دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مقاله بررسی نقد ایده دنیوی شدن در 32 صفحه ورد قابل ویرایش
نقد ایده دنیوی شدن
جریان پرشتاب مدرنیته در قرن بیستن تمامی نهادهای دینی را دچار انفعال کرده بود. نهادها و متفکران دینی سعی داشتند تا آموزههای مذهبی شان را با اندیشههای همبسته با جهان مدرن سازگار سازند. در جهان اسلام کسانی چون محمد عبدو، رشیدرضا، سید جمالالدین، اقباللاهوری، تمامی دینداران مشروطه خواه ایرانی، مهدی بازرگان و علی شریعتی تمام توان خود را برای سازگار کردن اسلام با مدرنیته به کار بردند. در جهان مسیحیت نیز طی این سالها تلاشهای مشابهی در جریان بود. کلیسا برای کاستن از نارضایتیهای پیروانش از کشیشان و مسیحیت تلاش کرد تا پیامش را با ارزشهای جامعه «مدرن» منطبق سازد. برای این کار وجوه مشترک آموزههای خود را با ارزشهای مدرن یافتند و تاکید به مراتب بیشتری بر آنها نهادند. دومین شورای جهانی واتیکان از جمله این اقدامات بود که به Aggiornament یا روزآمد کردن کلیسا انجامید.
اما به قول کپل این روند از حدود سال 1975 جهتی دیگر پیدا کرد. جنبشهایی شکل گرفتند که هدفشان «انجیلی کردن دوباره اروپا» بود، نه روزآمد کردن کلیسا. و در جهان اسلام نیز «دیگر هدف نه مدرنیزه کردن اسلام بلکه اسلامی کردن مدرنیته بود». ظهور این جنبشها که به ادعای کپل تقریباً به طور همزمان در جهان اسلام، مسیحیت و یهود آغاز شد، بیشتر جامعهشناسان را به باز اندیشی در ایدة دنیوی شدن واداشت. بازار نقد و انکار این ایده بالا گرفت، اما نکته جالب اینجا است که بسیاری از انتقاداتی که از آن پس طرح شدند تقریباً همگی قبلاً طرح شده بودند، ولی گوش شنوا و چشم بینایی برای توجه به آنها وجود نداشت.
الکسی دو توکویل در 1840 در اثر خود دموکراسی در آمریکا ضمن اشاره به مقبولیت گسترده ایده دنیوی شده در میان فیلسوفان قرن هیجدهم عنوان میکند که «متاسفانه واقعیات به هیچوجه با این نظریه همخوانی ندارد». در امریکا که به نظر او یکی از آزادترین و روشن نگرترین ملتهای جهان بود، هیچ نشانهای دال بر دنیوی شده به چشم نمیخورد و مردم با شور و شوق تمامی وظایف دینی خود را انجام میدادند. 150 سال از سخنان توکویل میگذرد و هنوز نظر او معتبر است. طی این مدت نه تنها دینداری در این کشور دچار نزول نشده بلکه عضویت در کلیسا بیش از سه برابر افزایش پیدا کرده است. همانگونه که مشاهده میشود سابقه مخالفت با ایده دنیوی شدن با سابقه پیدایش این ایده تقریباً برابر است. در اینجا به طرح انتقادات وارد شده بر این ایده میپردازیم. اما نه مجال طرح تمامی انتقادات مطرح شده در این مختصر وجود دارد و نه تصمیم بر چنین کاری است. پس سعی میشود تا عمدهترین و مهمترین انتقادات مطرح شوند.
تعارض علم و دین
در تمامی نظریههای دنیوی شدن میتوان این وجه مشترک را چه به صراحت و یا به نحو ضمنی یافت که از میان تمامی جوانب مدرنیته (شهر نشینی، صنعتی شدن، اقتصاد سرمایه داری و…) این علم است که مرگبارترین عوارض را برای دین به همراه دارد. همین رویکرد است که مدعی است اتخاذ رویکردی عقلانی و علمی نسبت به جهان، آن را افسون زدوده کرده است. والاس، ویلسون، دابلیر، آگوست کنت، وبر، برگر، استارک و بسیاری دیگر هر یک به زبانی همین نکته را طرح کردهاند.
