مبانی نظری و پیشینه تحقیق روان درمانی حمایتی گروهی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق روان درمانی حمایتی گروهی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 2
فرمت فایل docx
حجم فایل 98 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
مبانی نظری و پیشینه تحقیق روان درمانی حمایتی گروهی

فروشنده فایل

کد کاربری 3349
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق روان درمانی حمایتی گروهی


توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

روان درمانی به شیوه هایی گفته می شود که در آن مشکلات روانی و عاطفی از طریق بیان مشکلات به یک درمانگر و گفتگو با او درمان می گردد. روان درمانگر به شناخت شما از خود و بهتر شدن توانایی مقابله تان کمک می کند (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

سابقه فرهنگی - تاریخی روان درمانی

بقراط روان درمانی علمی- تجربی را از پیش خبر داده بود. این روش از اواسط قرن هیجده بطور مستمر در دنیای غرب مورد استفاده قرار داشته است. آنتوان مسمر نخستین کسی بود که روش درمانی خود را استفاده علمی از خواب مصنوعی حیوان نامید. با آن که نظریه‌های او بی‌اعتبار قلمداد شدند، روان درمانی علمی- تجربی به شکل هیپنوتیزم ادامه یافت و بعد به لطف نبوغ فروید از شهرتی همگانی برخوردار گردید. در دهه‌های اخیر روان درمانی علمی- تجربی با استفاده از نظریه‌های پاولف و اسکنیر و نظریه‌های شناختی بیش از پیش گسترش یافته است (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

انواع روان درمانی

روان درمانی انواع خاص بسیاری دارد و تقسیم بندیهای مختلفی بر مبناهای مختلف برای آن صورت گرفته است. از یک تقسیم بندی که طول زمانی روان درمانی مورد توجه بوده روان درمانی را به دو نوع بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کرده‌اند. در تقسیم بندی دیگری بر حسب تعداد افراد شرکت کننده در روان درمانی دو نوع روان درمانی فردی و روان درمانی گروهی را معرفی کرده‌اند. مهمترین تقسیم بندی بر حسب نوع رویکرد مورد استفاده در طول درمان انجام گرفته است. در این دسته روان درمانی مبتنی بر رویکرد روانکاوی، رفتار درمانی، شناخت درمانی و روان درمانی های مبتنی بر روند انسان گرایانه قرار می‌گیرند (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

اهداف روان درمانی عبارتنداز:

  • تغییر الگوهای آسیب زای رفتاری
  • بهبود احساس ارزشمندی
  • حل و فصل تعارض ها

روان درمانی به یاد گرفتن مسائلی در مورد خودتان کمک می کند. در بعضی از موارد، شما یاد می گیرید که چگونه گذشته را درک کرده و آن را با زمان حال تطبیق دهید. در موارد دیگر شما از آن دسته از پاسخ هایتان که مشکلاتی را در زندگی شما ایجاد می کنند آگاه شده و شیوه های تغییر آنها را یاد می گیرید (پروچاسکا و جان نورکراس، ترجمه سید محمدی، 1383).

روان درمانی حمایتی

پورافکاری (1389) رواندرمانی حمایتی را اینگونه تعریف می کند: " نوعی رواندرمانی که به منظور کمک به بیماران در جریان بحران های ناشی از مسایل اجتماعی یا بیمـاری جسمی مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین به منظور رفـع ناراحتی های ناشی از بیماری روانی و جسمی طولانی یا نقص های فیزیکی بکار برده می شود ." به نظر محققین، رواندرمانی گروهی حمایتی در عمل، ملاقات گروهی از افراد همدرد است، در جلسات منظم که طی آن شرکت کنندگان درباره شرایط خاص و دشواری های که در آن قرار دارند، مشکلات و مسایلی که با آنها روبرو هستند و تجربه های شخصی خود در خصوص شیوه های روبرو شدن و حل این مسایل و مشکلات با یکدیگر گفتـگو و تبادل نظر می پردازند، اطلاق می شود. با عنایت به مسائل بالا، رواندرمانی حمایتی را می توان به عنوان شیوه ای از درمان تعریف نمود که درمانگر آن را به کار می گیرد تا به هنگامی که بیمار ستقلاً نمی تواند زندگی خود را اداره نماید، او را محافظت نماید (اسلامی نسب، 1374).

اهداف رواندرمانی حمایتی چیست؟

هدف های درمانی به بسیاری از ویژگی های بیمار مانند سن، تشخیص و پیش آگهی بستگی دارد. اما اهداف مشترک درمان عبارتند از:

الف) تقویت کارکرد بهینه روانشناختی و اجتماعی بیمار از طریق بازپروری و تقویت توانایی های او برای اداره زندگیش.

ب) تقویت هر چه بیشتر احترام به خویش و عزت نفس در بیمار.

ج) آگاه نمودن بیمار نسبت به واقعیت محدودیت ها و آن چه دست یافتنی یا دست نیافتنی (مثل محدودیت های شخصی خودش و محدودیت های درمان).

