دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
مقاله بررسی آداب زمان خروج در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
آداب زمان خروج
1- تعیین زمان خروج
دقت در زمان خروج به قصد سفر یکی از فاکتورهای مهم میباشد. شخص مسافر باید در برنامهریزی خود برای مسافرت زمان مناسبی را برای سفرش برگزیند. اگر به قرآن کریم رجوع کنیم که قرآن کریم به نقش زمان توجه خاصی دارد که این را از قسمهای متعدد قرآن به زمان، میتوان متوجه شد. مانند قسم به شب «واللیل»[1] قسم به روز «والضحی»[2] و قسم به عصر «والعصر»[3] که این گونه آیات اهمیت و نقش زمان رابه طور کلی نشان می دهد. خداوند در سوره سبا میفرماید:«سیروا فیها لَیالِیَ واَیَاماً»[4] «شبها و روزها در این آبادیها سفر کیند» در این آیه کلمه «لیالی» اختصاصا درکنار «ایاما» به معنی روزها ذکر شده است و شاید نشان از توجه ویژه قرآن کریم به سفر درشب باشد در سوره اسراء نیز خداوند به سفر در شب اشاره میکند و میفرماید : «سُبحانَ الَّذی أسری بِعَبْدِه لَیلاً»[5] «منزه است آنکه بنده خودش را شبانه حرکت داد» همچنین در آیه دیگری به مسیر در شب اشاره شده است: «فَاَسْرِ بِاَهلِکَ بقطِعٍ مِنَ الّیلِ»[6] «کسان خود را در پارهای از شب حرکت بده» [7] با استناد به این آیات اهمیت زمان در سفر به خصوص سفر شبانه مشخص میِشود.
در روایات نیز برای زمان خروج آدابی بیان شده است مثلا سفر در روزهای خاصی از هفته یا ماه توصیه و یا نهی شده است وهمچنین به سیر در ساعاتی از شبانه روز مخصوصا شب سفارش شده است. در روایتی آمده که حضرت رسول صل الله علیه وآله فرموده است: «علیکم بالسیر باللیل فإنَّ الارض تطوی باللیل»[8] بر شما باد که به هنگام شب سفر کنید زیرا که زمین در شب در نوردیده میشود. نزدیک به همین حدیث نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است.[9] احتمالا سفارش به سیر در شب به خاطر خصوصیاتی است که شب نسبت به روز دارد، مثل سکون و آرامش در شب- تاریکی هوا (که سبب دور شدن از دید دشمن میشود مخصوصا در جنگها) و نیز مساعد بودن هوا نسبت به روز.
با توجه به روایات، سفر در بعضی روزها مثل شنبه، سه شنبه و پنج شنبه، خوب است، و در روزهای دوشنبه چهارشنبه وجمعه مخصوصا قبل از ظهر خوب نیست.[10] (مسافرت قبل ازظهر روز جمعه شاید به علت ضایع شدن نماز جمعه مورد نهی واقع شده است.) و همچنین روزهای سوم، پنجم، سیزدهم وشانزدهم، بیست و یکم و بیست و چهارم هر ماه را نحس دانسته اند.[11] حال این سوال مطرح میشود که اگر انسان در شرایطی قرار گیرد که لازم باشد در یکی از این روزها سفر کند، در این صورت تکلیف چیست؟ در این باره روایتی وارد شده که بر حسب آن شخصی از امام صادق علیه السلام میپرسد: آیا سفر در روزهای مکروه مانند چهارشنبه و غیر آن کراهت دارد؟ امام فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و هر وقت قصد کنی راهی سفر شو……[12]
2- آغاز سفر با دعا وصدقه
بهتر است که شخص مسافر سفر خود را با دعا واستمداد از یاری خداوندمتعال شروع کند تا حضور پرقدرت خداوند لایزال را در تمام مراحل سفر احساس کند.
