دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 83 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش باورهای غیر منطقی (فصل دوم)
در 55 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
باورهای غیر منطقی
یک باور، هرگونه فرض اساسی، چه آگاهانه ویا ناآگاهانه است که به اشخاص این آمادگی را میدهد که وقایع را به نحو خاصی درک کنند ونوع خاصی را از اعمال ، انجام دهند. باورها به سه دسته تقسیم میشوند: توصیفی، سنجشی و تجویزی.
باورهای توصیفی: واقعیتهای مورد قبول راجع به یک فرد، دیگران و اوضاع مختلف میباشند. مثلاً فردی ممکن است معتقد باشد وی فرصت زیادی برای رسیدن به موفقیت دارد.
باورهای سنجشی: بیان کننده قضاوتهایی نظیر خوبی، بدی، درست و یا اشتباه در روابط با خود و دیگران و محیط است. باورهای سنجشی میتواند مطابق با باورهای توصیفی باشد. مثلاً «من استعداد خوبی برای موسیقی دارم».
باورهای تجویزی: آنچه را یک فرد بالاجبار باید انجام دهد، دیکته میکنند و این در صورتی است که کارهای او باید مبتنی بر باورهای قابل ارزیابی باشند. مثلاً بر اساس باورهای قابل ارزیابی و توصیفی بالا میتوان گفت که: اظهار قاطع کردن، کامیابی و اظهار عقیدهکردن رفتارهای شایسته ای هستند و خود یک فرد و دیگران باید به این صورت عمل کنند. باورها ابعاد شناختی، نفسانی و رفتاری دارند. بعد شناختی عبارت است از اطلاعاتی که آن باور مبتنی برآن است و اساسی برای قضاوت در مورد آنچه خوب، بد، درست یا اشتباه است، میباشد. مبنای اطلاعات و قضاوت برای بعد شناختی یک باور از منابع بسیاری ناشی میشود. نمودهای قدرت نظیر والدین منشا مهمی هستند. در چارچوب روابط فرزند و والدین، فرزندان وقایع مهمی را در خصوص دنیا ، شرایط خاص و مردم وخودشان فرا میگیرند. همچنین قضاوتهایی راجع به وقایع یاد میگیرند ودوست دارند هم این وقایع را و هم قضاوتهای انجام شده را در مورد آنها به طور کامل قبول کنند. این وقایع ممکن است ریشه در خرافات، واقعیات یا اسطورهها داشته باشند. یک قضاوت ممکن است صحیح و قابل تغییر یا نادرست و پایدار در شرایط گوناگون به حساب نیاید.
بعد نفسانی یک باور عبارت است از هیجان، احساس (مثبت یا منفی) که ناشی از مرکزیت یافتن باور میباشد، به واسطه چارچوب باور شناختی آموخته میشود. برای آن که فراگرد متن یادگیری تشویق کننده از نوعی باشد که احترام به خود را افزایش دهد، فرد آن باور را با احساس مثبت پایه گذاری میکند. وقتی که این اتفاق افتاد، هرگونه مواجهه با آن باور یا ارزش آن به عنوان یک تهدید تلقی میشود وایجاد هیجان مینماید، حتی اگر آن باور منشاء مشکلات بسیاری شود. اگر باور شناختی دیکته نماید که تصفیه احساسات منفی اشتباه، ناخوشایند وتحت هر شرایطی غیر قابل توجه است، علاوه بر هیجان همواره با اظهارنظر، احساسهای تنفر و ناخشنودی نسبت به کسی که با آن باور مخالفت کند، بوجود میآید. هنگامی که افراد با یکی از باورهای شناختی شان درگیر میشوند احساس خجالت، گناه، ناراحتی و بیزاری از خود میکنند.