د) پیشگیری از بازگشت مجدد بیماری و تلاش برای جلوگیری از پسرفت یا بستری شدن دوباره بیمار.

ه) توانا ساختن بیمار تا آن میزان از درمان حرفه ای را طلب کند که به سازگار هر چه بهتر او بیانجامد و بدین گونه از وابستگی بی مورد او ممانعت به عمل آید.

و) جابه جایی منبع حمایت (نه لزوماً تمامی آن) از کارشناس بهداشتی به خانواده یا دوستان به شرط آن که خانواده و دوستان قابل دسترس باشند و بتوانند نقش حامی را ایفا نمایند (بلوخ، ترجمه صاحبی، 1377).


پاورپوینت-طرحواره درمانی و اصول آن

این پاورپوینت در مورد طرحواره درمانی و اصول آن در 100 اسلاید می باشد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 4
فرمت فایل pptx
حجم فایل 4607 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 100
پاورپوینت-طرحواره درمانی و اصول آن

فروشنده فایل

کد کاربری 3177
کاربر

طرحواره درمانی و اصول آن

واژه طرحواره در روان شناسی و به طور گسترده تر در حوزه شناختی تاریخچه ای غنی و برجسته دارد. در حوزه رشد شناختی طرحواره را به صورت قالبی در نظر می گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند. علاوه بر این ادراک از طریق طرح واره واسطه مندی می شود و پاسخهای افراد نیز توسط طرح واره جهت پیدا می کنند.
طرحواره بازنمایی انتزاعی خصوصیات متمایز کننده یک واقعه است. به عبارت دیگر طرحی کلی از عناصر برجسته ی یک واقعه را طرح واره می گویند .
در روان شناسی احتمالا این واژه ببیشتر با کارهای پیاژه تداعی می شود. چرا که او در مراحل مختلف رشد شناختی به تفصیل در خصوص طرح واره ها بحث کرده است.
در حوزه رشد شناختی طرح واره به عنوان نقشه انتزاعی شناختی در نظر گرفته می شود که راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مساله است. بنابراین ما به یک طرحواره زبانی برای فهم یک جمله و به یک طرحواره فرهنگی برای تفسیر یک افسانه نیازمندیم.

*
واژه طرحواره از نخستین دهه های قرن بیستم به متون روانشناسی راه یافت و روانشناسان بسیاری آن را با تعاریف خاص خود شان در چهارچوب نظری ویژه ای بکار بستند.
*
به نظر می رسد بارتلت اولین کسی بود که مفهوم طرحواره را در روانشناسی و در گستره حافظه مطرح کرد.
*
بعدها کم کم در روانشناسی جایگاه ویژه ای یافت و در نظریات پیاژه مدلهای باز نمایی ذهنی را بخوبی توضیح داد.
*
در چند دهه اخیر نظریه پردازان شناختی – رفتاری مثل بک، باور، تیزدیل، متیوز و کلارک برای تبیین نابهنجاریهای روانی و نظریه پردازان روانشناسی اجتماعی مثل نیس بت برای تبیین سازه های ذهنی در پیوند با درون دادهای اجتماعی از واژه طرحواره بهره بردند.
طرحواره درمانی درمانی است ابتکاری و تلفیقی که توسط یانگ و همکارانش پایه گذاری شده است او در این درمان کوشیده است تا با بکارگیری مبانی و راهبردهای روشهای درمان شناختی – رفتاری (CBT) و مولفه هایی از سایر نظریه ها مثل دلبستگی، روابط شیء ای، ساختار گرایی و روان تحلیلگری و تلفیق یکپارچه و منسجم آنها با یکدیگر یک مدل درمانی جدید را برای درمان اختلالات دیرپایی مثل اختلالات شخصیت و اختلالات مزمن محور یک ارایه دهد.
طرحواره درمانی که توسط یانگ و همکارانش (یانگ ۱۹۹۹، ۱۹۹۰) بوجود آمده، درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتا بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های درمان شناختی – رفتاری کلاسیک بنا شده است.


طرح واره درمانی، اصول و مبانی مکتب های شناختی رفتاری، دلبستگی گشتالت، روابط شئی، سازنده گرایی و روانکاوی را در قالب یک مدل درمانی و مفهومیِ ارزشمند تلفیق کرده است.این شیوه ی درمان، سیستم جدیدی از روان درمانی را تدارک می بیند که مخصوصا برای بیماران مبتلا به اختلالات مزمن و مقاوم که تاکنون یک مسئله بغرنج در درمان به شمار می آمدند، مناسب است.(عبدالرضافارسی)