بر اساس آیات قرآن کریم ونیز روایات به جا مانده از ائمه معصومین علیهم السلام، دعا و مناجات هنگام سفر جایگاه رفیعی دارد. در این مورد میتوان به دعای اصحاب کهف در آن هنگام که به غار پناه میبردند اشاره کرد که گفتند: «رَبَّنا و ءاتِنا مِن لَدُنکَ رَحَمةً وَهَیّ ءلَنا مِن امرنا رَشَداً» [13] (پروردگارا ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن و راه نجاتی برای ما فراهم ساز)
ونیز آن هنگام که حضرت موسی علیه السلام به فرمان خداوند مامور شد که به سوی فرعون برود و او را به پرستش خدای یگانه دعوت کند چنین دعا فرمودند که: « رَبِّ اشرَح لی صَدری وَ یَسّرلی اَمری واحلُل عُقَدةً مِن لِسانی یَفقَهوا قَولی» [14] پروردگارا سینهام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند. و در جای دیگر قرآن میفرماید بعد از سوار شدن بر مرکب نعمت پروردگارتان را متذکر شوید و بگویید «سُبْحانَ الذی سَخَّرَ لَنا هذا وما کُنّا لَهُ مُقرِنینَ» [15] در روایت نیز به استحباب دعا هنگام مسافرت اشاره شده است در روایت است که امام صادق علیه السلام چون آهنگ سفر میکرد میفرمود: «اللهم خَلَّ سَبیلَنا و احسن تسییرنا و اعظم عافیتنا»
خدایا راه ما را امن و وبی مانع گردان وسهولت زندگی و توفیقمان درامور را کامل ساز وعافیتمان را عظیم فرمای[16] در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:هرگاه (خواستی) از منزلت بیرون بروی بگو «بِسمِ الله توکلتُ علی اللهِ، لا حولَ ولا قوةَ الاّ باللهِ اللهم انی اَسئلکَ خیرَ ما خرجت له و اعوذبک من شرّ ماخرجت له اللهم اوسع عَلیَّ من فضلِکَ و اتمم عَلیَّ نعمتک واستعملنی فی طاعتک واجَعل رغَبتی فیما عِندک و توفنی علی ملتک و مِلةِ رَسولک صلی الله علیه و آله»[17] صدقه دادن نیز در زمان مسافرت مورد تاکید آیات است و قرآن کریم نیز در روایات متعدد انسانها را به تصدق وانفال دعوت میکند مانند: «اَن تَصَدَّقوا خَیرٌلکم»[18]
با توجه به روایات میتوان برداشت کرد که تاثیر صدقه آنقدر زیاد است که باعث میشود نحوست روزهای خاص از بین برود و رفع بلا شود. چنانچه از امام صادق علیهالسلام نقل است: «تَصَدَّقَ و اخرُج أیَّ یومٍ شِئت»[19] صدقه بده وهر روز که میخواهی سفرکن.
3- مشایعت مسافر
طبیعتا سفر با ترک وطن، دوستان، خانواده و … همراه است و هر چند که این سفر کوتاه مدت باشد، باز هم مسافر از اینکه دیار خود را ترک می:ند و ازخانواده خویشانش جدا میشود، دلتنگ و نگران است.
یکی از آداب خوب از گذشته تا امروز اینست که مسافران توسط خانواده، دوستان و اقوام تا محل سوار شدن بر مرکب یا تا قسمتی از راه بدرقه میشوند. این همراهی باعث دلگرمی شده ومحبت و دوستی بین مسافران و مشایعت کنندگان را چند برابر میکند.
از روایات نقل شده نیز میتوان به اهتمام اهل بیت به این موضوع پی برد. از امام صادق علیه السلام و او از پدرش امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: « بدرستیکه علی علیه السلام در سفری به یک نفر ذمی همراه بود او گفت : تو به کجا می روی؟ فرمود : به کوفه: چون راه ایشان جدا میشد علی علیه السلام با او به راه افتاد، ذمی گفت: راه خود را ترک کردی تومیگفتی که به کوفه میروی! فرمود:میدانم، گفت: پس چرا با من آمدی؟ فرمود اندکی بدرقه کردن و همراه شدن با رفیق راه از خوبی مصاحب است. و پیغمبر به ما چنین فرمان داده مرد ذمی گفت: آیا چنین گفته؟ امام فرمود: آری، ذمی گفت: این است وجز این نیست پیروی کرده او را هر کس پیروی کرده برای کارهای بزرگوارانه او بوده و من گواهی میدهم که بردین توهستم. ذمی با امام برگشت و چون او را شناخت . مسلمان شد.[20] در سیرة پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز مشایعت مسافران وجود دارد. در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله چون با مومنین وداع میکرد میفرمود: خدا تقوی را توشه راهتان سازد و به سوی هر خیر رهبری کند وهر حاجتی که دارید بر آورد و دین ودنیاتان را سالم بدارد و شما را به سوی خویشان و دوستان سالم بازگرداند.»[21]
2-اخلاق در طول سفر
در سفراست که انسان کمالات اخلاقی و یا احیانا رذایل اخلاقی خود رانشان میدهد، چون شخص مسافر در سفر نمیتواند ملکات اخلاقی خود را پنهان کند و در برخوردها و فراز و نشیبهای سفر بالاخره درون و باطن خود را ظاهر میسازد. اگر چنانچه دارای خلق کریم باشد درسفر نیز طبعا همان گونه خواهد بود و برعکس اگر بد خلق و عصبانی مزاج باشد نیز شخصیت او در سفر شناخته خواهد شد. به عبارت دیگر سفر به فعلیت رسانیدن ملکات نفسانی انسان است.
قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت بشر، رهنمود های اخلاقی فراوان و بینظیری دراد که انسان مومن ابتدا باید آنها را بپذیرد و سپس متخلق به این صفات و آداب نیکو باشد. به عنوان مثال در قرآن آمده است:
«تعاوَنوا عَلَی البِرَّ و التَّقوی» [22] «و در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید»
«اِعدِلوا هواَقَربُ لِلتقَّوَی» [23] « عدالت کنید که پرهیزکاری نزدیک تر است»
«و اذحُیّیتم بِتَحیَّةٍ فَحَیّوا باَحسَنِ منها» [24] «هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید)
این آیات نمونههای آیات قرآنی هستند که در مسافرت بیشتر نمود میکنند و جلوه ویژه دارند. تعاون وهمکاری ویاری رساندن به همسفران، رعایت عدالت، معاشرت نیکوو… همه از جمله صفات نیکویی هستند، که شایسته است انسان چه هنگام سفر و چه غیر آن متخلق به آنهاباشد. در مسافرت شاید بیشتر از زندگی روزمره، مجال آزمایش برای نفس انسان پیش بیاید، که آیا میتواند مجری این قوانین الهی باشد یا نه؟
در باب اخلاق سفر روایاتی از اهل بیت علیهم السلام رسیده است.
از اخلاق شریفه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده که وقتی با اصحاب در سفر بود خواستند گوسفندی بکشند. یکی گفت: کشتن گوسفند بامن. دیگری گفت:کندن پوست آن با من و دیگری گفت: پختن آن با من. حضرت فرمود: جمع کردن هیزم با من، گفتند: یا رسول الله، این کار را ما خواهیم کرد شما زحمت نکشید، فرمود: می دانم شما این کار را خواهید کرد لکن من خوشم نمیآید از شما امتیازی پیدا کنم زیرا که حقتعالی کراهت دارد که ببیند بندة خود را که فضیلت داده خودش را به رفقایش.[25]
درباره امام زین العابدین علیه السلام نیز روایت کردهاند که ایشان سفرنمیکرد مگر با اشخاصی که آن حضرت را نشناسند، برای آنکه حضرت در راه همراهانشان را در کارها یاری میکردند و هر گاه ایشان را میشناختند اجازه نمیدادند که کاری بکنند.[26]
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: «کسیکه مومن مسافری را یاری کند، خدا هفتاد وسه گره اندوه و مشکل را از کار او میگشاید و در دنیا و آخرت او را از هم و غم پناه میدهد و در آن روز که نفس مردم قطع میشود (آنجا که مردم گرفتار نفسهای خویشند، اندوه عظیم او را برطرف میسازد»[27]
آداب رسیدن به مقصد
1- به جای آوردن شکر
چه زیبا و شایسته است که انسان مسافر بعد از رسیدن به مقصد به خاطر اینکه به سلامت رسیده و از خطرات راه درامان بوده است. خدایتعالی را شکر کند.