یکی از اهداف این مجموعه نشان دادن وجود نوعی پوزیتیویسم در اندیشه روشنگری و انتقال آن به جامعه شناسان بود. پوزیتیویسمی که علم تجربی را تنها راه معقول کسب معرفت میکرد. کسانی چون جانسون به حق به جامعه شناسان به سبب وجود چنین نگرشی در آراءشان اعتراض میکردند. عموم نظریههای جامعهشناسی دین عنوان میکردند که اگر چه سودمندیهای بسیار در دین به چشم میخورد اما باید پذیرفت این باورها چیزی جز خرافات باطل نیستند. در نتیجه تلاش می شد که هر چه سریعتر «خرد» بشر را از شر این مزاحم بدوی خلاص کنند. حتی پرچمدار جامعه شناسی «عاری از داروی ارزشی» ماکس وبر، نیز در معرض چنین اتهامی قرار دارد. توماس لوکمان مهمترین پیشفرض نظریه وبر درباره دین را غیر عقلانی بودن آن میداند. انتساب چنین اتهامی به وبر چندان هم تعجب آور نیست. پیش از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایهدار فرایند عقلانی سازی میداند اما پس از این نشان داده شد که اگر چه وبر دین را طلایهدار فرایند عقلانی سازی میداند اما پس از شکلگیری دنیای مدرن دیگر جایی برای آن قایل نیست، برگر، استارک و بین بریج با وضوح بیشتری این نکته را طرح میکردند. برگر میگفت که یا دین خود را با بازار (یا به عبارت دیگر جهانبینی علمی که سریعاً مورد پذیرش قرار گرفته است) سازگار میکند به آن که مجبور است تا آخرین فشنگ در سنگر سنت از مدعیات پیشین دفاع کند. استارک و بین بریج نیز به وضوح عنوان کردند که این علم است که حد و مرز مدعیات دینی را تعیین میکند.
امروزه جامعه شناسان کمتر مرتکب چنین خطایی میشوند، که بخشی از آن مرهون تلاشهای پارسونز است . پارسونز به تعبیر جانسون برجستهترین معمار تنشزدایی جامعهشناسی و دین است.
برگر رندانه میگفت که متالهین و متکلمین نباید حرفهای جامعهشناسان را به دل بگیرند و گزارههای جامعهشناختی را جدی تلقی کنند. او اظهار داشت که جامعه شناسی بر اساس منطق خود چارهای ندارد جز آن که دین را فرافکنی بشری بداند. اما چنین نگرشی این احتمال را نفی نمیکند که این فرافکنیها به چیزی غیر از خود انسان نیز اشاره نداشته باشد. پارسونز با تکیه بر اصل علم عاری از ارزش داوری این نکته را که امروزه مورد پذیرش عمومی قرار گرفته را مطرح کرد که گزارههای دینی نوعی گزاره های وجودیاند که «به جنبه هایی از واقعیت اشاره میکنند… که بیرون از دامنه پژوهشها و تحلیلهای علمی قرار دارند».
رابطه علم (بویژه علم طبیعی) و دین موضوعی است که ادبیات مفصلی را به خود اختصاص داده است. سه رویکرد کلی نسبت به رابطه میان این دو وجود دارد که عبارتند از: تعارض کامل علم و دین، تمایز علم و دین و مکمل بودن این دو.
تعارض علم و دین هنگامی منطقاً قابل تصور است که هدف، روش و موضوعات مورد بررسی در این دو حوزه دقیقاً یکسان تلقی شوند. به عنوان مثال تعارضی که میان متکلمین و دانشمندان بر سر نظریه زیستی تکاملی به وجود آمد ناشی از همین تصور است. متکلمین سنتی که از ایده خلقت دفعی مورد حمایت کتاب مقدس پشتیبانی میکردند بر سر مسالهای وارد بحث با دانشمندان شده بودند که حوزه پژوهشی آنها به شمار میآمد. این نگرش که موجب تشدید آتش اختلاف میان علم و دین بود همچنان باقی است و حتی برخی متکلمان کوشیدهاند تا با استفاده از روشها و دادههای علمی به جنگ این نظریه بروند و نشاندهند که بر اساس معیارهای علمی این نظریه کتاب مقدس است که تایید میشود و نه نظریه تکاملی.
مفاهیم مترداف و جریانات موازی
با اینکه جامعه شناسی متاخر نقدهای تندی بر رهیافتهای کلاسیک مثل مکتب تطور وارد آورده است و آنها را به جهت داشتن رویکردی جبری نسبت به واقعیتهای سیال اجتماعی و پیشداوری و پیشگوییهای غیر علمی درباره مقصد و روند تحولات اجتماعی مورد طعن قرار داده است لیکن خود نیز به طریقی دیگر و البته با مدعایی متواضعانهتر از اسلاف، در همین دام گرفتار آمده است. وجود برخی مناسبات تحمیلکننده و مقتضیات به ظاهر ناگزیر در صحنه جهانی و در پیش روی جوامع طالب توسعه همراه با نوعی سوگیری نه چندان آشکار و از پیش اراده شده جامعهشناسان معاصر را به نوعی بازگشت و روآوردی به سوی این نظریات کهن، البته با به کارگیری قالبهایی جدید و ابداع مفاهیمی نو کشانده است.