( واژه «طرحواره» یا «اسکیما» (Schema) بطور کلی بعنوان ساختار، قالب یا الگو تعریف می شود. در روان شناسی طرحواره را بصورت الگویی در نظر می گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرد.
در حوزه شناخت درمانی، بک (۱۹۶۷) در اولین نوشته هایش به مفهوم طرحواره اشاره کرد. طرحواره برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. یکی از مفاهیم جدی و بنیادی حوزه روان درمانی، اینست که بسیاری از طرحواره ها در سالهای اول زندگی شکل می گیرند، به حرکت خود ادمه می دهند و در تجارب بعدی زندگی کاملاً حضور می یابند. بنابراین طرحواره می تواند مثبت یا منفی باشند.
همچنین می توانند در سالهای اول زندگی یا حتی در سالهای بعد شکل بگیرند. پروفسور یانگ معتقد است برخی از این طرحواره ها مخصوصاً آنها که در سالهای اولیه کودکی شکل گرفته اند می تواند علت اصلی مشکلات رفتاری افراد باشد.
طرح واره های ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختیِ خود آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در مسیر زندگی تکرار می شوند.
طرح واره های ناسازگار اولیه برای بقا خودشان می جنگند این امر نتیجه ی تمایل بشر به “همآهنگی شناختی” است.اگر چه فرد می داند این طرحواره منجر به ناراحتی وی می شود ولی با طرحواره احساس راحتی می کند و همین احساس راحتی فرد را به این نتیجه می رساند که طرحواره اش درست است. افراد به سمت وقایعی کشیده می شوند که با طرحواره هایشان همخوانی دارند و به همین دلیل تغییر طرحواره ها سخت است.
در روش متمرکز بر طرحواره تاکید زیادی بر ریشه مشکل می شود و در حقیقت علت بسیاری ار رفتارهایی که افراد امروز انجام می دهند مربوط به دوران کودکی و نوجوانی آنهاست.
مزیت های مهم طرح واره درمانی برسایر درمانهای متداول این است که در مقایسه با اغلب رویکردهای دیگر، طرح واره درمانی یکپارچه تر است، مخصوصا با این که جنبه هایی از مدل های شناختی، رفتاری، روان پویایی ( مخصوصا روابط شئی) دلبستگی و گشتالت را در هم می آمیزد. طرح واره درمانی اگر چه مولفه های شناختی و رفتاری را برای درمان ضروری می داند، با این حال به تغییر هیجانی، تکنیک های تجربی و رابطه درمانی نیز اهمیت می دهد.میگنا دات آی آر، یکی دیگر از مزیت های مدل طرح واره، ایجاز و از سوی دیگر پیچیدگی و قابل تعمق بودن آن است.درک آن برای بیماران و درمانگران راحت است.

تاثیر طرح واره ها در زندگی افراد
احتمال دارد برخی افراد گذشته ی زندگیشان را دلیلی بر ادامه ی مشکلات فعلی بدانند. جفری یانگ معتقد است که چنین نظام فکری موجب تدوام مشکل می شود. در رویکرد طرح واره درمانی به این نکته تاکید می شود که ممکن است افراد در شروع مشکلات خود نقش چندانی نداشته باشند, اما در تداوم مشکلات خود حتما نقش دارند. به همین دلیل او سعی می کند برای درد و رنجی که افراد در اثر زندگی گذشته متحمل شده اند,همدلی را در پیش بگیرد. اما برای تغییر مشکلات فعلی نیز دست روی دست نمی گذارند,بلکه با کاهش آسیب پذیری سعی می کند دامنه ی اثر گذاری طرح واره ها را کم کند.
تداوم طرح واره ها در زندگی حداقل پنج ساز و کار برای تداوم طرح واره ها مطرح شده است:
1-
سبک های مقابله ای(تسلیم- اجتناب- جبران افراطی)
2-
انتخاب همسر
3-
انتخاب شغل
4-
تحریف های شناختی
5-
استدلال های مبتنی بر درست بودن شیوه ی تفکر و سبک مقابله ای در بین این ساز و کارها انتخاب همسر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.


این درمان برای چه کسانی بکار می رود ؟
وقتی که رفته رفته درمانگران از درمان اختلالهای محور یک مثل اضطراب به سمت کار بر روی اختلالات عمیقتر مثل اختلالات شخصیتی محور دو حرکت کردند با محدودیت های مدل شناخت درمانگری بک رو به رو شدند. بیماران مبتلا به اختلالات شخصیتی مجموعه ای از مشکلات پیچیده و مقاومی را دارند که در بسیاری از موارد روند درمان را متوقف می سازد.
بنابراین یانگ تحت تاثیر ساختار گرایی طرحواره درمانی را بنا نهاد که اختلالات شخصیتی و دیگر اختلالهای دیرپا را نشانه رفته است. تجربه نشان داده است که طرحواره درمانی در درمان افسردگی و اضطراب دیرپا، اختلالهای خورد و خوراک، مسایل زناشویی و مشکلات پایدار در حفظ روابط صمیمانه سازگار، اثربخش بوده است همچنین این روش در مورد مجرمان و در پیشگیری از عود در میان سوء مصرف کنندگان مواد مخدر کارایی دارد.
«
طرحواره درمانی برای درمان بیماران مزمن و مقاوم به درمان و بیمارانی که اختلالات شخصیت دارند یا کسانی که مشکلات منش شناختی مزمن دارند و نمی توانند بخوبی از رفتار درمانی شناختی کلاسیک کمکی دریافت کنند تدوین شده‌است . طرحواره درمانی با توجه به مشکل بیمار می‌تواند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت باشد» (یانگ، ۱۳۸۶۶، ص ۲۳) .
تعریف طرحواره درمانی:«بطور کلی به عنوان ساختار، قالب یا چارچوب تعریف می شود . در حوزه رشد شناختی طرحواره را قالبی در نظر می گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل میگیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند» (یانگ، ۱۳۸۶، ص ۲۹)
طرحواره عبارت است از بازنمایی انتزاعی خصوصیات متمایز کننده ی یک واقعه یا طرح کلی از عناصر برجسته یک واقعه. یا هر اصل سازمان بخش کلی که برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. طرحواره یک الگوی شناختی، هیجانی همراه با احساس های بدنی است که موجب بروز رفتارهایی می شود.