شکر وسپاس گزاری شیوه بزرگان و کریمان است. و بسیار کمند که حق شکر را به جای آورند. به تصریح قرآن کریم که میفرماید: «اِعَلموا آلَ داوودَ شُکراً و قَلیلٌ مِن عِبادِیَ الشَّکورُ»[28] «ای آن داوود! با شکر به جا آورید، ولی عده کمی از بندگان من شکر گذارند»
و نیز در جای جای قرآن کریم این عبارت به چشم میخورد: « لَعلَّکم تَشکرونَ»[29] «لَعَلَّهُم تشکرونَ»[30]، «واُشکرو لِله اِن کنتم اِیّاهُ تَعبدونَ»[31]
اصولا شکر در مقابل کلمه کفر قرار دارد زیرا کفر به معنی پوشاندن و نعمت را ناسپاسی کردن است.[32] و اگر شکر خداوند به جای آورده نشود در حقیقت همان کفران نعمت است. ما در سفر به مواهب و نعمتهایی از جانب خداوند نایل میشویم که باید شکر آنها را به جای آوریم که:«لَئن شَکَرتم لَاَزیدنَّکم و لَئن کَفَرتم لَشدید»[33] اگر انسان شکر مواهب الهی را به جای آورد خداوند نعمتهای ارزانی داشته شده را فزونی میبخشد و همانطور که خود وعده کرده به زودی پاداش شاکران را خواهد داد: «سَنَجزِی الشّاکرین»[34] بزرگان دین نیز به شکر خداوند مخصوصا موقع رسیدن به مقصد، توصیههایی بیان کردهاند. لقمان در وصیت به فرزندش چنین میگوید: «و اذا نَزَلتِ فَصَلّ رکعتَینِ قبل اَن تجلس» رکعت نماز بگذار»
جهت دریافت فایل مقاله بررسی آداب زمان خروج لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | فقه و حقوق اسلامی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
آداب سفر به روایت علامه مجلسى
سفرهاى نیک و بد و ایام و ساعات نیک و بد از براى سفر
از حضرت صادق علیهالسلام منقول است که در حکمت آل داود نوشته است که نباید کسى سفر کند مگر از براى سه چیز: سفرى که توشه آخرت در آن حاصل شود یا سفرى که باعث مرمت امور معاش گردد یا سفرى که از براى سیر و لذتى باشد که حرام نباشد.
در حدیث دیگر فرمود: سفر کنید تا بدنهاى شما صحیح شود و جهاد کنید تا غنیمت دنیا و آخرت بیابید و حج کنید تا مال دار و بىنیاز شوید.
در حدیث دیگر فرمود: سفر، قطعهاى است از عذاب، چون کار شما در سفر ساخته شود، زود به اهل خود برگردید.
در حدیث صحیح منقول است که محمد بن مسلم از حضرت صادق علیهالسلام پرسید: به زمینى مىروم که در آن جا به غیر از برف و یخ چیزى نیست. فرمود: چون مضطر است تیمم کند و دیگر به همچنین زمینى نرود که دینش در آن جا هلاک شود.
دفع نحوستهاى سفر به تصدق و دعا
در حدیث صحیح از حضرت صادق علیهالسلام منقول است که تصدق کن و در هر روز که خواهى سفر برو.
در حدیث صحیح دیگر منقول است که از آن حضرت پرسیدند: آیا کراهت دارد سفر کردن در روزى از روزها، مثل چهارشنبه و غیر آن؟فرمودند: افتتاح سفر خود به تصدق بکن و هر وقت که خواهى به در رو.
سایر آداب سفر
در حدیث معتبر منقول است از حضرت امام صادق علیهالسلام که حضرت لقمان پسر خود را نصیحت فرمود: چون سفر کنى با گروهى، مشورت با ایشان بکن در کارهاى خود و کارهاى ایشان، و در روى ایشان تبسم بسیار بکن و در توشه خود صاحب کرم باش در میان ایشان و چون تو را به ضیافتبطلبند قبول کن و اگر از تو مدد طلبند یارى ایشان بکن و به سه چیز بر ایشان غلبه کن: به بسیارى خاموشى و بسیارى نماز و سخاوت و جوانمردى در هر چه با خوددارى از چهار پا و مال و توشه و اگر گواهى از تو بطلبند یا بر امر حقى خواهند تو را گواه کنند و چون با تو مشورت کنند تا توانى سعى کن که راى نیکو از براى ایشان اختیار کنى و زود عزم مکن و راى خود را با ایشان مگو تا تامل کنى و فکر کنى و جواب ایشان مگو در مشورت ایشان تا آن که در آن فکر برخیزى و بنشینى و بخوابى و چیزى بخورى و نماز کنى
آداب و آثار مسافرت در گفتار امامان
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در مسافرت کمک به همسفران مینمود. هر کسی کاری را به عهده گرفت، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: جمع کردن هیزم به عهدهی من باشد. بعد فرمودند: ولکن الله عزّوجلّ یکره من عبده اذاکان مع اصحابه ان ینفردمن بینهم.بحار/76/273 خداوند دوست ندارد وقتی بندهاش در میان دوستانش است خود را از آنان جدا کند.