در حوزه جامعه شناسی مفاهیم بسیار با پسوند ation (شدن) که حاوی مضمونی از همان اندیشه تطورگرایانه کلاسیک است، ساخته شده و میشود. این مفاهیم که حامل فرضیه و نظریه خاصی درباره جهت مسیر و مقصد تحولات آتی جوامع بشری هستند به شکلی غیر قابل درک معاضد و موید یکدیگرند و همگی بر روی هم بر وجود روندی خطی و جبری به سوی مقصد تفصیلی در چرایی و چونی رشد چنین رویکردی در میان متفکران معاصر را داشته باشیم صرفاً به جهت آشنایی با برخی از این مفاهیم در حوزه مطالعات دین پژوهی و ربط و فصل معنایی هر یک با مفهوم اصلی این مطالعه یعنی عرفی شدن مروری کوتاه بر برخی از اصطلاحات رایج تر در این حوزه خواهیم داشت:
دین پژوهان و نظریه پردازانی که تحولات فروکاهنده دین و باور دینی در جامعه و فرد را دنبال کردهاند، در طرح نظریات خویش از واژهها و مفاهیم مختلفی استفاده نمودهاند. البته هیچ یک از این اصطلاحات قابلیت و بار معنایی واژه اصلی این موضوع یعنی عرفی شدن را ندارد؛ لیکن هریک حامل نقطه تاکیدات خاصی است که آشنایی با آنها بیتاثیر در شناخت پالایش یافته تر مفهوم اصلی مطالعه ما نیست.
غیر دینی شدن: ویلم میگوید که این اصطلاح برای فرانسه زبانان آشناتر است؛ در حالی که عرفی شدن را انگلیسی زبانها بیشتر استفاده میکنند. در عین حال او میان این دو مفهوم تفاوت قائل است. او میگوید که ژان بوبرو قصد داشته است تا با ایجاد یک لابراتوار تخصصی تاریخ و جامعه شناسی اندیشه غیر دینی، درباره تفاوتهای مفهومی غیر دینی شدن و عرفی شدن به بررسی بپردازد. از فحوای سخن ویلم چنین استنباط می شود که مفهوم نخست عمدتاً ناظر به تغییراتی است که در مناسبات میان دین و نهادهای غیر دینی و مشخصاً نهاد سیاست رخ میدهد؛ در حالی که مفهوم دوم یعنی عرفی شدن به تحولاتی اشاره دارد که در درون دین و برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی صورت میگیرد. (1377: 2-141)
تقدس زدایی: تقدس زدایی را اگر چه از مفاهیم مترداف عرفی شدن میگیرند، اما مشخصاً به زائل شدن فحوای مقدس از اشخاص، اماکن، اشیاء و تمثالها و فعالیتها اشارت دارد. این مفهوم اگر چه به جنبه سلبی موضوع خویش تاکید دارد، اما حاوی هیچ اشاره روشنی درباره چیزی که به جای امر مقدس خواهد نشست، نیست.
افسون زدایی: افسون زدایی اصطلاحی است که با نام وبر همراه است و جز در ادبیات وبری اثری در جای دیگر از آن مشاهده نشده است.
افسونزدایی از دنیا مفهومی است قریب به تقدس زدایی با این تفاوت که دایره کوچکتری از امور ماورایی را در بر میگیرد که عمدتاً به حوزه معرفت و تلقیات نظری ناظر است. افسونزدایی از نظر وبر مفهومی است مرتبط با عقلانی شدن امور که طی آن نیروهای غیر قابل محاسبه مرموز و معرفتهای غیر جدی از ملاحظات او خارج میگردند و ساحت اندیشه تماماً به عناصر محاسبه پذیر عقلانی سپرده میشود. اگر چه برداشت وبر از این مفهوم چنان فراگیر است که علاوه بر جادو شامل دین نیز میگردد؛ لیکن هنوز فاصله بسیاری تا مفهوم مورد نظر ما در این مطالعه دارد.
غیر مشیتی شدن: این اصطلاح در واقع به یکی از ابعاد فرایند عرفی شدن اشاره دارد. تقدیر گرایی به عنوان یکی از آموزههای مهم مسیحیت در فرایند عرفی شدن فرد منسی میگردد یا مورد تردید قرار میگیرد. فرد و جامعه غیر مشیتی شده (defatalized) برای اداره آگاهی و اختیار بشری در تعیین سرنوشت و طراحی دنیای آینده نقش محرزی قائل است.