طرحواره‌های ناسازگار اولیه :
«
طرحواره درمانی درون مایه های روانشناختی را که شاخصه بیماران مبتلا به مشکلات منش شناختی هستند را مد نظر قرار مید هد . این درون مایه ها را طرحواره های ناسازگار اولیه می‌نامیم»(یانگ ، ۱۳۸۶، ص ۲۹).
خصوصیات طرحواره‌های ناسازگار اولیه :
«
الگوها یا درون مایه‌های فراگیر و عمیقی هستند، از خاطرات، هیجانات و احساسات بدنی تشکیل شده اند . در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند، در سیر زندگی تداوم دارند، درباره رابطهٔ خود با دیگران هستند، به شدت ناکارآمدند و برای بقایشان می جنگند با اینکه فرد می داند طرحواره منجر به ناراحتی او می شود . ولی با آن احساس راحتی می کند که این باعث می شود فرد به این نتیجه برسد که طرحواره اش درست است» (یانگ، ۱۳۸۶، ص ۳۰)
شیوه شکل گیری طرحواره
طرحواره ها در اوایل زندگی شکل می

طرح‌واره درمانی یا درمان مبتنی بر طرح‌واره یک درمان ابتکاری و تلفیقی است که توسط یانگ و همکاران (1999 و 1990) مبتنی بر درمان ها و مفهوم های سنتی درمان شناختی – رفتاری پی ریزی شده است.

گیرند، به حرکت خود ادامه می دهند و بنا بر اصل حفظ هماهنگی شناختی (حفظ دیدگاه باثبات در مورد خود و دیگری) خودشان را بر تجارب بعدی زندگی تحمیل می کنند، حتی اگر هیچگونه کاربرد دیگری نداشته باشند.
طرحواره برای بقای خودش می جنگد و فرد با آن احساس راحتی می کند. افراد به سمت وقایعی کشیده می شوند که با طرحواره هایشان همخوانی دارد و به همین دلیل تغییر طرحواره ها سخت است.

چهار دسته از تجارب اولیه زندگی روند اکتساب طرحواره ها را تسریع می کنند
1- عدم ارضا نیازها: می تواند منجر به شکل گیری طرحواره هایی همچون محرومیت هیجانی و رها شدگی شود.
2- ارضا بیش از حد نیازها: می تواند منجر به شکل گیری طرحواره هایی همچون وابستگی/ بی کفایتی و استحقاق بزرگ منشی شود.
3- آسیب دیدن و قربانی شدن: می تواند منجر به تشکیل طرحواره هایی همچون نقص/شرم، بی اعتمادی/بدرفتاری و یا آسیب پذیری نسبت به ضرر شود.
4- درونی سازی یا همانند سازی با افراد مهم زندگی.
علاوه بر این چهار دسته تجارب، خلق و خو نیز در شکل گیری طرحواره ها تأثیر دارد. حتی خلق و خو در درونی سازی با افراد مهم موثر است. خلق و خوی کودک تعیین می کند که آیا با ویژگی افراد مهم زندگی اش همانند سازی می کند یا خیر. مثلاً کودک افسرده خو احتمال کمتری دارد که سبک خوشبینانه والدین خ


مبانی نظری و پیشینه پژوهش موسیقی درمانی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش موسیقی درمانی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 3
فرمت فایل docx
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
مبانی نظری و پیشینه پژوهش موسیقی درمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش موسیقی درمانی

در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

موسیقی:

لغت موسیقی از واژه های هند و اروپایی است. نوشتار آن (Musiqus) با لغت «ذهن» (Mind) هم ریشه است(لطفی، 1377، ص 104).در همه ی تمدن های کهن، موسیقی نه تنها یکی از شاخه های مهم علوم محسوب می شده، بلکه درباره ی جنبه متافیزیکی و ارتباط موسیقی با جسم و روح و روان انسان ها نیز نظرات شگفتی وجود داشته که بخش هایی از آنها حتی به صورت مکتوب به ما رسیده است. در کانون های اصلی تمدن های باستانی (هند و چین،بین النهرین،مصر و ایران) جلوه های متافیزیکی موسیقی و تاثیر گذاری روانی آن، مهمترین جنبه های موسیقی محسوب می شده است. این جنبه ها که در بیشتر موارد در هم تنیده شده اند و از آمیزش آنها تاثیرات غایی و نهایی مورد نطر گرفته می شده است، در دو بعد کلی قابل تفکیک اند: جنبه های عام تاثیر گذاری موسیقی که حاصل از آن بهجت و سرور معنوی انسانی است، جنبه های خاص تاثیر گذاری موسیقی که اختصاصا در حوزه های موسیقی درمانی قابل تبیین است(مرادی، 1389، به نقل از درویشی، 1379، ص 39و40). موسیقی شکلی از هنر است که احساس، ادراک، عاطفه و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند و موسیقی درمانی به معنای استفاده از موسیقی و برنامه های تنظیم شده موسیقیایی برای توانبخشی تمامی بیماران (جسمی و روانی) است(اشمیت پرز، 1384).

3-2- موسیقی نیاز انسان :

موسیقی نیازی فیزیولوژیک، ذهنی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیاز ها ریشه گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است.موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد.
ریتم، محرک بیولوژیک و ملودی مولد لذت، خوشی و خیال انگیزی است به این دلیل کوچک ترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را بر می انگیزد و تحریک می کند. از آغاز نوزادی بدون آن که آموزشی در کار باشد توجه به ریتم و ملودی وجود و مغز به هماهنگی، نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد. بخش های مختلف مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی مشارکت دارند. نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی می پردازد و نیکره راست هماهنگی و کل(گشتالت) صدا و عواطف آن را درک می کند(زاده محمدی، 1380، به نقل از گینز و برادشو، 1977). به بیانی دیگر نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیام های موسیقایی, ترکیب فضایی روابط و درک وحدت موسیقی موثر است. شایان ذکر است کشش های قسمت راست مغز توسط سیستم لیمبیک(مرکز عواطف) توسعه می یابد. و نیمکره راست را در خواندن بدون کلام، درک الگوی کلی، رنگ آمیزی، بلندی صدا، ساختار هارمونی صداها و جنبه غیر کلامی آن موثر می داند.از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیل، حافظه، تداعی، الهام و... در آمیخته که در نتیجه از آن مقوله ای شناختی به وجود آورده است.اما بیش از هر چیزی موسیقی نیاز عاطفی و احساسی است.موسیقی سیستم عواطف (لیمبیک) مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی، که کلام و بیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت بخشد. همچنین موسیقی نیازی اجتماعی است و همبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار و گرد هم جمعند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها و بیان مشترکی را در جمع به وجود آورد و نیروی عمومی را برانگیزد موسیقی نیروی همدلی است به همین خاطر قدرت وحدت و پیوستگی دارد و از آن می توان در تفاهم اجتماعی و سلیقه ملی بهره جست و محبت و همدلی را در جامعه تقویت کرد. در مقیاس و دیدی وسیع تر موسیقی طنین وحدت عالم است(زاده محمدی، 1380). ...

...


مبانی نظری و پیشینه رفتار درمانی دیالکتیک

مبانی نظری و پیشینه پژوهش رفتار درمانی دیالکتیک
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
بازدید ها 2
فرمت فایل docx
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42
مبانی نظری و پیشینه رفتار درمانی دیالکتیک

فروشنده فایل

کد کاربری 25311
کاربر

در 42 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx

قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه

رفتار درمانی دیالکتیک [1]

این شکل از درمان به طور موفقیت آمیزی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و رفتار شبه خودکشی به کار رفته است. این روش گلچینی از روش های مربوط به درمان های حمایتی، شناختی و رفتاری است. برخی عناصر از روش درمانی فرانتس الکساندر به عنوان یک تجربه هیجانی اصلاح کننده مشتق می شوند هدف بهبود مهارت های بین فردی و کاهش رفتارهای خود تخریبی است که برای رسیدن به این هدف از روش هایی همچون نصیحت کردن ، استفاده از استعاره، داستان گویی، و مقابله و بسیاری روش های دیگر استفاده می شود. با این روش به بیماران مرزی برای غلبه بر احساسات دو گانه ای که مشخصه این اختلال می باشد کمک می شود. رفتار درمانی دیالکتیک از درمان شناختی ، رفتاری استاندارد برگرفته شده و جهت درمان اختلال شخصیت مرزی. بالاخص بیمارانی که سابقه مزمن خود کشی داشته و عملکرد آنها به شدت از بین رفته و نابهنجار شده بکار می رود. (برخوردار،1390).

