دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 181 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
از خودبیگانگی
قسمتهایی از متن:
از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است.
از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم «alienation» که دز زبان فارسی به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، عنوانی است کلی برای بسیاری از دردهای فردی و اجتماعی انسان; و به دلیل همین کلیت، مفهومی است بسیار مبهم. به عبارت دیگر، وقتی همه مشکلات را زیر یک عنوان کلی خلاصه می کنیم، در واقع روشن نیست که درباره چه مشکلی بحث می کنیم. برای مثال، وقتی می گویم: «فلانی بیمار است» چیزی که از این تعبیر دستگیرمان می شود، این است که حال این شخص خوب نیست; یعنی آن گونه که باید باشد نیست. اما اینکه چه مشکلی برای او پیش آمده، یا چه اختلالی در مزاج او رخ داده، که موجب این وضع شده است و چگونه می توان با ایجاد تغییراتی در مزاج او زمینه بهبودی او را فراهم نمود، مشخص نیست. بر همین اساس است اگر فردی دچار از خودبیگانگی شده باشد. سؤال می شود چگونه این مشکل یا بیماری به وجود آمده، راه حل و یا درمان آن چیست؟ چرا بسیاری از انسان ها به این درد مزمن مبتلا هستند؟ راه های پیشگیری از آن کدام است؟ چه اقداماتی باید در زندگی انسان صورت گیرد تا به رفع آن منجر شود؟ مجموعه سؤالاتی از این دست و پاسخ به این پرسش ها، مستلزم بررسی مفهوم از خودبیگانگی، تبیین دیدگاه های مختلف درباره آن و در نهایت، ارائه راه کارهایی برای پیشگیری یا درمان آن می باشد. ابتدا به بررسی مفهوم از خودبیگانگی می پردازیم: ...
...
● راه های پیشگیری و درمان از خودبیگانگی
▪ خودشناسی
اولین گام برای جلوگیری از غلتیدن در ورطه از خودبیگانگی فردی و اجتماعی و همین طور برای نجات از آن، خودشناسی و تنبّه است. علّامه اقبال در این باره می گوید: خودشناسی رشته اتصال اجزای جهان و نظام عالم هستی است. مراتب وجود و تعیّنات عالم با استحکام خودی و قوت ذات شخصیت نسبت مستقیم دارد. خودی با نیروی اراده و سازندگی و آفرینندگی جان می گیرد و بنیان آن از عشق و محبت مستحکم می شود. خودشناسی آدمی را بی نیاز، و دریوزگی و عرض حاجت پیش دیگران «خودی خویشتن» انسان را ناچیز و ناتوان می کند. اقبال علاوه بر خودشناسی، بر این باور است که جوهر خودی بر اساس خودشناسی و اعتماد به نفس و عشق و محبت و اراده استوار است و قادر است همه نیروهای پنهان و آشکار طبیعت را مسخر سازد.۲۴
▪ بازنگری اعمال گذشته
دومین گام برای رهایی از خودبیگانگی فردی و اجتماعی، بازنگری نقّادانه و همراه با تقوا نسبت به اعمال گذشته است. در واقع، بازنگری نقّادانه نوعی آسیب شناسی فردی و اجتماعی است. اگر فرد یا جامعه اعمالی را که انجام داده است مورد ارزیابی قرار ندهد، یعنی فرد محاسبه نفس نداشته باشد و در بُعد اجتماعی، نقاط ضعف و قوت نهادهای فرهنگی مورد ارزیابی قرار نگیرد و ترفندهایی که بیگانگان برای نفوذ فرهنگ خود انجام می دهند، مورد شناسایی قرار نگیرد، موجب فاصله گرفتن از هویت خویش و رنگ باختن فرهنگ خودی و در نهایت، از خودبیگانگی می گردد. قرآن مجید در این باره هشدار می دهد و می فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوااللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَد وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ) (حشر: ۱۸و۱۹); ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید و هر کسی در باب آنچه برای فردای قیامت پیش فرستاده بیندیشد و آن را بازنگری کند، و تقوای الهی پیشه کنید که خدا به آن چه انجام می دهید آگاه است و همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند آنان را از خویشتن خویش فراموش ساخت. ...
....