غیر سنتی شدن دین: غیر سنتی شدن دین اشاره به فرایندی دارد که طی آن ادیان تاریخی و دارای سنتهای آموزهای تعلیمی و شعائری گسترده و متکی برنهادهای مستقر، از گذشته خویش انقطاع حاصل میکنند و مرجعیتهای بیرونی ریشهدار در یک جوهر متعالی و منتقلشده از طریق سنت را ترک گفته و به مرجعیت خود بنیاد درونی متکی ومتوسل میشوند ایمان غیر سنتی شده بر آگاهی و ذهنیت فرد واقعا موجود در اینجا واکنون ناظر است در حالی که هیچ حکمی از گذشته و هیچ غایتی در آینده او را محصور و محدود نمیسازد.
خصوصی شدن دین: خصوصی شدن دین فرایندی است که پارسونز در روند تحولات جاری در زیر ساخت اجتماع برای آینده دینداری در جوامع مسیحی غرب پیشبینی کرده بود و اشاره به موقعیتی دارد که در آن دین از هر گونه حضور و حیز اجتماعی معزول شده است و تنها برای قابل تحمل
-2) متکثر شدن حقیقت دین
همچنان که اشارت رفت، گمان رایج، لااقل در دسته ای از تعاریف و تبیین ها بر اینست که هرگونه تجدد و نوسازی و تلاش برای عصری کردن دین، جوهر و اصالت دین را در خطر می افکند و موجبات قلب ماهیت آن را پدید میآورد. عرفی شدن دین منحصر به این امر نیست، بلکه عصری سازی از طرق دیگری نیز این سرنوشت را برای دین رقم می زند. عصری سازی به عنوان تلاشی برای سازگار نمودن دین با دنیای جدید و دائماً نوشونده، راه را به روی انواع قرائت های متجددانه از دین می گشاید. قرائت هایی زمانمند و کم دوام که نطفة زوال خویش را در دل می پرورانند و آمادگی دارند تا با سر برآوردن برداشت ها و قرائت های هر دم جدیدتری از دین، در دوردست سنت ها غروب کنند.
پیامد راه دادن به قرائت های مختلف از دین، با هدف سازگاری و همراهی با اوضاع متغیر، قبول و رواج نوعی تکثر در کشف از حقیقت دین است و نسبی گرایی در کاشفیت، به سرعت به حقیقت تدین نیز سرایت میکند و در نهایت چیزی از آن باقی نمی گذارد. تکثرگرایی که خود محصول مشترک عرفی شدن فرد و عرفی شدن دین است، جامعه را نیز در مسیر عرفی شدن قرار میدهد. همیلتون میگوید: تکثرگرایی در درازمدت نه دین، بلکه عرفی شدن را تقویت میکند. فرایند عرفی شدن، مرحله ای از تکثرگرایی مذهبی را پشت سر گذارده است و در عین حال مقوم آن نیز هست. (1377: 300) کیوپیت که با ثابت و لایتغیر نگه داشتن دین به شدت مخالف است و معتقد است که همواره باید قرائت های عصری و جدیدی از اصول و آموزه های دین ارائه داد، در نوجویی و نوگرایی دینی تا آنجا پیش می رود که خود از آن به نوعی فروپاشی و بازآفرینی و مرگ و تولد تازه تعبیر میکند و مدعی است که ادیان زنده جز از این طریق دوام نیاورده اند. (1376: 30-25) آرکون با نفی تصور مستشرقان و علمای اجتماعی غرب که یک اسلام واحد و همیشگی را به رسمیت شناخته اند، میگوید: به جای اسلام، اسلامات یعنی اسلام های متعدد وجود دارد. و برای اثبات مدعای خویش از اسلام های کلامی،جامعه شناختی و تاریخی و همچنین اسلام خود او که چیزی متفاوت از همه برداشت های دیگر است، نام میبرد. (1996: 51)
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
مقاله بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر) در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
«بسمه تعالی»
