دسته بندی | تربیت بدنی و علوم ورزشی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
چکیده
تقریباً در هر جامعهای، ورزش یک نهاد اجتماعی بسیار برجسته محسوب میشود، زیرا ورزش ویژگیهای موجد در هر نهادی را با جاذبه منحصر به فردی که فقط شاید دین موجد آن باشد، ترکیب میکند. در این مقاله، دیدگاههای کارکردی) )، تضاد و فرهنگی مرور گردیده و به بحث خواهیم پرداخت که چگونه ورزش با فرآیند جامعهپذیری و تغییرات اجتماعی، ارتباط پیدا میکند. در این بحث تمرکز خواهیم نمود روی تکامل ورزش از یک فعالیت تفریحی و معطوف به مشارکت به فعالیتی که شبیه شرکتی است که با اصول سوداگری و تفنن هدایت میشود. نقش ورزش در روابط بینالملل و توسعه ملی نشاندهنده معنا و اهمیت سیاسی ورزش در بسیاری از جوامع است. در حالی که ورزش قرار است در سطوح بالای سیاسی حالت انسجام دهنده داشته باشد، ولی در سطوح روابط فردی مبتنی بر جنس و نژاد این گونه نیست. نابرابری که در روابط نژادی و جنسیتی جامعه وجود دارد، در ورزش نیز یافت میشود. ...
...
دیدگاههای تئوریکی
در سطح کلان، تمرکز این مقاله روی سه دیدگاه تئوریکی: کارکردگرایی ساختاری، تئوری تضاد و مطالعات فرهنگی میباشد که این سه دیدگاه در آثار جامعهشناسان ورزش نقش برجستهای دارند. جامعهشناسی ورزش در دهه 1960 و 1970 پا به عرصه نهاد. اولین مشارکتها در این حوزه، تلاشهایی بودند در جهت ترسیم و توجیه این خرده حوزه جدید بعنوان یک حوزه تحقیقی مهم. این مشارکتها تحت تأثیر کارکردگرایی ساختاری قرار داشتند. پارادایم ساختاری، کارکرد تمرکزی بر سازمانهای اجتماعی دارد، این که چگونه این سازمانها کار میکنند و چگونه بقا و دوام مییابند. آنچه به آن تأکید میشود کارکردهای (یعنی عواقب) رفتارهای الگومند برای سازمانهای مورد نظر میباشد (1986(Frey
تحت راهبری اصول کارکردگرایی ساختاری، این نوع کارها روی موضوعاتی نظیر جامعهپذیری جوانان از طریق ورزش، ورزش بعنوان وسیلهای برای شبیه سازی، ورزش بعنوان یک نظام اجتماعی، رابطه ورزش با دیگر نهادها و کارکردهای انسجام دهنده ورزش برای مشارکت کنندگان، تماشاگران و سازمانهای اجتماعی تأکید دارند. ...