آداب مسافرت
1 انتخاب رفیق
قال علی علیه السلام: سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبل الدار. نهج البلاغه / نامه 31
قبل از مسافرت، از رفیق و همسفرت سوال کن و اطلاع بیاب، و قبل از تهیه مسکن از همسایهات آگاه شو
2 انتخاب رفیق همطراز
اذا صحبت فاصحب نحوک فلا تصحب من یکفیک فانّ ذلک مذلة للمؤ من.مکارم الاخلاق / 131
هنگام همنشینی، با سطح خود همراه شو، نه با کسی که به تو برسد. چراکه این کار موجب خواری مومن است.
نوع فایل:word
سایز: 19.6 KB
تعداد صفحه:20
دسته بندی | فقه و حقوق اسلامی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
آداب معاشرت درقران
بحث درباره آداب معاشرت است. در این باره در قرآن کریم مسائلى مطرح شده که بعضى از آنها عمومیت دارد و بعضى درباره رسول اکرمصلى الله علیه وآله وسلم است که شاید با بیانى که عرض مىکنیم کمابیش قابل توسعه باشد.
۱- آداب عمومى
آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مىکنیم:
در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه ۲۷ شروع مىشود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آوردهاید، به خانههایى که خانههاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید. و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مىدهید داناست.»
۱ - ۱ - ورود به خانه ها
وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مىشود: الف - شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضى است. ب - مورد شک است. ج - علم دارد به این که راضى نیست.
روشن است در جایى که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا» اگر کسى خواست وارد منزل کسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است.
۱ - ۲ - آداب غذا خوردن
و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران، مواردى هست که هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردى است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسى راضى نباشد باید تصریح کند.
۱ - ۳ - آداب سلام
سلام که با سلامت، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است. این شعار اسلامى که به عنوان تحیت ادا مىشود و در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته، شاید یکى از حکمتهایش این باشد که هر انسانى در زندگى دایما نگرانیها، خوفها و دل واپسیهایى دارد و با هر کسى مواجه مىشود چون احتمال مىدهد که از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد. پس اولین چیزى که در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است، یعنى انسان احساس کند که از طرف آن شخص ضررى به او نمىرسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مىرسد به جلب منفعت. این است که در اولین برخورد بهترین چیزى که باید رعایتبشود همین تامین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضررى نمىرسد.
۱ - ۴ - آداب نشستن
دیگر از آداب معاشرت که در قرآن کریم مورد تاکید واقع شده این است که در مجالس طورى بنشینند که اگر تازه واردى، آمد جاى نشستنش باشد. معمولا مجالس ظرفیت محدودى دارد و اگر همه افراد بخواهند آزاد و راحتبنشینند ممکن است جا براى دیگران تنگ بشود از این رو دستور داده شده که در مجالس وقتى به شما گفته مىشود که جا باز کنید تنگتر بنشینید و جا به دیگران بدهید که خدا هم به شما وسعتبدهد.
نوع فایل:word
سایز:59.0 KB
تعداد صفحه:17
دسته بندی | جغرافیا |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
آداب و رسوم خراسان
چهارشنبه سوری
نوروز
آبستنی و زایمان
ختنهسوران
عروسی
مرگ و عزا
شب چله
• چهارشنبه سورى
بختگشائی
شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شبهاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادىها مىکنند و مجالس سور و سرور برپا مىسازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مىدهند که از هر جهت دلانگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مىگیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل بهطرز خاصى اجراء مىگردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مىافروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مىسازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مىکنند. از آنجا که آتش از قدیمالایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدىهاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى اینکار انتخاب کردهاند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مىباشد و تقریباً اکثر خراسانىها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتشافروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.
به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتشآفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در اینباره مىنویسد: ”آتشافروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشنهاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مىشود... شک نیست که افتادن این آتشافروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بىکم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مىشد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یومالاربعاء نزد عربها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:
چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مىخور تا به عافیت گذرد
آبستنى و زایمان
ختران خراسانى مانند سایر دختران جهان وقتى به خانهٔ شوهر مىروند (خصوصاً در طبقهٔ سوم و متوسط جامعه) با کمال بىصبرى منتظر هستند که هرچه زودتر باردار شوند. هرگاه مدت از ازدواج آنها بگذرد و متوجه گردند که خود یا شوهر آنها عقیم هستند و از داشتن فرزند محروم خواهند بود سخت مضطرب مىشوند و در صدد علاج برمىآیند. زنان فهمیده و تحصیل کرده به پزشک متخصص مراجعه مىکنند و لیکن زنان بىسواد و امل و قدیمى متوسل به جادو و جَنبل و اعمال خرافى مىگردند و براى باردار شدن به یکى از طرق زیر عمل مىکنند:
۱. پوست ختنهٔ اطفال را گرما گرم مىبلعند.