یکی از انتقاداتی که به این کتاب وارد است آن است که ترجمه ایتالیایی کلمه ویرتو صورت نگرفته است. البته مترجم کتاب علت آنرا چند معنی بودن این کلمه می داند و از این موضوع دفاع میکند و معتقد است که لفظ ایتالیایی ویرتو را خود خواننده میتواند آنرا با مطالعه متن کتاب منطبق سازد. یعنی خواننده قادر خواهد بود معنی درست کلمه را با توجه به متن کتاب دریابد به نظر من بهتر آن بود هر جایی که نام ویرتو ذکر میگردد، نویسنده کتاب معنی صحیح آنرا برای خواننده مشخص مینمود. وقتی که خود مترجم و یا نویسنده کتاب معنی درست ویرتو را (با توجه به جملات) نمیداند، چگونه انتظاری میرود که یک دانشجوی علوم سیاسی ویا یک خواننده عادی کتاب بتواند خودمعانی مختلف آنرا (لیاقت و استعداد، استعدادهای فطری و لیاقت ذاتی و پاک دامنی، توانایی، قدرت بازو، دلیری و…)با توجه به جملات متن کتاب استخراج نماید. البته مترجم مدعی میباشد که درباره معانی آن شرح و توضیح داده است ولی این توضیحات 3 اشکال دارد: 1- گنگ و نامفهوم است 2 – معنی درست کلمه را مشخص نساخته است. 3- ممکن است تلقی نویسنده و مترجم صحیح نبوده و بیانگر آنچه که ماکیاولی از این واژهها ارائه مینموده، مفهوم کلمه ویرو نباشد. مسئله بعدی آنکه ماکیاولی در عصر رنسانس میزیسته یعنی زمانی که علم وارد عرصه زندگی اروپاییان شد و عقاید امانیستی مطرح شد، به همین دلیل وی از امانیستها بسیار متاثر شده است. آنها اعتقاد داشتند که برای رشد و پیشرفت باید فرهنگ روم باستان را احیا نمود. این مطلب درست است که انسان محوری به جای خدا محوری حاکم شد ولی دینی در اروپا تعطیل نشد بلکه از سیاست جدا شد. عده ای معتقدند که نوشته های ماکیاولی متاثر از زمان اوست من این را قبول دارم ولی این مساله نباید توجیه یک سری مسائل دیگر شود. همیشه در تاریخ از بدو به وجود آمدن جهان تا به امروز خوبی خوب بوده، و بدی بد بوده است.ریاکاری، نیرنگ و فریب، مکر و خدعه، دروغگویی، تهمت و … از صفات رذیله به شمار میآمده است. و متعاقب آن نیکی، سخاوت، درستی، صداقت و … از فضائل محسوب می شده است. و این مطلب را هم ماکیاولی و هم مردم فلورانس میدانستند ولی در عصری که ماکیاولی زندگی میکرد به دلیل اینکه مردم از کلیسای کاتولیک بیزار شده بودند، به اعتقاد من خود ماکیاول هم به نوعی از دین بیزار شده بود واز طرفی به خاطر به قدرت رسیدن درخاندان مریچی اقدام به نوشتن یک سری مطالب خلاف و اخلاق وانسانیت در آثار خود نمود. که این هم خود نباید به عنوان توجیه اعمال وی محسوب شود. به نظر من ماکیاول انسان خوبی نبوده است و البته انسان بدی هم نبوده است. او هم درآثار خود نکات مثبت دارد وهم منفی و هم درست وهم غلط (ومانند بسیاری از انسانهای دیگر فردی قدرت طلب بوده است. لازم به ذکر است در زمان نگارش شهریار نه ماکیاولی و نه معاصران او به هنگام خواندن آن هیچ یک احساس نمیکردند که برداشت او سنگدلانه است. ولی آقای اسکینر به این مطلب توجه نکرده است و مطالب این کتاب را با زمان آن روز تطبیقی نداده است. علیرغم اینکه نیت آقای اسکینر آن نبوده است. ماکیاولی به خاطر ارتباطش با اومانیستها و به خاطر دوستان و پدرش دردربار مریچی به قدرت رسید و ارتقاء یافت، بعد توسط همین مدیچیها به خاطر سوء ظنی که به او پیدا کرده بودند دستگیر و زندان شد وبعد از آنان ماکیاول سعی کرد جایگاه از دست رفته خود را دوباره بدست آورد. به همین دلیل کتاب شهریار را نوشت تا آنرا به خاندان مدیچی تقدیم کند. مدتی بعد تحت تاثیر جمهوری خواهان قرار گرفت و کتاب گفتارها رانوشت. ولی همواره به خاطر کینهای که نسبت به مدیچیها پیداکرده بود واز طرفی تحت تاثیر افکار جمهوری خواهی قرار داشت از آنان انتقاد مینمود. تا اینکه به قول خودش بخت به او رو کرد و در دربار مدیچیها ارج و قرب یافت و به نوشتن تاریخ فلورانس پرداخت. بعد از به قدرت رسیدن