اگر چه «دیالکتیک» در وهله اول برای تاکید بر توازن به وجود آمد، لیکن با پیشرفت درمان در جهانی که از ابتدا پیش بینی نمی شد، «دیالکتیک» به زودی به صورت اصل و راهنمای درمان درآمد. DBT از یک جایگاه تئوریکی ثابت و استوار برخوردار است. لیکن شیوه ها و استراتژی های واقعی آن به طرز قابل توجهی با جهت گیری درمان های مختلفی همپوشی دارد. مانند: درمان روان پویایی، درمان مراجع- محوری، درمان های استراتژیک و درمان های شناختی (linehan,1993).

دیالکتیک به عنوان یک جهان بینی یا دیدگاه فلسفی متخصصان بالینی را در جهت ساختن فرضیه های تئوریکی متناسب با مشکلات مراجعان و درمان آنها راهنمایی می کند. از سوی دیگر، دیالکتیک به عنوان رابطه و گفتگو به رویکرد یا استراتژی های درمانی اشاره دارد که توسط درمانگران برای ایجاد تغییر مورد استفاده قرار می گیرد. آنچه در DBT مهم است تعداد استراتژی های درمانی دیالکتیک آن میباشد.

دیالکتیک از نقطه نظر گفتگو و ارتباط به تغییر از طریق قانع سازی و ترغیب و استفاده از مخالفت ها و تضادهایی که در رابطه درمانی وجود دارند اعتقاد دارد نه به منطق رسمی غیر شخصی . هم مراجع و هم درمانگر به وسیله مخالفت درمانی با مواضع متناقض می توانند به مفاهیم جدیدی در بین مفاهیم کهنه خود برسند. روح دیدگاه دیالکتیک این است که هرگز یک واقعیت نهایی با یک حقیقت غیر قابل جدال را نپذیریم .

در جلسه درمان، گفتگوی دیالکتیکی از اهمیت خاصی برخوردار است. شاید چیزی است که بیش از سایر عوامل اهمیت دارد توجه به این نکته است که دیالکتیک میتواند شانس استفاده از مکانیسم دو نیمه سازی را در مراجعان مرزی کاهش دهد (linehan,1993).

2-1-5-1مفهوم سازی دیالکتیکی مراجعان

مفروضه های دیالکتیک بر مفهوم سازی مشکل مراجعان در DBT به چند شکل تاثیر می گذارد: دیالکتیک معتقد است که اختلالات روانشناختی تحت عنوان اختلالات و مشکلات سیستمی بهتر مفهوم سازی میشوند. اختلالات سیستمی این خصوصیات را دارند:

1.اختلال را با توجه به عملکرد سالم و طبیعی تعریف می کنند.

2. به ارتباط و تداوم بین سلامت و اختلال اعتقاد دارند.

نقص در تعدیل هیجان ممکن است به مشکلات زیر ارتباط داشته باشد :

1-مشکل در بازداری از رفتارهای مخرب وابسته به خلق

2- سازماندهی رفتار در خدمت اهدافی مستقل از خلق فعلی

3- افزایش یا کاهش برانگیختگی فیزیولوژیکی مورد نیاز

4-مشکل در پرت کردن توجه از محرک های برانگیزاننده هیجانی

5-تجربه هیجان بدون دور انداختن فوری آن و یا بدون ایجاد هیجان منفی ثانویه افراطی

6-معتقدند که اختلال از علل متعدد ناشی می شود نه یک علت واحد

از آنجا که مکانیسم های شروع عدم تنظیم هیجانی واضح و شفاف نیستند ، احتمال دارد که عوامل بیولوژیکی نقش اساسی را بعهده داشته باشند. تاثیر این عوامل ممکن است به صورت تاثیر ژن ها باشد به صورت عوامل پیش از تولد و یا حوادث آسیب زای دوران کودکی که بر رشد مغز و سیستم اعصاب تاثیر می گذارد(برخوردار،1390).

2-1-5-2 محیط های بی اعتبار کننده

همه افرادی که آسیب پذیری اولیه خلقی برای عدم تنظیم هیجانی دارند مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نمی شوند ، بنابراین در تئوری زیستی – اجتماعی به این نکته اشاره شده که محیط های رشدی خاص نیز برای ایجاد این اختلال ضروری هستند . ....


[1] Dialectical Behaviour Therapy (DBT)

...