۲. آجیل مشکلگشا نذر مىکنند.
۳. هروقت زائوئى به حمام برود با او به حمام مىروند و از آبى که به سر زائو ریخته باشند چند مشت به سر و سینه و شکم خود مىریزند.
۴. به دباغخانه مىروند و سه بار از روى تغار دباغى مىپرند و در نوبت سوم چند قطره از محلول آب آهک درون تغار مىخورند.
۵. جگر گوسفند نابالغ آسمان ندیده را زیر پاى خود مىسوزانند.
۶. سه یا چهار دانه نخود خام را در پارچهٔ نازکى مىپیچند و شب موقع خوابیدن در دهانهٔ... خود مىگذارند و عقیده دارند که اگر تا صبح نخودها ”نیش بزند“ به زودى باردار خواهند شد.
۷. از مجلس روضهخوانى یک استکان یا یک قاشق پنهانى بهعنوان گرو برمىدارند و نذر مىکنند که اگر بچهدار شدند شش استکان یا شش قاشق بهجاى آن بخرند و به مجلس روضهخوانى رد کنند.
عروسى
به عقیدهٔ خراسانىها ازدواج نه تنها یک وظیفهٔ طبیعى و اجتماعى است بلکه یک وظیفهٔ دینى و مذهبى نیز هست. وقتى پسر به سن بلوغ رسید (بهنظر عوام علامت بلوغ در نزد پسران کف کردن ادرار یا چاک خوردن غضروف نوک بینى یا دو بهر شدن (دو رگه شدن) صدا است). و خط سبز پشت لب او رنگ گرفت، پدر و مادر او موظف هستند که براى او زن بگیرند و طبق احکام قرآن و شریعت اسلام ”دامادش کنند“ وقتى هم دختر به سن بلوغ رسید باید او را به شوهر بدهند. البته هرگاه بخواهند پسر خود را داماد کنند سعى مىکنند که عروس آنها دخترى ”نجیب و سر به راه و باهنر“ باشد و اگر بخواهند دختر خود را به شوهر بدهند دقت مىکنند که داماد آنها مردى ”شرابخور و کاهلنماز و فاسق و کفترباز“ نبوده، بلکه ”نمازخوان و نجیب و زحمتکش (در نظر عوام خراسانى مرد زحمتکش کسى است که اگر دست به پشت او بزند گرد از آن ”حرکت کند“).“ و ”پدر و مادردار“ باشد. شب چله
شب چلّه نخستین شبى است که در آن مردم فصل پائیز را پشت سر گذاشته و مىخواهند با چهرهٔ غمانگیز زمستان روبهرو شوند، وقتى است که میوههاى خوشطعم و متنوع تابستان و پائیز به اتمام رسیده و جز معدودى از آنها باقى نمانده است. از این گذشته شب مزبور بلندترین شبهاى سال است و در این شب نه تنها زود خفتن جایز نیست بلکه گذراندن چنین شبى بىتنقلات هم روا نمىباشد، از اینرو از قدیمترین زمان در خانوادههاى ایرانى رسم شده است که در این شب اقسام میوه و تنقلات را تهیه کرده به خانه برند و دور هم جمع شوند و ضمن گفت و شنودهاى خانوادگى از هریک از اقسام مختلف میوه مختصرى میل کنند تا هم از خواص آنها بهرهمند گردند و هم با آنها وداع گویند.
نوروز
وروز یکى از بزرگترین و قدیمىترین اعیاد ملى ما ایرانیان است. از آنجا که این عید بزرگ مصادف با بیدارى و تجدید حیات طبیعت است و هنگامى آغاز مىشود که سردى و نکبت زمستان پایان پذیرفته و در دشت و دمن همهجا لاله و ریحان روئیده است با نشاط و سرور بیشترى برگزار مىشود.