بعد رفتاری یک باور عملی است که یک فرد انجام می دهد و با باور شناختی سازگار میباشد. چنین اعمالی با محتوای باور تطابق دارند، ولی لزوما با محیط این گونه نیست. این گونه اعمال ممکن است در چارچوب متن یادگیری باور شناختی یا تنها ناشی از بعد تجویزی باور باشد. مثلاً اگر باور شناختی عبارت از «هیچ گونه کنترلی بر آنچه اتفاق می افتد، ندارم» باشد، درماندگی، ویژگی اجتناب از کارهایی خواهد بود، که باعث کنترل می شود، رفتار به سمتی برای رفتاری دیگر بوسیله یا اعمال نفوذ در اوضاع مختلف هدایت میشود ودر نتیجه فاقد کنترل باقی میماند. از لحاظ سلسه مراتب باورها، طبق اهمیت تاثیرشان در زندگی فرد طبقه بندی میشوند. بعضی از آنها نقش بسیار مهمی دارند. درحالی که باورهای دیگر از اهمیت کمتری برخوردارند. اهمیت یک باور در تعدادی از ارتباطاتی که آن باور با دیگر باورها دارد منعکس میگردد و از طریق این ارتباطات حدودی را که آن باور این باورها را تحت تاثیر قرار میدهد، مشخص مینماید. باورهای یک فرد درباره خودش ومفهوم خودش به طور کل تمام باورها راتحت تاثیر قرارمی دهد، در حالیکه باورهایی که بیانگر سلیقه شخصی میباشند، باورهای دیگر را تحت تاثیر قرار نمیدهد. در نتیجه باورهای یک فرد راجع به خودش چه عدم شایستگی، ارزشمند بودن یا بی ارزش بودن، تاثیر زیادی بر باورهای دیگر و نحوه رفتار فرد با دیگران دارند (فلاین[1]، 1987، به نقل از عباس پور،1393). ...
...
[1].Flayn
....
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 68 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش باورهای خودکارآمدی
در 68 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مفهوم باورهای خودکارآمدی
خودکارآمدی[1]، درجه ای از احساس تسلط فرد در مورد توانایی اش برای انجام فعالیت های خاص می باشد. تئوری خودکارامدی بندورا به نقش اعنماد و اطمینان و عزت نفس فرد نسبت به توانایی هایش در انجام رفتار خواسته شده از وی تأکید دارد(بندورا و آدامس[2]،2002). به عبارت دیگر، خودکارآمدی اطمینانی است که شخص، رفتار خاص را با موقعیت به اجرا می گذارد و انتظار نتایج به دست آمده را دارد(بندورا و اسحانک[3]،2004). در واقع خودکارآمدی به قضاوت فرد در بارة آنچه فرد فکر می کند، می تواند انجام دهد، نه آنچه انجام داده است، گفته می شود (احمدی، 1386).
خودکارآمدی یکی ازمفاهیم مهم و مؤثر و مکانیسم اساسی در نظریه شناختی اجتماعی بندورا است. بندورا( 1977)، خودکارآمدی را توجه به باورها یا قضاوت فرد نسبت به توانا یی های خودش در انجام وظایف و مسؤولیت ها می داند. این نظریه خودشناسی را اساس تصمیم گیری می داند و همچنین ویژگی های انسان را مورد توجه قرار می دهد. هم چنین در این دیدگاه رفتار آدمی نه تنها در کنترل عوامل بیرونی و محیطی نیست بلکه فرآیندهای شناختی نقش تعیین کننده در رفتار دارند. فرآیندهای شناختی به عنوان بخشی از آسیب شناسی روانی موجب انتظارات و ادراکات نادرستی می گردد که فرد از کارآمدی خود دارد و این انتظارات می تواند به اضطراب و اجتناب های دفاعی از موقعیت های تهدید کننده منجر شوند(پاجاریس[4]، 2002).