2-1-5-4-مرحله پیش درمانی

2-1-5-4-1جهت گیری و بستن قرارداد

وظایف اصلی جهت گیری دو مورد است: 1- مراجع و درمانگر هر دو باید به صورت دو جانبه تصمیم بگیرند که می خواهند با یکدیگر کار کنند یا نه. معمولاً جلسه اول تا سوم ، فرصت مناسبی برای این تصمیم گیری است. انجام مصاحبه تشخیصی ، گرفتن شرح حال و تحلیل رفتاری از اولین رفتارهای هدف می تواند در جلسات اول به صورت آمیخته و یا به صورت مجزای از هم صورت گیرد.2- مراجع و درمانگر هر دو به بحث و مذاکره پیرامون یکسری انتظارات کلی که راهنمای گام های اولیه درمان خواهد بود، می پردازند. در مورد انتظاراتی که مراجع و درمانگر از یکدیگر خواهند داشت بحث شده و روی آنها توافق به عمل خواهد آمد. در صورت لزوم درمانگر تلاش خواهد کرد که باورهای مخرب مراجع در خصوص فرایند درمان را تغییر دهد. موضوعات مورد بحث عبارتند از : میزان و حجم تغییراتی که به طور معقولانه انتظار وقوع آنها وجود دارد اهداف و شیوه های کلی درمان، و داستان های مختلفی که ممکن است مراجع در زمینه فرایند درمان به طور کلی در ذهن داشته باشد. ضمناً دیدگاه دیالکتیک زیستی – اجتماعی اختلال شخصیت فرامرزی نیز معرفی خواهد شد.

چند نکته اضافی دیگر نیز در اینجا بحث جهت گیری وجود دارد. اول اینکه ، رفتار درمانی دیالکتیک نوعی درمانی حمایتی معرفی می شود که لازمه آن ارتباط قویاً متحدانه بین مراجع و درمانگر می باشد. رفتار درمانی دیالکتیک نوعی برنامه پیشگیری از خودکشی نیست. بلکه یک برنامه ارتقاء زندگی است که مراجع و درمانگر در آن به صورت تیمی برای آفرینش یک زندگی ارزشمند تلاش می کنند دوم اینکه ، رفتار درمانی دیالکتیک نوعی درمانی شناختی – رفتاری معرفی شده و تاکید اولیه آن تحلیل و جایگزین کردن رفتارهای مسئله آفرین با رفتارهای سازگارانه و تغییر باورهای ناکارآمد و الگوهای فکری غیر قابل انعطاف و خشک میباشد. سوم اینکه به مراجع گفته می شود که رفتار درمانی دیالکتیک یک درمان مهارت مداراست و تاکید ویژه بر آموزش مهارتهای رفتاری دارد. استراتژی های بستن قرارداد و جهت گیری که با استراتژی های اعتبار یابی متوازن می شوند ، مهمترین استراتژی ها در خلال این مرحله از درمان می باشند(برخوردار،1390).

مرحله اول :

الف)کسب توانمندی ها و مهارت های اساسی

تمرکز اولیه در اولین مرحله درمان بر اکتساب الگوهایی در زندگی است که به طرز معقول کاربردی و با ثبات باشند. اهداف ویژه ای که در این مرحله از اهمیت خاصی برخوردار است عبارتند از کاهش رفتارهای خودکشی، کاهش رفتارهایی که مخل درمان هستند، کاهش رفتارهایی که مخل کیفیت زندگی می باشند و افزایش مهارت های رفتاری به این اهداف به صورت سلسله مراتبی و پیوسته نزدیک می شویم، و هرگاه به هدفی نائل آمدیم هدف بعدی ظاهر می شود. ....


پاورپوینت مایع درمانی

توزیع آب در کل بدن کل آب بدن به دو بخش تقسیم میگردد 1مایعات خارج سلولی (ECF) 2مایعات داخل سلولی (ICF) مایعات خارج سلولی حجم پلاسما (5درصد وزن بدن) و مایعات بین بافت
دسته بندی پزشکی
بازدید ها 2
فرمت فایل ppt
حجم فایل 218 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 62
پاورپوینت مایع درمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 3837
کاربر

پاورپوینت مایع درمانی

توزیع آب در کل بدن

کل آب بدن به دو بخش تقسیم میگردد:

1-مایعات خارج سلولی (ECF)

2-مایعات داخل سلولی (ICF)

مایعات خارج سلولی: حجم پلاسما (5درصد وزن بدن) و مایعات بین بافت

حجم پلاسما: یعنی حجم مایع داخل عروق اما خارج از اریتروسیت ها

حجم مایعات داخل سلولی: یعنی حجم قسمت های خارج از عروق و گلبول ها (15درصد وزن بدن).

حجم کل مایعات بدن معادل 75درصد وزن کل بدن میباشد که با سن ؛ جنس : عادات و وضعیت جسمی تغییر مینماید.

در بزرگسالان مردحدود 55درصد وزن بدن را آب تسشکیل میدهد و در زنان حدود 45درصد میباشد.

چون چربی آب بسیار کمی در خود دارد ؛ افراد چاق به نسبت افراد لاغر به ازای هر کیلو وزن ؛ آب کمتری دارند.

حدود 80درصد وزن بدن نوزادان را آب تشکیل میدهد.

تنظیم مایعات بدن:

تنظیم مایعات بدن ؛ به کمک هورمون ها و مایعات دریافتی و مایعات دفعی انجام میشود و به تعادل حاصله هوموستازی گفته میشود .

فرد سالم قادر به پیشگیری ؛ پاسخگویی سریع و درمان اختلالات آب و الکترولیت ها میباشد.