این عید قرنها قبل از زردشت وجود داشته و پس از گذشت چند هزار سال هنوز هم عظمت و جلال خود را حفظ کرده است. عدهاى از بزرگان منجمله فردوسى (۳۲۹ ـ ۴۱۵ هـ.ق) و ابوریحان بیرونى (۳۶۲ ـ ۴۴۰ هـ.ق.) پیدایش نوروز را به جمشید پادشاه پیشدادى نسبت مىدهند. فردوسى مىگوید: جمشید پس از آنکه دست بدان را از بد کوتاه کرد و آئین زندگى را به مردم آموخت و جهان را آباد کرد تختى گوهرنشان ساخت که مىتوانست بر آن بنشیند و به کمک دیوان ”از هامون به گردون“ پرواز کند مردم این روز که پر از جلال و شکوه بود جشن گرفتند و نوروز خواندند.(شاهنامهٔ فردوسی، چاپ بروخیم، تهران، ج ۱، ص ۲۵ و ۲۶.)
نوع فایل: word
سایز:46.8 KB
تعداد صفحه:50
دسته بندی | جغرافیا |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 74 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
آداب و رسوم و گویش نیشابوری
آداب و رسوم :
سیزده بدر
در این روز هر کس به اتفاق خانواده ی خود با فامیل به دامنه ی کوه ها و دشتهای سرسبز و نقاط زیبا و ییلاقی میرود. جوانان در این روز با هم کشتی می گیرند و زنان دور هم جمع می شوند و شادی می کنند.
مراسم ازداواج
بین مراسم شهر و روستا تفاوت بسیار است که در این مجال به اختصار به آداب و رسوم نقاط روستایی اشاره می گردد
• همسر گزینی؛ پدر و مادر برای پسر خود دختری را انتخاب می کنند و به پسر خود معرفی می نمایند که اغلب بدون مخالفت پسر وارد مرحله ی خواستگاری می شوند. امروزه انتخاب پسر و دختر نیز از ارکان همسر گزینی است.
• خواستگاری؛ مادر با مشورت پدر به خواستگاری دختر می رود و چنانچه رضایت خانواده ی دختر را جلب کنند، پدر و مادر پسر با نزدیکان و اقوام به خواستگاری می روند و به همراه خویش روسری، مقداری قند و انگشتر می برند.
• نامزدی؛ در مدت نامزدی، خانواده ی پسر در روزهای عید مقداری گوشت، برنج و پارچه برای خانواده دختر می فرستند و خانواده ی دختر آنها را دعوت می کنند در این مدت دختر و پسر همدیگر را ملاقات می کنند.
شب یلدا
در این شب مردم معمولا به خانه ی بزرگترها می روند و تا نیمه ی شب می نشینند. میزبان گوسفندی را ذبح نموده و از میهمانان پذیرایی می نماید. مردم در حد امکان در شب یلدا هندوانه می خورند و معتقدند که هر کس در این شب هندوانه بخورد تابستان، زیاد تشنه نمی شود.
مراسم ماه محرم و صفر
در روز عاشورا مردم در قالب هئیت های عزاداری ضمن انجام مراسم ویژه به تهیه و پخت غذا که اغلب حلیم است مبادرت می ورزند. در این روز علم ها را از مساجد بیرون می آورند. در روستاهای اسحاق آباد و کلیدر، بار و بسیاری از نقاط دیگر نیشابور، نمایش شبیه خوانی برگزار می شود. در این نمایش مذهبی گروههای شبیه خوان با حرکات و خواندن ابیات مناسب، نوحه خوانی می کنند و ماجرای ظهر عاشورا را عینا بازسازی می کنند. در روستاها، در بدو ورود هیئت های عزاداری به مدخل روستا، عده ای از عزاداران علم به دست در حالی که علم ویژه ی عزاداری، پیشاپیش آنها برده می شود به پیشواز آنان می آیند و به اصطلاح به هم سلام می گویند و آنها را به میدان اصلی ده راهنمایی می کنند. پس از گرد آمدن همه ی گروهها در میدان اصلی نخل را بر می دارند و دسته جمعی به سوی امامزاده ی روستا روانه می شوند. پس از مراجعت از مزار، گروهها بر حسب روستا، دسته دسته به صرف ناهار فراخوانده می شوند. مخارج تهیه ی حلیم نیز توسط افراد خیّر تامین می شود. در شهر نیشابور دسته های گوناگون عزادار در قالب هیئت های مختلف و گاهی با حرکت دادن علمات از گوشه و کنار شهر به خیابان اصلی آمده و در طول آن به حرکت و عزاداری می پردازند. در این مراسم که معمولا در مسجد جامع به پایان می یابد اشعاری درباره ی مظلومیت امام حسین(ع) و یارانش خوانده می شود. در روز اربعین حسینی نیز مراسم عزاداری و روضه خوانی در داخل مساجد و منازل برپا می شود. عده ای از زنان صبح اربعین شله زرد را که از شب قبل آماده کرده اند بین همسایه ها و آشنایان تقسیم می کنند. مراسم عزاداری در مساجد، حسینیه ها ومنازل در روزهای وفات حضرت پیامبر(ص) وفات حضرت فاطمه(س)، شهادت حضرت علی ضمن اجرای مراسم احیای نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان و سایر روزهای وفات یا شهادت سایر امامان معصوم(ع) و بزرگان دین با احترام خاصی برگزار می گردد.