جمهوری خواهان به خاطر ارتباطش با مدیچیها از کار برکنار شد و در انزوا وتنهایی مرد تمامی این مسائل باعث گردیده است که مطالب شهریار یا گفتارها ضد و نقیص باشد در کتاب آقای اسکینر تلاش شده است تا افکار و عقاید ماکیاولی توجیه گردد. با توجه به شرایط و اوضاع زمانه (ص15و16) بهتر بود که نویسنده کتاب و دیگران آن قدر تاثیر محیط را در افکار وی دخیل نمی دانستند، هر چقدر محیط مؤثر باشد انسان نباید وجدان خود را زیر پا بگذارند مطلب دیگر آنکه نگرش ماکیاولی نسبت به اخلاق و قدرت و … به طور کامل در کتاب آقای اسکینر بیان نشده است. از این مطالب حاشیهای خارج شویم. به مطلب اصلی یعنی نقد کتاب بپردازیم کتاب ماکیاولی نوشته کوئنتین اسکینر، ترجمه عزتالله فولادوند کتابی ناقص (از نظر بیان مطالب) است و یک سری اشکالاتی اساسی دارد. برخی از اشکالات مربوط به محتوای مطالب این کتاب میشود وبعضی دیگر مربوط به ویرایش این کتاب میشود. در (ص 107) در دو جمله از نظر ادبی و سبک نگارش ایراد وارد است. جملة این صفت را با موفقیت مرکوز کرد یعنی چه؟ مرکوز به چه معناست و یا در جمله بعدی که می گوید: چگونه میتوان ایشان را آنقدر به خیر همگانی علاقمند نگاه داشت تا (عظمت دستیاب) شود. میتوان این جمله را خیلی زیباتر نگارش کرد. و یا (در صفحه 127) آنجایی که میگوید تا هنگامی که این «اوردینی» مراعات گردد هیچ خطری وجود نخواهد داشت… منظور از کلمه اوردینی چیست؟ در کتاب آقای اسکینر در خصوص توجه ماکیاول به حکومتهای نوبنیاد اصلا توضیح کافی ارائه نشده است. فقط در (ص 51) کتاب اشارهای مختصر به آن شده است. ولی کتاب در شهریار ملاحظه میشد که ماکیاولی حکومتها را به دو دسته تقسیم کردهاست: 1-مورثی و نوبنیاد که او توجهی به حکومتهای مروثی نمیکند، چون از اثبات کافی برخوردارند و حکومت کردن بر آنها آسان است. مشکل اصلی شهریاریهای نوبنیاد است که هم بدست آورد نشان دشوار است و هم پاسداری آنها. این شهریاریها نیز خود به دو دسته تقسیم میشوند: برخی کاملا نوبنیادند وپاره ای به قلمرو موروثی اضافه شدهاند، در این حالت شهریاری نوبنیاد و دولت مورثی به هم میآمیزند و پیکری واحد به نام دولت مختلط را پدید میآورند… بعد ماکیاول در شهریار با تدوین مجموعهای از قواعد علمی درمورد الحاق سرزمینها، راهحلهای خود را در مورد آنان ارائه می دهد. در تقسیم بندی ماکیاولی حکومت روحانیون خود نوع جداگانهای از شهریار به شمار میآید. سرانجام در سنجش دشواریها باید به شیوه حکومت سرزمینی که شهریار قصد الحاق ان را دارد توجه کرد که خودکامه است یا اریستوکرات یا جمهوری … در کتاب آقای اسکینر هیچکدام از این توضیحات داده نشده است در نتیجه به نظر اینجانب بهتر بود ارائه میگردید. در کتاب آقای اسکینر فقط در یک جمله آن هم در صفحه 118 مربوط به مبحث فیلسوف آزادی سطر آخر از تاسیس حکومتهای مختلط در روم باستان که در آن بیثباتی حکومت مرتفع میشود سخن به میان آمده است که هیچ یک ربطی به دولت مختلط که ترکیبی از شهریاری نوبنیاد و دولت مورثی است ندارد. این دو مبحث جداگانهاند ولی ای کاش درمورد دولت مختلط هم توضیح داده میِشد. در فصل دوم کتاب شهریار ماکیاول تحت عنوان شهریاریهای مختلط پس از برشمردن شش اشتباهی که لویی دوازدهم در ایتالیا مرتکب شده بود، یک حکم بیرحمانه را صادر کرده است. که در کتاب اسکینر اشارهای به آن نشده است. درکتاب شهریار ماکیاول به این مطلب اشاره کرده است که پایههای اساسی هر دولتی، اعم از دیرینه، نوبنیاد یا مختلط باید «قوانین خوب و سپاهیان خوب» باشد.