دریافت مایع:

مصرف مایعات به کمک مکانیسم تشنگی کنترل میگردد

مرکز تشنگی در هیپوتالاموس قرار دارد .

اسمورسپتورها به طور مداوم فشار اسموتیک پلاسما را کنترل میکنند و با افزایش اسمولالیتی ؛ هیپوتالاموس تحریک میشوند و مرکز تشنگی تحریک میگردد .

به علاوه تحریک مکانیسم رنین – آنژیوتنسین – آلدسترون ؛ هیپوکالمی ؛ عوامل روانی و خشکی حلق دهانی نیز تشنگی را تحریک میکند.

انسان بالغ به طور متوسط روزانه 2700 – 2200 میلی لیتر مایعات مصرف میکند.

...............


مقاله در مورد ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی ترومای سر و تدابیر درمانی

مقاله در مورد ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی ترومای سر و تدابیر درمانی
دسته بندی پزشکی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 67 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
مقاله در مورد ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی ترومای سر و تدابیر درمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 26386
کاربر

مقاله در مورد ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی ترومای سر و تدابیر درمانی

بخشی از متن:

در این مقاله سعی شده روش ارزیابی بالینی و پاراکلینیکی و تدابیر درمانی در مورد بیمارانی که صرفاً به دلیل تروما به سر پذیرش اورژانس گردیده اند توضیح داده شود.

قبل از توضیح اصلی بحث، لازم است که مختصری در مورد ارزیابی سطح هوشیاری، بررسی مردمک ها و معاینات نرولوژیک لازم در مورد بیماران مبتلا به ضربه به سر توضیح داده شود.

ارزیابی سطح هوشیاری: بهترین و پذیرفته شده ترین روش ارزیابی سطح هوشیاری استفاده از
Glasgow Coma Scale (GCS) است که در این روش سه مؤلفه 1) بهترین وضعیت بازکردن چشم ها در برابر محرک 2) بهترین پاسخ حرکتی و 3) بهترین پاسخ کلامی بررسی و به آن نمره ای داده می‌شود.

ارزیابی سطح هوشیاری به روش (GCS) Gloasgow Coma Scale

بهترین وضعیت بازکردن چشم ها در برابر محرک

نمره

بهترین پاسخ کلامی

نمره

بهترین پاسخ حرکتی

نمره

خود به خود

4

مناسب و صحیح

5

اجرای دقیق درخواست

6

با صدا

3

عدم درک مکان و زمان

4

پاسخ موضعی

5

با درد

2

جملات نامناسب و بی ربط

3

پاسخ پس کشیدن

4

بدون پاسخ

1

فقط به صورت اصوات نامفهوم

2

وضعیت فلکسور (decorticate)

3

بدون پاسخ

1

وضعیت اکستانسور

(decerebrate)

2

بدون پاسخ

1

حداقل GCS = 3

حداکثر = GCS 15

کوما GCS 8









بر مبنای این معیار ترومای سر به 3 دسته تقسیم می شود.

1) Mild Head Trauma که در این حالت مقدار GCS 13 بوده و در آن میزان نیاز به کرانیوتومی 3% و میزان مرگ و میر % 6/0- 0 است.

2) Moderated Head Trauma که در این حالت مقدار GCS 9 تا 12 بوده و در آن میزان نیاز به کرانیوتومی 9% و میزان مرگ و میر حدود 4 % خواهد بود.

3) Sever Head Trauma که مقدار GCS 8 بوده و در آن میزان نیاز به کرانیوتومی 19% و میزان مرگ و میر تا 40% است.

و بر این روش کوما زمانی اطلاق میشود که بیمار فاقد پاسخ کلامی ، بدون باز کردن چشم ها و عدم پیروی از دستورات باشد (‌GCS 8 )

نکته بسیار مهم این است که تغییرات GCS در ارزیابی ضایعات مغزی و سیر آن و اتخاذ تدابیر درمانی بسیار حائز اهمیت است و در تمامی بیماران با اختلال هوشیاری یا ترومای شدید سر در 24 ساعت اول هر 10-30 دقیقه تعیین و ثبت شود (تغییر GCS حتی به میزان 1 یا 2 نمره نیازمند برررسی و ارزیابی مجدد بطور اورژانس است).

بررسی مردمک ها : پس از ارزیابی سطح هوشیاری بایستی شکل، اندازه و رفلکس مردمک ها مورد بررسی قرار گیرد و بسیار مهم است که بدانیم زمانی اندازه و رفلکس مردمک ها تغییر خواهد کرد و غیر طبیعی می گردد که یا در اثر ضایعات فضاگیری نظیر هماتوم داخل جمجمه‌ای و یا در اثر ضایعات منتشر نظیر خونریزی داخل ساقه مغز، فعالیت ساقه مغز (مراکز اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک چشم) مختل شده باشد و چون اکثر ضایعات فضاگیر قابل عمل و درمان هستند لذا شناخت آنها حیاتی است. در معاینة مردمک ها یکی از حالات زیر ممکن است وجود داشته باشد.