دسته بندی | پزشکی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 127 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 62 |
مقاله آنـاتـومـی ابـدومـن (کالبد شناسی شکم)
بخشهایی از متن:
پیشگفتار
فَلْینْظُرِ الانسانْ مِمَّ خُلِق (طارق 5)
"انسان باید در خلقت خویش بیندیشد و بنگرد تا به عظمت خالق پی ببرد ."
آغاز و اساس دین شناخت خالق است . و کمال معرفت خدا گرویدن به او و یگانه و بیهمتا دانستن او است . و کمال توحید انجام عمل خالص فقط برای رضای اوست .
هر علمی که نتیجه اش شناخت خالق و معرفت به عظمت بی نهایت خداوند نباشد علم حقیقی نیست . علوم حقیقی علومی هستند که یا بطور مستقیم به شناخت هستی بخش منجر می شوند و صاحب آن علم را عالم نامند . همانند علوم اسلامی و دینی و قرانی . و یا بطور غیر مستقیم وجود خالق را اثبات کرده و به شناخت خالق می رسند . و این نوع علوم را فضل گویند و صاحب آن را فاضل نامند . همانند علوم طبیعی و دانشگاهی . اما غیر از این دو علوم مادی دیگری که مفید فرد و جامعه نیست و نهایتاً در جهت منافع فردی و سودجویی و گمراهی بشر است اصولاً علوم حقیقی نیستند . همانند شعبده بازی و سحر و جادو و آنچه موجب لهو و لعب و لغویات است . و انسان را از تکامل و تقرب به خدا دور میسازد .
هدف نهایی از خلقت انسان پس از معرفت به وجود و قدرت لایزال الهی و درک الطاف و رحمت خداوند مهربان با عبودیت آفریدگار است . عبادت آگاهانه همان معرفت به عظمت مقام هستی بخش و فراگیری دستورات والا و رستگار کننده حضرت حق و تمسک ایمانی و شکر حق به همراه عمل صالح و مورد رضای باری تعالی می باشد . و با این آگاهی و عمل صالح انسان به کمال می رسد .
ادارک اهمیت نفخة روح الهی در سرشت بشر و مقدس شمردن و مراقبت از آن از مسئولیت های انسان کامل است . شناخت بدن و روح انسان چنانچه از ژرفای وجود باشد ، می تواند انسان را به سوی معرفت وجود خالق گیتی سوق دهد . حفظ امانت ها و ودیعه های مقدس خداوند در وجود خود از وظایف انسان برتر است . و انسان برتر شدن خود از جمله اهداف خلقت بشر است . تا زمانیکه نهایتاً تمام هستی او به هستی بخش عالم امکان بازگشت نماید . « اِنّا لله وُ اِنّا اِلَیهِ راجِعوْن»
...
حدود شکم
شکم یا ابدومن بخشی از تنه در زیر دیافراگم می باشد که تا مدخل لگن امتداد دارد .
- جدار فوقانی شکم سطح تحتانی عضله دیافراگم یا حجاب حاجز می باشد .
- حد تحتانی شکم سطح قراردادی است که از مدخل لگن عبور می نماید .
- مدخل لگن : از عقب به جلو شامل اولین مهره ساکرال (خاجی) (1S) که به آن پرومونتوریوم یا دماغه گویند و بالهای ساکروم که زائده عرضی آن هستند و مفصل ساکروایلیاک (خاجی لگنی) دو طرف ، خط قوسی و خط شانه ای که این دو کنار داخلی استخوان هیپ می باشند . بین دو خط قوسی و شانه ای برآمدگی « ایلیوپوبیک » قرار دارد که محل جوش خوردگی این دو استخوان لگن است درانتهای داخلی خط شانه ای به تکمه و ستیغ و سمفیز پوبیس می رسد . سمفیز پوبیس نوعی مفصل غضروفی است که دارای دیسک می باشد . جدار های قدامی و طرفی و خلفی شکم حاوی عضلات و نیز 5 مهره کمری در خلف می باشد .