اسکینر: مردم دورو و پنهانکارند و در مواقع خطر می گریزند و در پی سود خویش هستند بنابراین شهریار نباید قول این مردم را اساس کار خود قرار دهد. همانطور که می بینیم آقای اسکینر در کتابش اساساً وفا به عهد و پیمان را با مردم مطرود دانسته است و مردم را ذاتاً خبیث می دانسته است. ولی خود ماکیاول در شهریار گفته است اگر مردمان همگی نیک می بودند، این اندیشه شایسته نبود. یعنی نیکی را باید در برابر نیکی انجام داد و بدی را در مقابل بدی که این حرف سخن معقولی است. در کتاب شهریار ماکیاول به تفصیل در نیمة دوم فصل هجدهم مزایای ظاهر سازی، عوام فریبی و ریاکاری را شرح داده است که در کتاب آقای اسکینر به آنها اشاره کمی شده است. در کتاب شهریار در خصوص چگونگی رفتار فرمانروا با وزیران و مشاورانش سخن به میان آمده است که در کتاب آقای اسکینر حتی یک جمله هم دربارة آن اشاره نشده است. ماکیاولی در 3 فصل آخر کتاب شهریار به ویژه آخرین فصل آن یعنی فصل 26، تحت عنوان «فراخوانی به رهانیدن ایتالیا از چنگال بربران» اشاره میکند که در آن عشق شدید به میهن متلاشی، اسیر و ویران اشاره کرده است. ماکیاولی که قبلاً جمهوری خواه بود بی تردید به امکان تحقق حکومت جمهوری در ایتالیا از طریق استقرار آزادیهای مدنی روزگاران باستان، که به ارتش ملی ایتالیا جان می داد، اندیشیده بود تا همانگونه که تیتوس لیویوس بیان کرده است این کشور جایگزین جمهوری روم شود. ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به علائق قلبی ماکیاول نشده است (رویای ایتالیای واحد) در فصل بیست و چهارم، ماکیاولی آن دسته از شهریارانی که چون پادشاه ناپل و دوک میلان «پس از مدتها حکمرانی» سرزمینشان را از دست داده اند تحقیر میکند ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به آن نشده است. در فصل بیست و ششم (آخرین فصل کتاب) نویسنده تأکید کرده است که هیچگاه در ایتالیا، اوضاع برای پدید آمدن شهریاری جدید که بخواهد «درآنجا نامور شود» اینهمه مساعد نبوده است او بر آن است که خاندان مدیچی میتواند به رهایی ایتالیا دست یازد، به ویژه که این خاندان «از فضائل موروثی، بخت مساعد و الطاف پروردگار و مراحم کلیسایی برخوردارند. در کتاب اسکینر کوچکترین اشاره ای به این مطلب نشده است. چقدر خوب بود در کتاب آقای اسکینر در مورد سرنوشت اثر ماکیاول (شهریار) و تاثیراتی که در مدت 450 سال بعد بر جهان گذاشت توضیح داده می شد. اینکه چه مخالفتهایی با آن شد و چه افرادی از آن اثر حمایت کردند. اینکه چه جنگهایی را موجب شد و چه افرادی همچون ناپلئون، موسلینی، هیتلرواستالین از آن الهام گرفتند و…
جهت دریافت فایل مقاله بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر)لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 705 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
عنوان: دانلود پاورپوینت وجه نقد، سرمایه، سود
دسته: حسابداری (ویژه ارائه کلاسی درس تئوری های حسابداری)
فرمت: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 77 اسلاید
این فایل در زمینه " وجه نقد، سرمایه، سود "می باشد که در حجم 77 اسلاید همراه با تصاویر و توضیحات کامل به همراه مثالهای تشریحی با فرمت پاورپوینت تهیه شده است که می تواند به عنوان سمینار درس تئوری حسابداری رشته حسابداری مورد استفاده قرار گیرد. بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر می باشد:
مقدمه
سرمایه و سود از دیدگاه حسابداران
سرمایه و سود از دیدگاه اقتصادی
اهمیت وجه نقد در ارتباط با سرمایه و سود
اهمیت گزارش جریان های نقدی
هدف از ارائه اطلاعات مربوط به جریان وجوه نقد
ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی: NPV
ارزش فعلی و ارزش بازار
سود خالص برای پیشبینی وجه نقد
نقدینگی، توان واریز بدهیها و انعطافپذیری مالی