در نظام بندورا، منظور از "خودکارآمدی" احساس شایستگی، کفایت و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است. برآورده نمودن و حفظ معیارهای عملکرد، خودکارآمدی را افزایش می دهد، ناکامی در برآوردن و حفظ آن معیارها، ان را کاهش می دهد. را ه دیگری که بندورا خودکارآمدی را شرح داده، برحسب ادراک ما از درجه کنترلی که بر زندگی خود داریم، می باشد. افراد می کوشند بر رویدادهایی که زندگی آنان را تحت تأثیر قرار می دهند، اعمال کنترل نمایند. با اعمال نفوذ در موقعیت هایی که آنان می توانند مقداری کنترل داشته باشند، بهتر می توانند آینده مطلوب را تحقق بخشیده و از نتایج نامطلوب ممانعت به عمل آوردند. تلاش برای اعمال کنترل بر شرایط زندگی، تقریبا بر هر فردی حکمفرماست، زیرا این کار می تواند منافع شخصی و اجتماعی بی شماری را برای آنان تأمین نماید. توانایی تأثیرگذاری بر پیامدها، آنان را قابل پیش بینی می سازد. قابل پیش بینی بودن، آمادگی سازش یافتگی را پرورش می دهد. ناامیدی در اعمال نفوذ بر اموری که به صورت نامطلوب بر زندگی فرد تأثیر می گذارند، نگرانی، دلسردی و ناامیدی را پرورش می دهد(بندورا،1995).
در چارچوب نظریه ی بندورا، افراد با باورهای خودکارآمدی قوی نسبت به افرادی که باورهای ضعیفی دارند در انجام تکالیف کوشش و پافشاری بیشتری از خود نشان می دهند و در نتیجه عملکرد آنان در انجام تکلیف بهتر است(بندورا،1993). ...
...
[1] - Self- efficacy
[2] - Bandura A, Adams NE
[3] - Bandura A, Schunk DH
[4] -Pajares
...
2-2-1-2 مبانی نظری خودکارآمدی
نظریه شناختی- اجتماعی در نظریه یادگیری ریشه دارد. در آغاز، این دیدگاه به نظریه ی یادگیری- اجتماعی مشهور بود. یکی از رایج ترین نظریه های شخصیت در جامعه دانشگاهی همین دیدگاه است و در جامعه روان شناسان بالینی طرفداران آن رو به افزایش است. در این نظریه بر ریشه های اجتماعی رفتار و اهمیت فرآیندهای شناختی و تمام ابعاد زندگی یعنی انگیزش، هیجان و عمل تأکید می گردد. براساس این دیدگاه انسان به عنوان موجودی فعال بوده و بر رویدادهای زندگی خود تأثیرگذار است، هم چنین انسان نه صرفا تحت تأثیر نیروهای درونی بوده و نه این که تنها از محرک های بیرونی تأثیر می پذیرد بلکه آنان به طور فعال در انگیزه ها و اعمال خودشان نفوذ دارند(وقری، 1380).
در میان ابعاد مختلف شخصیت که در نظریه بندورا مطرح شده است مفهوم خودکارآمدی یا توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های خاص جایگاه ویژه ای دارد. هم چنین هیچ کدام از مکانیسم های اساسی با نفوذتر از باورهای افراد در مورد قابلیت ها و ظرفیت های خود برای اعمال کنترل بر سطح رویدادهای مؤثر زندگی نیست. باورهای خودکارآمدی بر این که افراد چگونه رفتار می کنند، اثر می گذارد(بندورا، 1993). تفکر، احساسات، رفتار انسان در موقعیت هایی که به توانایی خود اطمینان دارد از زمانی که فرد در موقعیت دیگری در خود احساس امنیت و شایستگی نمی کند، متفاوت است. به طور کلی، انسان زمانی که فکر می کند کاری از توانایی او فراتر است از آن کار سر باز می زند اما کارهایی را که در حد توانایی خود می بیند، انجام می دهد(فراهانی، 1378).
2-2-1-3 انتظارات کارآمدی
بندورا اعتقاد دارد که دو نوع انتظارات وجود دارد: 1- انتظارات پیامد[1] 2- انتظارات کارآمدی[2]
2-2-1-3-1. انتظارات پیامد
انتظارات پیامد برآورد شخصی از رفتار معینی است که اگر انجام شود به پیامد خاصی خواهد انجامید(کوپر[3] و پروین[4]،1998). یا به عبارت دیگر انتظارات پیامد مستلزم داوری فرد در این باره است که آیا رفتار خاصی پیامد به خصوصی را تولید خواهد کرد؟ به طور کلی چهار عامل تعیین کننده انتظارات پیامد است(ریو[5]،1378). ...
...
[1] - Outcome expectations
[2] - Efficacy expectations
[3] - Cooper
[4] - Pervin
[5] - Reeve
...