﻴﻦ ادراک از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻢ و ﺧﻮدﭘﻨـﺪاره ی ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﻃﻮرﻛﻠﻲ و ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﺟﻨﺴﻴﺖ و ﭘﺎﻳﻪ، در ﻣﺠﻤﻮع راﺑﻄﻪای ﻣﻌﻨﺎدار وﺟـﻮد داﺷﺖ، اﻣﺎ در ﭘﺎﻳﻪﻫﺎی اول دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ و ﺳﻮم دﺧﺘﺮ راﺑﻄـﻪ ی ﺑـﻴﻦ ادراک از رﻓﺘـﺎر ﻣﻌﻠـﻢ و ﺧﻮدﭘﻨـﺪاره ی ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﻌﻨﺎدار ﻧﺒﻮد؛ اﻓﺰون ﺑﺮ اﻳﻦ، در ﭘﺎﻳﻪ ی اول دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ ﺑﻴﻦ ادراک از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺎ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ راﺑﻄﻪای ﻣﻌﻨﻲ دار وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺖ و ﺑﻴﻦ ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ (ﺧﻮد، ﺧﺎﻧﻮاده، ﻫﻤﺴﺎﻻن، ﻣﺪرﺳﻪ و ﻣﻌﻠﻢ) و ادراک از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻢ راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﻮد؛ در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ادراک از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻋﻠﻮم و رﻳﺎﺿﻲ ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎدار ﻧﺒﻮد.
در مطالعه ای که توسط یوسفی و همکاران، (1388) با عنوان ارتباط انگیزش تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام دادند به این نتیجه رسیدند که انگیزش تحصیلی با معدل علوم پایه و همچنین معدل کل بالینی ارتباط مستقیم و معنی دار داشت. به علاوه مولفه رقابت جویی وکوشش با معدل کل بالینی و علوم پایه، همبستگی مثبت دیده شد ولی مولفه های قدرت اجتماعی، تنها با معدل کل بالینی آزمودنی ها رابطه داشت همچنین انگیزش گرایش به کوشش و رقابت جویی در پسران بالاتر از دختران بود. این نتیجه حاکی از این است که پیشرفت تحصیلی دانشجویان مستلزم هماهنگی و تعامل بین ابعاد مختلف انگیزشی است.
ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﭘﮋﻭﻫﺶ خسروی و بیگدلی (1387)، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺎ ﺭﻭﺍﻥ ﺭﻧﺠﻮﺭﻯ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭ ﻣﺜﺒﺘﻰ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ، ﺍﻣﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ امتحان با ﺑﺮﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ/ ﺩﺭﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ، ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭﻯ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩ. ﺭﻭﺍﻥ ﺭﻧﺠﻮﺭﻯ (ﺑﻰﺛﺒﺎﺗﻰ/ ﺑﺎ ﺛﺒﺎﺗﻰ) ﺑﺎ ﺩﺭﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ/ ﺑﺮﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭ ﻣﺜﺒﺘﻰ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻭﻳﮋﮔﻰ ﻫﺎﻯ ﺷﺨﺼﻴﺘﻰ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﺭﻭﺍﻥ ﺭﻧﺠﻮﺭﻯ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﺿﻤﻨﺎً ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻦ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ باشد.
در مطالعه ای که توسط کاوسیان و همکاران (1386)، با عنوان مطالعه عوامل موثر بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانهای سراسر کشور انجام دادند به این نتیجه رسیدند که متغیرهای خودپنداره تحصیلی،نگرش دانش آموز به ادامه تحصیل وپاداش دانش آموز به ادامه تحصیل بهتر توانسته اند انگیزش تحصیلی درونی را تبیین کنند...
...