اهمیت توان واریز بدهی ها
ارائه و پیشبینی اطلاعات مربوط به جریان وجوه نقد
انتقادات وارده به شکل صورت جریان وجه نقد
دید گاه های ضد و نقیض در مورد ماهیت معادل وجه نقد
دید گاه های ضد و نقیض در مورد معاملات غیر نقدی
پیش بینی گردش وجه نقد در آینده
تمایز بین مخارج سرمایه ای رشد و جایگزینی
اندازهگیری سود
مقایسه سرمایه با سود
مقایسه سود جامع باسود واحد تجاری
مفاهیم سود از دیدگاه حفظ ثروت
مقایسه سود فردی با سود واحد تجاری
روشهای تعیین ارزش ثروت
ارزش های ورودی تاریخی
نقاط ضعف سود حسابداری
ارزش های ورودی بر اساس ارزش های جاری
ایراد وارده به اقلام ورودی جاری
حفظ قدرت خرید ثابت
ارزش خروجی جاری
محاسبه سود طبق روش ارزش خروجی جاری
خالص گردش وجوه نقد به عنوان ارزش واحد تجاری
معایب روش تلقی گردش وجود نقد برای ارزش گذاری واحد تجاری
ارزش فعلی سرمایه در شرایط نامطمئن
نکات خاص در روش ارزش فعلی
معایب روش ارزش فعلی
ارزشیابی واحد انتفاعی در بازار
ارزشیابی واحد تجاری بر مبنای ارزش بازار
مزایای به کارگیری روش ارزشهای بازار اوراق بهادار
انتقادات وارد بر روش ارزش بازار
سیر تاریخی صورت گردش وجه نقد
وجوه افتراق در طبقه بندی صورت جریان وجه نقد بر اساس استاندارد ایران و FASB
خلاصه
پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است.
دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 705 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
عنوان: دانلود پاورپوینت وجه نقد، سرمایه، سود
دسته: حسابداری (ویژه ارائه کلاسی درس تئوری های حسابداری)
فرمت: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 77 اسلاید
این فایل در زمینه " وجه نقد، سرمایه، سود "می باشد که در حجم 77 اسلاید همراه با تصاویر و توضیحات کامل به همراه مثالهای تشریحی با فرمت پاورپوینت تهیه شده است که می تواند به عنوان سمینار درس تئوری حسابداری رشته حسابداری مورد استفاده قرار گیرد. بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر می باشد:
مقدمه
سرمایه و سود از دیدگاه حسابداران
سرمایه و سود از دیدگاه اقتصادی
اهمیت وجه نقد در ارتباط با سرمایه و سود
اهمیت گزارش جریان های نقدی
هدف از ارائه اطلاعات مربوط به جریان وجوه نقد
ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی: NPV
ارزش فعلی و ارزش بازار
سود خالص برای پیشبینی وجه نقد
نقدینگی، توان واریز بدهیها و انعطافپذیری مالی
اهمیت توان واریز بدهی ها
ارائه و پیشبینی اطلاعات مربوط به جریان وجوه نقد
انتقادات وارده به شکل صورت جریان وجه نقد
دید گاه های ضد و نقیض در مورد ماهیت معادل وجه نقد
دید گاه های ضد و نقیض در مورد معاملات غیر نقدی
پیش بینی گردش وجه نقد در آینده
تمایز بین مخارج سرمایه ای رشد و جایگزینی
اندازهگیری سود
مقایسه سرمایه با سود
مقایسه سود جامع باسود واحد تجاری
مفاهیم سود از دیدگاه حفظ ثروت
مقایسه سود فردی با سود واحد تجاری
روشهای تعیین ارزش ثروت
ارزش های ورودی تاریخی
نقاط ضعف سود حسابداری
ارزش های ورودی بر اساس ارزش های جاری
ایراد وارده به اقلام ورودی جاری
حفظ قدرت خرید ثابت
ارزش خروجی جاری
محاسبه سود طبق روش ارزش خروجی جاری
خالص گردش وجوه نقد به عنوان ارزش واحد تجاری
معایب روش تلقی گردش وجود نقد برای ارزش گذاری واحد تجاری
ارزش فعلی سرمایه در شرایط نامطمئن
نکات خاص در روش ارزش فعلی
معایب روش ارزش فعلی
ارزشیابی واحد انتفاعی در بازار
ارزشیابی واحد تجاری بر مبنای ارزش بازار
مزایای به کارگیری روش ارزشهای بازار اوراق بهادار
انتقادات وارد بر روش ارزش بازار
سیر تاریخی صورت گردش وجه نقد
وجوه افتراق در طبقه بندی صورت جریان وجه نقد بر اساس استاندارد ایران و FASB
خلاصه
پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است.