لایه های جدار شکم
از خارج به داخل (از سطح به عمق) دارای لایه هایی است که بطور کلی عبارتند از :
- پوست
- فاسیای سطحی که دو لایه دارد ، لایه سطحی تر را کمپر یا لایه چربی دار و لایه عمقی را فاسیای اسکارپا می نامند که در زیر ناف مشخص تر است .
- سه طبقه عضلات مایل خارجی ، مایل داخلی و عرضی شکمی ، ( البته در طرفین خط وسط جلو شکم یک زوج عضلات مستقیم شکم نیز وجود دارد . )
- فاسیای عمقی جدار شکم یا فاسیای ترنسورسالیس یا عرضی که در محل های مختلف نام های گوناگون دارد. (از جمله فاسیای دیافراگماتیک ، فاسیای ایلیاکا ، لایه قدامی تراکولومبار و فاسیای لگن و ...)
- بافت همبندی خارج صفاقی
- صفاق جداری شکم
...
سوراخ وینسلو
یا سوراخ اپی پلوئیک سوراخی است که بورسا امنتالیس با حفره بزرگ صفاقی ارتباط داده میشود این سوراخ در بالای ابتدای دئودنوم قرار دارد. کنار قدامی آن ، کنار راست امنتوم کوچک (رباط هپاتودئودنال) است و درضخامت آن پایه کبدی یعنی مجرای کلدوک و شریان کبدی و ورید پورتال واقع شده اند.
حد خلفی آن ، صفاق جلوی ورید اجوف تحتانی است . حد تحتانی آن صفاق پوشاننده مبدأ دئودنوم و شریان هپاتیک است و سقف آن به لوب دم دارکبد می رسد.
اعصاب صفاق
صفاق جداری دارای اعصاب سوماتیک وپیکری بین دنده ای می باشد و حساس به درد می باشد. صفاق احشایی دارای اعصاب خود مختاراست و غیر حساس به درد می باشد. درد احشا ناشی از افزایش قطر احشا و کشش بیش از حد عضلات جدار احشا می باشد.
رباط ها
رباط فالسیفرم (داسی شکل): دولایه صفاقی است که ازخلف ناف به سمت بالادرخط میانی قدامی سیرکرده و به زیر دیافراگم و وسط کنار قدامی وتحتانی کبد وارد می شود. دولایه راست و چپ آن به ترتیب نیمه راست وچپ کبد را پوشش میدهد و به رباط های کرونری راست و چپ می رسند. درضخامت کنارخلفی دسته رباط فالسیفرم، رباط گرد کبدی است که قبلاً ورید نافی دردوره جنینی وجودداشته است.
رباطهای کرونری راست و چپ: محلهای انعطاف صفاق کبدی در سطح خلفی فوقانی لوب راست وچپ کبدی می باشند و دارای لایه های قدامی و خلفی اند و محلهای تلاقی این دولایه را درسمت راست وچپ به ترتیبب رباطهای مثلثی راست وچپ مینامند.بین لایه های فوقانی وتحتانی رباطهای کرونر در خلف کبد فضای برهنه کبدی است.
رباط گاستروفرنیک: دولایه صفاقی است که از دیافراگم به بخش خلفی فوندوس معده میرود.
رباطهایی به نام فرنیکورنال و فرنیکوکولیک هم درسمت چپ از دیافراگم به کلیه چپ وخم کولیک چپ می روند.
پایه کبدی: شامل مجرای کلدوک، شریان کبدی (در جلو) و ورید باب (درخلف) است و این سه عنصر با لنف و اعصاب در ضخامت رباط هپاتودئودنال از امنتوم کوچک هستند.
مزواپندیکس: دولایه صفاقی است که مثلثی شکل بوده و از اطراف اپندیکس به سطح تحتانی انتهای امنتوم میرود.درضخامت آن عروق و اعصاب اپندیکولارمیباشد.در بالای ریشه مزواپندیکس بن بست صفاقی ایلئوسکال تحتانی واقع شده است.
آپاندیسهای اپی پلوئیک:کیسه های کوچک صفاقی حاوی چربی اندکه به کولونها آویزان می باشند و در سیگموئید بیشتر دیده می شوند.