تمنای باران و مراسم چوله قزک
با توجه به این که کشاورزی و دامداری در اغلب نقاط نیشابور اساس زندگی معیشتی مردم را تشکیل می دهد و آب، به عنوان محور تولید در این مناطق نقش حیاتی دارد، در موارد کمبود آب و نزولات جوی جهت نزول باران در برخی نقاط شهرستان مردم دعا نوشته و به شاخه های درختان می بندند و یا زنان آش بی بی فاطمه می پزند و بین همسایه ها پخش می کنند و در برخی مناطق نیز مردم سه روز متوالی روزه می گیرند و در آخرین روز به صحرایی می روند و از خدا دسته جمعی طلب باران می کنند. در مراسم چوله قزک نیز گروهی از کودکان در روستا، مترسکی می سازند و به آن پارچه هایی الوان و لباسهایی بلند می پوشانند و در کوچه های ده راه می افتند و می خوانند؛
نوع فایل: word
سایز:74.9 KB
تعداد صفحه:31
دسته بندی | پاورپوینت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 614 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
پاورپوینت معنا و مفهوم ازدواج و آداب رسوم سنت ازدواج
( این پاورپوینت در 22 اسلاید اماده ارائه و مطالعه میباشد)
ازدواج قراردادی است رسمی برای پذیرش یک تعهد متقابل به منظور تشکیل زندگی خانوادگی تا طرفین ازدواج در سایه آن، در خط سیر معین و شناخته شده ای از زندگی قرارگیرند. این قرارداد با رضایت و خواسته زن و شوهر و بر مبنای آزادی کامل دو طرف منعقد می گردد و در پرتو آن، روابطی بس نزدیک بین آن دو پدید می آید.
این قرارداد ارتباط و پیوند دو طرفه به وسیله الفاظ و عباراتی معین، انجام می گیرد که آن را «عقد» یا «پیمان ازدواج» می نامیم.
دسته بندی | پژوهش |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
شاید گیراتر از «حسن خلق»، واژهاى نباشد که ترسیم کننده روحىزلال و طبعى بلند و رفتارى جاذبهدار باشد. چیزى که عنوان برجستهرفتار یک مسلمان است و معیار کمال ایمان یک مؤمن، آنگونه کهرسول خدا(ص) نیز، به این فضیلت متعالى آراسته بود.
بخشى از اخلاق نیکو، در «خوشرویى» متجلى است، بخشى در«خوشخویى» و بخشى هم در «خوشگویى». و چه خوش است که به اینسه «خوش» مبارک و مقدس، بپردازیم و از آنها کلیدى براى گشودنقلعه دلها و عاملى براى تحکیم رابطهها بسازیم.
در مواجهه دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دوصورت با هم روبهرو مىشود. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت اینرویارویى چهرهها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمزگشایش قفل دلهاست. ...
...
از شاخههاى دیگر «حسن خلق»، که رابطهها را استوارتر و پیوندهارا صمیمىتر مىسازد، گفتار دلپذیر و شادىبخش است. متانت درسخن و ادب در گفتار و زیبایى در کلام، خصلت پاکدلان بىکینه استو خلق و خوى اولیاء دین.
ارزش انسان و جوهره وجودىاش را زبان و بیان روشن مىسازد:
یکى تحقیر مىکند، یکى تشویق.
یکى عیبجویى مىکند، دیگرى تحسین و تقدیر.
یکى ملامت مىکند، دیگرى پر و بال مىدهد و امید مىآفریند.